eitaa logo
روایتِ کفایت
2.1هزار دنبال‌کننده
85 عکس
57 ویدیو
21 فایل
💡 روایتِ کفایت 🏷 حلقه‌ی گمشده‌ی رئیس‌جمهور انقلاب حاصل دغدغه‌ای برای نشان دادن کارآمدی دولت آقای رئیسی است. ما می‌خواهیم تجربه این الگوی موفق و کارآمد در هیاهوی روایت‌های شخصیتی گم نشود و از دست نرود. مرکز بانوان سازمان تبلیغات اسلامی @zabolhasani
مشاهده در ایتا
دانلود
-384622848_-1885691901.wav
20.06M
📻رادیو روایتِ کفایت ♨️ یارانۀ ده‌برابری 🔹دولت کشش نداشت؛ کشش برای ادامه پرداخت ارز چهار و دویستی. این را خزانۀ دولت می‌گفت. بار سنگینی روی ذخایر ارزی کشور افتاده بود. خرداد1401 سیاست حذف ارز چهار و دویستی اجرا ‌شد به یک شرط. شرط آقای رئیسی... 🎙به روایت دکتر حمیدرضا مقصودی 🆔 @revayate_kefayat
-405266687_-1744724218 (4).wav
27.87M
📻رادیو روایتِ کفایت ♨️ بیمارستان 260 تختخوابی 🔹تا همین ده ماه پیش، مردم مجبور بودند بیست کیلومتر طی کنند تا بیمارشان را برسانند به نزدیکترین بیمارستان؛ تازه اگر خدا رحم می‌کرد و مریض بدحال و اورژانسی نبود. گاهی وقت‌ها تختی هم پیدا نمی‌شد تا بیمار را بستری کنند. سیزده سال پیش قرار بود بیست میلیارد تومان هزینه کنند تا یک بیمارستان 160 تخته برای مردم فردیس بسازند اما کلنگ خوردن همان و خاک‌خوردن پروژه همان. دولت های مختلف با وعده های جدید می آمدند اما دردی برای مردم دوا نمیشد تا این که... 🆔 @revayate_kefayat
📌 افطاری در کنار رئیس‌جمهور نوشته‌های یک روشندل 🔸یاد یک خاطره افتادم. حیفم می‌آید نگویم. اردیبهشت ۱۴۰۱ بود و من آن وقت‌ها یکی از کارگرهای شرکت فیروز بودم. خیلی‌ها می‌دانند که شرکت فیروز هم مدیرش معلول است و هم پرسنل معلول هستند. از من نابینا گرفته تا آن کسی که ویلچری هست؛ مثل میوه‌های روی چرخ تبافی در همیم، کج و راست، ریز و درشت، بزرگ و کوچک، کال و رسیده، همه در همیم. روزهای آخر ماه رمضان بود. و من برای شب‌های احیا رفته بودم حرم امام رضا. شب بیست و یکم هنوز توی راه بودیم و نرسیدم و تنها به احیای شب بیست و سوم حرم رسیدم. فردای آن روز هم برگشتم. حدود یک روز توی راه بودم، تا اینکه بالاخره دم‌دم‌های سحر رسیده بودم خانه. فردا قرار بود رئیس‌جمهور بیاید شرکتمان و به کارگرهای معلول سر بزند. 🔹خیلی‌ها را تعطیل کردند. سرشیفت که آدم شوخی بود، از وسط سالن داد زد: «سمیه چون تازه نفسی و از مشهدم برگشتی، برو تو لیست اضافه‌کار اجباری. اون لبخند ژکندتم از رو لبت جمع کن». خنده‌ام گرفت. آخر من اصلاً لبخند نزدم. البته از این توفیق اجباری بدم نیامد. دوست داشتم ببینم رئیس‌جمهور با معلول‌ها رفتارش چجوری است. رئیس‌جمهور زیاد دیده بودم، اما توی مصلا و مشغول داد و بیداد. فردا از راه رسید. مادرم یک نامه‌ی طویل گذاشت توی کیفم که به رئیس‌جمهور بدهم. راستش را بخواهید من زیاد با نامه کنار نمی‌آیم. نامه را ندادم. خیلی هم گرفتار بودم، ولی بی‌خیالش شدم‌. توی این وضع بد مالی همه‌اش مسکن ملی ۴۰ تومن می‌خواست، با ماهی ۷ تومان. چطور باید ۴۰ می‌دادم؟ گفته بودند هر ۴، ۵ ماه ۴۰ تومان. ولی مسکن ملی قزوین هر ماه پول می‌خواست. 🔸آن روز سید آمد و علی‌رغم مشکلاتم نامه را ندادم. سید وارد شرکت شد. ما کلی معلول بودیم و مشغول تولید. برایش جالب بود که معلول‌ها صاحب شغل هستند. نزدیک افطار بود. توی دلم گفتم: «الان براش میز جدا چیدن». نزدیک اذان انتخاب کردند چند نفر با آقای رئیسی نماز بخوانند. من هم جزئشان بودم. نماز اول وقت را خواندیم و بعدش هم افطار. هرچیزی که جلوی دست من کارگر بود، جلوی ایشان هم بود؛ از سوپ جو سرد بگیر تا قیمه‌نثار قزوین. هرچند آن سال من را بی‌دلیل اخراج کردند و الان من بی‌کارم، با کلی سابقه کار، و دارم نانم را از دل مجازی درمی‌آورم. اما فقط خواستم بگویم تنها رئیس‌جمهوری بود که من باهاش سر یک سفره نشستم. 🎙به روایت سمیه شریفی‌خواه 🆔 @ravina_ir 🆔 @revayate_kefayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 ♨️ مسیر خاص آقای رئیس‌جمهور 🔹روایت فرماندار بوشهر از ملاقات چهار دقیقه‌ای با شهید رئیسی 🎙صالح رحیمی | فرماندار بوشهر دریچه، رسانه دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی استان بوشهر 🆔 @dariche_bu 🆔 @revayate_kefayat
♨️ مثل ابراهیم 🔰رئیس جمهور باید مثل ابراهیم مردم دار باشد _پیرمردی با لهجه مشهدی، توی صحن حرم سلامش داد. _ایستاد. دستش را به گرمی فشرد و لبخندش را قاطی سلام و مصافحه اش کرد. _پیرمرد، سادگی و صمیمیتش را که دید شرم را کنار گذاشت و حرفش را به زبان آورد و گفت:" چهارتا بچه‌ی دم بخت دارم و شغلم قیرگونیه، از پس هزینه هاشون برنمیام." _همانجا با پیرمرد تفاهم نامه ای نوشت. کنار گوشش گفت: "پدر جان، بیا با هم تقسیم کار کنیم، نصف نصف. دوتاشون با من، دوتای دیگه با همت خودتون." 🔸حوزه هنری انقلاب اسلامی کرمان 🆔 @artkerman 🆔 @revayate_kefayat
♨️ فریادهایی که شنیده شد 🔸فوج‌فوج از شهر و روستا می‌آمدند تهران و شهرهای بزرگ برای زندگی؛ اما خیلی‌هاشان از اینجا مانده و از آنجا رانده می‌شدند. دل‌کندن سخت است؛ اما گاهی زندگی چاره‌ای برایت باقی نمی‌گذارد. 🔹سال 1401، نمایشگاه دستاوردهای دولت در بیت رهبری بود. رئیس‌جمهور دغدغۀ غم‌انگیزشان را شنید. چاره‌اندیشی‌ها را هم. دستور داد برای اقتصادی‌کردن اشتغال در روستاها، راه و آب و برقشان تأمین شود. برای اشتغال پایدار در شهرها هم فکری کنند. وزیر کشاورزی مأمور به کار شد. 🔸رئیس‌جمهور در سفرهای استانی به هرمزگان، بوشهر و سیستان و بلوچستان پیگیر ماجرا بود. شهرهای مولد کشاورزی و ساحلی نتیجۀ این دغدغه‌ها و تلاش‌ها بود. شهرهایی که حول محصولات کشاورزی و دام‌پروری و آبزی‌پروری بچرخد و الگوی جدیدی از زندگی در کنار سواحل را ایجاد کند. پنج نقطۀ ساحلی کشور برای ساخت شهرهای مولد کشاورزی شروع به کار کرده‌اند. 🆔 @revayate_kefayat
♨️ مثل ابراهیم 🔰رئیس جمهور باید مثل ابراهیم مقتدر باشد _تازه از صید برگشته بودم. _میخواستم ببینم حکایت تخریب ویلاهای شیک و اعیانی لب آب چیست. _مردم با آب و تاب از دستور رئیس جمهور به ادارات و نهادها، برای آزادسازی سواحل جهت استفاده عموم گفتند. از چهل هزار هکتار زمینی که از حق مردم عادی خورده شده بود و حالا با فروریختن این دیوارها، داشت به صاحبان اصلی شان برمیگشت. شلوغی لب ساحل حکایت از حضور یکی از مسئولین داشت. خودش بود. رئیس جمهور. آمده بود که روند کار را از نزدیک ببیند. 🔸حوزه هنری انقلاب اسلامی کرمان 🆔 @artkerman 🆔 @revayate_kefayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ وقتی بیکار شدم ... حالا چای با قندش میچسبه ✅ روایتی از احیای یک کارخانه 🆔 @1020d 🆔 @revayate_kefayat
♨️ مثل ابراهیم 🔰 رئیس جمهور باید مثل ابراهیم از خودگذشته باشد _حکم ریاست قوه ی قضائیه آمد و رفتنش از تولیت حرم، قطعی شد. _حق التولیه ی سه ساله را آماده کرده بودم. پاکت را به سمتشان گرفتم و گفتم: این مبلغ حق شرعی و قانونی شماست. _بدون لحظه ای تامل جواب داد که من نمی خواهم، حتی یک ریالش را. پیشنهاد داد: پیگیر گرفتن چند قطعه زمین از آستان رضوی شویم و حق التولیه اش را برای ساختن درمانگاه در آن زمین‌ها خرج کنیم. سهم رزق رضای خودش را با زائرین امام رضا(ع) تقسیم کرد. 🔸حوزه هنری انقلاب اسلامی کرمان 🆔 @artkerman 🆔 @revayate_kefayat
♨️ کُهن صنعت کهکیلویه 🔸چیزی نمانده بود که برای همیشه فاتحه‌ نماد هویت مردم یاسوج خوانده شود و به تاریخ بپیوندد. مردم این را نمی‌خواستند. کارخانۀ قند، روزی‌رسان صدها خانوار بود که در دهه‌های مختلف، در کش‌وقوس‌های فرسایشی توسعه، چندین بار شروع به کار کرده و زمین خورده و نهایتاً تعطیل شده بود. اواخر سال 95، فردی مدعی شد که کارخانه را احیا می‌کند. دولت، کارخانه را واگذار کرد؛ اما چند صباحی بعد، صاحب کارخانه، کارگران را بیرون و تجهیزات را یکی‌یکی در بازار فروخت. مقاومت مردم، دو سال، تعطیلی همیشگی و پایان کارخانه را به تعویق انداخت. 🔹صدای اعتراض مردم یاسوج به گوش رئیس قوۀ قضائیه رسید. در کمال ناباوری مردم، آقای رئیسی به یاسوج سفر کرد. پیگیر ماجرا شد و در دَم، حکم خلع ید خریدار را داد و کارخانه را به دولت بازگرداند تا مشکلش حل شود. سال 1400 وقتی رئیس قوۀ قضائیه، شد رئیس‌جمهور، قول احیای کارخانه یادش بود. ستاد اجرایی را پای کار آورد تا امید دوباره در یاسوج زنده شود. تیرماه 1402 شخصاً رفت تا قولش را عمل کند. صدای زنگ کارخانۀ قند آن روز در میان اشک و خندۀ کارگران یاسوجی گم شد. 🔸دو هزار کشاورز به‌ وعدۀ صادق آقای رئیسی و همت بلندش اعتماد کردند و حدود هشتصدوپنجاه‌هزار هکتار زمین در کهکیلویه و بویراحمد، فارس و خوزستان را زیر کشت آوردند. شصت‌ هزار تن چغندر برای فرآوری به کارخانه فرستادند و چندصد خانوار دوباره روزیشان وصل شد. 🆔 @revayate_kefayat
♨️ مثل ابراهیم 🔰رئیس جمهور باید مثل ابراهیم عادل باشد _با حکم اعدام، رفتم پیش دادستان انقلاب. نامم را که گفتم، پرسید: همان عباس معروفی معروف؟ _پرونده ام را شرح دادم. تلفن روی میزش را به سمتم چرخاند. خواست همان لحظه بگویم شماره های چاپی مجله ی توقیف شده ام را بیاورند. _تا رسیدن مجلات، سراغ کتاب جدیدم را گرفت. توی کیفم نسخه ای از چاپ سومش را داشتم. همین که روی میز گذاشتم، مبلغ روی جلد را به طرفم گرفت. تردیدم را برای دریافت پول که دید گفت: این میز قضا و قدره. _پول را گرفتم. بررسی که کرد گفت: " هیچ لکه ای توی کارتان ندیدم." پیگیر پرونده ام شد. _جلسه ی مجدد دادگاه را با حضور هیئت منصفه برگزار کرد. حکم اعدامم رد شد و تبرئه شدم. 🔸حوزه هنری انقلاب اسلامی کرمان 🆔 @artkerman 🆔 @revayate_kefayat
♨️ مثل ابراهیم 🔰 رئیس جمهور باید مثل ابراهیم خستگی ناپذیر باشد _توی سفرها، خودش بیشتر از همه میدوید. _همین که حرف از استراحت میزدیم می گفت:" باید بدو بدو کنیم تا از کار مردم گرهی باز شود." _با همه ورزیدگی های نظامی، اسم سفر با رئیس جمهور که میشد، تن و بدنمان میلرزید و عزا می گرفتیم. چون میدانستیم که در تمام مدت سفر، نه خواب خواهیم داشت نه غذا و نه استراحت. _اما همین که سفر تمام میشد و با لبخند، از همه برای همراهی، تشکر میکرد و برای سختی ها عذرخواهی، خستگی از تنمان بیرون میرفت. 🔸حوزه هنری انقلاب اسلامی کرمان 🆔 @artkerman 🆔 @revayate_kefayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ یک بدهی چند صد هزار میلیاردی از دولت قبل باید تسویه میشد. فشار روی دولت زیاد بود. بعضی مدیران و کارشناسان اقتصادی میگفتند باید یارانه نان قطع بشه ... ✅ روایتی از ساماندهی یارانه آرد و نان 🆔 @1020d 🆔 @revayate_kefayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 ♨️ وقتی می‌گوییم سید محرومان از چه سخن می‌گوییم؟ 🔸جاده و سدی که رئیسی برای چند روستا در یکی از محروم‌ترین نقاط کشور ساخت 🎙ابراهیم رضایی | نماینده دشتستان میراث خادم‌الرضا 🆔 @mirasekhademolreza 🆔 @revayate_kefayat
♨️ مثل ابراهیم 🔰رئیس جمهور باید مثل ابراهیم دلسوز باشد _ساعتی بعد از زیارت مزار حاج قاسم، توی بالگرد و در حال حرکت به سمت روستای محروم تنگ شاه در دورترین نقطه جنوبی استان بودیم. _خلبان ارتفاعش را کم کرده بود، محرومیت و شرایط سخت زندگی مردم در آن هوای گرم قابل درک بود. _دست هایش را‌ بالا برده بود و خدا را قسم میداد توفیق خدمت به مردم و محرومیت زدایی از زندگیشان را داشته باشد. _هیچ دوربینی غیر از چشم های من نبود تا از ردیف اشک هایش روی پهنه ی صورت، تصویر بگیرد. 🔸حوزه هنری انقلاب اسلامی کرمان 🆔 @artkerman 🆔 @revayate_kefayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ وظیفه معلم روشن کردن ذهن جامعه است. برام سوال شد چطوری تو این زمان کم، خاموشی های گسترده برق تموم شد؟ 🔰روایتی از رفع یک بی تدبیری و اجرای یک اقدام خلاقانه در صنعت برق 🆔 @1020d 🆔 @revayate_kefayat
♨️ مثل ابراهیم 🔰 رئیس جمهور باید مثل ابراهیم با اخلاق باشد _برنامه به صورت زنده پخش می شد. _مناظرات انتخاباتی با بیشترین بیننده. _یکی از نامزدها، تمام سال‌های تحصیل حوزوی و دانشگاهی اش را زیر سوال برد. تهمت و توهینی بزرگ در برنامه زنده. _با تواضع و آرامش پاسخش را داد. _پشت صحنه برنامه، به کسی که به او تهمت زده بود گفت: من از حق خودم گذشتم و برای گناهی که مرتکب شدی از خداوند برایت طلب مغفرت میکنم. 🔸حوزه هنری انقلاب اسلامی کرمان 🆔 @artkerman 🆔 @revayate_kefayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ انقدر مسکن مهرمون رو ندادند که ... اما تولد امیرعلی یک برکت ویژه داشت... ✅ روایتی از شروع به ساخت ۲ و نیم میلیون مسکن و واگذاری زمین رایگان در طرح جوانی جمعیت 🆔 @1020d 🆔 @revayate_kefayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ کف قایقهامون میخورد به کف خلیج. میگفتند این هم مثل دریاچه ارومیه میشه. ✅ روایتی از احیای خلیج گرگان 🆔 @1020d 🆔 @revayate_kefayat