🔰متنی برگزیده از بیانات حضرت آیتالله خامنهای حفظهالله پیرامون حضرت فاطمهٔ زهرا سلاماللهعلیها
📆 در ایام فاطمیهٔ سالهای اول دهه پنجاه شمسی
📖صفحهٔ اول
♦️ از عبادت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) سخنها گفته شده و میدانیم. از وفاداری به شوهرش، از خانهداریاش، از فرزندداریاش، از احساس مسئولیتش در مقابل فرزندان، از دانشش، آگاهیاش، از محبت #رسولالله به او، از ازدواج ساده و بی آلایشش، از جهیزیهی کمش، از پشت پا زدنش به یک خصلت اصلی در وجود زن یعنی #تجملطلبی و زیورخواهی، این #زهد عجیبش، از اینها چیزهایی شنیدهاید. یک بُعد دیگر در زندگی فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) هست که اگر ما همهی آن ابعاد دیگر را فراموش کنیم، این بُعدْ خود نمایشگر شخصیتی بس عظیم و بسیار باشکوه و فوقالعاده با عظمت است و آن "#جهاد فاطمهٔ زهرا" است، "جهاد".
♦️این دختر جوان بعد از پدر عظیمالشأنش یک مدتی، چند هفتهای بیشتر، زنده نمانده است و این چند هفته، همهاش #مبارزه است. این که شنفتید از آمدنِ پشت درِ خانه، این آغاز همان مبارزه است. پشتِ در خانه بیاید؟ با بیگانههای کدام خانه؟ آن عرب #غیور، آنی که حاضر نیست به زنش، به ناموسش کمترین اهانتی بشود و این غیرتی که با تعالیم و آموزشهای اسلام به اوجِ شدت میرسد در یک فردِ عرب مسلمان. آنهم مسلمانی مثل امیرالمؤمنین، آن تن بدهد که زن جوانش بیاید پشت در؟ رجاله دنبال در، پشت در جمع شوند و با هم یک و دو بکنند؟ این عادی است این قضیه؟ (...) تصادفي است یا حساب شده است؟ این دو #رهبر نشستند کارها را با هم تقسیم کردند. ای زهرای اطهر! ای دختر آبرومند پیامبر! از موقعیت خود استفاده کن، اکنون که #حکومت و زمامداری قرار است به دست نااهلان بیفتد برو بگیر، این بازوان زنانه را حائل کن میان دست #غاصب و دست #متجاوزِ آنان که شایسته این پست نیستند و تا ابد در #تاریخ ثبت کن که این است اسلام؛ زن جانش را فدا میکند برای این که حکومت به #نااهل نرسد.
♦️اگر #فاطمهٔزهرا، زن #امیرالمؤمنین هم نبود قضیه همین بود. از شوهرش دفاع نمیکرد، از زمامدارِ به حق دفاع میکرد. مسألهٔ زن و شوهری نیست. مسالهٔ دختر عموْ پسرعمویی نیست. مسألهٔ دوستی و رفاقت نیست. مسالهٔ #وظیفه است. مسالهٔ #هدف است. آنوقت میآید از پشت در شروع میشود، #تهدیدها تأثیر نمیکند، نمیگوید من حالا باردارم، #مصلحت نیست درافتم، بماند چندروز دیگر آتششان فروکش کند، بماند شاید من فارغ بشوم، بعدْ بروم به میدانشان. نه، لطفش در همین است که در شدیدترین موقعیتها، بزرگترین وظیفهها انجام بگیرد و شدیدترین لطَمهها بر جسم و جان وارد بیاید؛ لذا شروع کرد #مبارزه. آن پشت در آمدن. آن محسن ششماهه سقط شدن.(...) آن #مقاومت عجیب که منجر میشود به این که دختر #پیغمبر را بزنند. یک زن را کی میزند؟ چرا میزنند؟ مگر این که ایستاده، #مقاومت میکند. نمیتوانند در این موقعیت حساسْ این عیّاری را انجام بدهند مگر این که خار راه را از میان بردارند. (...) همه نقشه ها را نقش بر آب میکند. مردان و ریشسفیدان و قدرتمندان #مهاجر و #انصارْ زیر بار رفتهاند، بعضی فریب خوردند، بعضی کوتاهی کردند، این زن نه فریب میخورد، نه تنبلی میکند، نه حاضر است به هیچ قیمتی رضایت بدهد. این است ک زدند. (...) بیهوش شد. وقتی که به هوش آمد دید مثل اینکه قضیه در شرف انجام است، نگفت مریضم. عصا، یا شخصی را عصاکردن، بهمسجد رفتن، به گریه بسندهنکردن.