eitaa logo
درس رجال استاد حاج سید محمد جواد سید شبیری
2هزار دنبال‌کننده
336 عکس
26 ویدیو
87 فایل
درس رجال استاد حاج آقای سیدشبیری از اساتید حوزه علمیه #مشهد برای ارسال #اشکالات علمی، #انتقادات، #پیشنهادات، #مطالب مفید و ارسال #جزوات با ما در ارتباط باشید👇 @rejal_admin تبلیغ و تبادل👇 @Admin_rejal مدیریت کانال👇 @rejal_hoze ارتباط با استاد👇 @smjssh
مشاهده در ایتا
دانلود
✔️ آیت الله سید احمد (مدظله العالی): 🔹 زمان علامه بحث‌ها رجالی می‌شود. ديگر اصولاً «بحث فهرستی» در طائفه ما مطرح نمی‌شود‌، يعنی بحث های مصدری مطرح نمی‌شود تا قرن دهم. 🔸 اولين کسی که باز در طائفه بحث‌های مصدری را مطرح می‌کند و بحث‌های کتاب‌شناسی به اين معنا که روی اين کتب اعتماد بکنيد «اخباری‌ها» هستند، {مثلا} ملّا محمد امين استرآبادی در کتاب «الفوائد المدنية». البته ايشان تعبيرِ «فهرستی» ندارد، اما ايشان همين رأی که در رسائل هم خوانديم که اخباري‌ها قائلند به «حجيت کتب اربعه» {مطرح کرده}، البته کتب اربعه خصوصيت ندارد، آنها مبناشان اين بود که هر روايتی که در کتاب مشهوری باشد، حجت است. خوب دقت بکنيد. کار به سند نداشتند اين مبنای صاحب وسائل هم هست. مبنای مرحوم صاحب وسائل هم همين است. اين مبنا را ايشان در «جلد هجدهم از چاپ مرحوم ربانی در اول کتاب القضاء باب هشتم ابواب صفات قاضی» ايشان در آنجا دارد که هر خبری که در يکی از کتب مشهوره باشد حجت است، ولو مرسل باشد. شهرتِ آن کتاب و شهرت مؤلف کافی است. اين مبنا در قرن دهم توسط اخباری‌ها تقويت شد. 📚 الفائدة السادسة من خاتمة الکتاب (ج ۳۰ ص۱۹۱ ط آل البیت) •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
💠 وقوع راوی در کتاب المزار «ابن مشهدی» 🔹 محمد بن جعفر (متوفای 610 ق) در ابتدای کتاب، تمام افرادی را که در سند روایات واقع شده‌اند، توثیق کرده است. بنابراین حدود 180 راوی که در اسناد این کتاب وجود دارند مورد توثیق واقع شده‌اند، که برای بسیاری از آن‌ها جز همین ، مدرک دیگری بر وثاقت وجود ندارد. 🔸 ایشان در ابتدای کتاب فرموده‌اند : «أَمَّا بَعْدُ، فَإِنِّي قَدْ جَمَعْتُ فِي كِتَابِي هَذَا مِنْ فُنُونِ الزِّيَارَاتِ لِلْمَشَاهِدِ الْمُشَرَّفَاتِ، وَمَا وَرَدَ فِي التَّرْغِيبِ فِي الْمَسَاجِدِ الْمُبَارَكَاتِ وَالْأَدْعِيَةِ الْمُخْتَارَاتِ، وَمَا يُدْعَى بِهِ عَقِيبَ الصَّلَوَاتِ، وَمَا يُنَاجَى بِهِ الْقَدِيمُ تَعَالَى مِنْ لَذِيذِ الدَّعَوَاتِ فِي الْخَلَوَاتِ، وَمَا يُلْجَأُ إِلَيْهِ مِنَ الْأَدْعِيَةِ عِنْدَ الْمُهِمَّاتِ مِمَّا اتَّصَلَتْ بِهِ مِنْ ثِقَاتِ الرُّوَاةِ إِلَى السَّادَاتِ». (المزار، ص 27) مراد از سادات ائمه (علیهم السلام) هستند و از عبارت انتهایی توثیق روات استفاده می‌شود؛ زیرا می‌فرمایند که این روایات از رهگذر ثقات روات تا سادات اتصال پیدا کرده است. 🔹 مرحوم محقق این بحث را در معجم رجال الحدیث آورده و دلالت عبارت بر توثیق را کرده؛ اما مناقشه ایشان در این است که اولا ابن مشهدی را نمی‌شناسیم و ثانیا سندی وجود ندارد که کتاب مزار فعلی، همان کتابی است که ایشان نوشته است. (معجم رجال الحدیث 1: 52) 🔸 البته ایشان و اینکه کتاب از ایشان بوده و لا اقل مقدمه را ایشان نوشته است، خالی از قوت نیست. 📌 برای بحث تفصیلی: ر.ک: معجم رجال الحدیث 1: 52؛ خاتمه مستدرک الوسائل 19: 358؛ اصول علم الرجال، بین النظریة والتطبیق، استاد داوری، 203 – 206. 📚 برگرفته از دروس خارج فقه استاد (1395ش) •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
💢 خصلت بارز خط غلو، تساهل در ضوابط حدیثی بود به نحوی که مثلاً به صورت وجاده حدیث نقل می‌کردند و اشاره‌ای به وجاده بودن آن نمی‌کردند. در مقابل، احمد بن محمدبن عیسی اشعری خیلی در ضوابط حدیثی حساس بود و نقل حدیث را فقط سماع می‌دانست چراکه در کتابت احتمال اضافه و نقصان وجود دارد. مخصوصاً پس از حدیث از امام رضا(ع) که می‌فرماید در کتاب‌های پدرم دست برده‌اند و دروغ اضافه کردند. لذا اینکه برای سهل بن زیاد گفته است «یشهد علیه بالغلو والکذب» (رجال النجاشی، ص۱۵۸) او نقل حدیث به صورت معنعن از وجاده را کذب می‌دانسته است. از نظر او باید می‌گفت «وجدته...» درباره محمد بن سنان نیز کشی نقل کرده از قول خودش که هرچه نقل می کند به نحو وجاده است. البته این به مبنای احمد اشعری باز می‌گردد و امر مسلمی نیست که حدیث معنعن نباید وجاده باشد. اختلافی است. از امام (ع) پرسیدند که یک کتاب را از زیر خاک پیدا کردیم می توانیم از او نقل حدیث کنیم، حضرت فرمودند: بلی. 🔺درس خارج فقه استاد مددی حفظه‌الله •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
✔️استاد سیدمحمد جواد شبیری زنجانی: 🔸احمد بن طاوس، کتابی با نام «حل الاشکال» دارد که تصور می‌شود عمده نقلیاتِ علامه و ابن داود، به واسطه این کتاب است. 🔹ابن داود در جایی تصریح می‌کند که اکثرِ فایده‌های این کتاب، برگرفته از حل الاشکال ابن طاوس است. قرائن دیگری نیز هست که نشان می‌دهد، خلاصه علامه و رجال ابن داود، از منبع واحد گرفته شده‌اند. آن منبع واحد نیز حل الاشکال از ابن طاوس است. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
✅ مستطرفات سرائر(1) ✔️ استاد ربانی بیرجندی: 🔸ابن ادريس حلّى به خاتمه كتاب سرائر خود كتابى را ضميمه و ملحق كرده به نام مستطرفات ، كه مشهور به مستطرفات سرائر است. 🔹ابن ادريس در خاتمه سرائر احاديثى را از غير كتاب‌هاى روايى معروف شيعه كه همان جوامع چهارگانه: كافى ، من لايحضره الفقيه ، تهذيب و استبصار باشد، نقل كرده است. بسيارى از اين روايات را ابن ادريس از اصول اوليه حديثى نقل كرده است، مثلاً از اصل حسن بن محبوب و يا اصل و جامع احمد بن ابى نصر بزنطى و.... 🔸روشن است كه اين اصول تا عصر ابن ادريس موجود بوده و او از متن آنها روايت كرده است و پاره‌اى از اين روايات در كتاب‌هاى جوامع بزرگ روايى نقل شده است. البته بعضى را مرسله ذكر كرده و سند خود را به آن اصل يادآور نشده و بعضى را مسند آورده و سند را كامل ذكر كرده است. 🔹حكم روايات مسند روشن است و سند آن مثل سند روايات كتاب‌هاى حديثى ديگر قابل بررسى و نقد و ابرام و مناقشه است، اما درباره رواياتى كه به طور مرسله ذكر كرده است، اين سخن به طور عام مطرح است كه آيا نقل روايتى به صورت مسند و يا مرسله از ابن‌ادريس مى‌تواند باعث اعتماد ما بر آن احاديث شوديا نه‌؟ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
✅ مستطرفات سرائر(2) ✔️ آیت الله صافی گلپایگانی از جمله کسانی هستند که روایات مرسل مستطرفات را پذیرفته اند: 🔸روى ابن ادريس في مستطرفات سرائره عن كتاب حريز عن زرارة .... و رده بعض الاعلام بضعف سنده لجهالة طريق ابن ادريس الى كتاب حريز 🔹و فيه ما كررنا الاشارة إليه ان جهالة الطريق الى الكتاب اذا كان النافل ناقلا للحديث عن الكتاب نفسه لا يضر بالاعتماد عليه بل و ان علم انه لا طريق له إليه بل نقله و جادة عنه، 🔸و ابن ادريس ينقل في مستطرفاته عن طائفة من الكتب منها كتاب حريز و كتاب المشيخة و قرب الاسناد و من لا يحضره الفقيه و التهذيب و غيرها فلا يرد نقله عن هذه الكتب بجهالة طريقه او عدم طريق له إليها. 📚فقه حج، ج4، ص50 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
✅ مستطرفات سرائر ✔️مرحوم سيد على طباطبايى صاحب رياض‌المسائل در ذيل حديثى كه از سرائر نقل كرده، مى‌گويد: 🔸و مثل آن روايت، روايت مروى در مستطرفات سرائر است از جامع احمد بن محمد بن ابى نصر و چه بسا مثل اين روايت، صحيحه شمرده شود، زيرا ابن ادريس آن را از كتاب مشهور او بدون واسطه نقل كرده است و اين معتبر است. ▪️و نحوه بعينه المروي في مستطرفات السرائر عن جامع أحمد بن محمد بن أبي نصر و ربما يعد مثله صحيحا لنقله عن الكتاب المشهور بلا واسطة و هو معتبر. 📚ریاض المسائل، ج1، ص90 ✔️آيت اللّه خوئى در ذيل روايتى از «حريز» مى‌گويد: 🔸ما به ضعف اين روايت حكم مى‌كنيم و آن داخل مراسيل مى‌دانيم؛ زيرا، از طريق حلّى رحمه اللّه به «حريز» خبر نداريم و روشن است كه حلّى رحمه اللّه واسطه بين خود و «حريز» را ذكر نكرده است؛ چه اين‌كه «حريز» از اصحاب حضرت باقر عليه السّلام است، و محمّد بن ادريس رحمه اللّه (598 ه‍. ق) از علماى متأخّر از شيخ طوسى رحمه اللّه (460 ه‍. ق) مى‌باشد. از اين‌رو، روايت از اعتبار ساقط است؛ 🔹ولى بهتر آن است كه بگوييم هر روايتى را كه حلّى رحمه اللّه از كتاب‌هايى هم‌چون كتاب حريز آورده، از احاديثى است كه اعتماد بر آن منعى ندارد؛ چون خود حلّى رحمه اللّه به خبر واحد عمل نمى‌كند، بلكه به خبر متواتر يا خبر واحدى كه همراه قرائن قطعيه باشد، اعتماد مى‌كند. پس، نتيجه مى‌گيريم كتاب «حريز» از طريق قطعى به محمّد بن ادريس رحمه اللّه رسيده و قابل اعتماد است. بر اين اساس، روايت به اعتماد نزديك است و ادلّه حجيّت خبر واحد آن را دربر مى‌گيرد. 📚التنقيح في شرح عروة الوثقى، كتاب الصلاة، ج 1، ص 476 ✔️مرحوم آيت الله شهيد غروى تبريزى در حاشيه التنقيح نوشته است: 🔸سيدنا الاستاذ( آیت الله خوئی) از اين سخن برگشته، و بنا را بر عدم اعتبار آنچه حلّى از كتاب‌هاى راويان روايت كرده، گذاشته است، زيرا طرق ابن ادريس به صاحبان كتاب‌ها نامعلوم است و قطعى بودن طرق نزد حلّى موجب اتصاف آن به حجيت نزد ما نمى‌شود، به خاطر اينكه احتمال استناد وى به حدس و اجتهاد خود وجود دارد. 📚التنقيح، كتاب الطهارة، ج 1، ص 477 ✔️استاد شهیدی: 🔸به نظر ما مستطرفات سرائر معتبر می باشد؛ زیرا اگر چه ابن إدریس سندی به آن ذکر نکرده است و لکن با وجود احتمال شهرت کتاب بزنطی در زمان إبن ادریس و وصول آن به دست او از طرق حسّیه و تعبیر ایشان به «عن کتاب بزنطی»، أصالة الحسّ در جاری خواهد بود. 📚خارج فقه 94/12/19 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
✔️ حدیث عَزیز 🔹 اگر راویان خبر واحد، در هر طبقه حدّاقل دو نفر باشند، آن را «حدیث عزیز» گویند. کلمه «عزیز» به معنی قلیل و از آن جهت است که نمونه آن کم می‌باشد، یا «عزیز» به معنی قوی است؛ زیرا آن روایت از طریق دیگر قوی شمرده شده است. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
تألیف بحار الانوار؛ جمع‏آوری احادیث و یا گزینش آن.pdf
676.1K
مقاله 👇موضوع👇 👈تالیف بحارالانوار؛ جمع آوری احادیث یا گزینش آنان 👇چکیده👇 میان دانشوران معاصر شیعه سه دیدگاه درباره رویکرد علامه محمد باقر مجلسی در تألیف بحار الانوار وجود دارد. بیشتر آنان برآن‏اند که هدف وی فقط جمع‏آوری احادیث بوده است. عده‏‏ای نقش گزینشیِ وی در انتخاب مصادر و احادیث بحار الانوار را به قصد کارآمد شدن پذیرفته‏اند. گروه دیگری افزون بر تأیید گزینشی بودن روایات بحار الانوار، بر این باورند که وی روایاتی را که خود صحیح ‏‏ می‏دانسته در بحار الانوار آورده، مگر در موارد اندکی که خود به عدم اعتبار حدیث اشاره کرده است. این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی به واکاوی دیدگاه‏‏‏های یاد شده و خاستگاه شکل‏‏‏گیری آن‏ها می‏پردازد تا نشان دهد بر اساس عبارات علامه مجلسی در مقدمه بحار الانوار و شرح‏‏‏های ایشان بر احادیث، و مبانی اعتبارسنجی روایات نزد وی، دیدگاه سوم صحیح‏تر می‏نماید؛ گرچه نباید از دیده دور داشت که پاسداری از میراث مکتوب حدیثی شیعه در این گردآوری گسترده، مهم‏ترین انگیزه و دستاورد تألیف آن به شمار‏‏ می‏رود. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
✔️ حدیث معضل 🔸 «حدیث معضل» به حدیثی می‌گویند که از اسناد آن دو راوی یا بیشتر سقط شده باشد. 🔹 برخی جایگاه سقوط راوی را به میانه اسناد اختصاص داده و گفته‏اند: حدیث معضل حدیثی است که از وسط اسناد آن، دو راوی یا بیشتر افتاده باشد. 🔸 برخی تعمیم داده و گفته‏اند: حدیث معضل حدیثی است که از ابتدا یا میانه یا آخر اسناد آن، دو راوی یا بیشتر سقط شده باشد. حدیث‏ معضل به این معنا از اقسام حدیث مرسل است. 🔹 گاهی حدیث معضل بر حدیثی اطلاق می‏شود که مشکل در مفاد آن است نه در سند. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
💠چند نکته به مناسبت هفتم صفر (اول) آيا تعيين «هفتم صفر» به جای «بیست و هشتم» صفر به عنوان سالروز وفات امام حسن عليه اسلام ترجيحی علمی و تاريخي دارد؟ قرن هاست شیعیان - حداقل در ایران - در تقویم خود سالروز وفات امام دوم را همزمان با سالروز وفات پیامبر اسلام ثبت کرده آن را گرامی داشته اند... ولی در چند سال اخیر موجی به راه افتاده که اصرار دارد این بزرگداشت باید در هفتم صفر و در مثل چنین روزی برگزار شود. این در حالی است که تا قرن هشتم یعنی هفتصد سال بعد از تاریخ وفات آن امام هیچ منبع تاریخی و مستند قابل اعتنایی بر این مطلب که وفات ایشان در هفتم صفر بوده یافت نشده است. و در مقابل منابع متعدد و قابل توجهی از قدیمی ترین منابع شیعی از قرن چهارم تا قرن هشتم و بعد از آن تاکنون، روز وفات را بیست و هشت صفر ذکر کرده اند. سوالی که باید برای آن پاسخی پیدا کرد این است که: ✅دلیل اصرار برای ایجاد این تغییر در تقویم مذهبی چیست؟ و چرا به جای پاسخ روشن و شفاف به این سوال عده ای نا آشنا به تاریخ و پژوهش های تاریخی که احیانا نام پژوهشگر را هم یدک می کشند می کوشند با روشهای نادرست و با خطاهای فاحش این تغییر را توجیه کنند؟ (دوم) اغلب قریب به اتفاق منابع در دسترس شیعی -از آغاز تا قرن هشتم- وفات امام دوم شیعیان را در ماه صفر دانسته و در تعیین روز آن منحصرا به دو زمان اشاره کرده اند: آخر صفر و بیست و هشت صفر. برای تعیین آخر صفر به عنوان نمونه می توان به این منابع که همگی در قرن سوم و چهارم تالیف شده و از قدیمی ترین منابع شیعی به حساب می آید. اشاره کرد: فرق الشیعة منسوب به حسن بن موسی نوبختی متوفای 310 قمری المقالات و الفرق منسوب به سعد بن عبدالله اشعری قمی متوفای 301 قمری اصول الکافی تالیف شیخ کلینی متوفای 329 قمری کفایة الاثر از خزار قمی و... و برای تعیین بیست و هشت صفر این منابع کهن در دسترس است: مسار الشیعة از شیخ مفید متوفای 413 قمری مصباح المتهجد از شیخ طوسی متوفای 460 قمری اعلام الوری و تاج الموالید هر دو از شیخ امین الاسلام طبرسی متوفای 548 قمری مناقب ابن شهرآشوب مازندرانی متوفای 588 قمری المستجاد علامه حلّی متوفای 726 قمری و.. همه این کتاب ها و نویسندگانشان مربوط به قرن چهارم تا هشتم هستند در توجیه اختلاف این دو دسته از منابع به صورت احتمال می توان گفت که آنها که وفات را آخر صفر دانسته اند به صورت تسامحی و تقریبی همان بیست و هشت صفر را گزارش کرده اند و منظورشان از آخر صفر همان یک روز یا دو روز مانده به آخر ماه یعنی بیست و هشت صفر بوده است. (سوم) همانگونه که اشاره شد طبق یافته های پژوهشگران هیچ منبعی از منابع شیعه تا قرن هشتم هجری روز هفتم صفر را وفات امام دوم ندانسته است. اولین شخصیت و منبعی که روز هفتم صفر را روز وفات آن حضرت دانسته محمد بن مکی مشهور به شهید اول از علمای جبل عامل لبنان در کتاب فقهی الدروس الشرعیة است. ولی آیا بعد از گذشت بیش از هفتصد سال از تاریخ وفات آن امام و انبوه گزارش هایی که وفات را در آخر صفر یا بیست و هشت صفر ثبت کرده اند و ما به برخی از آنها اشاره کردیم، شهید اول متوفای 786 قمری به چه استنادی چنین نقلی را آورده؟ برای ما مشخص نیست. البته بعد از ایشان تعدادی دیگر از علمای جبل عامل امثال شیخ بهائی و پدرش و دیگر علمای شیعه در نجف همچون کاشف الغطا و صاحب جواهر این قول را بازنشر کرده اند... ولی همچنان منابع و عالمان بسیاری همان نقل مشهور گذشته یعنی بیست و هشت صفر را ذکر کرده و می کنند. آیا قاسم رسی در قرن سوم تاریخ وفات امام حسن(ع) را تعیین کرده است؟! در این خصوص نکته ای که از منظر روش مطالعه و پژوهش بسیار تاسف بار است آنکه اخیرا برخی برای مستند کردن قول به هفتم صفر از کتاب تثبیت الامامة تالیف یکی از امامان زیدیه به نام قاسم بن ابراهیم رسّی نقل می کنند. و به خیال خود منبعی پیدا کرده اند از قرن سوم که تاریخ وفات را هفتم صفر ذکر کرده است. این مطلب چنان بی پایه است که صرف وقت برای آن هدر دادن عمر است ولی متاسفانه عده ای طوطی وار خطای فاحش برخی دیگر را تکرارکرده و می کنند و باید به آن پاسخ داد. ✍️ علی موسوی نژاد نخستین کتابی که این روز را به عنوان روز شهادت حضرت(ع) ذکر کرده کتاب «الدروس الشرعیه» نوشته «شهید اول»(قرن 8) است که گویا در نسخه خطی آن در هنگام استنساخ (رونویسی از روی نسخه خطی) اشتباه شده و عبارت «آخر صفر» به صورت «سابع صفر» ثبت شده است. پس از آن ، کفعمی نیز – قاعدتا در اثر اعتماد به نسخه کتاب «الدروس» - همین اشتباه را نقل کرده است. 📚 شهید اول (متوفای 786هـ) ، الدروس الشرعية ، ج2 ، ص7 📚كفعمي (متوفای 905هـ) ، جنة الأمان الواقية(مصباح الکفعمی) ، ص: 510 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
«اندیشکدۀ اربعین» راهی برای بهره‌گیری از فرصت‌ها و کاهش آسیب‌ها.pdf
481K
📝📝 «اندیشکدۀ اربعین» راهی برای بهره‌گیری از فرصت‌ها و کاهش آسیب‌ها 👆👆👆👆👆 ✍️✍️محمدمهدی احسانی فر در چند سال اخیر، اربعین جلوه ویژه‌ای در ایران، عراق و برخی کشورهای دیگر پیدا کرده است. می‌توان اربعین را بزرگ‌ترین گردهمایی شیعیان دنیا یا حتی بزرگ‌ترین گردهمایی انسانی در جهان نامید. حضور ده‌ها میلیون نفر در مراسم اربعین، ظرفیت بزرگی را برای تبلیغ اسلام و مکتب اهل بیت علیهم السلام ایجاد کرده است. برای استفاده از این ظرفیت، نیاز به یک اتاق فکر گسترده است. در این اتاق فکر به همه تخصص‌ها و تنوع اندیشه‌ها و حتی به دیدگاه‌های همه مذاهب و مکاتبی که به نوعی با اربعین ارتباط برقرار می‌کنند، نیاز داریم. «اندیشکدۀ اربعین» راهی برای بهره‌گیری از فرصت‌ها و کاهش آسیب‌ها؛👆 گزارش تحلیلی و میدانی است که به تمام قوت ها و ضعف های این رویداد بزرگ پرداخته و در کنار آن، آسیب ها و کمبودهای نیازمند توجه را هم مطرح کرده است. «اندیشکده اربعین» طرحی می باشد که در این مقاله پیشنهاد شده است و مسئولان، اندشمندان و افراد مشتاق می توان برای پیش بُرد این مراسم معنوی از آن استفاده کنند. 📕مجله دانش ها و آوزه های قرآن و حدیث، ش 7، زمستان1398. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
💠 دلالت تعبیر "رضی الله عنه" بر تشیع و وثاقت راوی 👤 زنجانی گاهی مشاهده می‌شود که در مورد یک راوی پس از ذکر نام او، تعبیر "رضی الله عنه" به کار رفته است. آیا می‌توان از این تعبیر و همچنین آن راوی را استفاده نمود؟ به نظر می‌رسد قبل از بحث از این مساله، به یک سوال مهم باید پاسخ داد: آیا لزوما این تعبیر توسط استفاده شده است؟ از این جهت که احتمال اضافه شدن این گونه تعابیر توسط و ، جدی است، این زاویه از بحث باید مورد توجه واقع شود‌.... 📚 درس خارج فقه، ۲۶ بهمن ۱۴۰۱ 🔗 ادامه مطلب و مباحثه، در این لینک. http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=2921 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
۲۷ صفر وفات ابوالمعالی کلباسی اصفهانی ، فقیه اصولی سال ۱۳۱۵ق: میرزا ابوالمعالی کلباسی اصفهانی می‌گفته: در جوانی که من در نجف مشغول تحصیل بودم، کور شدم. ایشان به حرم حضرت امیر علیه السلام می‌رود و توسّل پیدا می‌کند. به حضرت می‌گوید که چشم، نعمتی از نعمت‌های است و خداوند صلاح ندانسته و از من گرفته است؛ ولی چنین به نظر می‌آید که ما مطرود دستگاه الهی هستیم؛ چون خداوند نمی‌خواهد به دست من خدمتی به شرع بشود؛ زیرا روحانی بدون چشم نمی‌تواند برای مردم کاری بکند. معلوم می‌شود که ما چنین لیاقتی نداریم که به دست ما چنین خدمتی بشود و از این ناحیه خیلی ناراحتیم. ایشان گریه می‌کند و توسل پیدا می‌کند. همان جا به او القا می‌شود که معالجه‌ات دست تو است. حس می‌کند که ریگی در دستش است. آن ریگ را به چشمش می‌کشد و چشمش باز می‌شود. می‌بیند: دُرّی است اهدایی حضرت. این درّ را نگین انگشت می‌کند و برای شفا و برای همه چیزها از آن استفاده می‌کند. (جرعه‌ای از دریا، ج۱، ص ۵۱۳) •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
ویژگی حدیث در عصر حسنین علیهما‌السلام 🔰تبلیغات مغرضانه معاویه، توطئه‌های طرفداران بنی امیه و عدم اقبال عموم مردم به امام حسن و امام حسین علیهما السلام موجب شد تا احادیث به جای مانده از آن دو امام بزرگوار بسیار محدود جلوه کند... گذشته از توطئه‌های امویان و توده مردم تحت تاثیر آنان، کم کاری شدید شیعیان در فراگیری معارف الهی از امامان نیز در خور توجه است... مهمترین در دوران بیست ساله امامت امام دوم و سوم محدود و و کاهش شدید تعلیم و تعلّم روایات نبوی و غیر آن است. برای مثال مجموعه احادیثی که از امام حسین (ع) در تمامی کتب تاریخی ادبی حدیثی تفسیری اجتماعی و ادعیه قبل از نهضت عاشورا در دست است کمتر از ۲۵۰ سخن است . البته پس از سال ۶۰ هجری و مرگ معاویه، قیام امام حسین آغاز می‌شود و در دوران شش ماه قیام امام حسین علیه السلام احادیث و گزارش‌های قابل‌توجهی در کتاب‌های حدیثی و تاریخی وجود دارد. گفتنی است که احادیث نقل شده از امام حسن(ع) نیز از نظر تعداد با احادیث امام حسین(ع) حدوداً برابر است. 📗تاریخ حدیث شیعه،ج۱، ص۱۱۳. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
💠 دلالت واژه «وجه» بر توثیق: 🔸 برخی معتقدند که به معنای «چهره» است، دلالتی بر توثیق ندارد؛ چون چهره و شاخص بودن یک راوی در میان مردم ملازمه ای با وثاقت او ندارد. 🔹 اما بعید نیست از این واژه استفاده شود؛ زیرا این وجه به مناسبت اینکه در بیان شده است، به این معناست که شخص در بین علما و روات و محدثین، «وجه» و «چهره» بوده است. شخص وضاع و کذاب که نمی‌تواند وجه در بین محدثین باشد؛ پس این تعبیر، اماره‌ بر وثاقت است. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
عمل شیخ صدوق به احادیث منفرد فقهی الزامی سهل بن زیاد و چگونگی تحلیل آن.pdf
428.5K
📕مقاله 〽️ "عمل شیخ صدوق به احادیث منفرد فقهی الزامی سهل بن زیاد و چگونگی تحلیل آن" 👤 سید علیرضا حسینی شیرازی 📝 چکیده: حضور چشمگیر راویان تضعیف‌شده در جای جای منابع حدیثی شیعه و از آن میان، احادیث فقهی، چگونگی مواجهه با این احادیث را دست‌خوش دشواری کرده‌است. پیامد این دشواری در دو عرصه خودنمایی می‌کند؛ یکی، باطل‌انگاشتن حجم قابل توجهی از احادیث راه‌یافته بن منابع حدیثی و دیگری سردرگی در تحلیل رفتار برخی بزرگان در مواجهه عملی با احادیث راویان ضعیف. به هنگام گذر از داده‌های به دست‌رسیده در لابلای منابع حدیثی و اعتبارسنجی پیشینیان، با دو پدیده روبرو می‌شویم؛ رفتار عملیِ اصحاب با راویان ضعیف در عرصه‌ی نگاشته‌های حدیثی و دیگری، نگاه توصیفی به راویان در منابع اعتبارسنجی. جدا دیدن این دو پدیده و توجه‌نداشتن به ارتباط بنیادینی که میان آن‌ها برقرار است، می‌تواند به پیمودن بیراهه‌هایی در مطالعات حدیث‌شناختی بیانجامد. نوشتار حاضر به بررسی رفتار شیخ صدوق در عمل به برخی احادیث منفرد فقهی الزامی که سهل بن زیاد در سند آن واقع شده، پرداخته است. هدف از این نوشتار، کشف منطق علمی حاکم بر عمل به چنین احادیثی است. این پژوهش نشان می دهد که تکیه بر منابع حدیثی-به ویژه کتاب النوادر- از سوی شیخ صدوق یکی از عوامل دستیابی به احادیث صادر از معصومان علیهم السلام است که ضعف راوی را تحت الشعاع قرار داده و باور و عمل به روایات راوی ضعیف را به دنبال داشته است. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
♨️ تازه های نشر 📖 قرائن اعتبار نسخ وجاده‌ای 🖊 مجید جعفری ربانی 📖 احادیث سخیف ساختگی پیرامون شخصیت نبی (ص) 🖊 محمدهادی فرقانی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
📚 لمدخل إلى موسوعة الحديث النبوي عند الإمامية (دراسة في الحديث الإمامي) ✍️تأليف: حيدر حب الله 📖جزء واحد؛ الصفحات: ٧١٢ 📦نشر مركز البحوث المعاصرة، بيروت، لبنان 🗓الطبعة الأولى، ٢٠١٤م 🔗 لینک دانلود رایگان •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
✅هر چند کتاب‌‌هایشان مورد اعتماد است... ✔️ شیخ طوسی در مقدمه کتاب الفهرست می‌نویسد: 🔸هنگام ذکر هر یک از نویسندگان و صاحبان اصول، ناچار از آن هستم که آنچه درباره او از «تعدیل و تجریح» گفته شده را اشاره کنم و اینکه آیا می‌شود بر روایتش اعتماد کرد یا نه و اعتقادش را آشکار کنم که آیا موافق حق است یا مخالف آن ، چرا که بسیاری از نویسندگان از اصحاب ما و صاحبان اصول به مذاهب فاسده گرویده‌اند؛ هر چند کتاب‌‌هایشان مورد اعتماد است. ▪️فإذا ذكرتُ كلَّ واحد من المصنفين وأصحاب الأصول فلابدّ من أن أُشير إلى ما قيل فيه من التعديل والتجريح، وهل يعوّل على روايته أو لا، وأبين عن اعتقاده وهل هو موافق للحق أو هو مخالف له، لأن كثيراً من مصنفي أصحابنا وأصحاب الأصول ينتحلون المذاهب الفاسدة، وإن كانت كتبهم معتمدة. 📚 الفهرست ج1 ص32 ♦️استاد شبیری زنجانی : 🔸(این کلام شیخ طوسی)نشان می دهد که طائفه به روایات عده ای از اصحاب فاسد المذهب عمل می کردند. البته از این عبارت استفاده نمی شود که عمل اصحاب شرایطی داشته است یا نه؛ اما ثابت می کند که اصحاب فی الجمله به روایات غیر امامی عمل می کرده اند. شیخ طوسی در فهرست مکرر در مورد بعضی از روات غیر امامی ذکر کرده است که «کتابه معتمد»، «اصله معتمد» و ... 🔹از اين عبارت و عبارات ديگر شيخ طوسى بر مى‌آيد كه وى در صورتى كتاب افراد فاسد المذهب را در فهرست مى‌آورد كه كتاب قابل اعتبارى باشد. @rahjoo_213 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
🔹نکته‌ای که باید پیش از مطالعه کتب رجالی (اعتبارسنجی) بدان توجه داشت ▪️قبل از مطالعه کتاب‌های رجالی باید به این نکته توجه داشت که دو رویکرد کلان در زمینه اعتبارسنجی حدیث وجود دارد. الف) رویکرد قدمای شیعه تا سده هفتم هجری که بر پایه کتاب‌محوری بوده و به طور عمده بر بررسی محتوا و قرائنِ پذیرش کتاب استوار بوده است؛ ب) رویکرد راوی‌محوری که به طور پررنگ در سده هفتم از اهل سنت برگرفته شد و وارد محیط علمی شیعه شد و تا کنون نیز رویکرد غالب و رایج به شمار می‌رود. ▪️در مطالعه کتب به ویژه کتب جدید باید به این نکته توجه داشت که آیا نویسنده این کتاب به تفاوت این دو رویکرد توجه داشته و به طور ویژه آیا درباره رویکرد کتاب‌محوری آگاهی کافی داشته است یا نه؟ بسیاری از مقالات و کتب جدید اساسا بر پایه راوی محوری نگاشته شده و گویا تصویر دیگری جز این در ذهن نگارنده وجود نداشته است. بنا بر این همین رویکرد در نوشته ها چیره می شده و مانع نگاه همه سویه به موضوع می شده است. خوشبختانه از حدود دو دهه پیش، توجه به رویکرد کتاب‌محوری در میان برخی پژوهشگران پررنگ شده و شاهد برخی نوشته‌ها (هر چند کم‌شمار) در این باره هستیم. ▪️در حدّ آشنایی ناقصم با این کتاب‌ها می‌توانم این نگاشته‌ها را نام ببرم که نگارنده آن‌ها به این دو رویکرد توجه داشته است: 1. نگاشته‌های جناب آقای احسان سرخه‌ای 2. نگاشته‌های جدید جناب آقای سید علیرضا حسینی شیرازی 3. کتاب تاریخ حدیث مکتوب شیعه نگاشته جناب آقای عباس مفید 4. کتاب حدیث ضعیف نگاشته جناب آقای امین حسین‌پوری 5. نگاشته‌های مربوط به دروس استاد سید احمد مددی و برخی شاگردانشان مانند آقای مهدی خدامیان و محمد باقر ملکیان 6. کتاب بازسازی متون کهن حدیث شیعه، گردآوری محمد عمادی حائری با این حال، حقیر بر این باورم که هنوز کتابی جامع و مناسب درباره رویکرد کتاب‌محوری و اعتبارسنجی گام به گام بر پایه تجمیع قرائن نگاشته نشده است. ▪️دانستن پاره‌ای از موضوعات برای اعتبارسنجی حدیث لازم و ضروری است و تفاوتی نمی‌کند که شما چه مبنایی داشته باشید. مانند ساختارشناسی سند و تحریف زدایی و تصحیف زدایی از سند و عادی سازی سند (تعلیق و تحویل و ...) ولی در مباحثی که منتهی به داوری درباره راوی می گردد معمولا تفاوت رویکرد موجب تفاوت در نوع داوری نیز می شود. پس نوآموزانِ دانش اعتبارسنجی توجه بفرمایند که سیر مطالعاتی کتب باید به گونه‌ای باشد که حتما درباره رویکرد کتاب‌محوری اطلاعات کافی کسب نموده و با دید بازتری به اعتبارسنجی بپردازند. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
🔹معرفی چند کتاب درباره الکافی ▪️برای آشنایی با اصل کتاب الکافی (نه سیر مطالعه خود الکافی) حقیر در حدّ آشنایی ناقصم با کتاب‌های این حوزه می‌توانم این نگاشته‌ها را نام ببرم: 1. کتاب کافی‌شناسی؛ نوشته محمد حسن ربانی پیوند 2. الکلینی البغدادی و کتابه الکافی؛ نوشته هاشم ثامر عمیدی پیوند 1 - پیوند 2 3. الکلینی و الکافی؛ نوشته عبدالرسول الغفار پیوند 4. کتاب شناخت‌نامه کلینی و الکافی؛ نوشته محمد قنبری (4 جلد) پیوند 1 - پیوند 2 5. کتابشناسی کلینی و کتاب الکافی؛ نوشته محمد قنبری پیوند 1 - پیوند 2 6. کتاب گفتگوها و گفتارها درباره کلینی و الکافی؛ پیوند 7. مجموعه مقالات همایش بزرگداشت ثقة الاسلام کلینی (5 جلد)؛ پیوند 1 - پیوند 2 8. کتاب جوامع حدیثی شیعه؛ نوشته هادی حجت (ص21 تا 74) پیوند 9. نرم افزار مجموعه آثار ثقه الاسلام کلینی (حاوی 191 جلد کتاب شامل الکافی، شرح‌ها، ترجمه‌ها، تعلیقه‌ها، حاشیه‌ها و آثار همایش بزرگداشت ایشان) پیوند ▪️در صورت محدودیت زمانی، پیشنهاد می‌شود شماره 8 را مطالعه بفرمایید. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
✳️ نظر آیت الله بروجردی(ره) درباره «مصباح الشریعه» ✔️ درس خارج فقه استاد محمدتقی شهيدی 99/06/23 🔹 «مصباح الشریعة» به قول مرحوم آقای بروجردی تألیفِ شیخ ابوالقاسم قُشیری رئیس متصوفه است و ربطی به امام صادق ندارد. آقای زنجانی در این جرعه‌ای از دریا جلد 3 نقل می‌کنند که من خودم بودم در مجلسی که آقای بروجردی بودند،‌ و مرحوم آقای خمینی هم بودند. یک کسی ظاهراً راجع به این روایت «العبودیة جوهرها الربوبیة» سؤال کرد. آقای بروجردی فرمود سندش کجاست؟ ایشان می‌گویند مرحوم آقای خمینی به آن بغل‌دستی گفت: «مصباح الشریعة». آن بغل‌دستی هم گفت: «مصباح الشریعة». آقای بروجردی گفت: بله مصباح الشریعة شیخ ابوالقاسم قشیری رئیس متصوفه! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
💢 تمایز عقلانیت شیعی و غیرشیعی در تبویب کافی کلینی و صحیح بخاری ✍️ حجت‌الاسلام احمدحسین شریفی تفاوت عقلانیت شیعی و غیرشیعی را می‌توان در تفاوت‌هایی که در تبویب جوامع روایی معتبر آنها وجود دارد، مشاهده کرد. به عنوان مثال پنج فصل ابتدایی کتاب صحیح بخاری را با کتاب کافی کلینی مقایسه می‌کنیم: 📗کتاب صحیح بخاری ۱. بدء الوحی ۲. الایمان ۳. العلم ۴. الوضوء ۵. الغسل 📙کتاب الکافی ۱. العقل و الجهل ۲. فضل العلم ۳. التوحید ۴. الحجة ۵. الایمان و الکفر مرحوم کلینی مقدمه نسبتاً مفصلی برای کتاب خود و فلسفه گردآوری و دسته‌بندی روایات ذکر می‌کند در حالی که بخاری بدون هیچ مقدمه‌ای و توضیحی درباره فلسفه تبویب و دسته‌بندی خاصی که در کتاب آورده‌ است، بعد از بسم الله، روایات مربوط به «کتاب الوحی» را شروع می‌کند. کلینی در توجیه اینکه چرا کافی را با کتاب العقل و الجهل و فضل علم و عالمان آغاز کرده است، جمله‌ای بسیار بنیادین و کلیدی ذکر می‌کند که نشان دهنده عقلانیت و دین‌شناسی شیعی در سراسر تاریخ آن بوده و هست: «و أوّل ما أبدأ به و أفتتح به كتابي هذا كتاب العقل، و فضائل العلم، و ارتفاع درجة أهله، و علوّ قدرهم، و نقص الجهل، و خساسة أهله، و سقوط منزلتهم، إذ كان العقل هو القطب الّذي عليه المدار و به يحتجّ و له الثواب، و عليه العقاب؛ دلیل آنکه کتاب خودم را با کتاب العقل و فضائل علم، و برتری درجه عالمان، و ارزش بلند آنان، و نقص جهل و پستی جاهلان و سقوط جایگاه‌شان شروع کردم آن است که: عقل قطبی است که مدار و محور [حق و باطل و صحیح و سقیم] است. و به عقل احتجاج می‌شود و ثواب برای عقل است و عقاب هم بر عقل است. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
🗓۱۴ مهرماه سال ۱۳۸۳ش 🏳رحلت عالم مجاهد ربانی 🏳بزرگ مکتب تفکیک مشهد 🏳حامی‌امام و انقلاب‌اسلامی 🏳آیت الله حسنعلی مروارید 💠رهبرانقلاب ‼️این عالم جلیل‌القدر عمر پربرکت خود را یکسره با پرهیزگاری و صلاح و سداد گذرانید و در طول سالیان متمادی با رفتار و منش علمی و عملی خویش چهره‌یی نورانی و فراموش نشدنی از خود در خاطره‌ی همه‌ی کسانی که با ایشان آشنا بودند، باقی گذاشتند. ۸۳/۷/۱۵ ‼️ما باید تحمل را در حوزه باید بالا ببریم. خوب، یکی مشرب فلسفی دارد، یکی مشرب عرفانی دارد، یکی مشرب فقاهتی دارد، ممکن است همدیگر را هم قبول نداشته باشند. در مشهد مرحوم آ شیخ مجتبی قزوینی مشرب ضدیت با فلسفه‌ی حکمت متعالیه، مشرب ملاصدرا، داشت اما امام چکیده و زبده‌ی مکتب ملاصدراست؛ نه فقط در زمینه‌ی فلسفی‌اش، در زمینه‌ی عرفانی هم همینجور است. خوب، مرحوم آ شیخ مجتبی نه فقط امام را قبول داشت، از امام ترویج میکرد تا وقتی زنده بود. ترویج هم از امام کرد؛ ایشان بلند شد از مشهد آمد قم، دیدن امام. مرحوم آ میرزا جواد آقای تهرانی در مشهد جزو برگزیدگان و زبدگان همان مکتب بود، اما ایشان جبهه رفت. با تفسیر حمد امام که در تلویزیون پخش میشد، مخالف بودند؛ به خود من گفتند؛ هم ایشان، هم مرحوم آقای مروارید، اما حمایت میکردند. از لحاظ مشرب و ممشا مخالف، اما از لحاظ تعامل سیاسی، اجتماعی، رفاقتی، با هم مأنوس؛ همدیگر را تحمل میکردند. باید در حوزه قم هم باید اینجوری باشد. ۸۶/۹/۸ @Jahade_tabeini •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri