eitaa logo
مجموعه ادبی روایتخانه
801 دنبال‌کننده
895 عکس
122 ویدیو
7 فایل
خانه داستان نویسان انقلاب اسلامی www.revayatkhane.ir ارتباط با ادمین👇 @Revayat_khaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
29.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📸 به قلم✍ سرکارخانم اسدی؛ مدرس کارگاه قلم ماجراجوی من: در «قلم ماجراجوی من »اما ، جور دیگری با نوجوانی دم‌خور شدم. دخترانم، قلم به دست، باید خیالاتشان را کند و کاو می‌کردند.‌ کفش‌هایم را کندم تا با سرعت تخیل آنها بدوم به دنبال اتفاقاتی که نوشته‌اند. دویدن خیلی جذاب است.... به خصوص که لابه‌لایش سر بکشی توی هزارتویی که هر گوشه‌اش دری دارد و دنیایی خوابیده پشتش و انگار منتظر دست ساحری است که اجازه نمی‌گیرد و با صدای بلند می‌پرد وسط آن. دخترهایم تندتند فکر می‌کردند و فکرهایشان را بلندبلند می‌گفتند؛ سرعت و حجم معنای جدیدی پیدا کرده بود.....جذاب بود. گاهی وسط دویدنها، برمی‌گشتم و اتفاقات پشت سر را، این بار با دور کند برایشان تصویر میکردم. تا آرام آرام آن را مزه مزه کنند و از طعمش بگویند. قلمهایشان رنگ تازه‌ای گرفت. توصیف‌ها جان‌دار شد. نوشته‌ها آب و تاب پیدا کرد، رنگ و بوی قصه گرفت، خوش طعم تر شد. من از همه لحظه های آن لذت بردم: تند بودن ،...آرام بودن،... ایستادن ....و دویدن. 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 🌐www.revayatkhane.ir🌐 👉 @revayat_khane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀🥀🥀 وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ... و اما بعد إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ.... 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 🌐www.revayatkhane.ir🌐 👉 @revayat_khane
هدایت شده از انتشارات راه یار
⭕️مسابقه کتابخوانی از کتاب «به‌ توان هایتک» 🎁 ۱۰ جایزه ۱۰ میلیون ریالی 🎁 🗓 تاریخ آزمون: دوشنبه ۳۰ مهر ماه ۱۴۰۳ ⏰ ساعت: ۹ تا ۲۴ (به صورت مجازی) 💻 جهت عضویت و شرکت در مسابقات به نشانی bookrc.ir مراجعه کنید. 📌 برای کسب اطلاعات بیشتر به نشانی @FarhangiJUT در پیام‌رسان‌های ایتا و تلگرام پیام دهید. ‼️ویژه دانشجویان ‼️ ✅ هشت بهشت @FJUTBookRC 🔘 انتشارات راه‌یار؛ ناشر فرهنگ، اندیشه و تجربه انقلاب اسلامی ▫️ Rahyarpub.ir@Raheyarpub
🪴 ✨این روزها کتاب ما غیرممکنیم مهمان محافل ادبی و خبرگزاری های گوناگونی بوده است. 📖 رمان «ما غیر ممکنیم» به قلم مطهره شیرانی، در برنامه‌ «دوشنبه‌ها، به وقت کتاب» با حضور نویسنده، به میزبانی حمیدبابایی در سالن اوستا ، مورد نقد و بررسی قرار گرفت. 🔹نویسنده «ما غیر ممکنیم» ‌اظهار داشت: من در این رمان بیشتر دنبال جهان‌بینی جهان‌های موازی بودم و سعی کردم با دنبال کردن رابطه سنت و پسا مدرنیسم رمانم بومی‌تر بوده و نسبت به آثار خارجی متفاوت باشد. 🔸همچین خبرگزاری تسنیم به معرفی این اثر پرداخته است. ⬅️ گزیده نشست حوزه هنری را میتوانید از اینجا بخوانید. ⬅️ معرفی کتاب در خبرگزاری تسنیم را اینجا بخوانید. 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 🌐www.revayatkhane.ir🌐 👉 @revayat_khane
🔶درها همیشه رو به آدم باز نمی‌شوند . گاهی اما فرصت های ویژه‌ای، مسیر پیش رویت را به کل تغییر می دهند. فقط باید زود بجنبی و زرنگ باشی تا این موقعیت ها را از دست ندهی. اینبار روایتخانه واسطه ی این فرصت ویژه است🤩. کارگاه رمان مختص "خانم ها" چند نفر معدودی ظرفیت دارد. مدرس این کارگاه آقای دانشگر هستند . خانم زاهدی هم به عنوان تسهیل گر برای تثبیت مبانی داستان کوتاه به شما کمک خواهند کرد. 🏠برای ورود به خانه ی ما یک چیزهایی لازم دارید: 🍀 دوره ی داستان کوتاه را گذرانده و باعناصر داستان به طور کامل آشنا باشید . 🍀 یک داستان کوتاه که خودتان نوشته باشید را در قالب وورد، نهایتا تا تاریخ ۲۰ مهرماه به آی دی @hami2024 ارسال کنید. ( فراموشتان نشود انتهای داستان اسم و فامیل و شماره تماستان را یادداشت کنید) 🍀کسانی که داستان کوتاهشان تایید شود در مصاحبه ی حضوری ۲۵ مهرماه شرکت خواهند کرد . ⏰روز و ساعت کارگاه پنجشنبه ها ساعت یازده و نیم صبح الی ۱۳ خواهد بود. ♨️خبر این فرصت ویژه را به اهلش برسانید.🙏
🔴کانون خدمت رضوی شمس الشموس برگزار می‌کند: "برگزاری طرح پروانه شو" برای بانوان و دختران جوان 🌹نشستی گرم و صمیمی🌹 " با حضورِنویسنده کتابِ " " خاطراتی زیبا از تحول در زندگیِ ستوده یارمحمودی " 🟡⚪️🟡🟡⚪️🟡 فکر کن چندین سال توی رفاه کامل باشی.🏘🎁✈️🏖🚖👗👡👛⛱👑 بری انگلیس🇬🇧 و آمریکا🇺🇸 زندگی کنی. کلی موفقیت به دست بیاری و همه چیز به ظاهر برات ایده آل باشه؛😇😇😇 اما یه جایی حس کنی اون چیزی که دنبالشی رو هنوز پیدا نکردی... 😞😞 تو گمشده ات را رها میکنی یا دنبالش میگردی تا پیداش کنی؟🗝 ستوده یارمحمودی رها نکرد. اونقدر گشت تا خود خدا چشمش را روشن کرد ... 😍 اگر دوست داری بدونی دختر قصه ی ما چه مسیری را طی کرده و به کجاها رسیده🧐 باید باهاش همراه بشی .... مطمئن باش از رفتن به این سفر جذاب پشیمون نخواهی شد .😊 🟡🟡⚪️🟡⚪️🟡🟡 🗓تاریخ برگزاری: دوشنبه ۳۰ مهرماه ⏰زمان برگزاری : ساعت ۱۶ الی ۱۷:۱۵ 🔻برای شرکت و ثبت نام در این نشست صمیمی به آیدی زیر در ایتا مشخصات خود را ارسال کنید : @javan1402 ☎️ارتباط و هماهنگی : 09135518154 🏠مکان : ابتدای اردیبهشت شمالی ساختمان نور۲، طبقه دوم ✨✨🌺🔅🔅🌺✨✨ @shamsalshomous
📮 شما هم دعوت هستید... 🌱محفل آهسته خوانی 📚 رمان گاوخونی ✍اثر جعفر مدرس صادقی 📅 شنبه ۵ آبان ساعت ۱۶ 🏢 اصفهان، میدان امام علی، روبروی امامزاده هارونیه، موسسه نهج البلاغه، طبقه دوم، روایتخانه 💰سرمایه گذاری شما برای استفاده از این نشست علمی ادبی فقط ۸۰ هزارتومان است. جهت کسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام به ادمین پیام دهید. @Revayat_khaneh 👈 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 ○● @revayat_khane ●○
🚨صدای ما را از می‌شنوید 🔻 📑 سلسله روایت‌های از مقاومت در آن سوی مرزها ✈️ راوی اعزامی راوینا @ravina_ir با ما همراه باشید ..‌ 🍃 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 ○● @revayat_khane ●○
مجموعه ادبی روایتخانه
🚨صدای ما را از #سوریه می‌شنوید 🔻#ضیافت‌گاه 📑 سلسله روایت‌های #شبنم_غفاری_حسینی از مقاومت در آن
🔻 1⃣ قسمت اول هنوز هم مرددم. حتی حالا که نشسته ام توی ماشین اداره و‌۲۰ دقیقه بیشتر تا تهران راه نیست و اقای نوری دو ساعتی هست که خوابیده و آقای اسماعیلی تازه بنزین زده. هنوز هم مرددم. تصویر سه تایی صادق و صدرا و امیر هی می آید جلوی چشمم و کنار نمیرود. تار میشود، تار و نامشخص و دوباره واضح و شفاف. صدرا ظهر میگفت اگر خنده نبود چقدر زندگی بد میشد، اگر گریه نبود هم. راست میگفت. اشکهام سرازیر میشوند. از دیروز تا حالا جلویشان را گرفته ام. از دیروز ظهر که آقای رحیمی زنگ زد و گفت پرواز سوریه درست شده هی با خودم گفتم باید قوی باشی. ده پانزده روز پیش که اولین بار حرف سوریه پیش آمد، این حال نبودم. شب بود حوالی ساعت ۸ که آقای رحیمی زنگ زد و بی مقدمه گفت: "میای سوریه؟" اصلا زنگ زدن آن وقت شبش خودش عجیب بود. برای همین بود که سوریه را صبحیه شنیدم و هی میگفتم :"آخه من صبح کجا بلند شم بیام؟" همسر وقتی اسم سوریه را از زبانم شنید، پرید بالا که یک وقت نگویی نه... واجب که هیچ، فرض است و فرض از واجب بالاتر است. حالا که فکر میکنم میبینم اصلا او بود که تحریکم کرد به رفتن. پشیمانم؟ نه. اما مرددم. تردیدها و حساسیتهای مادری است که همه جا جلوی آدم را میگیرد. دست و پای آدم را میبندد. این مدت خیلی با خودم فکر کردم.  به بچه های غزه، به بچه های لبنان، به مادرها، به سقفهایی که حالا دیگر بالای سرشان نیست. به خودم هم فکر کردم. به ادعاهایم. این همه سال کار تاریخ شفاهی و داستان نویسی جنگ کرده بودم. همه اش گفته بودم حیف از آن همه خاطره و روایتی که نوشته نشد و ثبت نشد. حالا چی؟ سهم من از این ادعاها، از ثبت خاطرات و روایات مقاومت در تاریخ چه می شد؟ همه اینها را با خودم گفتم و تصمیم گرفتم. حالا اما هنوز شک دست از سرم برنمی دارد. شک این بلای شیطانی... با خودم میگویم قوی باش. نمیتوانم. دلبستگی دنیا بدجور زمین گیرم کرده است. حالا معنای واقعی دلتنگی را میفهمم. معنای واقعی دل کندن. معنای واقعی ابهام... بامداد اول آبان ۱۴۰۳ ساعت ۳:۳۸ http://ble.ir/jarideh_sh ✈️ راوی اعزامی راوینا @ravina_ir با ما همراه باشید ..‌ 🍃 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 ○● @revayat_khane ●○