eitaa logo
【روایتگر】
333 دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
24 فایل
روایتگر 👈کانالی متفاوت در موضوعات کمتر دیده شده در زمینه های مختلف فرهنگی، مذهبی، سیاسی، شهدایی و... 🌹ما را به دیگران هم معرفی کنید.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام. امروز وقت نشستن و تماشا نیست... مطالبه جهت تغییر لایحه‌ی ننگین عفاف و حجاب. مکان فعلی تجمع: دفتر ارتباطات مردمی قوه‌ی قضائیه.(در رهیاب‌هایی مثل نشان و بلد، خیلی راحت می‌توانید نشانی دقیق را پیدا کنید). 👈جبهه انقلاب را یاری کنید. فعلاً، تجمع، هر روز، از صبح تا شب ادامه دارد...
⭕️ شاخص صداقت 🔹 وقتی فرمانده لشکر ۱۰ سیدالشهدا ماموریت حضور در سوریه را به تعدادی از بچه های لشکر ( از جمله عبدالرشید رشوند) ابلاغ کرد ، ایشان در پاسخ چنین نوشت : «زن طلاق ، بچه یتیم ، خانه خراب ، زندگی دنیایی ویران ، پدر و مادر فدای اهل بیت ، جانم فدای رهبر» 🔹 عبدالرشید رشوند، سند پاسداری خود را در سال ۹۴ با خون خود مهر کرد! 🔹آیا پاسدارانی که امروز در جایگاههای سیاسی و مناصب عالی حکومتی قرار دارند، حاضرند برای دفاع از احکام الهی ( مقابله با بی حجابی و ..) حب ریاست و دغدغه های انتخاباتی را «سه‌طلاقه» کنند؟ 🔹 قطعا در محکمه الهی شهدایی مانند شهید رشوند، شاخص سنجش «صداقت» پاسداران انقلاب ( به ویژه پاسدارانی که بر اریکه های سیاسی تکیه زده اند) خواهند بود. @pas_kouchehaie_enghelab
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تحصن تا اعتصاب غذا می‌میریم ذلت گرانی ، بی حجابی ، غارت ،را نمی پذیریم..... تحصن دیروز مقابل قوه قضائیه خیابان ولی عصر سر جامی شروع شده است پیامبر اسلام صلی الله علیه واله: ساعه عدل خیر من عباده سبعین سنه لحظه ای برای عدالت بالاتر از هفتاد سال عبادت در هر ساعت از شبانه روز می توانیم در این عبادت بزرگ شرکت کنیم @zohe72.کانال کمیل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️‌ بازخوانی| مرحوم طالب‌زاده: محل دفن حاج احمد متوسلیان مشخص است/ ایران مانع تفحص توسط لبنانی‌ها شده است! 🔹‌ محل دقیق دفن حاج احمد متوسلیان مشخص است؛ چرا عده‌ای از بررسی و تفحص این محل خودداری می‌کنند!؟ 🔹‌ یکبار نمی‌روند آنجایی که کارشناسان و شاهدان می‌گویند را تفحص کنند تا حتی اگر این ادعا کذب است؛ دروغ آن مشخص شود. مردم حق دارند بدانند چه بلایی بر سر حاج احمد آمد. @zohe72.کانال کمیل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحبت‌های مهم نویسنده‌ و پژوهشگر جانباز حمید داودآبادی در مورد سرنوشت حاج احمد متوسلیان و سه همراهش در سال ۱۳۹۹ در شبکه‌ی ۵ سیما. ❤️نظر سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در مورد سرنوشت این ۴ عزیز... eitaa.com/revaayatgar
تو حق نداری شهید باشی احمد! ما تو را اسیر می خواهیم ‌نه شهید. ولو به قیمت اینکه ۴۱ سال دست بسته در گوشۀ زندان و شکنجه خفته باشی. حاج احمد، شهید نشو وگرنه بازی ما خراب می شود! حاج احمد، تو را به جان هرکس دوستش داری، شهید نشو، زنده بمان. وگرنه خیلی از کرکره ها پایین کشیده خواهند شد! حاج احمد، اگر شهید باشی، چه کسی باید پاسخگوی ۴۱ سال کار نکردن، نگشتن و بی خیالی ما شود؟! اگر شهید شوی، چه کسی پاسخگوی میلیاردها تومان هزینه که به نام تو صرف شده، خواهد بود؟! ما چیکار کنیم؟ ما روی تو حساب باز کردیم. کلی سوژه و داستان و فیلمنامه از زندان و زنده بودن و ۴۱ سال شکنجه تو و همرزمانت آماده کردیم. البته فقط در ذهن! فقط اگر تو زنده بیایی، همه تخیلات و توهمات و خودخواهی های ما به واقعیت خواهد پیوست. واقعا چه خواهد شد، اگر بعد ۴۱ سال فقط برای رضای دل ما، برای اینکه بازی مان خراب نشود، زنده بیایی! حاج احمد، شهید نشو وگرنه کاسبی ها تعطیل می شوند. آن وقت سیاست بازان و بودجه خوران و جامه دران، از تو همچون کرونا یاد خواهند کرد که کاسبی ها را تخته کردی و بازی ها را نیمه ساز نمودی! حاج احمد، شهید نیا وگرنه همین خود ماها کاری می کنیم که از شهادتت پشیمان شوی. تو باید زنده باشی! این که شهید شدی و آرزویت شهادت بود، به ما ربطی ندارد. مهم این است که دل ما چه می پسندد و از سرنوشت تو چه بهره ای می بریم و چه سود می جوییم. خانۀ آنچنانی در ژنو و بیروت حقوق آنچنانی حق ماموریت سفرهای مداوم خانگی بین غرب و شرق طومار پرکردن مثلا خطاب به سازمان ملل طومار پیچیدن و در گوشۀ انباری چپاندن ملت را با افراد مجهول و اخبار مجعول سر کار گذاشتن: یک لبنانی یک فلسطینی یک یونانی ... ببین، اگر شهید شده باشی، همه اینها از دست می رود. که ما نیز از دست می رویم! به دل الکی خوش ما رحم کن و شهید نباش! اسراف در بیت المال که می دانی یعنی چه؟! برای اینکه هزینه های این ۴۱ سال اسراف نشود، شهید نشو. ما شیرِ در زنجیر و دست بسته در اسارت و شکنجه دیدۀ مزدورانِ حقیر را، بیشتر می پسندیم تا شهید در نبرد رویارو با اشقی الاشقیا! حاج احمد، آدم خوبی باش و برای رضای دل ما چند نفر، ۴۱ سال دیگر اسارت و شکنجه را تحمل کن، تا ما بازیمان کامل شود. یادت نرود حاج احمد: آنکه خدا چه می خواهد، مهم نیست! مهم این است که دل هوسباز ما، تو را زنده می طلبد. ناامیدمان نکن و سفره را برنچین. حمید داودآبادی
💢ناگفته از شهادت چند وقتی بود شدیداً دنبال این بودم چند نفر را که مطمئن بودم و هستم کامل‌ترین اطلاعات را از سرنوشت حاج احمد متوسلیان فقط آنها دارند، حضوری ببینم و در این رابطه سوال کنم تا اطمینانم از اطلاعاتی که خودم دارم، کامل شود. با پی‌گیری‌ها و همت برادر عزیز (معاون در سپاه مریوان) موفق شدم با یکی از آنان که دنبالش بودم، جلسه داشته باشم. با مساعدت سردار "محمد کوثری" (فرماندۀ اسبق لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله و نمایندۀ فعلی مجلس شورای اسلامی) همراه ایشان و جواد اکبری، جلسه‌ای در خدمت سردار "محسن رضایی" (فرماندۀ سپاه پاسداران در زمان اعزام قوای محمد رسول‌الله به سوریه در خرداد ۱۳۶۱) فراهم شد. روز سه‌شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۷، دفتر محسن رضایی در دبیرخانۀ مجمع تشخیص مصلحت نظام در خیابان دکتر مصدق(نفت) محل قرارمان بود. جلسۀ ۴ نفره شاید به یک ساعت نکشید؛ حرف‌ها فقط پیرامون حاج‌احمد‌متوسلیان بود. هر آن چه را گفتنی و ناگفتنی بود، گفتم. بسیاری از آن‌چه را هم که نمی‌شود بیرون گفت، گفتم. آقای محسن رضایی در توضیح اظهارات اخیرش مبنی بر اخبار جدید و خوش از وضعیت حاج احمد متوسلیان، گفت: من و برادرم (وزیر دفاع اسبق) خبری را از داخل اسرائیلی‌ها شنیدیم، گفتیم این خبر را برجسته کنیم، شاید اسرائیلی‌ها عکس‌العمل نشان دادند و خبری بروز بدهند، که نه، خبری نشد. و ایشان هم بر این‌که "قطعاً آن ۴ عزیز، همان روز به شهادت رسیده‌اند"، تأکید کرد ولی با این وجود اظهار داشت: باید کمیته ای حقیقت‌یاب برای پیگیری سرنوشت آنها تشکیل شود. جواد اکبری و بنده اعلام کردیم: شما این کمیته را تشکیل بدهید، ما دو نفر، بسیجی وار و بدون چشمداشت یک ریال حقوق، در خدمت هستیم تا این پرونده را به سرانجام برسانیم. که آقای رضایی گفت: "نه این طور که نمی‌شود. من که الان کاره ای نیستم که بتوانم چنین کاری بکنم. تشکیل کمیته حقیقت‌یاب هم، بودجه می خواهد، امکانات و وسایل و ساختمان لازم دارد... و تشکیل کمیته حقیقت‌یاب آن هم بعد از ۳۶ سال، همچنان منتفی و غیرممکن شد! آقای محسن رضایی در بین صحبت‌هایش دربارۀ سرنوشت حاج احمد متوسلیان، خاطره ای مهم تعریف کرد و گفت: آن زمان که پسر من احمد در دوبی بود، از آنجا تلفن زد. به او گفتم: سعی کن از طرف اسرائیلی، اطلاعاتی دربارۀ سرنوشت حاج‌احمدمتوسلیان به دست بیاوری. او گفت: چشم، تلاشم را می‌کنم. چند وقت بعد تماس گرفت و گفت: من توانستم اطلاعات مهمی به دست بیاورم. یکی را بفرست که آنها را به او منتقل کنم. گفتم: به بچه های وزارت اطلاعات می‌گویم در دوبی بیایند سراغت و اطلاعات را بگیرند. که گفت: نه... به بچه های اطلاعات سپاه بگو بیایند. گفتم: چون تا حالا با وزارت ارتباط داشتی، این جوری به مشکل می‌خورد. بچه های بخش خارجی وزارت اطلاعات گفتند که نمی‌شود در دوبی قرار بگذاریم؛ بهتر است در مالزی قرار بگذاریم. احمد رفت مالزی، با آنها دیدار کرد و اطلاعاتش را داد. آنها آمدند اینجا. ظاهراً احمد هیچ اطلاعاتی از حاج‌احمدمتوسلیان گیر نیاورده بود، ولی اطلاعات مهمی از برنامه موشکی ما داشت. احمد گفته بود: اسرائیلی ها می‌خواهند به محض این که ایران بخواهد موشک‌هایش را جابجا کند، آنها را بزنند. که دیدیم چند وقت بعد را زدند و روز بعد، پسر من احمد را در دوبی کشتند. من متوجه شدم تلفن های من و احمد شنود می‌شده. متولد ۱۳۳۸، روز ۲۱ آبان ۱۳۹۰ بر اثر انفجاری مشکوک در کنار موشکی قاره پیما، در پادگان شهید مدرس در ملارد کرج به شهادت رسید. متولد ۱۳۵۵، فرزند ارشد محسن رضایی، با تابعیت و پاسپورت آمریکایی با نام Tom J. Anderson، چند ماه بود که در هتل گلوریای دوبی زندگی می‌کرد. در روز ۲۲ آبان ۱۳۹۰ در طبقه ۱۸ اتاق ۲۳ هتل گلوریا، جسد او که ۳ روز از مرگش می‌گذشت، پیدا شد. حمید داودآبادی تیر ماه ۱۴۰۰ کانال آقای داودآبادی: @hdavodabadi eitaa.com/revaayatgar
ناگفته شهید حاج قاسم سلیمانی از شهید حاج احمد متوسلیان چند وقتی بود که شدیدا دنبال این بودم تا چند نفر که مطمئن بودم و هستم کامل ترین اطلاعات را از حاج احمد متوسلیان فقط آنها دارند، حضوری ببینم و در این رابطه سوال کنم تا اطمینانم از اطلاعاتی که تا امروز داشتم، کامل شود. حاج قاسم سلیمانی یکی از آنها بود که اطلاعات و نظرش خیلی برایم اهمیت داشت و به نوعی ختم کلام بود. دوست عزیزم "احسان محمدحسنی" - رئیس سازمان هنری رسانه اوج - با حاج قاسم ارتباط کاری زیادی داشت. یکی دو بار به او گفتم ترتیبی دهد با حاج قاسم جلسه ای کوتاه داشته باشم. یک بار قرار شد هنگامی که حاج قاسم به شهرک سینمایی دفاع مقدس برای بازدید از صحنه های فیلمبرداری "به وقت شام" می رود، برویم آن جا که به دلایلی جور نشد. گذشت تا اینکه بنده و خانواده ام برای جشن عروسی دختر آقا احسان که جمعه شب 24 اسفند 1397 در تالار طلائیه بود، دعوت شدیم. ساعت حدود 8 شب، دور میز کنار دوستان نشسته بودیم که ناگهان چشمانم از تعجب گرد شد. حاج قاسم سلیمانی، یکّه و تنها، با لباس شخصی و خیلی معمولی، وارد سالن شد. از همان اول به ذهنم رسید بروم سراغش، ولی مانده بودم چطور؟ نمی دانم چرا کم آوردم؟! احسان حسنی لطف کرد، دستم را گرفت و برد سر میزی که افرادی خاص نشسته بودند. مرا برد جلوی حاج قاسم. حاجی محترمانه و با ادب همیشگی، سریع از جا برخاست. تا احسان گفت: - ایشون آقای داودآبادی هستند که ... حاج قاسم لبخند زیبایی زد و گفت: - بله، ایشون رو که می شناسم ... قند در دلم آب شد. چه کیفی کردم از این حرف سردار. همین طور که روی صندلی سمت راستش می نشسستم، با خنده گفتم: - خب خدا رو شکر که بنده رو می شناسید، پس نیازی به معرفی نیست. و با خنده جوابم را داد. دور میز گرد، از سمت چپِ حاج قاسم، ابراهیم حاتمی کیا کارگردان، گلعلی بابایی نویسنده، مرتضی سرهنگی رئیس دفتر ادبیات و هنر مقاومت، و محسن مومنی رئیس حوزه هنری، که پهلوی من قرار داشت، نشسته بودند. حاجی داشت با آقای سرهنگی درباره نوشتن کتاب زندگی سردار شهید مهدی زین الدین فرمانده لشکر 17 علی بن ابی طالب (ع) صحبت می کرد که ظاهر برای این کار دو تن از نویسندگان معروف حوزه هنری را برده بودند پیش حاج قاسم. آقای سرهنگی که فهمید با حاجی کار دارم، لطف کرد، زود حرفش را تمام کرد و به صحبت با محسن مومنی مشغول شد. سعی کردم از فرصت پیش آمده که معلوم نبود مجددا نصیبم شود و نشد! در کمترین زمان، بیشترین و بهترین بهرۀ ممکن را ببرم! آرام دهانم را بردم دم گوشی حاجی و گفتم: - حاج آقا، من تقریبا 25 ساله که در ایران و لبنان پی گیر قضیه حاج احمد متوسلیان هستم ... نگاهش به روبه رو بود. همان طور حرف می زد. جرات نکردم به چشمانش نگاه کنم. با همان لبخند روی لبش، رو کرد به من و گفت: - خب، ببینم تو که 25 سال روی این پرونده کار کردی، به چه نتیجه ای رسیدی؟! آرام گفتم: "به این رسیدم که همون روز اول همشون شهید شده اند." با لحنی ملایم گفت: "درسته. دقیقا. تا همون شب اول همشون شهید شدند." با تعجب گفتم: "پس این حرفها که بعضیا می زنند که زنده اند و در زندان های اسرائیل هستند چیه؟" لبخند تلخی زد و گفت: "این حرف ها رو ول کن." و ادامه داد: خب دیگه به چی رسیدی؟ جرات نمی کردم بگویم. نه این که از حاج قاسم بترسم، نه اصلا. بلکه از ادعای خود هراس داشتم. دهانم را به گوشش نزدیک کردم تا آن که بغلش نشسته بود، نشنود. ... و صحبت ادامه داشت و من، ساکت، ولی مات و مبهوت، مانده بودم! حمید داودآبادی 2 بهمن 1398 @hamiddavodabadi
ناگفته ای از ایستاده در غبار هنگامی که مجموعه تلویزیونی "آخرین روزهای زمستان" به کارگردانی "محمد حسین مهدویان" از تلویزیون پخش شد، بخشی از آن مورد اعتراض قرار گرفت. معترضین که عمدتا همرزمان احمد متوسلیان بودند، اعتقاد داشتند: "در آن قسمت که در عملیات بیت المقدس حاج احمد متوسلیان پای بیسیم با حسن باقری بحثش می شود، کارگردان برای آنکه شهید باقری را بالا ببرد، حاج احمد را تحریف و تحقیر کرده است." این قضیه آن قدر بالا گرفت که شبی، رزمندگان و فرماندهان لشکر 27 محمد رسول الله (ص) در حسینیۀ دوکوهه در میدان شهدا گرد آمدند تا اعتراض خود را به آن مجموعه و مسئولین صدا و سیما ابراز کنند. چند تایی از فرماندهان رده بالای لشکر که حالا مسئولیت های مهمی هم داشتند، سخنرانی کردند و قرار شد صدای معترضین را به مسئولین تلویزیون برسانند. چندی بعد تعدادی از فرماندهان با رئیس صدا و سیما جلسه گذاشتند که او قول داد این مشکل را جبران کند. همان شد که محمد حسین مهدویان ایستاده در غبار را ساخت تا هم اعتراض همرزمان حاج احمد ساکت شود، هم جفایی را که در حق حاج احمد متوسلیان کرده بود جبران کند. حمید داودآبادی 12 شهریور 1399
خداحافظ 4 عزیز سفرکرده! با رضایت خانواده‌های 4 گروگان غریب حاج احمد متوسلیان، تقی رستگار، سیدمحسن موسوی و کاظم اخوان، امسال هم سالگرد آن عزیزان، همچون 39 سال گذشته، به خوشی و فراموشی گذشت و رفت! طی حدود 30 سال گذشته، به‌لطف خدا توفیق شد در ایران، سوریه و لبنان، کاملا خودجوش پیگیر این پرونده شوم. صدالبته با هزینۀ شخصی بدون یک ریال مساعدت و کمک از جانب سفارت فعال جمهوری‌اسلامی ایران در بیروت و ارگان های ذینفع و اشخاص پرنفع و پرسود! نه خانه و دفتر شخصی در ژنو، نه بیت و ساختمان در بیروت و نه حقوق چندهزار دلاری ماهانه با حق ماموریت منطقۀ جنگی و خطر! این را برای آن عزیزان مومن و مسلمان و معتقد به قیامت! می‌گویم که در مرکزی مطالعاتی و پژوهشی که مثلا باید حقایق دفاع مقدس و شهدا را صادقانه و بدون دروغ و تحریف ثبت کنند، دور هم نشستند و مدعی شدند: "ما اسناد موثقی داریم که داودآبادی برای ادعاهایی که دربارۀ 4 گروگان دارد، میلیاردها تومان از جایی پول گرفته و هرآنچه می‌گوید، فقط برای کسب منافع شخصی است و بس!" الله اکبر. فقط خدای شاهد و شهدا می‌دانند بنده از 21 میلیارد تومان (دهۀ 60 نه امروز) که از سال 1361 تا 1379 فقط به بهانۀ پیگیری سرنوشت آن 4 عزیز، خرج شد، و در نهایت حتی یک برگ هم به‌عنوان نتیجۀ 18 سال هزینه، تحویل هیچکس داده نشد، چیزی عایدم نشد. و متاسفانه بخاطر همین اندک توان شخصی که برای پیگیری این ماجرا گذاشتم، از طرف برخی بستگان آنان، مورد تهمت، غیبت، اهانت، تهدید و فحاشی حضوری و در فضای مجازی قرار گرفتم که همه را به خدای احکم الحاکمین و خود شهدایشان واگذار می‌کنم. طی حدود 30 سال گذشته، بدون ریالی هزینه از بیت‌المال مسلمین، توانستم 3 کتاب مستند و موثق دربارۀ آن عزیزان سفر کرده منتشر کنم: * کمین جولای 82 * 37 سال * راز احمد که خدا را بر این توفیق شاکرم. امسال که این واقعه وارد چهلمین سال خود شد، فقط برای خودم، به انتهای ماجرا دست یافتم و وجدانم راحت شد. برای همین دیگر به هیچ وجه دنبال ماجرایی که انتهای آن را می‌دانم و از بازی‌های کاملا شخصی که هیچ ربطی به مصلحت انقلاب و نظام ندارد، فاصله می‌گیرم. فقط از آن رزمندۀ پردرجه! که مدعی شد بنده برای این کارها میلیاردها تومان گرفته‌ام، خواهش می‌کنم اسناد و مدارک آن را اول منتشر کند و سپس به محاکم قضایی تحویل دهد، تا به جرم اختلاس در خون شهدا، محاکمه و محکوم و مجرم و مجازات شوم! قطعا من نیز آنچه را مدعی شدید، حلال نخواهم کرد و در پیشگاه عدل‌الهی، که نه درجه و مقام و جایگاه و رتبه و ... جایی دارد، نه وکیل و لباس، شکایت خویش را از این غیبت و تهمت ارائه خواهم داد. از امروز همۀ پست‌های خود را که در رابطۀ آن 4 عزیز منتشر کردم، حذف می‌کنم و آنان را از شرّ وجود خود مصون می‌نمایم! از این به بعد، کار را به آنان که منتظر هستند برای صفای دلشان و هوای نفسشان 4 عزیز هموطن، بجای شهادت و سُکنا در بهشت‌الهی، 40 سال در بند و زندان و شکنجۀ وحشیان باشند، واگذار می‌کنم. بخاطر کم کاری‌ها و سوءاستفاده‌های احتمالی این سال‌ها: حلالم کن حاج احمد متوسلیان حلالم کن سیدمحسن موسوی حلالم کن تقی رستگار حلالم کن کاظم اخوان و خداوند اجر مومنان را ضایع نمی‌کند حمید داودآبادی 19 تیر 1400
افشای سانسورهای راز احمد هنگام انتشار کتاب"راز احمد"به خواست ناشر محترم(نشر یازهرا(س)چند خطی از بخش انتهایی کتاب(صفحات 437 و 438)که مربوط به جلسه‌ی نگارنده با سردارشهید حاج قاسم سلیمانی در جمعه شب 24 اسفند 1397 بود،سانسور شد. روز 15 تیر 1399 در برنامه‌ی زنده‌ی"یه روز تازه"شبکه‌ی 5 سیمای جمهوری اسلامی،ناگفته‌های آن جلسه را بازگو کردم. ضمن عرض پوزش خدمت مخاطبین و خوانندگان کتاب راز احمد،متن سانسور شده‌ی گفت‌وگو با سردارشهید قاسم سلیمانی را اینجا آورده‌ام: گفتم:"من به یک نتیجه‌ی بدی رسیدم که راستش جرات نمی‌کنم جایی بگویم. خیلی‌ها به خاطر این ادعا مرا می‌کوبند." با خنده پرسید:"مگه به چی رسیدی؟" گفتم:"به این رسیدم که جنازه‌ی حاج احمد متوسلیان در تهران است." این را که گفتم،نفس راحتی کشیدم. انگار شده بود عقده و راه نفسم را بسته بود. جرات نمی‌کردم به کسی بگویم!اینجا گفتم و خودم را خلاص کردم. حاجی با همان طمانینه گفت:"درسته." با تعجب گفتم:"چی؟"گفت:"درسته، ولی نه فقط حاج احمد،بلکه پیکر هر چهار نفرشان این جاست." جا خوردم. اصلا منتظر چنین جوابی نبودم.مات و مبهوت از این حرف گفتم:"یعنی پیکر هر 4 نفرشان در تهران است؟!" که گفت:"بله.چند وقت پیش یک تبادل با قوات اللبنانیه(فالانژیست‌ها)داشتیم که 4 پیکر را به عنوان 4 ایرانی به ما تحویل دادند.از آن جایی که می‌گفتند آنها را دفن کرده بودند،آوردند." -خب پس چی؟ حاج قاسم گفت:"هیچی.البته پیکر که می‌گویم نه یک پیکر مثلا انسان کامل.هر کدام یک مشت استخوان هستند که تحویل دادند." به خودم جرات دادم و باپررویی گفتم:"الان کجا هستند؟" گفت:"فعلا که روی آنها آزمایش کردن و می‌گویند دی.ان.ای آنها نمی‌خواند.ولی هنوز پیکرها هستند." و در ادامه گفت:"قضیه‌ی این چهارنفر دقیقا مثل ماجرای امام موسی صدر است. امام موسی صدر هم شهید شده ولی خانواده‌اش نمی‌خواهند بپذیرند." سوال کردم:"خب چرا شهادت آنها را اعلام نمی‌کنید؟" نگاه متعجبانه‌ای انداخت و گفت:"اول باید یک زمینه‌ای باشد که اعلام کنند.من که نباید اعلام کنم." حمید داودآبادی 29 مهر 1399
یکی از نان به نرخ روز خورها در جریان پرونده سردار شهید حاج احمد متوسلیان و سه همراهش، برادر یکی از این شهدا(شهید سید محسن موسوی کاردار سفارت ایران در لبنان)، با نام سید حسین موسوی است... eitaa.com/revaayatgar
🔻عید غدیر سه روز است! 🔹 آیت‌الله بهجت(ره): [بنا به روایات] عیدغدیرخم، سه روز را عید قرار دادند. 🔹 علیرضا پناهیان: عید غدیر سه روز است نه یک روز، زیرا در واقعه غدیر خم ۳ روز طول کشید تا تمام مردم با حضرت امیرالمؤمنین بیعت کنند. اگر عید قربان را یک روز تعطیل می‌کنیم و عید فطر را همرنگ جماعت شده‌ایم و ۲ روز را تعطیل می‌کنیم، عید غدیر را باید سه روز تعطیل کنیم، این مسأله را به عنوان پیشنهاد جدی مطرح نمی‌کنم، بلکه می‌خواهم اهمیت غدیر را بیان کنم. @panahian_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا