eitaa logo
درس رجال استاد حاج سید محمد جواد سید شبیری
2.2هزار دنبال‌کننده
405 عکس
35 ویدیو
104 فایل
درس رجال استاد حاج آقای سیدشبیری از اساتید حوزه علمیه #مشهد برای ارسال #اشکالات علمی، #انتقادات، #پیشنهادات، #مطالب مفید و ارسال #جزوات با ما در ارتباط باشید👇 @rejal_admin تبلیغ و تبادل👇 @Admin_rejal مدیریت کانال👇 @rejal_hoze ارتباط با استاد👇 @smjssh
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ آیت الله سید احمد حفظه الله : 🔸 در روات زیاد بودند ؛ مثلاً حسن بن علی بن وشاء می‌ گوید : فإني أدركت في هذا المسجد تسعمائة شيخ كل يقول حدثني جعفر بن محمد : من در مسجد کوفه به 900 شیخ را دیدم که همه می‌گفتند : حدثنی جعفر بن محمد. 🔹 وقتی در کوفه این عدد سنگین هست ، خواه ناخواه احادیث با هم مقارنه می‌شود ، مباحثه می‌شود که چه کسی این را نقل کرده است ، معارضاتش بررسی می‌شود و نقادی می‌شود . 🔸 ازاین‌ رو حدیث کوفه یک خوبی دارد و یک بدی ؛ بدی‌اش این است که بیشترین در حدیث کوفه است ؛ چون کوفی‌ها زیاد بودند ، تعارض هم زیاد بود اما حدیث بصره تعارض کم دارد. و خوبی‌ حدیث کوفه این است که نقی‌ تر است؛ چون کاملا نقادی و تصحیح و تنقیح شده است، اما حدیث چون کم بودند چنین نیست . @rejal_shobeiri
❇️توثیق روایات علی بن حمزه بطائنی آیت‌الله شبیری زنجانی: 🔹 با اینکه جزء ائمه‌ی ضلال است و اصلا را او تأسیس کرده است، ولی ظن متاخم بالعلم است که تا قبل از اینکه مسائل مالی برایش پیش بیاید جزء موثقین و مورد قبول اشخاص بوده و حضرت و مورد اعتماد عموم بوده است و بعدا مسائل مالی سبب انحرافش شد. ولی قبل از وقف مورد قبول بوده و روایات را یا از خود او در موقع استقامتش و یا از کتابش که مسلّم الانتساب بوده و در حال استقامت نوشته بوده است، اخذ کرده است. 🔸لذا به نظر من روایاتی که علی بن ابی حمزه در آنها واقع شده، به ظنّ قوی در ایام استقامت از او اخذ شده است و باید اینها را تعبیر کرد و اینکه روایات علی بن ابی حمزه و امثال این اشخاص را موثّقه تعبیر می‌کنند، صحیح نیست. چون اعتبار روایت را باید بر اساس ایام اخذ حساب کرد که آیا آن وقت منحرف بوده‌اند یا نه و اگر ثابت شد که بعد از انحرافش اخذ شده است، اگر قائل به وثاقتش شدیم، روایت می‌شود. 🔹حاجی می‌گوید ممکن است بعد از انحراف، از او اخذ کرده باشند و حداقل نسبت به نقل برخی از رواة از او مدعی چنین مطلبی است. ولی برای ما این مطلب ثابت نیست و به احتمال بسیار قوی همه اینها قبل از انحراف از او اخذ کرده‌اند؛ چون فاصله‌ی بین و به قدری شدید بوده است که امکان نداشته است که امامیه پیش چنین افرادی بروند و شاگردی کنند. 🔸نتیجه اینکه اظهر این است که این روایت را صحیحه بدانیم و لذا اگر کسی را جزء شرائط اخذ حدیث بداند، همانطور که بعضی‌ها معتبر دانسته‌اند، می‌تواند به این احادیث اخذ کند؛ همچنین اگر کسی در مقام ، مابین روایت امامی و غیرامامی قول امامی را مقدم بداند، همانطور که شیخ گفته است، روایت علی بن ابی حمزه جزء روایت‌های امامی محسوب می‌شود، چون زمان اخذ حدیث از او را باید حساب کرد. 🔹دلیل علی بن حمزه نیز وکالت مالی از جانب حضرت نیست. آن وکالت مربوط به امین بودن از جهت مالی است و وثاقت در احادیث و امثال آن برای وکیل لازم نیست؛ بلکه کافی است که راجع به مسائل مالی مورد اطمینان باشد. 🔻 دلیل او این است که شیعه او را قبول کرده بوده و خیلی مورد اعتبار بوده است. اینکه عده کثیری او راقبول کردند نشانه وثاقت اوست. او با مسئله وقف خطر عظیمی ایجاد کرد و چنین خطر عظیمی را یک آدم معمولی متعارف دروغگو که مردم به وثاقت نمی‌شناسند احداث نمی‌کند؛ و امثال او، همگی جزء واقفیة شدند و حضرت بعدا آنها را قانع کرد و عده‌ای که واقفیه شده بودند برگشتند. ▪️ آیت‌الله شبیری زنجانی، کتاب الحج، ص۳۳۶ @rejal_shobeiri
🔰قاعده «قبول زیادة الثقة» 🔸وجه اعتبار قاعده «قبول زیادة الثقة» آن است که بین دو اخبار ؛‌ زیرا یک نقل، اخبار به زیاده است، و نقل دیگر -که تارک زیاده است- نه اخبار به عدم است و نه اماره‌ بر عدم. اگر متکلّم در مقام تحمّل، در صدد تحمّل تمامی حدیث است و در مقام ادا نیز در صدد ادای جمیع چیزی است که تحمّل شده، در این صورت بین دو نقل تعارض رخ می‌دهد. گاهی اوقات در این فرض نیز تعارض بدوی است، و جمع عرفی اقتضا دارد که دلیل تارک زیاده حمل بر آن شود که در صدد اداء جمیع آنچه تحمّل‌شده، نیست. 🔹تا زمانی که دو نقل به مرحله تعارض نرسد، این مساله، مندرج تحت قاعده «قبول زیادة الثقة» است، و نوبت به بحث از قاعده‌ای که در کتب اصول مطرح شده -که سخن ناقل زیاده بر ناقل نقیصه مقدّم می‌شود- نمی‌رسد. این قاعده که در کتب اصولی آمده اختصاص به فرض تعارض دارد. اگر تعارض –به جهت عدم امکان جمع عرفی- یک نحوه استقراری پیدا کند، در مرحله بعد از این بحث شود که آیا یکی از دو نقل دارای مرجّح است یا نیست. 💢اگر باشد که تارک زیاده، در مقام بیان جمیع ما تحمّل بوده یا آنکه چنین نیست، در این صورت نیز رخ نمی‌دهد. تعارض تنها در صورتی رخ می‌دهد که برای دلیل اثباتی، وجود معارض ثابت شود. در جای خودش بیان شده که شک در معارض به منزله عدم معارض است. از این رو در نوع موارد دست کم این شک وجود دارد که شاید تارک زیاده در مقام ادا، در صدد استیعاب نبوده است؛زیرا این احتمال وجود دارد که بین زمان تحمّل و زمان ادا فاصله‌ای واقع‌شده باشد، به طوری که خود راوی نیز این اطمینان را ندراد که جمیع آنچه تحمّل نموده را ادا می‌‌نماید. در غالب موارد، مثال‌های که وجود دارد –به دلیل وجود شک مزبور در غالب موارد- داخل در بحث «زیادة الثقة» است. مثال روشن قاعده «أصالة کون الزائد أصیلا» مساله اختلاف نُسَخ است، و این قاعده در غیر این بحث شاید مثال روشنی نداشته باشد. 🌀
مستفاد از خارج فقه استاد شبیری زنجانی١٤٠٣/٠٨/٢١

•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri