eitaa logo
روایتگران شهدا
253 دنبال‌کننده
345 عکس
240 ویدیو
13 فایل
✍🏻جمع ما یه جمع از دهه شصتی تا دهه نودی هاست. ☀آتش به اختیاریم و از شهدا می‌پرسیم و برای شهدا می‌نویسیم. 💥با شهدا زندگی می‌کنیم و درس می آموزیم... راه ارتباطی با مدیر کانال: @admin_revayatgaran
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 ✍من قبل از عملیات کربلای ۴ ؛ از قسمت تخریب مامور شدم به گردان بلال و یه سری آموزشای تخریب به غواصان گردان می دادم. 💢یه روز که رفته بودم اسکله تا بچه ها بیان و به اونا آموزش بدم دیدم سید تنها روی اسکله نشسته و به آب خیره شده. 🔰کنارش رسیدم و به او سلام کردم. ♻️دیدم از سرجاش بلند شد و سلام کرد؛ ولی با آستینش سریع اشک هاشو پاک می کرد. 💠گفتم: سید چی شده؟ با خودت خلوت کردی‌؟ 🌐گفت: نه اومدم یه مسیری رو پیدا کنم. ▫️شب قراره غواصان رو ببرم توی آب. ▪️گفتم: از من پنهون نکن سید. هیچ وقت تورو این طور ندیدم. خلاصه خیلی اصرار کردم تا گفت:🔻 💬داشتم این آب رو نگاه می کردم و به یاد دیشب افتادم که بچه ها رو تو این آب سرد برده بودیم که شنا کنن. 💭منم همراهشون بودم؛ چقدر با روحیه؛ چقدر با اشتیاق؛ چقدر خوشحال شنا می کردن بدون هیچ ادعایی. 🗯چه وقتا که خسته می شدن و از لحاظ جسمی کم می آوردن؛ ولی از لحاظ روحی نه‌. 🌀چقدر علاقه دارن و با روحیه هستن خدایا... ♨️به این فکر می کنم که فردا توی اروند که عملیاته قراره چی‌ بشه؟ 🔰خیلی از این بچه ها زیر تیربارهای دشمن له میشن و در آب غرق میشن. 💠چه روزی میشه فردا. 🌐به او گفتم: تو دیگه چرا سید؟ ما همه از تو روحیه می گیریم. 🌀سید تو که ابایی از چیزی نداری! راوی: غلامرضا ماندنی ادامه دارد... عنوان کتاب: 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea