4_5945272839849379000.mp3
5.11M
وقتے شهید ۲۰سالہ #مدافع_حرم #رضااسماعیلی اسیر شد تیغو بالا سرش میگیرن ومیگن بہ #حضرت_زینب س توهین ڪن تا رهات ڪنیم وگرنہ سر از تنت جدا میڪنیم...😔
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#یاذبیح_الله
با همان سربند اسیرش کردند... دشمنان اهل بیت(ع).
و اتفاق دوباره تکرار شد؛
ذبحوا الحسین(ع) من قفاها...
.
برای باز پس گیری شهرک شیعه نشین “زمانیه” واقع در غوطه شرقی از چنگال گروه های تکفیری درگیری شدیدی رخ داد و هر روز فقط چند ساعت آتش بس داشتیم. در یکی از این آتش بس ها متوجه عدم حضور یکی از نیروها شدیم که شهید اسماعیلی برای جستجوی او به محل درگیری رفت
.
رضا در حین جستجوی نیروی مفقود شده٬ با نیروهای دشمن درگیر و سپس زخمی شد. متأسفانه وی به دلیل شدت مجروحیت توان بازگشت نداشت و اسیر تکفیریون میشود. وقتی تکفیری ها اسیرش کردن بهش گفتن از پشت بیسیم به زینب و رقیه ناسزا بگو ...
اونوقت زنده میمونی ولی این پسر باغـــــیرت این کار رو نکرد ...
.
و تکفیری ها سر از بدنش جدا کردن
در حالی که صدای بریده شدن گلوش
از پشت بیسیم به گوش رفقاش و همرزماش رسید...
وقتی شهرک زمانیه را از دست این قوم ظالم نجات دادیم و سریعاً منطقه را برای پیدا کردن نیروهای مفقود و شهید خود واکاوی کردیم.پیکر مطهر #رضا_اسماعیلی را درحالی یافتیم که سری بر بدن نداشت و این موضوع همگان را به گریه انداخت...
تا الان سر بریده شده رضا پیدانشد ...
👤راوی: همرزم شهید
🌹 #شهید_رضا_اسماعیلی
#ڪلام_شهید :
عاشقـی ڪه سن و سال
نمیشناسد،تمام آنچــــہ ڪــه دارم و درتوانم هسـت رامیگذارم تاحـــرم پا برجا بماند
ولادت:۱۳۷۱/۷/۲۶
شهادت:۱۳۹۲/۱۱/۸
روحش شادو یادش گرامیباد.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
1_14511159.pdf
198.6K
#پیشنهاد_دانلود
#فیش_روایتگری
موضوع: #انقطاع
مخاطب: #دانشجوی
مکان: #شلمچه
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
1_24336274.mp3
3.12M
🌷روایتگری بسیار زیبا🌷
#کرامت_شهدا
راوی: حجتالاسلام والمسلمین #سید_حسین_مومنی
🇮🇷کانال ارائه محتوا به راویان👇
🆔 @ravianerohani
4_5837060069379801827.mp3
3.22M
#روایتگری شنیدنی از شهیدی که در آغوش #امام_حسین(ع) جان داد ...
راوی: #حاج_عبدالله_ضابط
🇮🇷کانال ارائه محتوا به راویان👇
🆔 @ravianerohani
4_5884429418306208378.mp3
2.82M
#روایتگری
چرا دوستی باشهدا؟!
"خاطره ای از ارتباط یک #دانش_آموز با شهدا"
🔰شهیدان الگوی جذب جوانان
راوی: #حاج_حسین_کاجی
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
1_642307.mp3
6.89M
#پیشنهاد_دانلود
روایتگری بسیار زیبا در #اروندکنار #یادمان_عملیات_والفجر8
راوی: #حجه_الاسلام_دانش
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره شنیدنی از کرامات شهدا
#شهید_حسنی از شهرستان #ساری
راوی : حاج آقای #ماندگاری
#سمت_خدا
#تفحص
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
4_315350015134401343.mp3
3.24M
#روایتگری سردار خستگی ناپذیر تفحص #سید_محمد_باقر_زاده . از اتفاقی شنیدنی در #تفحص شهدای عزیز.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
وقتی #شهید_مهدی_باکری
شهردار ارومیه بود،یک شب باران🌧 شدیدی بارید.
به طوری که سیل جاری شد.
ایشان همان شب ترتیب اعزام گروههای امداد را به منطقه سیل زده داد و خودش هم با آخرین گروه عازم منطقه شد.
پا به پای دیگران در میان گل و لای کوچه ها که تا زیر زانو می رسید،به کمک مردم سیل زده شتافت.
در این بین #آقا_مهدی متوجه پیرزنی شد که با شیون و فریاد،از مردم کمک میخواست ...
تمام اسباب و اثاثیه پیرزن در داخل زیر زمین خانه آب گرفته بود
#آقا_مهدی بی درنگ به داخل زیرزمین رفت و مشغول کمک به او شد.
کم کم کارها روبه راه شد. پیرزن به مهدی که مرتب در حال فعالیت بود نزدیک شد و گفت: خدا عوضت بده مادر،خیر ببینی.
نمیدانم این شهردار فلان فلان شده کجاست تا شما رو ببینه و یک کم از غیرت و شرف شما یادبگیره.
#آقا_مهدی خنده ای کرد و گفت
راست میگی مادر، کاش یاد میگرفت ...
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
🌷سردار شهید #مهدی_زینالدین :
اولين شرط لازم براي #پاسداري از اسلام، اعتقاد داشتن به #امام_حسين(ع) است.
هيچ كس نميتواند پاسداري از اسلام كند در حالي كه #ايمان و يقين به اباعبداللهالحسين(ع) نداشته باشد.
اگر امروز ما در صحنههاي پيكار ميرزميم و اگر امروز ما پاسدار انقلابمان هستيم و اگر امروز پاسدار خون #شهدا هستيم و اگر مشيت الهي بر اين قرار گرفته كه به دست شما #رزمندگان و ملت #ايران ، اسلام در جهان پياده شود و زمينه ظهور حضرت #امام_زمان(عج) فراهم گردد، به واسطه عشق، علاقه و محبت به امام حسين(ع) است.
من تكليف ميكنم شما «رزمندگان» را به وظيفه عمل كردن و حسينوار زندگي كردن.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#کمک_به_نیازمندان
آقا رضا خیلی مهربون و دلسوز بود.🍃
همیشه به فکر نیازمندان بود و دوست داشت به طرق مختلف کمک کنه.👌
بعد مأموریت اولش که از سوریه برگشته بود، به من گفت:
خانم، دوست دارم هفته ای یه بار، یه غذای درست و حسابی بگیریم و بریم خونه نیازمندی.
باهم سر یه سفره بشینیم و غذا بخوریم.🌺
براشون یه مقدار پول هم بذاریم.
«چه خوب میشه که شهدا رو الگوی خودمون قرار بدیم.»
نقل از: همسرشهید مدافع حرم
#سید_رضا_طاهر ❤️
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#دعوت_شهید_مدافع_حرم بر سر مزارش 💌
اگر درد و دل داشتید و یا خواستید مشورت بگیرید بیایید سر مزارم، به لطف خداوند #حاضر هستم.☺️
من منتظر همه شما هستم. دعا می کنم تا هرکسی لیاقت داشته باشد #شهید شود🕊.
خداوند سریع الاجابه است، پس اگر می خواهید این دعا را برای شما انجام دهم شما هم من را با خوشی یاد کنید.🌹
همه ما همدیگر را در آخرت زیارت می کنیم. یکی با روی ماه و یکی با روی سیاه، انشالله همه با روی ماه باشیم🌙.
و سلام را به امام زمان(عج) بفرستید تا رستگار شوید.🍃
خواندن فاتحه و یاد شما بسیار موثر است برای من، پس فراموش نکنید و از من راضی باشید.🌺
#شهید_سجاد_زبرجدی
#مزار واقع در #بهشت_زهـرا قطعه 50 ردیف 117 شماره 14
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
ساخت #سوخت_موشک در ماهی تابه !!!
خاطره ای از #شهید_احمدی_روشن
ورودی سال 77 رشته مهندسی #شیمی #دانشگاه_صنعتی_شریف بود.
علاوه بر درس، در کانون #نهجالبلاغه و #بسیج دانشجویی نیز فعالیت میکرد. از سال سوم به دنبال فعالیتهای پژوهشی بود.
یک روز آمده بود توی اتاق و گفت "پاشو بریم یه چیزی نشونت بدم".
یک ماهیتابه برداشت و رفتیم توی حیاط خوابگاه. دست کرد توی جیبش و یک پاکت آورد بیرون. ماده خمیری مانند سفیدی را انداخت توی ماهیتابه. کبریت بهش زد و گفت «در رو!».
دویدیم پشت درختها. چند ثانیه بعد یک دفعه ماهیتابه گَر گرفت. مثل فشفشه این طرف و آن طرف میرفت. آتش که تمام شد، رفتیم سر وقت قابلمه. قدر یک کف دست سوراخ شده بود. مصطفی از اینترنت یک جور سوخت موشک را پیدا کرده بود؛ داشت درصد مواد را آزمایش میکرد.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
همین طور حسین را نگاه می کرد. معلوم بود باورش نشده حسین #فرمانده تیپ است. من هم اول که آمده بودم، باورم نشده بود.
حسین آمد، نشست روبه رویش.
گفت: آزادت می کنم بری. به من گفت: بهش بگو.
ترجمه کردم. باز هم معلوم بود باورش نشده.
حسین گفت: بگو بره خرمشهر، به دوستاش بگه راه فراری نیست، تسلیم بشن. بگه کاری باهاشون نداریم. اذیتشون نمی کنیم .
خودش بلند شد دست های او را باز کرد.
افسر عراقی می آمد؛ پشت سرش هزار هزار عراقی با زیر پیراهن های سفید که بالای سرشان تکان می داند.
#شهید_حسین_خرازی
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
4_582493935813787722.mp3
2.2M
#روایتگری_صوتی
راوی: حاج #علیرضا_دلبریان
#سیره_شهدا ...
چرا از #شهدا میگوییم ...؟!
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani