eitaa logo
درس رجال استاد حاج سید محمد جواد سید شبیری
2هزار دنبال‌کننده
339 عکس
26 ویدیو
87 فایل
درس رجال استاد حاج آقای سیدشبیری از اساتید حوزه علمیه #مشهد برای ارسال #اشکالات علمی، #انتقادات، #پیشنهادات، #مطالب مفید و ارسال #جزوات با ما در ارتباط باشید👇 @rejal_admin تبلیغ و تبادل👇 @Admin_rejal مدیریت کانال👇 @rejal_hoze ارتباط با استاد👇 @smjssh
مشاهده در ایتا
دانلود
مذهب حفص بن غیاث نخعی؛ عامی یا شیعه؟ از روایت إبن إدریس تا نظریه شیخ طوسی ✍️علی راد اشاره عبد الله بن إدریس(192ق) با جمله «فوالله إنه[حفص] لشيعي وإن شريكا لشيعي» بر تشیّع حفص بن غیاث تاکید داشت. شیخ طوسی(460ق) در کتاب الرجال و الفهرست خود متاثر از دیدگاه مشهور رجالیان شیعه و اهل سنّت به عامی بودن حفص بن غیاث باورمند است. شیخ طوسی در کتاب العدة فی اصول الفقه هر چند با لحاظ مجموعه¬ای از شرایط, روایات حفص بن غیاث از ائمه شیعه را در فقه امامیه شایسته استناد ¬می¬داند ولی عامی بودن وی را نفی نمی¬کند و تلاش می-کند از فاصله نظریه رجالی خود با رویکرد فقهی- اصولی خود بکاهد اما این تلاش به پذیرش شیعه بودن حفص بن غیاث نمی¬انجامد. چستی مضامین اصلی, زمینه¬های صدور, شواهد اعتبار روایت ابن ادریس, راهکار حل تعارض آن با دیدگاه شیخ طوسی و تعیین دیدگاه برتر از میان این دو از جمله مسئله¬های این پژوهش هستند که با روش تحلیل انتقادی انجام شده است. این پژوهش تبیین می¬کند که معاصرت إبن ادریس با حفص بن غیاث, حسی بودن شهادت وی از تشیّع حفص بن غیاث, شاگردی حفص نزد امام صادق(ع) و تصنیف کتابی مستقل از احادیث آن حضرت در قالب یک مسند حدیثی, هم¬گرایی سیاسی حفص با اندیشه¬های شریک بن عبدالله از جمله دلایل استواری روایت ابن ادریس است. هر چند إبن ادریس با استناد به آگاهی گسترده و طولانی مدت خود از اندیشه¬ها و مناسبات علمی حفص بن غیاث, داوری قعطی خود را درباره تشیّع حفص اعلام داشت ولی به دلایل مختلفی این داوری در رجال عامه و نظرگاه شیخ طوسی نادیده انگاشته شد. هم چنین این تحقیق روشن می¬سازد که شماری از محققان متقدم و متاخر امامی در عامی بودن حفص بن غیاث تردید جدی دارند و با استناد به ادله اجتهادی و شواهد حدیثی بر تشیّع وی باورمند هستند و حتی وی را از رازداران اسرار امامت می¬دانند. این گروه از رجال شناسان امامیه, اشتهار حفص به عامی بودن را از روی تقیه و احتیاط او دانسته و ادله عامی بودن حفص را نقد پذیر می¬دانند و گروهی دیگر در تعیین مذهب حفص توقف نموده و برخی نیز چون نجاشی اساساً به عامی بودن حفص اشارتی ندارند. بر پایه دستاورد این مقاله هر دو دیدگاه رایج درباره مذهب حفص بن غیاث توجیه پذیر است و نباید رابطه این دو دیدگاه را تباین تام و کلی دانست اما قطعیت و شمولیت نظریه شیخ طوسی مخدوش است و عامی دانستن مذهب حفص بن غیاث در همه ادوار حیات وی نادرست می¬نماید. ادامه مطلب در : B2n.ir/z80780 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠 مؤسّس رسمی علم رجال 🔹 مؤسس رسمی علم رجال، شعبة بن الحجّاج متوفّی ۱۶٠ ق است. هر چند «اوّل من تکلّم فی الرجال» شعبی است. عمده جرح‌های موجود در کلام شعبة بن الحجّاج بر اساس متن شناسی است و حسّاسیت او بیش از همه بر دو طائفه است: شیعه و خوارج. دو گروهی که به قول آنها از جماعت مسلمین -در دو زاویه کاملاً متفاوت- خارج بودند. 🔸 شیوه عامّه در جرح و تعدیل نحوه جرح به این صورت است که ابتدا اعتقاداتی را به عنوان اعتقاد حق برای خود می‌ساختند، سپس هر چه در این چارچوب نگنجد را باطل می‌دانستند. در مرحله بعد هر کسی این مضمون را نقل کند، ضعیف است. سپس در اسناد روایات می‌گردند تا مسئولیت نقل این مضمون باطل را بر عهده چه کسی قرار دهند. گاهی گفته شده: راوی ضعیف است، چون مضمون باطلی را نقل کرده است و در اعتراض بیان شده: در سند، راوی دیگری نیز وجود دارد که شاید او این مضمون را نقل کرده باشد. ▪️ اصل این مطلب که با توجّه به دیدگاه‌های مذهبی، راوی تضعیف می‌شود، در کتب عامّه متکرّر موجود است و سعه و ضیق تضعیفات و توثیقات آنها وابسته به اعتقادات رجالی است. مثلاً افرادی مانند جوزجانی، ناصبی است، ولی ابن حِبّان علاقه‌مند به اهل بیت علیهم السلام است و تضعیف این دو با یکدیگر بسیار تفاوت دارد و همین تفکّرات و چارچوب اوّلیه باعث شده، تفاوت‌های جدّی در توثیق و تضعیف داشته باشند. مثال دیگر ابن عَدی است که مجموعه حدیثی مفصّلی را جمع کرده و در شرح حال هر راوی، روایات زیادی را نقل کرده است. هدف اصلی او این است که بگوید: این نقل‌ها باطل است و همین نشان می‌دهد که راوی ضعیف است. 🔰 عدم اعتبار تضعیفات رجالیون به دلیل مبتنی بودن بر متن‌شناسی و اجتهاد شبیه این مطلب در کتب رجال شیعه نیز وجود دارد، البته تکیه اصلی ائمّه رجال بر نکته غلوّ است. به همین دلیل ما به طور کلّی تضعیفات را معتبر نمی‌دانیم که در جای خودش به تفصیل درباره آن صحبت کردیم، امّا حتّی اگر این مبنا را به طور کلّی نپذیریم، در برخی از موارد مانند غلوّ و فساد مذهب، روشن است که تضعیف بر اساس متن‌شناسی و اجتهاد است و به همین دلیل اعتبار ندارد. 🔺 درس خارج فقه استاد سیّد محمّد جواد شبیری زنجانی، تاریخ: ۲ آبان ۱۴٠۱ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
ابو مخنف لوط بن يحيى الازدي الغامدي (ت١٥٧ه‍‍) كان شيعي بالمعنى العام كالتشيع الموجود عند بعض اهل السنة بمعنى حب ال البيت والميل اليهم وذكر فضلهم ولم يكن تشيعه تشيع خاص بمعنى اعتقاد امامة اهل البيت وعصمتهم -عليهم السلام- وصرح ابن ابي الحديد ان ابي مخنف كان يقول ان الإمامة بالاختيار . اما من ناحية الوثاقة فهو ثقة في نقل الاخبار التاريخيه ودقيق في رواية الاحداث . - قال شيخنا النجاشي -رح- في ترجمته : لوط بن يحيى بن سعيد بن مخنف بن سالم الأزدي الغامدي: أبو مخنف شيخ أصحاب الاخبار بالكوفة ووجههم وكان يسكن إلى ما يرويه روى عن جعفر بن محمد -عليه السلام-. - وقال السيد الخوئي - رح- : وكيف كان فهو ثقة مسكون إلى روايته على ما عرفت من النجاشي وطريق الشيخ إليه صحيح [معجم رجال الحديث ج١٥ ص ١٤٢]. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
ا ﷽ ا ☘نکته ای پیرامون کتاب سلیم بن قیس استاد سید محمدجواد شبیری : 📌نسبت به کتاب سلیم بن قیس به نظرم می‌رسد که پیگیری اعتبار یا عدم اعتبار این کتاب، ثمرۀ اساسی‌‌ای ندارد؛ چون نوع مضامینی که در این روایت هست، در روایت‌های دیگر هم آمده است. البته یکسری اشکالات از قدیم به این کتاب شده است؛ یعنی از زمان ابن غضائری. یکی از اینها اشکالی است که ابن غضائری می‌کند که کاملاً هم وارد هست. وی می‌گوید: شکی نیست که این کتاب «موضوع» هست و قراینی بر این مسئله هم هست. از جمله در این کتاب آمده ائمه پس از امیرالمؤمنین(ع) دوازده نفرند که با حضرت(ع) سیزده نفر می‌شوند. اما گاهی مراد از 12 بعد از امیرالمؤمنین یعنی 12 با امیرالمؤمنین که مسامحه در تعبیر شده است. ✳️اما اشکال دیگر ابن غضائری کاملاً وارد است که می‌گوید در روایتی آمده است که محمد بن ابی بکر، پدرش ابوبکر را نصیحت کرد که این قطعاً غلط است؛ زیرا این جزو مسلمات تاریخ است که محمد بن ابی بکر در حجة الوداع در بیداء به دنیا آمده است که بیداء اولِ مسجد شجره است. روایات معتبر بر این وارد شده است و جزو مسلمات و محکمات تاریخ است که نسبت به محمد بن ابی بکر وارد شده است که «نفثت أسماء بنت عمیس بالبیداء» که بیداء همان مسجد شجره است. ولی من تصور می‌کنم حتی همین هم قابل پاسخ است؛ ممکن است محمد بن ابی بکر با برادرش عبدالرحمن اشتباه شده باشد. 👈به هر تقدیر، اگرچه این ان قلت و قلت‌ها دربارۀ این کتاب هست، ولی من چندان نیاز به بررسی در این مورد ندیدم؛ زیرا قالب موارد مضامین موارد، روایت‌های دیگری هم در کنارش وجود دارد. وقتی مقالۀ شهادت حضرت زهرا(س) را می‌نوشتم، سعی می‌کردم نسبت به مضامینی که در کتاب سلیم بود از منبع دیگری هم آدرس بدهم که اگر کسی در این منبع اشکالی داشته باشد، منبع دیگر تکمیل کند. به هر حال چندان نسبت به او نمی‌توانم اظهارنظر جدی کنم. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
MKAK_Volume 4_Issue 2_Pages 57-80.pdf
1.08M
⏪ حدیث عنوان بصری در سده‌های اخیر شهرت یافته و مورد توجه بسیاری از فعالین طب اسلامی قرار گرفته است. در چکیده این مقاله آمده است که این حدیث نخستین بار در قرن ششم هجری قمری در مشکاة الأنوار علی بن حسن طبرسی و سپس در آثار شهید اول و شهید ثانی به صورت مرسل روایت شده است. ◀️ عنوان بصری به کلی ناشناس است و حتی نامگذاری به «عنوان» در تاریخ عرب و اسلام، نادر است. در متن روایت عنوان بصری، عناصر تاریخی اندکی دیده می‌شود؛ با این وجود، همین اطلاعات اندک نیز با دانسته‌های تاریخی مانند طبقه، محل زندگی و جایگاه امام صادق ع سازگار نیست. 🔼 برخی فقرات حدیث در منابع متقدم‌تر به افراد دیگری نسبت داده شده است. وجود اصطلاحات متاخر، استناد به روایتی نبوی که در بوم حدیثی مدینه شناخته شده نبوده است، وجود الفاظ، اصطلاحات، مضامین و قالب‌های صوفیانه از دیگر مشکلاتی است که اصالت حدیث را تضعیف می‌کند. با نظر به مجموع شواهد سندی و متنی، اعتبار حدیث و صدور آن از امام صادق ع قابل دفاع نیست و به احتمال زیاد ریشه در فضایی صوفیانه دارد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
✍️ : روایات جعلی با چاشنی هوش مصنوعی!!! 👤مجتبی پورموسی (پژوهشگر علوم قرآن و حدیث) با ظهور و گسترش فضای سایبری در جهان و نیز کشور عزیزمان، مخاطبان زیادی به آن جذب و سعی در برآورده ساختن نیازها یه وسیله این تکولوژی جدید کرده‌اند. شاید بسیاری از ما نیز برای یافتن روایات یا مطالعه در این زمینه به این بستر مراجعه کنیم. تُحفه جدید این فضا، هوش مصنوعی است. شاید باورمان نشود، اما روایات متعددی از ترکیب متن چند روایت توسط هوش مصنوعی تولید و با ذکر عنوان کتاب و حتی جلد و صفحه به مخاطب داده می شود! و مخاطب از همه جا بیخبر هم ممکن است این موارد را در چندین گروه و ... نقل کند! در ادامه چند نمونه ارسال میکنم: مورد اول: عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) قَالَ: "إِنَّ لِشِيعَتِنَا ثَلَاثَ خِصَالٍ يُؤْمَنُونَ بِهَا مِنَ الْجُنُونِ وَالْجُذَامِ وَالْبَرَصِ: الْوَرَعُ عَنِ الْمَعَاصِي، وَالتَّوَكُّلُ عَلَى اللَّهِ، وَالرِّضَا بِالْقَضَاءِ". مورد دوم: عن علي بن أبي طالب قال: قال رسول الله صلى الله عليه وسلم: "يا علي، بشر شيعتك بعشر خصال: الأمن من الفزع الأكبر، والأمن من عذاب القبر، والميزان القسط يوم القيامة، والنور التام يوم القيامة، والحساب اليسير، والجنة بغير حساب، والشفاعة، والرضا من الله، والأمن من اللعن والسخط، والأمن من الجنون والجذام والبرص." الترجمة الفارسية: از علی بن ابی طالب روایت است که پیامبر اکرم (ص) فرمود: "ای علی! شیعیان تو را به ده خصلت بشارت ده: امنیت از ترس بزرگ (قیامت)، امنیت از عذاب قبر، ترازوی عادلانه در روز قیامت، نور کامل در روز قیامت، حساب آسان، بهشت بدون حساب، شفاعت، رضایت خداوند، امنیت از لعن و خشم، و امنیت از جنون، جذام و برص." المصادر: کتاب "بحار الأنوار" اثر علامه مجلسی (ج 8، ص 38) کتاب "کنز العمال" اثر علامه متقی هندی (ج 11، ص 610) کتاب "مستدرک الوسائل" اثر میرزا حسین نوری (ج 11، ص 233) کتاب "مسند أحمد" اثر امام احمد بن حنبل (ج 1، ص 84) کتاب "الجامع الصغیر" اثر سیوطی (ج 1، ص 74) با جستجو در منابع و نرم افزارهای شیعه و اهل سنت، چنین متون روایی به این شکل، نقل نشده است. بلکه تکه‌هایی از این متون را در ضمن روایات مختلف می بینیم. عجیب اینکه در مورد دوم آدرس‌های به ظاهر دقیقی هم ارائه شده که در مواجهه اولیه، بسیار رهزن بوده و به ذهن ولو یک پژوهشگر چنین القا می‌کند که با متن یک روایت که در منابع متعدد نقل شده، مواجه است. حال آنکه یک تولید جدید توسط هوش مصنوعی رخ داده و آدرس های ساختگی هم چاشنی کار شده است. پیشتر این موارد را در سوالات دیگری از هوش مصنوعی دیده بودم که به مقالات و کتاب های فرضی و خیالی ارجاع می دهد، در حالیکه با یک جستجوی ساده در نت، متوجه می شویم که چنین کتاب هایی وجود خارجی ندارند! در آخر باید گفت، با توجه به امکان جهت‌دهی و مدیریت نوع پاسخ‌های هوش مصنوعی توسط مدیران این سایت‌ها و گردانندگان آنها، در آینده‌ای نه چندان دور با یک جنگ تمام عیار داده‌ها و اطلاعات در فضای سایبری مواجهیم که لزوم اعتبارسنجی و مشخص کردن صحت و سقم اطلاعات حاصل از فضای سایبری را بیش از پیش می‌سازد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
سرزنش کردن بی‌گناه و نحسی ایام! فردی به نام حسن بن مسعود می‌گوید: روزی به محضر امام هادی(علیه السلام) رفتم در حالی که انگشتم آسیب دیده بود، یک مرد سواره هم به من برخورد کرده و شانه‌ام را آسیب زده بود. همچنین بخشی از لباسم در شلوغی جمعیت پاره شده بود. (خطاب به آن روز) گفتم: «براستی که روز شوم و نحسی هستی! خدا مرا از شرّ تو حفظ کند» امام هادی(علیه السلام) فرمود: ای حسن! تو که با ما رفت و آمد داری، چگونه گناه خودت را به گردن یک بیگناه می‌اندازی؟! (یعنی از تو چنین انتظاری نداشتم). عقل من سر جایش آمد و اشتباهم را فهمیدم و گفتم: ای مولای من! استغفرالله می‌گویم و از خدا عذرخواهی می‌کنم. فرمود: ای حسن! روزها چه گناهی کرده‌اند که آن‌ها را شوم و نحس می‌نامید وقتی بخاطر اعمالتان در آنها مجازات شده‌اید. گفتم: برای همیشه از خداوند طلب بخشایش می‌کنم. این توبه ی من باشد ای فرزند رسول خدا! فرمود: به خدا قسم (این عذرخواهی ظاهری) سودی ندارد. وقتی کسی یا چیزی که تقصیر و گناهی نکرده سرزنش می‌کنید، خداوند شما را مجازات می‌فرماید. (باید این شیوه را واقعا و در عمل، رها کنید). ای حسن! مگر نمی‌دانی که پاداش دادن و مجازات کردن، کار خداست و اوست که دیر یا زود(در آخرت یا دنیا)، جزای اعمال انسان را می‌دهد؟! عرض کردم: آری مولای من! فرمود: دیگر این را تکرار نکن(و حوادث ناگوار را به گردن نحسی ایام نینداز!) و در مورد حکم خدا( یعنی حوادث خوب و بدی که در زندگی رخ می‌دهد)، نقشی برای (نحس بودنِ) روزها قائل نشو! منبع: 📚 کتاب تحف العقول، ص: 482 توضیح تکمیلی: محتوای این روایت با آیات قرآن سازگاری دارد زیرا کلمه «نحس» در قرآن فقط برای «روزهای عذاب شدنِ قوم عاد» ذکر شده است: - فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا صَرْصَرًا فِي أَيَّامٍ نَّحِسَاتٍ لِّنُذِيقَهُمْ عَذَابَ الْخِزْيِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَخْزَىٰ وَهُمْ لَا يُنصَرُونَ(سوره فصلت: آیه 16) - إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا صَرْصَرًا فِي يَوْمِ نَحْسٍ مُّسْتَمِرٍّ ‎(سوره قمر: آیه 19) اینکه واژه «نحس» در قرآن فقط برای «دوره زمانیِ نزول عذاب» به کار رفته است، شاید معنایش اینست که حوادثی که مردم تصور می‌کنند بخاطر نحس بودن ایام است در واقع فقط «مجازات اعمال خود آنهاست که به خاطر خودداری از توبه، در همین روزهای دنیایی به سراغ آن‌ها آمده است». متن عربی این روایت: قَالَ الْحَسَنُ بْنُ مَسْعُودٍ دَخَلْتُ عَلَى أَبِي الْحَسَنِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ (عليه السلام) وَ قَدْ نُكِبَتْ إِصْبَعِي وَ تَلَقَّانِي رَاكِبٌ وَ صَدَمَ كَتِفِي وَ دَخَلْتُ فِي زَحْمَةٍ فَخَرَقُوا عَلَيَّ بَعْضَ ثِيَابِي فَقُلْتُ كَفَانِي اللَّهُ شَرَّكَ مِنْ يَوْمٍ فَمَا أَيْشَمَكَ! فَقَالَ(عليه السلام) لِي يَا حَسَنُ هَذَا وَ أَنْتَ تَغْشَانَا تَرْمِي بِذَنْبِكَ مَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ؟! قَالَ الْحَسَنُ: فَأَثَاب إِلَيَّ عَقْلِي وَ تَبَيَّنْتُ خَطَئِي فَقُلْتُ يَا مَوْلَايَ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ. فَقَالَ(عليه السلام): يَا حُسْنُ مَا ذَنْبُ الْأَيَّامِ حَتَّى صِرْتُمْ تَتَشَأَّمُونَ بِهَا إِذَا جُوزِيتُمْ بِأَعْمَالِكُمْ فِيهَا؟! قَالَ الْحَسَنُ: أَنَا أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ أَبَداً وَ هِيَ تَوْبَتِي يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ! قَالَ(عليه السلام): وَ اللَّهِ مَا يَنْفَعُكُمْ وَ لَكِنَّ اللَّهَ يُعَاقِبُكُمْ بِذَمِّهَا عَلَى مَا لَا ذَمَّ عَلَيْهَا فِيهِ أَ مَا عَلِمْتَ يَا حَسَنُ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْمُثِيبُ وَ الْمُعَاقِبُ وَ الْمُجَازِي بِالْأَعْمَالِ عَاجِلًا وَ آجِلًا ؟! قُلْتُ بَلَى يَا مَوْلَايَ! قَالَ (عليه السلام) لَا تَعُدْ وَ لَا تَجْعَلْ لِلْأَيَّامِ صُنْعاً فِي حُكْمِ اللَّهِ منبع: 📚 کتاب تحف العقول، ص: 482 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
هدایت شده از درس اصول استاد سید شبیری
💠 شبهه دسّ در روایات و عدم حجیت اخبار آحاد 👤 در بحث خبر یک شبهه ای برای عدم حجیت مطرح شده و آن در روایات است. آیت الله هم در بحث و این شبهه را پذیرفته هر چند مانع از حجیت نداسته. استاد دو جواب از شبهه دادند..... 📚درس خارج اصول، ۱ آذر ۱۴۰۲ 🔗 ادامه مطلب و مباحثه، در این لینک ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄ کانال درس اصول سید محمد جواد سید شبیری http://eitaa.com/joinchat/3272605701C0771af71b5
💠 پاسخ مرحوم مامقانی به چرایی عدم همراهی برخی از بزرگان با حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام ❖ و أمّا المتخلّفون عنه عليه‌السلام عند حركته من المدينة؛ ● فلأنّ الحسين عليه‌السلام حين حركته -و إن كان يدري هو و جمع من المطّلعين على إخبار النبي الأمين صلّى‌اللّه‌عليه‌وآله‌وسلّم بمقتضى خبره صلّى‌اللّه‌عليه‌وآله‌وسلّم أنّه: يستشهد بالعراق إلاّ أنّه في ظاهر الحال- لم يكن ليمضي إلى الحرب حتى يجب على كلّ مكلّف متابعته، و إنّما كان يمضي للإمامة بمقتضى طلب أهل الكوفة، فالمتخلّف عنه غير مؤاخذ بشيء ● و إنّما يؤاخذ لترك نصرته من حضر الطف، أو كان قريبا منه على وجه يمكنه الوصول إليه و نصرته و مع ذلك لم يفعل و قصّر في نصرته ● فالمتخلّفون بالحجاز لم يكونوا مكلّفين بالحركة معه حتى يوجب تخلّفهم الفسق... ● و لذا إنّ جملة من الأخيار الأبدال الذين لم يكتب اللّه تعالى لهم نيل هذا الشرف الدائم بقوا في الحجاز، و لم يتأمّل أحد في عدالتهم؛ كابن الحنفية [عبدالله بن عباس، جابر بن عبدالله، عبدالله بن جعفر، عمر الاطرف] ... و أضرابه. 📚 تنقيح المقال؛ ج۲؛ ص۳۱۰ ✍ اول: فیه تأمل... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠 آیا اصل در امامزاده‌ها عدالت است؟ ❖ آیت الله شیخ محمدتقی شهیدی: اصلی دالّ بر وثاقت امامزاده‌ها وجود ندارد. مبنای آیت‌الله‌العظمی وحید خراسانی آن است که: «اصل در امامزاده‌ها عدالت است الّا ما ثَبَت خلافُه». ما چنین اصلی نداریم. 🔺درس خارج فقه؛ ۹ دی ۱۳۹۷ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠 پاسخ به اشکالات آیت‌الله سیستانی در مورد دخول جعفر بن بشیر در مشایخ ثقات 👤 🔻آیت‌الله می‌فرماید روی عن الثقات یعنی از روایت می کند اما نگفته که فقط از ثقات می کند. در ثقات لا و إلا داریم که دلالت بر دارد. لذا آقای سیستانی مشایخ ثقات سه گانه را می‌پذیرد اما توسعه به اینجا را نمی‌پذیرند. اولا: آقای سید جواد در بحث لا ضرر خود پس از نقل این کلام آقای سیستانی نکته‌ی خوبی را می‌فرمایند که همه‌ی روات از ثقات روایت نقل می‌کردند اما وقتی در میان بیش از هزار نفر فقط نسبت به جعفر بن بشیر و محمد بن اسماعیل زعفرانی می‌گوید روی عن الثقات و روَوا عنه پس معلوم می‌شود خصوصیتی در این دو نفر است که این گونه ذکر کرده است و آنها را از باقی روات جدا کرده است. ثانیا: بر فرض اساتید جعفر بن بشیر همه بودند و او فقط از ثقات نقل کرده است اما این که چه کسی از او روایت کند، دست خود او نیست. کما این که در مشایخ ثقات هم راوی بعدی را توثیق می کنیم نه راوی قبلی را. پاسخ به اشکال دوم پاسخ این اشکال آن است که جمله وحید که می‌گوید باید راوی، اجازه‌ای باشد نه وجاده‌ای دلالت می‌کند که او به کسی روایت می داده که او را به قبول داشته است. 📚 درس خارج، جلسه پرسش و پاسخ، ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠اشکالی در اصالت رجال ابن غضائری و پاسخ آن 👤 🔻شیخ در مقدمه ی ، عبارتی حاکی از نابودی کتب ابن و عدم آنها نقل کرده اند که ممکن است از آن نتیجه گرفته شود که منسوب به ابن غضائری که به دست متاخرین رسیده، اصیل نبوده است. اما به نظر می رسد که این برداشت صحیح نیست... ✅ ادامه این مطلب و مباحثه👇👇 🌐http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=2547 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
🔹ایشان در زمره‌ی برجستگانی بودند که دهها سال در کرسی تدریس و در خلوت تألیف و تحقیق، به پیشرفت علوم اسلامی خدمات ارزنده‌ای کردند و یادگارهای علمی گرانقدری از خود به یادگار گذاشتند. 🔻بخشی از پیام تسلیت مقام معظم رهبری در پی ارتحال حضرت آیت‌الله العظمی حاج سید ابوالقاسم خویی 🗓 به مناسبت ۱۷ مردادماه سالروز ارتحال آیت الله العظمی سید ابوالقاسم خویی ره •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
معرفی آثار علامه محمد باقر مجلسى ره(م 1110 قمرى) بنابر به وصیت پدرشان این کتاب را نگاشته‌اند که در مقدمه کتاب بدان اشاره شده که در زمان سالخوردگی علامه محمد تقی مجلسی ایشان قصد کردند که شرحی بر صحیفه سجادیه بنویسند تا اسرار صحیفه سجادیه را شرح و توضیح دهند که مقداری از آن را شروع می‌نمایند که علامه محمّد باقر مجلسی در تعریف آن می‌فرماید :«مانند آن در کتاب‌ها یافت نمی‌شود اما اجل مهلت اتمام این کتاب را به او نداد». در ادامه می‌فرماید: «والدش بسیار او را توصیه به اتمام مولفات خود می‌کرده است». و از این جهت علامه محمد باقر مجلسی تصمیم به اتمام شرح پدر می‌کند اما مع الأسف أجل مهلت به اتمام این کار نداد. این کتاب نخستین بار در سال 1407 ق توسط انتشارات علامه مجلسی در اصفهان انتشار یافت. سپس برای دومین بار این کتاب با تحقیق و ویراستاری جدید و مقابله با نسخه پنجم موجود در عتبه عباسیه، توسط موسسة امام زین العابدین علیه‌السلام در نجف اشرف در سال 1445ق به زیور طبع رسید. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠 انگیزه مرحوم شیخ مفید از نگارش کتاب اوائل المقالات ❖ استاد سیدمحمدجواد شبیری زنجانی: ● شیعه متهم بوده که مبانی کلامی خود را از معتزله اخذ کرده است و مرحوم شیخ مفید برای دفع این اتهام کتاب اوائل المقالات را نگاشته است که برای بیان تفاوت دیدگاههای شیعه و معتزله است. ● معتزله به دو گروه بغدادی و بصری تقسیم می‌شوند و مرحوم شیخ مفید به معتزله بغدادی توجه داشته و بیان می‌کند علت تشابه بین دیدگاه‌های شیعه و معتزله بغدادی اینست که هر دو از منبع واحد روایات اهل بیت "علیهم‌السلام" اخذ نموده‌اند. 🔺درس خارج اصول؛ ۲۷ آذر ۱۳۹۸ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠 لزوم تبحّر برای حدس تصحیفات و تحریفات در متون روایی ● در بحث فلسفه‌ علم، یکی از توانایی‌های نظریه‌ علمی را، قدرت پیش‌بینی می‌دانند. در بحث تصحیف و تحریف نیز قدرت پیش‌بینی سقط، اهمّیت زیادی در کشف آن دارد و این قدرت برای آشنایان به اسناد و تصحیفات و تحریفات، در مرتبه‌ بالایی وجود دارد. ● به تناسب، ذکر این مطلب سودمند است که زمانی از حاج آقای والد درباره‌ی معنای «حُجَجِ اللَّهِ عَلَى أَهْلِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ الْأُولَى‏» در زیارت جامعه‌ کبیره سؤال کردم. ایشان فرمودند: باید در این‌جا بین نسخه بدل و نسخه اصلی جمع شده باشد، زیرا در مقابل آخرت، گاه دنیا قرار گرفته و گاه اولی قرار می‌گیرد. برای روشن شدن این امر، باید تمام نسخ موجود از جامعه‌ کبیره را مشاهده کرد. ● بنده با مراجعه به نسخ زیارت، مشاهده کردم که «حُجَجِ اللَّهِ عَلَى أَهْلِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ الْأُولَى‏» نقل کتاب من لا یحضر الفقیه است ولی در عیون اخبار الرضا علیه‌السلام «حُجَجِ اللَّهِ عَلَى أَهْلِ الْآخِرَةِ وَ الْأُولَى‏» است و دنیا در آن وجود ندارد.(۱) ● هر چند در اصطلاحات قرآنی، در مقابل آخرت، گاهی اولی قرار می‌گیرد، امّا در استعمالات متأخّر، مانند استعمالات روایی، به طور متعارف در مقابل آخرت، دنیا قرار می‌گیرد، و همین باعث می‌شود ناسخ با دیدن کلمه‌ی آخرت، به دنیا منتقل شده و دنیا را بنویسد، یا در حاشیه، اولی به دنیا تفسیر شده باشد و در نسخ بعدی، این تفسیر به گمان حذف شدن، به متن اصلی منتقل شده باشد. ● برای حاج آقای والد که به نسخ آشنایی دارند، در نگاه اوّل، حدس و گمان به تحریف ایجاد شد و اگر کسی غیر از ایشان بود، شاید برای او حدس هم تحقّق پیدا نمی‌کرد. ............................ ۱. کتاب من لا یحضره الفقیه: ج۲، ص۶۱۰؛ عیون أخبار الرضا علیه‌السلام: ج۲، ص۲۷۳. 🔺درس خارج اصول استاد حاج سیّد محمّد جواد شبیری زنجانی، تاریخ: ۱۰ مهر ۱۳۹۸ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
🔻سندی بازیافته🔻 1⃣ یکی از موضوعات جنجالی در تاریخ عاشورا، بحث وجود یا عدم وجود دختر خردسالی برای امام حسین علیه السلام است که در شام به شهادت رسید. چنانکه پیشتر بدان اشارت رفت، قدیمی‌ترین سندی که از وجود دختری به نام حضرت رقیه برای امام حسین (علیهماالسلام) حکایت می‌کند، کتاب لباب الانساب از بیهقی مشهور به ابن فندق است؛ وی رجالی و مورخ پرآوازه شیعی قرن پنجم و ششم هجری می‌باشد. ابن فندق در بیان فرزندان باقی‌مانده از امام حسین (ع) صراحتا نام حضرت رقیه سلام الله علیها را ذکر می‌کند. نسخه چاپی این کتاب در دهه ۸۰، راهی بازار شد و جو سنگینی را که در انکار آن حضرت به راه افتاده بود شکست و مستند تاریخی جدی‌تری را پیش دید محققین نهاد. نسخه خطی لباب الانساب قبلا در همین کانال منتشر شد و البته هنوز بحثهایی درباره آن طرح میشود 2⃣ جستجو همچنان استمرار داشت مثلا چندی قبل، برخی از پژوهشگران ادعا کردند: "به تازگی به کتاب تاریخی کنز الغرائب فی قصص العجائب (نگارش: ۸۸۲ق) اثر مذمکینی در کتابخانه ملی فرانسه (نسخه ش ۱۹۹) دست یافتند که در آن کتاب مصیبت حضرت رقیه به عنوان دخت سالار شهیدان (ع) آمده است. روضه الشهدای کاشفی نیز روضه حضرت رقیه (س) را از همین ماخذ روایت می‌کند". 3⃣ در اینجا سه نکته باقی ماند: ▫️ اولاً: لباب الانسابِ مرحوم بیهقی چون اثر یک رجالی شاخص قرن ششم است، اهمیتی فراتر از یک منبع صرفا تاریخی دارد. مع‌الوصف، در آن فقط نام و نسبت حضرت آمده و به روضه ایشان نپرداخته. ▫️ثانیاً: تا سالها کهن‌ترین سند روضه حضرت رقیه (س)، کتاب "کامل بهائی" از عماد الدین طبری (م حدود ۷۰۰ق) قلمداد می‌شد. کتاب مزبور، چون از آثار قرن هفتم ق بود و پژوهشگران امروزی بیشتر دنبال منابع پیش از قرن هفتم هستند، مورد بی‌اعتنایی قرار می‌گرفت. ▫️ثالثاً: ماخذ و منبع اصلی آثاری چون "کامل بهائی" و "کنز الغرائب"، کتاب "الحاوِيَةُ فِي مَذَمّاتِ مُعاوِيه يا مَثالِبُ بني‎اُمَيَّة" نوشتة قاسم‌ بن‌ محمد‌ بن‌ احمد مأموني (م حدود ۵۰۰ق) است که مربوط به قرن پنجم بوده و اکنون اصل آن در دسترس ما نیست. 4⃣ خوشبختانه در فرایند یکی از تازه‌ترین جستجوهای پژوهشی، نسخه‌ای گرانسنگ و نایاب از یکی از کتابهای مأمونی فراچنگ آمده که نامش السنی فی قتل أولاد النبی (ص) است وماجرای شهادت حضرت رقیه (علیها سلام) در آن ثبت است. نسخه خطی مزبور از جمله نسخ مهم کتابخانه سلیمیه شهر ادرنه ترکیه می‌باشد. بنابراین، هر چند کتاب مثالب معاویه را نداریم ولی کتاب دیگر مامونی - که موضوعش تناسب بیشتری دارد - در اختیار قرار گرفته و قدمت اسناد مرتبط با شهادت حضرت رقیه علیها سلام را تا قرن پنجم هجری به سینه تاریخ می‌سپارد. 5⃣ در ص 104 نسخه خطی مزبور آمده: ▪️«انّ یزید لمّا أنزل آل النبی بیتاً من بیوت داره کان فیهم صبیة.. ابنة أربع سنین، وکانت مشتاقة إلی ابیها، وکانوا یکتمون ذلک عنها.. فانتبهت من منامها فی الهاجرة وقالت: یا امّاه رأیت أبی فی المنام.. وأین هو؟ فصیحن بأجمعهنّ. فبعث إلیهنّ یزید أن یسألهنّ؛ وذلک أنه کان فی مقیله فانتبه لصحیهنّ، فسألهنّ فقلن: إنّ هذه الصبیة رأت أباها فی المنام، وقصصن علیه القصة. فأخبره بذلک وأمره اللعین بطرح رأس أبیها فی حجرها. فعلوا کذلک فصاحت: ما هذا؟ فقالوا: رأس أبیک. ففزعت الصبیة وفاضت وماتت». ▫️ترجمه: هنگامی که یزید خاندان پیامبر را در یکی از خانه ها ساکن کرد در میان آنها دختری چهارساله وجود داشت که خیلی برای دیدار پدرش مشتاق بود ولی [شهادت پدرش] را از او مخفی کرده بودند،... شبی از خواب بیدار شد و گفت: ای مادرم من پدرم را در خواب دیدم... پدرم کجاست؟ پس همه زنان شیون و فریاد کردند. یزید از صدای گریه زنان بیدار شد و شخصی را فرستاد تا علت این سروصدا را از آنها بپرسد، زنان جریان را برای او تعریف کردند که این دختر پدرش را در خواب دیده است. وقتی این خبر به یزید رسید، آن ملعون دستور داد که سر پدرش را در دامن آن کودک بگذارند. پس وقتی این کار را کردند دختر فریاد زد: این کیست؟ به او گفتند: سر پدرت است. پس دختر بیتابی و گریه فراوانی کرد و از دنیا رفت. 6⃣ این سند، نسبت به نام دختر خردسال و نسبت او با امام حسین (ع) ساکت است. اما ماجرا، دقیقا مطابق جریان شهادت حضرت رقیه (س) میباشد. لذا در یک فرایند علمی، با ضمیمه‌کردن سایر اسناد حضرت رقیه (س) + کرامات مسلم و استفاده از روش تجمیع ظنون، به نتیجه قابل قبولی میرسیم. ضمناً برخی اصرار داشتند که مامونی حضرت رقیه (س) را دختر اصحاب معرفی کرده که این سند هرگز چنین نیست 💥در پایان لطفِ صدیق ارجمند، حجه‌الاسلام والمسلمین رسول چگینی را بابت اطلاع‌رسانی سپاس می‌گوییم و در ادامه عین سند را می بینید •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
🔺جدیدترین سند مرتبط با شهادت حضرت رقیه (س) 👈 از روی نسخه نایاب کتابخانه سلیمیه شهر ادرنه ترکیه | قرن پنجم هجری قمری ▪️قاسم‌ بن‌ محمد‌ بن‌ احمد مأموني (م حدود ۵۰۰ق) در السنی فی قتل أولاد النبی (ص) می‌نویسد: 1⃣ «انّ یزید لمّا أنزل آل النبی بیتاً من بیوت داره کان فیهم صبیة.. ابنة أربع سنین، وکانت مشتاقة إلی ابیها، وکانوا یکتمون ذلک عنها.. فانتبهت من منامها فی الهاجرة وقالت: یا امّاه رأیت أبی فی المنام.. وأین هو؟ فصیحن بأجمعهنّ. فبعث إلیهنّ یزید أن یسألهنّ؛ وذلک أنه کان فی مقیله فانتبه لصحیهنّ، فسألهنّ فقلن: إنّ هذه الصبیة رأت أباها فی المنام، وقصصن علیه القصة. فأخبره بذلک وأمره اللعین بطرح رأس أبیها فی حجرها. فعلوا کذلک فصاحت: ما هذا؟ فقالوا: رأس أبیک. ففزعت الصبیة وفاضت وماتت». 📚نسخه خطی السنی فی قتل أولاد النبی (ص) تألیف مأمونی صاحب الحاویة، کتابخانه سلیمیه ادرنه ترکیه، ص 104. 💥با تشکر از صدیق ارجمند، حجت‌الاسلام رسول چگینی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠 اوصاف و القاب مشترک 🔸 لقب «الطیّار» در برخی روایات وصف «حمزة الطیّار» آمده، و در برخی از روایات به عنوان وصف برای فرزندش محمّد ذکر شده است. در مورد محمّد، هم «ابن الطیّار» تعبیر می‌شود، و هم «الطیّار». در اصل، این وصف از پدر بوده است، ولی بعضی اوصاف که وصف پدر است، به نام خانوادگی تبدیل می‌شده است، نظیر نجاشی. ▪️از نجاشی صاحب کتاب فهرست، در منابع عامّه با نام «ابن النجاشی» یاد می‌شود، از آن جهت که نجاشی در اصل، جدّ این خانواده بوده است. والی اهواز هم عبداللّه نجاشی بوده که در مورد او نیز گاهی به «عبداللّه بن النجاشی» تعبیر می‌شود. صاحب فهرست، از آن جهت که جدّش نجاشی است، از او با نام «ابن النجاشی» یاد می‌شود، و از آن جهت که تبدیل به نام خانوادگی شده، با نام خود نجاشی نیز یاد می‌شود. 🔹 مثال دیگر «ابن ندیم» معروف است. شیخ طوسی از او با تعبیر «ابن ندیم» یاد می‌کند، ولی ظاهر تعبیرات دیگران آن است که ندیم، وصف خود محمّد بن اسحاق است. در اصل، این وصف برای اسحاق بوده است و به فرزندش نیز اطلاق می‌شده است. 🔺درس خارج فقه استاد حاج سیّد محمّد جواد شبیری زنجانی، تاریخ: ۳ مهر ۱۴۰۲. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
زیادات بر متون حدیثی (1) متون برخی از احادیث در فرایند نقل‌وانتقال دستخوش وقوع افزوده‌هایی شده‌اند. این افزوده‌ها، گاه آگاهانه و گاه ناخواسته بر متن اضافه شده‌اند. ازجمله عوامل بروز پدیدهٔ افزوده در احادیث عبارت‌اند از: نسخه‌برداری، ادراج، نقل معنا و نیز تحریف. مواردی از این زیادات در احادیث شیعه و اهل‌سنت موجود است و پژوهشگر هنگام بهره از احادیث -در فرایند اعتبارسنجی یا فهم حدیث-ناگزیر از شناسایی این موارد است. برای این منظور می‌بایست راه‌های شناسایی و کشف افزوده، شناسایی و روش بهره از آن‌ها نمایانده شود که پرونده حاضر در پیِ این هدف است. پدیدهٔ افزوده در روایت بدین ‌معناست: «هرگونه اضافه و زیاده‌ای که در اصل یک روایت وجود نداشته و سپس به فراخور عواملی به آن افزوده شده.»[1] این مفهوم، ارتباط نزدیکی با اصطلاح حدیث مدرج و مزید در دانش مصطلح‌الحدیث و زوائدنگاری اهل‌سنت دارد. گفتنی است تفصیل این مطالب و تفاوت این موارد با یکدیگر در جای خود بررسی شده است.[2] از پدیدهٔ افزوده بر روایات، با عناوینی همچون حدیث مدرج و زیادات‌الثقات یاد شده است. شایان توجه است که ذکر این موارد با اصطلاح خاصی همچون افزوده، برای تشخص و تمییز این پدیده از دیگر موارد مفید به نظر می‌رسد.[3] به خواست خدا در یادداشت‌های بعد، به تفکیک هر یک از این موارد را بررسی خواهیم کرد. ___________________________ [1]پایان نامه: افزوده‌نویسی در منابع حدیثی متقدم شیعه با تاکید بر کتاب کامل الزیارات، ص29. [2]همان، فصل اول. [3]برشی از مقاله: راه‌های شناسایی و کشف افزوده‌های واقع بر متون احادیث ؛ مجله علوم قرآن و حدیث، پیاپی 112، مجتبی پورموسی و محمدکاظم رحمان ستایش. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
زیادات بر متون حدیثی (2) راهکارهای شناسایی زیادات بر متون حدیثی: 1. نسخه با بررسی نسخه‌های موجود از روایت می‌توان افزوده‌های احتمالی را کشف کرد؛ توضیح آنکه، گاه روایتی نقل کوتاه و بلند دارد و در این میان، در برخی از نسخه‌های حدیثی می‌توان ردپایی برای قضاوت راجع به حدیث جست‌وجو کرد و حکم به صحت یکی از نقل‌ها کرد. برای مثال، در روایتی که قراینی بر تشکیک در نسخهٔ بلند از آن است، رجوع به نسخهٔ خطی کمک شایانی به صحت قضاوت در آن زمینه و شناسایی فقرات افزوده‌شده بر روایت می‌کند. برای نمونه، روایتی در کتاب الغیبة، محمدبن‌ابراهیم نعمانی(م360ق) بدین مضمون نقل شده است: «عن ابی‌حمزة الثمالی قال: کنت عند ابی‌جعفرمحمدبن‌علی‌الباقر(ع) ذات یوم فلما تفرق مَن کان عنده قال لی: یا اباحمزة من المحتوم الذی لا تبدیل له عند الله قیام قائمنا فمن شک فیما اقول لقی الله سبحانه و هو به کافر و له جاحد. ثم قال: بابی و امی المسمى باسمی و المکنى بکنیتی السابع من بعدی بابی من یملأ الأرض عدلا و قسطا کما ملئت ظلما و جورا. ثم قال: یا اباحمزة من ادرکه فلم یسلم له فما سلم لمحمد و علی و قد حرم الله علیه الجنة و مأواه النار-و بئس مثوى الظالمین. و أوضح من هذا بحمد الله و أنور و أبین و أزهر لمن هداه الله و أحسن إلیه قول الله عزوجل فی محکم کتابه-إن عدة الشهور عند الله اثنا عشر شهرا فی کتاب الله یوم خلق السماوات و الأرض منها أربعة حرم ذلک الدین القیم فلا تظلموا فیهن أنفسکم و معرفة الشهور المحرم و صفر و ربیع و ما بعده و الحرم منها هی رجب و ذوالقعدة و ذوالحجة و المحرم لا تکون دینا قیما لأن الیهود و النصارى و المجوس و سائر الملل و الناس جمیعا من الموافقین و المخالفین یعرفون هذه الشهور و یعدون‌ها بأسمائها و إنما هم الأئمة(ع) و القوامون بدین الله و الحرم منها أمیرالمؤمنین علی الذی اشتق الله تعالى له اسما من اسمه العلی کما اشتق لرسوله(ص) اسما من اسمه المحمود و ثلاثة من ولده أسماؤهم علی علی‌بن‌الحسین و علی‌بن‌موسى و علی‌بن‌محمد فصار لهذا الاسم المشتق من اسم الله عزوجل حرمة به و صلوات الله على محمد و آله المکرمین المتحرمین به.‌» [1] همچنین این روایت در کتاب‌های تأویل الآیات الظاهره[2]، البرهان[3] و نیز تفسیر کنز الدقائق[4] موافق با کتاب الغیبة آمده است. این روایت در کتاب‌های بعدی خود نیز انعکاس‌هایی داشته است. برای نمونه، در کتاب بحار الأنوار این گزارش تا فقرهٔ «من اسم الله عزوجل حرمه به» نقل شده است.[5] البته این گزارش در جا‌های دیگری از این کتاب تا فقرهٔ «بئس مثوی الظالمین» نقل شده و در اینجا پایان یافته است.[6] هردو نقل نیز از کتاب الغیبه نعمانی است و دارای همان یک طریق‌اند. محقق شوشتری انتهای روایت را عبارت «و بئس مثوی الظالمین» دانسته و ادامهٔ گزارش را از کلام نعمانی بر شمرده است و مزج روایت با کلمات و نظرات خود را از عادت‌های نعمانی بر می‌شمارد. [7] از دیگر کتب متأخر که به‎نقل این روایت پرداخته‌، کتاب اثبات الهداة است که روایت با عبارت «بئس مثوی الظالمین»پایان می‌پذیرد. [8] نقل نسخهٔ کوتاه روایت در چند موضع از بحار الأنوار و اثبات الهداة و همچنین قراین و شواهدی که محقق شوشتری در کتابش آورده، همگی از عواملی است که قضاوت را آسان‌تر کرده تا حکم به صحت نقل کوتاه از روایت کنیم و بخش اضافه را افزوده‌ای بدانیم که به‌واسطهٔ عدم‌نشانه‌گذاری مناسب در نسخه، با متن روایت خلط شده و در ادامه مشکلاتی را ایجاد کرده است. قرینهٔ دیگر بر صحت این قضاوت، متن نسخهٔ خطی موجود از کتاب الغیبة نعمانی است که امروزه در دسترس است و توسط نسخه‌پژوه معاصر، علی‌اکبر غفاری استفاده شده است. مطابق این نسخه، عبارات روایت و کلام مؤلف پشت‌سرهم آورده شده است و نشانه‌گذاری مناسبی برای آگاهانیدن مخاطب در آن وجود ندارد. غفاری نیز در تصحیح خود، حدیث را تا فقرهٔ «بئس مثوی الظالمین» دانسته و مازاد آن را به‌عنوان توضیحات نعمانی تلقی کرده است که مطابق با دیگر قراین موجود در این زمینه است.[9] ______________________________ [1] ‏نعمانی، الغيبة، 86. [2]استرآبادی،تأويل الآيات الظاهرة، 208. [3]بحرانی، البرهان فی تفسير القرآن،ج2، ص772. [4]‏قمی مشهدی، كنز الدقائق و بحر الغرائب، ج5،ص 451. [5]‏مجلسی، بحار الأنوار،ج24،ص 241 ؛ مجلسی، بحار الأنوار،ج36،ص 393. [6]مجلسی، بحار الأنوار،ج51 ،ص139. [7]‏تستری، الاخبار الدخیله، 1/80. [8]حر عاملی، إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات،ج5،ص198. [9]نعمانی،الغيبة، 86. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
تصویر نسخه خطی کتاب غیبت نعمانی که در متن به آن اشاره شده است. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💢 یک تأمل در مورد ابان بن تغلب ✍ محمدباقر ملکیان کشی در سه جای رجالش، دسته‌ای از فقهاء را نام می‌برد که همه طایفه (و به تعبیر او: اجماع عصابه) در برابر مقام فقهی آنها کرنش کرده‌اند، و سخن آنها را در تصحیح روایات پذیرفته‌اند. در کلمات متأخرین، از این سه دسته به اصحاب اجماع تعبیر می‌شود. اکنون در پی تفسیر و تفصیل پیرامون این موضوع نیستم، اما یک نکته که مدتی است ذهن مرا به خود مشغول کرده است و شاید بعداً در رد و اثبات آن به تفصیل سخن گفتم. کشی در دسته دوم این طایفه، از ابان بن عثمان یاد می‌کند، اما به گمانم این از جمله اشتباهات کشی است، و باید به جای ابان بن عثمان، ابان بن تغلب را جای داد. توضیح این‌که همه فقهایی که در این سه موضع رجال کشی ذکر شده‌اند، فارغ از ادعای کشی در مورد آنها، جایگاه ثابت شده‌ای در بین شیعیان دارند، اما ابان بن عثمان وصله ناجوری است، چرا که نه فقاهتش در حد و اندازه دیگران است، و نه چنین کرنشی از جانب شیعیان نسبت به جایگاه او می‌بینیم. اما ابان بن تغلب هم فقیه بلندپایه‌ای است و هم شیعیان - و بلکه اهل سنت - نسبت به مقام علمی او سر تعظیم فرود می‌آورند. بعید نیست که گزارش عملکرد اصحاب در مورد «ابان» بوده، اما کشی به اشتباه آن را به ابان بن عثمان تفسیر کرده است. (در این مورد یادداشت «راهنمایی‌های دردسرساز» را هم بخوانید) در پی این اشتباه، اشتباه دیگری از او سرزده، و آن ذکر ابان در دسته دوم است، در حالی که می‌بایست ابان بن تغلب را نام می‌برد، آن هم در دسته اول. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠 عدم وثاقت سهل بن زیاد 👤 استاد شهیدی پس از ذکر کلام آیت الله شبیری زنجانی به این صورت اشکال کرده اند: کثرت نقل از جانب در کافی کاشف از آن است که ایشان را قبول داشته است؛ لکن توثیق عملی کلینی با تضعیف و شیخ تعارض می کند. از طرفی قرینه‌ای بر این‌که تعبیر «کذب» در عبارت «یشهد علیه بالغلو و الکذب» از جانب نجاشی، کذب ناشی از اتهام بوده است، وجود ندارد؛ خصوصا که نجاشی از قمیین نبوده ... 📚 درس خارج فقه(۶ بهمن ۱۳۹۸، جلسه ۶۴) ✅ ادامه این مطلب و مباحثه علمی در این موضوع را در لینک زیر دنبال کنید👇 http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=1788 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠 توثيق سهل بن زیاد و مناقشه در اشکالات استاد شهیدی 👤 هم قرائن توثيق دارد و هم قرائن تضعیف. امارات او عبارتند از: کلام فضل بن شاذان، کثرت نقل کلینی از او و توثيق شیخ طوسی در رجالش. از طرفی شیخ طوسی در فهرست و همچنین نجاشی او را تضعیف کرده اند. با توجه به اینکه در مورد سهل بن زیاد مطرح شده است، عرف در جمع بین توثیقات و تضعیفاتی که در مورد او وجود دارد، تضعیفات را ناشی از دانسته و با توجه به حدسی بودن تضعیفات، توثیقات را مقدم می کند. نجاشی هم گر چه از قمیین نیست اما قرائن زیادی مبنی بر تضعیفات مبتنی بر متن شناسی در مورد او وجود دارد... 📚 راهنمای فقه، ۳ بهمن ۱۴۰۱ ✅ ادامه این مطلب و مباحثه👇👇 🌐http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=2793 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri