eitaa logo
روایتگران شهدا
253 دنبال‌کننده
345 عکس
240 ویدیو
13 فایل
✍🏻جمع ما یه جمع از دهه شصتی تا دهه نودی هاست. ☀آتش به اختیاریم و از شهدا می‌پرسیم و برای شهدا می‌نویسیم. 💥با شهدا زندگی می‌کنیم و درس می آموزیم... راه ارتباطی با مدیر کانال: @admin_revayatgaran
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 ✍گفت: نه اصلا برای من مهم نیست. ♻️این رودخونه اروند رو مثل یه نهر کوچک می بینم. 🔰به چشمم مثل همون نهر کوچیکه. 💢برای من بله ولی برای بچه ها... 💯ببین با چه نوحه سرایی و چه شعاری در این آب و در این سرما؛ شب تا صبح مشغول شنا کردن هستن. 🌐بعد از این همه کلاس آموزشی و آمادگی جسمانی و میدان تیر و رزمایش و این چیزا خودشونو آماده می کنن در مقابل سختی ها و مشکلات جنگ و فردا در یه لحظه... این بچه ها هیچ اراده ای از خودشون ندارن؛ هیچ غروری هم ندارن... 🌀 هدف ادای تکلیفه. شب عملیات که در جزیره مینو سید و باز دیدم به من گفت:🔻 ▪️از اینجا من تیربارهای دشمن رو می بینم! اون صحبتی رو که اون روز کنار پلاژ با هم داشتیم رو به یاد بیار. ▫️گفتم این رودخونه یه نهر کوچیکه؛ ولی آنچه خدا برای ما تقدیر کرده برای ما همونه‌. 💭تقدیر منم همینه. 💬اگه من زنده بودم با هم اونجا هستیم و همدیگر رو می بینیم. 🗯اگه نه خب خودت فردا می بینی. ✔️می بینی چه اتفاقی خواهد افتاد. 🔸اون گریه من به خاطر همین فرداست. 🔹و خدا شاهده که من فردا صبح توی این رودخونه چه چیزها دیدم. 💢جنازه غواص ها که در این خورشیدی ها افتاده بودن؛ دست و پای قطع شده؛ رنگ اروند؛ از خون قرمز بود؛ از خون بچه ها. ♨️قایقای نیمه سوخته؛ جنازه های داخل قایقا. 🌐انگار فیلمی رو نگاه می کردم که قبلا تعریفش رو کاملا شنیده بودم. 💠من دیگه سیدو ندیدم و فقط من بودم و یه دریای خون. راوی: غلامرضا ماندنی ادامه دارد... عنوان کتاب: 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea