eitaa logo
::. روایتِ حضور .::
1.5هزار دنبال‌کننده
631 عکس
245 ویدیو
24 فایل
💠 مجموعۀ فرهنگی هنری روایتِ حضور نخستین مرکز شتابدهنده‌ی کشور در حوزه‌ی روایت ✨با قصه ها دنیا می‌سازیم! • باهامون گپ بزن: @rvhz_admin • بهمون زنگ بزن: ۰۹۱۰۳۱۳۴۳۱۶ • بهمون سر بزن: تهران.خ انقلاب.چهارراه کالج تبلیغ و تبادل✖️
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 مامان را با این حرف ها آرام می‌کنم و می‌روم که لباس‌هام را عوض کنم. به مادرم نمی‌گویم این یک هفته، فرصت کشف من بود. کتاب‌ها را تازه توی کتابخانه چیده بودیم و تازه به کتاب‌های علی رسیده بودم. صبح‌ها که علی را راهی کارش می‌کردم، چهار‌زانو روی زمین می‌نشستم و کتاب‌های علی را می‌خواندم. بیت‌هایی که دوست داشتم را یادداشت می‌کردم. وقتی به خودم می‌آمدم که می‌دیدم نه صبحانه خورده ام و نه نهار دارم. با عجله کمی نان و پنیر می‌خوردم و راهی خانۀ مادرم می‌شدم و قبل از برگشتن علی، می‌آمدم خانه تا کمی شام درست کنم. لباس‌هام را عوض می‌کنم. می‌گذارم کتابم توی کیفم بماند. 🔻 .