eitaa logo
ایستگاه روایت شهدا
423 دنبال‌کننده
563 عکس
339 ویدیو
11 فایل
🌱‟رِوٰایَتْگَرِی‟ قِصِه‌ی دلدادگیِ واماندگانِ از کاروان "شهدا"ست...! ✍️استاد محمدباقر نادم 🔶راوی موسسه روایت سیره شهدا_قم 🔶نویسنده 🔶پژوهشگر 🔶سخنران به یاد علمدار روایتگری🌷 #شَهِیدحٰاج‌ْعَبْدُالله‌ضٰابِط ✅ادمین: @admin_revayat_shohada
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🌹منتظر واقعی کیست؟ 🔷۲۵ روز قبل از شهادت جانباز حسین دخانچی رزمنده دلاور لشکر۱۷ رفتیم دیدارایشان 🔷وقتی از منزلشان بیرون امدیم با اشاره به من گفت: سوال دارم! 🔷درحالی که گریه می کرد گفت: آیت الله بهحت از ظهور امام زمان علیه السلام چیزی نگفتند؟ 🔷گفتم چطور مگه؟ گفت: من نیم جانم را فدای نائب عزیزش امام خمینی ره کردم می خواهم بقیه جانم را هم در رکاب حضرت حجت عج فدا کنم!! :حجت الاسلام حاج حسین جوشقانیان 🔰 دریافت محتوای روایتگری به صورت روزانه و مناسبتی👇 📡https://eitaa.com/joinchat/3639148838C86c083fb60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسته پیش مطالعه کارگاه آموزش عالی.pdf
1.24M
🌹🌹اطلاعات راوی در مناطق عملیاتی 🔰 دریافت محتوای روایتگری به صورت روزانه و مناسبتی👇 📡https://eitaa.com/joinchat/3639148838C86c083fb60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 اگر سر داریم! ▪️یکی از جانبازان می‌گفت: ✅ بعد از مجروح شدن، به هوش که آمدم نمی‌توانستم صحبت کنم و حالم بد بود. بعد از چند روز تازه فهمیدم در مشهد بستری هستم و چند بار زیر عمل رفته‌ام. ✅ حالم که بهتر شد گفتند: «شماره تلفن بنویس تا خانواده‌ات را خبر کنیم». ✅ مادرم از دکتر پرسید که آیا پسرم می‌تواند دوباره صحبت کند؟ گفت: «نه، تقریباً غیر ممکن است». مادر گفت: «همین جا در مشهد می‌مانم تا پسرم سرپا شود». ✅ ماه رمضان بود. یکی دو روز بعد، شب بیست و سوم بود و پدر و مادرم برای مراسم احیا به حرم امام رضا (ع) رفتند. فردای آن روز، پیش از ظهر که خارج از برنامه برای ملاقات آمدند، مادرم نشاط عجیبی داشت. گفت که آمده‌ام برای خداحافظی. ان‌شاءالله خودت سرپا می‌شوی زودتر می‌آیی. ✅ تعجب کردم که مادرم با آن همه نگرانی چطور با این روحیه برای خداحافظی آمده است؟! بعد در گوشم گفت که نگران صدایت نباش، به امام رضا (ع) عرض کرده‌ام که صدای پسرم نذر امام حسین (ع) است و باید تا زنده است «حسین حسین» بگوید. ✅ نگفت از کجا مطمئن است که درخواستش قبول شده، فقط مرا بوسید و از دکتر و پرستارها تشکر کرد و رفت و کم‌کم صدایم درآمد. *** 🔹 آری؛ ما صدا داریم که «حسین حسین» بگوییم. 🔹 گوش داریم که «روضه کربلا» را بشنویم. 🔹 دست داریم که برای امام حسین (ع) و شهیدان کربلا به سینه بزنیم. 🔹 چشم داریم که در مصیبت کربلا اشک بریزیم. 🔹 پا داریم که به هیئت و مراسم عزاداری برویم و در زیارت اربعین شرکت کنیم. و ... 🔹 و سری داریم که تقدیم سالار شهیدان کنیم. 🌱 السلام علی الحسین. 🌱 و علی علی بن الحسین. 🌱 و علی اولاد الحسین. 🌱 و علی اصحاب الحسین. 🔰 دریافت محتوای روایتگری به صورت روزانه و مناسبتی👇 📡https://eitaa.com/joinchat/3639148838C86c083fb60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ و اَحِبّائَهُ ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، 🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یااَنصَارَدینِ اللهِ، 🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یااَنصارَرَسُولِ اللهِ ، 🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَاَمیرِالمُومِنینَ ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم. 🌷شادی روح شهداصلوات🌷 🕊 https://eitaa.com/joinchat/3639148838C86c083fb60 🌷🕊🌷🕊🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀 امیر حاج امینی نام پدر:نظرعلی تاریخ تولد:۱۳۴۰/۱۱/۵ محل تولد:ساوه تاریخ شهادت:۱۳۶۵/۱۲/۱۰ در عملیات کربلای ۵ در شلمچه مسئولیت در جبهه:بیسیم چی گردان نصر لشگر ۲۷ محمدرسول الله( ص) 📝خـاطـره شــهــیــد بچه ها خیلی روحیه شون کسل بود آتیش شدید دشمن هم مزید علت خستگی بچه ها شده بود. یه دفعه صدای شادی بچه ها بلند شد. برگشتم، دیدم و و چند نفر دیگه اومدن خط برا سرکشی،بچه ها انقدر به اینا علاقه داشتن که روحیه شون کلاً عوض شد. ۱۰، ۲۰ دقیقه بیشتر نگذشته بود که یه خمپاره پشت خاکریز خورد، گرد و خاک عجیبی بلند شده بود همینکه گرد و غبار نشست دوربینم رو برداشتم تا ببینم چه خبره.؟! رفتم جلوتر که این صحنه رو دیدم. دو تا عکس ازش گرفتم، یکی از تموم بدنش یکی از صورتش (همون عکس معروف) یه قطره خون رو لبش بود. 🥀 دیدم امیر تو اون حالت تا حال خودشه و داره زیر لب زمزمه ای می کنه. رفتم جلوتر ولی متوجه حرفش نشدم.همون موقع بود که شهید شد 🌹🌹🌹🌹🌹 📝 بعد از مدت ها کشمکش درونی که هنوز هم آزارم می دهد، برای رهایی از این زجر،به این نتیجه رسیده ام و آن در این جمله خلاصه می شود: خدایا! عاشقم کن!!!!! دنیا برای ضعیف نفسان یک گرداب هلاکت است.!!! اگر لحظه ای به خودمان واگذارده شویم، وای بر ما که دیگر نابودیمان حتمی است. 😔 خوشا آن کس که به یاری او،در این گرداب هلاک گردد. "اگر به واسطه خونم حقی بر گردن دیگران داشته باشم  به خدای کعبه قسم از مردان بی غیرت و زنان بی حیا نمیگذرم." https://eitaa.com/joinchat/3639148838C86c083fb60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بهم گفت: با این اوضاع دلار و سکه و گرونی هنوزم پای آرمان‌های رهبرت هستی؟ گفتم: به‌ما یاد دادن تو مکتب (ع) ممکنه هم واسه خوردن نباشه....! https://eitaa.com/joinchat/3639148838C86c083fb60