سلام رفقا✋🎈
یه کانال داریم پر از فعالیت های مذهبی و شهدایــے
#تلنگرانــہ
#شهادت
#کلیپ
#کلام_شهدا
#تقویم
#بیو
#ختم_قرآن
#ثواب_یهویی
#مہـدویت
#از_شهدا_بیاموزیم
خلاصـہ هر چے بخوای اینـجا هستـ دستتو بزن رو لینکو با ذکـر صلواتـــ عضو شـو🙃👇
🍁@sheeay_heydar🍁
مطمئن باش پشیــمون نمیشی چون دعوتـــ شدهـ ی شہــدایے❤️🍃
#از_شهدا_بیاموزیم 🧡
#حاج_یدالله_کلهر✨
#روایت_عشق 🌸
سفارشش #نمازاول_وقت بود . بعد از نماز هم کار همیشگی اش خوندن زیارت عاشورا
حتی اگه مهمونی بود یا کار داشت یا موقع غذا بود تا زیارت عاشورا نمی خوند ، نمی اومد .
شب عاشورا یا توی مراسم دعا گریه هاش دیدنی بود . طوری گریه می کرد که همه بدنش می لرزید .
تو عزای امام حسین ع سیاه می پوشید و صف اول سینه می زد .
خیلیا عاشق عزاداریش بودند ، وقت نوحه خوانی و عزاداری کارشون نشستن کنارحاجی بود تا بلکه از حالت های معنویش تاثیر بگیرند....
شادی روح شهدا #صلوات
ٱللَّٰهُمَّصَلِّعَلَىٰمُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلفَرَجَهُم🌺
@Revayateeshg
درسی بسیار زیبا از
شهید محمد رضا دهقان.... 🌷
طرف داشت غیبت میکرد بهش گفت:
شونه هاتو دیدی؟
گفت: مگه چی شده؟
گفت: یه کوله باری از گناهان اون بنده خدا رو شونه های توئه.... 🔥⚡️
#شهیدمحمدرضادهقانامیری☘
#از_شهدا_بیاموزیم💖
#روایت_عشق🌸
@Revayateeshg
❤️#از_شهدا_بیاموزیم
🧡#روایت_عشق
💛#شهیدابراهیمهادی
💚#سالروز_شهادت
🔺شهید ابراهیم هادی در یکی از مغازه ها مشغول کار بود.
یک روز در وضعیتی دیدمش که خیلی تعجب کردم. دوکارتن بزرگ اجناس روی دوشش بود.
جلوی یک مغازه کارتن ها را روی زمین گذاشت. وقتی کار تحویل تمام شد جلو رفتم و سلام کردم.
بعد گفتم: آقا ابرام برای شما زشته، این کار باربرهاست نه کار شما!
نگاهی به من کرد و گفت: کار که عیب
نیست، بیکاری عیبه، این کاری هم که
من انجام میدم برای خودم خوبه،
مطمئن میشم که هیچی نیستم.
جلوی غرورم رو می گیره!
گفتم: اگه کسی شما رو اینطوری ببینه
خوب نیست! شما ورزشکاری و...
خیلی ها می شناسنت.
ابراهیم خندید و گفت: ای بابا، همیشه کاری کن که، اگه خدا تو رو دید خوشش بیاد نه مردم!
@Revayateeshg
#شهید_سید_علیرضا_مصطفوی 🌺
#از_شهدا_بیاموزیم 🦋
#روایت_عشق 🌼
از بدی دل بستن به مال دنیا می گفت.
اما قبل از همه خودش به آن عمل می کرد می گفت:
خداوند در قرآن فرموده :
مومنین از آنچه خداوند روزی داده انفاق کنند.
اینکه اضافه مال را بدهی می شود صدقه اما باید از آنچه به آن علاقه داری بگذری.
@Revayateeshg
🌷خاطره ای آموزنده از نماز شب شهید
شهید احمدحاجیوند الیاسی🌷
اهل نماز اول وقت و نماز شب نیز بود...یک روز که مهمان داشتیم و همه خسته بودن بطوری ک اوایل شب خوابیدن.
احمد چون مانند مولایش امام علی(علیه السلام)کمک ب مستضعفان را دوست داشت با کمک چند خیر دیگر شبانه برای یتیمان و ضعفا غذا و مصارف روزانه آنها را برایشان جمع آوری و بطوریکه کسی متوجه نشود،به آنها تحویل میداد دیر ب خانه می آمد،
وقتی که آمد مشغول نماز شب خواندن شد که مهمان هایمان بیدار شدن، و همراه احمد به امید اینکه نماز صبح هست مشغول نماز خواندن شدن،وبعد نماز خوابیدن
تا اینکه اذان صبح را گفت و احمد مشغول بیدار کردن آنها برای اقامه نماز صبح شده یکی از مهمان ها ک بیدار شده بود و از چهره اش خستگی میبارید ب احمد گفت:
مگر ما نماز صبح را باهم نخواندیم پس الان چرا بیدارمان کردی
شهید احمد خندید و گفت برادر من اون موقع نماز شب بود ک خواندیم اذان صبح را تازه دارد میگوید،و مهمانمان با خنده ب احمد گفت عجب کلاهی سرمان گذاشتی ورفت تا برای اقامه نماز صبح آماده شود.
شهادت : ۱۲/۱۱/۹۴
#شهیداحمدحاجیوندالیاسی
#از_شهدا_بیاموزیم
#روایت_عشق
@Revayateeshg
─•♡•──♥️──•♡•─
✨تاکسی صلواتی
🍃شهید عارفی همیشه وقتی با ماشین میرفتن خیابون حواسشون به پیاده ها بود.
بارها میشد مسیر خیلی طولانی رو بخاطر رسوندن پیرمرد یا پیرزنی یا مادری با فرزند خردسالش حتی یه جوون میرفتن و آخرش فقط میگفتن صلوات بفرستید...
#شهید_مصطفی_عارفی♥️
#از_شهدا_بیاموزیم🌿
#روایت_عشق🌼
@Revayateeshg
به حلال و حرام خدا خیلی اهمیت میداد. در استفاده از اموال بیت المال بشدت مراقبت داشت.
اهل امر به معروف و نهی از منکر بود. روزی که جنازهاش را آوردند خانه و به داخل اتاقش بردند، دوستان جوانش دور جنازه جمع شده بودند، گریه میکردند و میگفتند دیگر رسول نیست به ما بگوید غیبت نکن، تهمت نزن! حتی یادم هست آخرین باری که خواست به سوریه برود، آمد ۱٠٠ هزار تومان به من داد. گفت بابا این خمس من است. برایم رد کن. من دیگر فرصت نمیکنم. در مراقبت چشم از حرام، در رعایت حق الناس، به ریزترین مسائل توجه داشت.
#شهیدرسولخلیلی
#از_شهدا_بیاموزیم
#روایت_عشق
شادی روح شهدا #صلوات
ٱللَّٰهُمَّصَلِّعَلَىٰمُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلفَرَجَهُم🌺
@Revayateeshg
وقتی به فرماندهی سپاهششم منصوب شد، کلید فرماندهی را به رئیس ستادش داد، نمیخواست پشت میز فرماندهی بنشیند، میگفت هرکس میخواهد مرا ببیند بیاید در جزیره مجنون.🌸
#شهیدعلی_هاشمی
#از_شهدا_بیاموزیم
#روایت_عشق
شادی روح شهدا #صلوات
ٱللَّٰهُمَّصَلِّعَلَىٰمُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلفَرَجَهُم🌺
@Revayateeshg
🍃همیشه نمازش اول وقت بود. در جبهه چفیه را پـهن میکرد و مشغول نماز میشد. استعداد و ضریب هوشی بالای بابک باعث متمایز شدنش نسبت به سایر نیروها در دوره آموزشی شده بود و در انتهای دوره آموزشی به عنوان سرگروه تیم اول تخصص خودشان انتخابشد.
🍃بابک از نیروهای فعال بسیج بود. دوران سربازی اش را در منطقه مرزی شمال غرب گذراند.
در دوران سربازی بارها در خواست اعزام به سوریه داده بود اما چون امکان اعزام سرباز وجود نداشت درخواستش رد شدهبود...
#شهید_بابک_نوری_هریس💚
#از_شهدا_بیاموزیم 🧡
#نماز_اول_وقت ❤️
#روایت_عشق 💛
@Revayateeshg