eitaa logo
مجموعه ادبی روایتخانه
760 دنبال‌کننده
808 عکس
101 ویدیو
7 فایل
خانه داستان نویسان انقلاب اسلامی www.revayatkhane.ir ارتباط با ادمین👇 @Revayat_khaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
«مادری دنیایی از تجربه‌ها و حس‌های مختلف انسانی است و آنچه در نوشتن نیاز داریم، همین تجربه زیسته‌های ناب است که در تک‌تک لحظاتِ مادری نهفته است.» 🌻 بخشی از مصاحبه نویسنده‌ی رمان با روزنامه‌ی 🔻 مشاهده و مطالعه متن کامل: http://isfahanziba.ir/15911 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 🌐www.revayatkhane.ir🌐 👉 @revayat_khane
🔴 🗓 به بهانه‌ی ۲۸ بهمن‌ماه، ⚪️ زادروز صادق هدایت، ۱۲۸۱، تهران ⚫️ سالروز مرگ بزرگ علوی، ۱۳۷۵، برلین 📚👥 محفل ادبی ربعه 🤝 اولین چیزی که از یک جمع دوستانه به ذهنمان می‌رسد دورهمی‌هایش است. دورهمی در هر جمعی یک مفهومی دارد. یک معنایی دارد. بین نویسنده‌ها این دورهمی تبدیل می‌شود به محفل ادبی. این محفل ادبی در گروه ربعه که نامش از یک شوخی سر برافراشته با هر محفل دیگری متفاوت است. تفاوتش به خاطر آدم‌هایش است. به خاطر شهرتشان است. دورهمی‌ای که از رفاقت صادق هدایت با بزرگ علوی شروع می‌شود. مسعود فرزاد و مجتبی مینوی دو نفری هستند که با اضافه شدن آن‌ها به جمع تبدیل به گروه ربعه می‌شوند. ❗️هر کدام از این چهار نفر با هم متفاوت‌اند. یکی از اشتراکی که آن ها را دور هم جمع کرده و آن ها را به این شهرت رسانده علاقه‌شان به غرب است. صادق هدایت بعد از آن که از پاریس به ایران بر می‌گردد با بزرگ علوی که از آلمان برگشته رفاقتی به هم می‌زند. مجتبی مینوی که در آن سال‌ها مدام بین کشورهای خارجی جابه‌جا می‌شده و از قبل صادق هدایت را می‌شناسد به آنها می‌پیوندد. مسعود فرزاد پسرداییِ جمال زاده نفر چهارم است. او هم که در انگلستان اقتصاد می‌خواند جمع را کامل می‌کند. 🌍 تاثیری که از فرهنگ و ادبیات کشورهای دیگر گرفته‌اند آن ها را متقاعد می‌کند تا با جمع نویسنده‌های سنت‌گرای ایران که گروه سَبعه نام دارد مقابله کنند. هیچ مجله، روزنامه و کتابی نبوده که از اسم این هفت نفر خالی بوده باشد. بیشتر این مقابله از سمت این هفت نفر شکل گرفته. چرا که به گروه ربعه فرصت هیچ جولانی در جامعه داده نمی‌شود. بزرگ علوی در این باره می‌گوید:«آن‌ها ادبیات‌شناس بودند و ما می‌خواستیم ادبیات خودمان را بسازیم.» ☕️ این چهار نفر در کافه‌های شهر دور هم جمع می‌شدند و از ادبیات و سیاست حرف می‌زدند. علی‌رغم دوستی‌ای که بینشان بود به یکدیگر هم انتقاد داشتند، انتقادی ناشی از علاقه. برای صادق هدایت موضوع مهم بوده و قدری بی‌پروا می‌نوشته، مینوی به او تذکر می‌داده که این جمله‌ها غلط هستند. برخلاف هدایت، مسعود فرزاد یک دنده‌تر بوده و حرفش را قبول نمی‌کرده است. 🏆 مجتبی مینوی از ۵ سال ابتدای تشکیل گروه به عنوان بهترین دوران گروه یاد می‌کند و این دوره را دوره‌ی کمال کابری گروه می‌داند. هر چند که نام گروه به خاطر تعدادشان و همینطور دهن کجی به گروه سبعه انتخاب شده بود اما به مرور نویسنده‌هایی به جمعشان اضافه شدند. نویسنده‌هایی که این جمع را کامل‌تر کردند. از جمله پرویز ناتل خانلری، عبدالحسین نوشین و حتی نیما یوشیج. 👏👊 با همه‌ی این‌ها، بزرگ علوی معتقد بود که هدایت مشوق همه‌ی ما بود در تألیف و تحقیق. یکی را به ترجمه تشویق می‌کرد یکی را به نمایشنامه‌نویسی و صحنه‌پردازی و یکی را به داستان‌نویسی. همانطور که باعث و بانی شکل گیری گروه رفاقت مشترک سه نفر دیگر با صادق هدایت هست. هر چند با سفر هر کدام از این نویسنده ها قبل و بعد از انقلاب به خارج از کشور جمع را پراکنده می‌کند. اما قدرت هر کدام از این چهره ها در نویسندگی و علاقه‌شان به یکدیگر این فاصله ها را تا به الان کوتاه نگه داشته است. 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 👉 @revayat_khane