eitaa logo
رواق
177 دنبال‌کننده
155 عکس
42 ویدیو
0 فایل
🌹رواق پنجره‌ای رو به خدا🌹 ما در رواق برآنیم تا به لطف خداوند، قدمی موثر در نشر معارف الهی برداشته و مطالب مفید را منتشر کنیم.
مشاهده در ایتا
دانلود
✏️ 🏴 روز سوم 🏴 یک روز پس از ورود امام حسین علیه‌السلام به سرزمین یعنی روز سوم محرم با چهار هزار سپاهی از اهل وارد کربلا شد. 🏴 قسمتی از زمین کربلا که قبر مطهرش در آن واقع می شد را از اهالی و به شصت هزار درهم خریداری کرد و با آنها شرط کرد که مردم را برای راهنمایی نموده و زوار او را تا سه روز میهمان کنند. 🏴در این روز «عمر بن سعد» مردی بنام -که مرد گستاخی بود- را نزد امام علیه السلام فرستاد تا پیغام او را به حضرت برساند. کثیر بن عبدالله به عمر بن سعد گفت: اگر بخواهید در همین ملاقات حسین را به برسانم،ولی عمر نپذیرفت و گفت: فعلا چنین قصدی نداریم. 🏴هنگامی که وی نزدیک خیام رسید (همان مردی که ظهر نماز را به یاد آورد و حضرت او را دعا کرد) نزد امام حسین علیه السلام بود . همین که او را دید رو به امام عرض کرد: این شخص که می آید، بدترین مردم روی زمین است. پس سراسیمه جلو آمد و گفت: شمشیرت را بگذار و نزد برو. گفت: هرگز چنین نمی کنم . 🏴ابوثمامه گفت: پس دست من روی شمشیرت باشد تا پیامت را ابلاغ کنی . گفت: هرگز! گفت: پیغامت را به من بسپار تا برای امام ببرم، تو مرد زشت کاری هستی و من نمی گذارم بر امام وارد شوی. او قبول نکرد، برگشت و ماجرا را برای بازگو کرد. 🏴سرانجام عمر بن سعد با فرستادن پیکی دیگر از امام پرسید: برای چه به اینجا آمده ای؟ حضرت در جواب فرمود: 🏴«مردم مرا دعوت کرده اند و بسته اند، بسوی کوفه می روم و اگر خوش ندارید بازمی گردم ... .» 📚ارشاد ج۲، ص۸۴ 📚مستدرک الوسایل ج۱۴، ص۶۱ 📚مجمع البحرین ج۵، ص۴۶۱ 📚تاریخ طبری، ج۵، ص۴۱۰ ┈••✾•🥀@REVAQ1🥀•✾••┈
هدایت شده از رواق
✏️ 🏴 روز سوم 🏴 یک روز پس از ورود امام حسین علیه‌السلام به سرزمین یعنی روز سوم محرم با چهار هزار سپاهی از اهل وارد کربلا شد. 🏴 قسمتی از زمین کربلا که قبر مطهرش در آن واقع می شد را از اهالی و به شصت هزار درهم خریداری کرد و با آنها شرط کرد که مردم را برای راهنمایی نموده و زوار او را تا سه روز میهمان کنند. 🏴در این روز «عمر بن سعد» مردی بنام -که مرد گستاخی بود- را نزد امام علیه السلام فرستاد تا پیغام او را به حضرت برساند. کثیر بن عبدالله به عمر بن سعد گفت: اگر بخواهید در همین ملاقات حسین را به برسانم،ولی عمر نپذیرفت و گفت: فعلا چنین قصدی نداریم. 🏴هنگامی که وی نزدیک خیام رسید (همان مردی که ظهر نماز را به یاد آورد و حضرت او را دعا کرد) نزد امام حسین علیه السلام بود . همین که او را دید رو به امام عرض کرد: این شخص که می آید، بدترین مردم روی زمین است. پس سراسیمه جلو آمد و گفت: شمشیرت را بگذار و نزد برو. گفت: هرگز چنین نمی کنم . 🏴ابوثمامه گفت: پس دست من روی شمشیرت باشد تا پیامت را ابلاغ کنی . گفت: هرگز! گفت: پیغامت را به من بسپار تا برای امام ببرم، تو مرد زشت کاری هستی و من نمی گذارم بر امام وارد شوی. او قبول نکرد، برگشت و ماجرا را برای بازگو کرد. 🏴سرانجام عمر بن سعد با فرستادن پیکی دیگر از امام پرسید: برای چه به اینجا آمده ای؟ حضرت در جواب فرمود: 🏴«مردم مرا دعوت کرده اند و بسته اند، بسوی کوفه می روم و اگر خوش ندارید بازمی گردم ... .» 📚ارشاد ج۲، ص۸۴ 📚مستدرک الوسایل ج۱۴، ص۶۱ 📚مجمع البحرین ج۵، ص۴۶۱ 📚تاریخ طبری، ج۵، ص۴۱۰ ┈••✾•🥀@REVAQ1🥀•✾••┈