eitaa logo
محتوای روایتگری راویان
2.9هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
3.2هزار ویدیو
443 فایل
🌟 محتوای روایتگری راویان 🌟 📚 بازخوانی خاطرات شهدا 🎖 تشریح عملیات‌های دفاع مقدس 📖 معرفی کتاب و خاطرات ارزشمند 🗓 پرداختن به مناسبت‌های مهم ✍️ محتوای روایتگری 📩 ارتباط با ادمین : @Revayatgar_admin وابسته به موسسه روایت سیره شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹شهید مرتضی جاویدی فرمانده دلاور گردان فجر حماسه بزرگ گردان فجر در عملیات والفجر ۲: چهار روز از عملیات را پشت سر گذاشته بودیم و پادگان عظیم حاج عمران و همچنین گمرک و کوه‌های مورد نظر توسط رزمندگان دلیر اسلام به تصرف درآمده بود در این راستا گردان فجر به فرماندهی شهید مرتضی جاویدی مستقر در تنگه‌ی برده‌ زرد (که راه عبور و مرور دشمن بعثی به پادگان حاج عمران بود) از سه طرف در محاصره‌ی شدید نیرو‌های بعثی بود و تنها یک راه عقب‌نشینی وجود داشت این گردان به مدت چهار روز با ده‌ها شهید و زخمی و اسیر با دشمن زبون در جنگ بود و هراسی به خود راه نمی ‌داد ساعتی از روز پنجم گذشته صدای بیسیم فرماندهان منطقه عملیاتی از جمله شهید صیاد شیرازی، سرلشگر محسن رضایی و همچنین سردار محمد جعفر اسدی فرمانده تیپ المهدی و شهید حاج محمود ستوده معاون تیپ و جمع دیگر از فرماندهان عملیاتی مبنی بر این که: برادر جاویدی، گردان شما در محاصره‌ی شدید دشمن می‌باشد. عقب‌نشینی کنید: ولی شهید مرتضی جاویدی در پاسخ به آنها گفت: نمی‌گذارم تنگه اُحُد بار دیگر در اسلام تکرار شود عاقبت مقاومت جواب داد و ارتش بعثی نتوانست تپه را پس بگیرد و عملیات با موفقیت به پایان رسید پس از پایان عملیات شهید مرتضی جاویدی به همراه تعدادی از فرماندهان به دیدار حضرت امام خمینی (ره) رفتند و ایشان در آن دیدار معروف، پیشانی شهید مرتضی جاویدی را بوسید شرح آن واقعه به روایت شهید صیاد شیرازی: « در تمام دورانی که همراه رزمندگان و فرماندهان دفاع مقدس خدمت حضرت امام می رسیدم، فقط یکبار دیدم که امام رزمنده ای را در آغوش گرفت و پیشانی اش را بوسید، و آن کسی نبود جز شهید مرتضی جاویدی امام خمینی خونسرد و آرام، به قدری ایستاد و صبر کرد تا بوسه های مرتضی جاویدی تمام شود خواستیم تا مرتضی را کنار ببریم که یک دفعه متوجه شدیم که امام از مرتضی بسیجی تر است، چرا که خم شد و پیشانی مرتضی را بوسید » سخنی از شهید: « نمی دانم، من چه کرده ام که شهید نمی شوم. شاید قلبم سیاه است خدا رحمت کند، حاج محمود ستوده را وقتی با هم صحبت می کردیم (به یکدیگر) می گفتیم: اگر جنگ تمام شود و ما زنده باشیم، چه کار کنیم واقعا نمی شود؛ زندگی کرد، و به صورت خانواده های شهدا نگاه کرد روحش شادو یادش گرامیباد 🌷🌷🌷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇👇 @ravianerohani
👌خواب حضرت_رقیه(س) رو دیده بود بی بی فرموده بودن تو به خاطر ما از گناه گذشتی ما هم شهیدت میکنیم. موقعی که داشت میرفت سوریه بهم گفت: سید برام روضه حضرت رقیه بخون گفتم نمیخونم، داری میری حسین بچه هااات، گفت از بچه هام دل کندم، روضه می خوندم های های گریه میکرد. 👈فرازے از وصیت نامہ. هر خانمے ڪہ چادر بہ سر ڪند و عفت ورزد، و هر جوانی ڪہ نماز اول وقت را در حد توان شروع ڪند، اگر دستم برسد سفارشش را بہ مولایم امام حسین (ع) خواهم ڪرد و او را دعا مے ڪنم؛ باشد تا مورد لطف و رحمت حق تعالے قرار گیرد. 🌹شهیدمدافع حرم 🌹شهید حسین محرابی کانال ارائه محتوای روایتگری 👇👇 @ravianerohani
با عرض سلام و تبریک خدمت همه ی راویان عرصه جهاد و شهادت به مناسبت ایام الله دهه فجر محتوا های مناسب برای محور قرار دادن موضوعات اولویت بندی شده ، در روایتگره های مصادف با چهل سالگی انقلاب اسلامی ، بصورت فایل های PDF در ادامه می اوریم 👇👇👇
ایثار و شهادت‌طلبی و نقش آن در انقلاب اسلامی.pdf
502.6K
#ایثار_و_شهادت_طلبی_و_نقش_آن_در_انقلاب_اسلامی ✅✅ #محتوا #دهه_فجر #مَتْنِ_رُوضِـہ_وَ_سُخَنْرَانِے کانال ارائه محتوای روایتگری 👇👇 @ravianerohani
انقلاب اسلامی و حکومت جهانی امام زمان (عج).pdf
513.9K
🇮🇷🇮🇷 #انقلاب_اسلامی_و_حکومت_جهانی_امام_زمان ✅✅ #محتوا #دهه_فجر #مَتْنِ_رُوضِـہ_وَ_سُخَنْرَانِے کانال ارائه محتوای روایتگری 👇👇 @ravianerohani
دشمن‌شناسی و شیوه‌های نفوذ دشمن.pdf
681.4K
🇮🇷🇮🇷 #دشمن_شناسی_و_شیوه_های_نفوذ_دشمن ✅✅ #محتوا #دهه_فجر #مَتْنِ_رُوضِـہ_وَ_سُخَنْرَانِے کانال ارائه محتوای روایتگری 👇👇 @ravianerohani
جایگاه ولایت فقیه.pdf
595.7K
#جایگاه_ولایت_فقیه_در_نظام ✅✅ #محتوا #دهه_فجر کانال ارائه محتوای روایتگری 👇👇 @ravianerohani
🔻خاطره رهبر انقلاب از دیدار با امام پس از ۱۵ سال در فرودگاه/ بى‌اختیار اشک مى‌ریختم رهبرانقلاب: 🔹توى ماشین من یک وقتى خدمت خود امام هم گفتم همین را. همه خوشحال بودند، مى‌خندیدند، بنده از نگرانى بر آنچه که براى امام ممکن است پیش بیاید بى‌اختیار اشک مى‌ریختم و نمى‌دانستم که براى امام چى ممکن است پیش بیاید. چون یک تهدیدهایى هم وجود داشت. 🔹بعد رفتیم وارد فرودگاه شدیم، با آن تفاصیل امام وارد شدند. به مجرد این‌که آرامش امام ظاهر شد نگرانی‌ها و اضطراب ما به کلى برطرف شد. یعنى امام با آرامش خودشان به بنده و شاید به خیلى‌هاى دیگر که نگران بودند، آرامش بخشیدند. 🔹وقتى که بعد از سال‌هاى متمادى امام را من زیارت مى‌کردم آن‌جا، ناگهان خستگى این چند ساله مثل این‌که از تن آدم خارج مى‌شد. 🔹احساس مى‌شد که همه‌ى آن آرزوها مجسم شده در وجود امام و با کمال صلابت و با یک تحقق واقعى و پیروزمندانه این‌جا در مقابل انسان تبلور پیدا کرده. ۱۳۶۲/۱۰/۲۴ کانال ارائه محتوای روایتگری 👇👇 @ravianerohani
جلسه ای تشكیل دادیم تا درباره نام و آرم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران تصمیم بگیریم. نماینده نخست وزیری عقیده داشت كه این عنوان برای یك سازمان خیلی بلند است و باید خلاصه شود. كلاهدوز ضمن بحث می گفت: هیچ كدام از كلمات سپاه، پاسدار، انقلاب و اسلامی نباید حذف بشوند و در مورد تك تك این كلمات تأكید داشت بحث بر سر كلمه ایران بود. نماینده نخست وزیری گفت كلمه ایران را هم ما حذف نمی كنیم . درباره مشخصات آرم سپاه بحث شد، باز كلاهدوز بود كه به صراحت پیشنهاد كرد اجزای آن عبارت باشند از : ۱ـ قرآن، به نشانه مبنای مكتب . ۲ـ سلاح، به نشانه یك سازمان نظامی . ۳ـ برگ زیتون، به نشانه صلح … سپس آرم را به تأیید شهید بهشتی رساندیم. بدین ترتیب نام و آرم سپاه چیزی شد كه امروز هست. چنین دقت نظری در آن روزگار حكایت از وسعت نظر كلاهدوز داشت. شهید یوسف کلاهدوز هاله‌ای از نور، ص۳۴ کانال ارائه محتوای روایتگری 👇👇 @ravianerohani 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره گویی رزمنده دفاع مقدس در بهبوهه ی درگیری ها کانال ارائه محتوای روایتگری 👇👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخرین کلمات و وصیت قبل شهادت شهید مدافع حرم کانال ارائه محتوای روایتگری 👇👇 @ravianerohani
در عملیات عراقیها با پاتکی که انجام دادند تعدادی تانک آوردند و به صورت مستقیم به سمت سنگرهای بچه ها شلیک می کردند. صحنه خیلی دلخراش و وحشت انگیزی بود. بچه ها را می دیدم که در آسمان تکه تکه می شدند و تکه های گوشت و استخوان آنان در هوا پخش می شد در آن لحظه های بحرانی یکی از بچه ها سمت آمد و با فریاد گفت: پس کجا هستند آنهایی که قرار بود ما را پشتیبانی کنند؟ کجاست نیرویی که قرار بود بیاید و بعد با لحن خیلی تندی خطاب به محسن گفت چرا بچه ها را به کشتن می دهی؟ محسن همانطور ساکت فقط به حرف های آن برادر گوش می داد بعد همان چند نفر نیرویی را که مانده بودند جمع کرد. ابتدا با لحن خیلی زیبایی و با توکل به خدا سوره فیل را تلاوت کرد و به بچه ها هم گفت تا تکرار کنند. الم تر کیف فعل ربک باصحاب الفیل بچه ها با آن صدای لرزانشان تکرار می کردند و یاد ایام عام الفیل و هجوم ابابیل به سپاه ابرهه به انان قوت قلب می داد هنوز تلاوت این سوره تمام نشده بود که یکی از هلی کوپترها برگشت و یکی از تانک های عراقی را به اتش کشید و همزمان با این قضیه دو فروند هلی کوپتر عراقی در آسمان بازی دراز به هم اصابت کردند و متلاشی شدند. اینجا بود که آن برادر آمد و از محسن عذرخواهی کرد. منبع: عقابان بازی دراز ، ص ۳۵_۳۶ کانال ارائه محتوای روایتگری 👇👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتاب-53-سال-عصر-پهلوی-به-روایت-دربار.pdf
616.2K
کتاب #53سال_عصر_پهلوی_به_روایت_دربار 📩pdf #دهه_فجر کانال ارائه محتوای روایتگری 👇👇 @ravianerohani
c4a4d25b9ff6f01d88de695b4b50f5b60b380ee5.pdf
222K
شبهات مرتبط به انقلاب از بیان سردار نقدی. جمع آوری و ویرایش از #گروه_تبلیغی_حامیان_ولایت_بابل . دهه فجر و فاطمیه 97 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇👇 @ravianerohani
#بسم_رب_الشهداء_و_الصدیقین زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست . #مقام_معظم_رهبری کانال ارائه محتوای روایتگری و #سیره_پژوهی_شهدا به اشراف معاونت پژوهش موسسه سیره شهدا و با نظارت کارشناسان پژوهشی ، بصورت تمام وقت در حال ارائه ی محتوای روایتگری به راویان عرصه ی جهاد و شهادت می باشد . برای بهره وری هرچه بیشتر از این عناوین و مطالب شهدایی ، شما هم در اطلاع رسانی و معرفی کانال به دیگران، همراهی بفرمایید . اجرتان باشهدا کانال ارائه محتوای روایتگری 👇👇 @ravianerohani
: این آمریکا خائن با کمک منافقین دارند شاخ و برگ این نهال انقلاب را می ریزند ما باید نگذاریم که این ابرقدرت ها، واسطه های داخلی آنها به این انقلاب ضرور زیان برسانند. اگرچه همه را بکشند ما باید تا آخرین قطره ی خونمان را به پای این نهال انقلاب بریزیم و آن را آبیاری کرده و رشدش بدهیم. کانال ارائه محتوای روایتگری 👇👇 @ravianerohani
4_5884429418306208378.mp3
2.82M
🔈 #بشنوید| دختر دانش آموز در راهیان نور 🔻خاطره ای از ارتباط یک دانش آموز با شهدا 🎙راوی: حاج حسین کاجی کانال ارائه محتوای روایتگری 👇👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاسخ به سوال رایجِ عمومِ مخاطبین در این عصر ، از زبان #معمار_کبیر_انقلاب 🎥 چرا نظام اسلامی در مسائل امنیتی، دفاعی موفق بوده، اما در اقتصاد و فرهنگ، همچنان وابسته به غرب مانده است و هنوز ملت شریف ایران طعم شیرین نگاه اقتصادی انقلاب اسلامی(عدم وابستگی به غیر) رو نچشیده اند؟! کانال ارائه محتوای روایتگری 👇👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امیر بیان. نقطه اشتراک قیام فاطمی و قیام خمینی.pdf
481.1K
#نقطه_اشتراک_قیام_فاطمی_و_قیام_خمینی 📩pdf #فاطمیه #دهه_فجر کانال ارائه محتوای روایتگری 👇👇 @ravianerohani
#مادر_شهید : بچه که بود فلج شد نذر #حضرت_زینب (س) کردمش نذرم قبول شد فرزندم خوب شد... خوبِ خوب آنقدر خوب که مهر نوکری عمه ی سادات روی قلبش حک شد عاقبت هم فدائی بی بی شد... #شهید_رضا_کارگر #مدافعان_حرم کانال ارائه محتوای روایتگری 👇👇 @ravianerohani
🌹🌹 «چند روز از اقامتم در گردان نگذشته بود که فهمیدم در گردان خبرهایی هست. خبرهایی که تا آن‌وقت برایم سابقه نداشت. یک ساعت به اذان صبح مانده در تاریکی فضای حسینیه گردان مانند نماز جماعت جو نورانی نماز شب حاکم و صدای ناله و مناجات بلند بود. هر ساعت از شب که اتفاقی از خواب بیدار می‌شدم، می‌دیدم کسی در اتاق نیست! این برایم معما شده بود. کار طاقت فرسای آموزش غواصی دیگر رمقی برای کسی باقی نمی‌گذاشت. واقعاً شبهایی که قرار نبود برای تمرین به کارون برویم از خستگی بیهوش می‌شدم. اما باز هم بچه ها این شبها را غنیمت می‌شمردند و به راز و نیاز می‌پرداختند. یک شب بیدار شدم و دیدم کسی در اتاق نیست! رفتم بیرون. چون معمولاً صابون در دستشویی نبود کورمال کورمال به داخل تدارکات دسته رفتم. ناگهان یکّه خوردم. پشت کارتن‌های تغذیه قامتی بلند ولی خمیده با گردنی کج دیدم. رفتم داخل. زیر نور مهتاب چهره ملتهب و گریان و دستان به التماس بلند شده مسعود شادکام نمایان شد. مدتی نشستم و با صدای ناله و گریه مسعود همنوا شدم. در قنوتش داشت تند تند با اشک و ناله مناجات شعبانیه را از حفظ می‌خواند. و اشک می‌ریخت. دیگر نیازی به صابون نبود شسته شده بودم و پاک...» ، کتابی شیرین که به بارها خواندن می ارزد... کانال ارائه محتوای روایتگری 👇👇 @ravianerohani