eitaa logo
کانال محتوای روایتگری راویان
2.9هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
3.2هزار ویدیو
443 فایل
✅️ این کانال متعلق به ((موسسه روایت سیره شهدا قم)) می‌باشد. 📌بیان خاطرات شهدا و رزمندگان 📌محتوای روایتگری 📌معرفی کتب شهدا 📌تشریح عملیات ها
مشاهده در ایتا
دانلود
. 📕 معرفی کتاب روز خدا (بررسی علل و خاطرات نخستین روزهای تسخیر لانه جاسوسی) این کتاب روزشمار تسخیر لانه جاسوسی(سفارت) آمریکا در 13 آبان سال 1358 را بر اساس خاطرات سیدمحمدهاشم پوریزدان پرست از دانشجویان مسلمان خط امام (ره) در بر دارد. در این کتاب به تحولات نیمه اول 1358، دلایلی که منجر به تسخیر لانه جاسوسی شد و خاطره­های نخستین روزهای تسخیر اشاره شده است و نویسنده که خود از دانشجویان پیرو خط امام و در متن قضایا بوده سعی کرده برای تکمیل مطالب اسناد و مدارک مرتبط با حوادث را به صوت پاورقی ارائه کند. در پایان کتاب تصاویر و اسناد مرتبط با تسخیر لانه جاسوسی آمده است. ● دسته بندی: تاریخ ایران ● ناشر: سوره مهر ● نویسنده: محمدهاشم پوریزدان پرست ● سال نشر: 1391 ● قطع: وزیری ● تعداد صفحات: 335 🕊محتوای روایتگری راویان👇🏻 https://eitaa.com/revayatgare_shohada ═══✼🍃🌺🍃✼═══ .
. 📙 معرفی کتاب تجلی بصیرت (مروری بر اقدام انقلابی جریان دانشجویی و مواضع امام خمینی در تسخیر لانه جاسوسی) بصیرت مردم به خصوص نخبگان و عملکرد به جا و مناسب آن ها در مواقع حساس و بحرانی، زمینه ای است برای اتخاذ تدابیر مناسب و عاملی نیز برای پیدایش نقاط عطف در تاریخ سیاسی یک کشور محسوب می شود. شاید یکی از مهم ترین اقدامات مردم و به خصوص نخبگان در این زمینه، ماجرای تسخیر سفارت آمریکا در 13 آبان ماه 1358 است که به حق، لانۀ جاسوسی نام گرفت. گروگان گرفتن جاسوسان این سفارت و مطالبات منطقی و به حقی که در قبال آزادسازی آن ها مطرح شد، امکان چانه زنی برای احقاق بخشی از حق غصب شدۀ مردم ایران توسط نظام سلطه و در رأس آن آمریکا را فراهم کرد. اثر حاضر، تلاشی است در جهت تبیین ابعاد مختلف این واقعه اعم از زمینه های پیدایش آن، چگونگی واقع شدن و نتایج داخلی و بین المللی که به تبع آن برای نظام جمهوری اسلامی حاصل شد. مطالعه این اثر و بررسی و تحلیل بستری که این واقعه در آن رخ داد و همچنین نتایج حاصل از آن، کمک مهمی در به دست آوردن ملاک و معیار برای اقدامات مشابه در مواقع مورد نیاز خواهد بود. ● دسته بندی: تاریخ ایران ● ناشر: بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (ع) ● نویسنده: علی جعفری هرستانی ● سال نشر: 1394 ● قطع: رقعی ● تعداد صفحات: 134 🕊محتوای روایتگری راویان👇🏻 https://eitaa.com/revayatgare_shohada ═══✼🍃🌺🍃✼═══ .
. 📕معرفی کتاب روابط ایران و آمریکا از پیروزی انقلاب اسلامی تا تسخیر لانه جاسوسی پژوهش حاضر در شش فصل با بررسی روابط خارجی ایران و آمریکا از پیروزی انقلاب اسلامی و روی کار آمدن دولت موقت تا تسخیر سفارت آمریکا و سقوط دولت موقت سازماندهی شده است. ● دسته بندی: تاریخ ایران ● ناشر: مرکز اسناد انقلاب اسلامی ● نویسنده: حسن خداوردی ● سال نشر: 1388 ● تعداد صفحات: 242 🕊محتوای روایتگری راویان👇🏻 https://eitaa.com/revayatgare_shohada ═══✼🍃🌺🍃✼═══ .
. 🖊 خاطره سردار در کتاب «» از جریان تسخیر لانه جاسوسی لانه جاسوسی «از دیگر نگرانی‌های عموم مردم انقلابی، به‌خصوص بچه‌‌مسلمان‌ها، چه دانشگاهی و چه غیر دانشگاهی، در آن روزها، بروز آثار سوء ناشی از در سطح کشور و جامعه و سیطرة انحصارطلبانة آن‌ها در بدنة دولت موقت بود. وقایع و حوادث تکان‌دهنده استان‌های کردستان و کرمانشاه و آذربایجان‌ غربی و به‌خصوص در شرق مازندران به‌خوبی نشان داد که دولت موقت صلاحیت حضور در رأس قوة مجریه کشور را ندارد. فجایعی که در این مناطق به لحاظ خیانتِ هیئت‌های اعزامی دولت موقت به وجود آمد و موجبات استمرار ناامنی و قتل‌عام تعداد زیادی از پاسداران انقلاب و ارتشیان را فراهم کرد نگرانی‌ها را بین وفاداران به انقلاب روز به روز افزایش می‌داد. هم‌زمان با این اتفاقات، حضور ، نخست‌وزیر دولت موقت، و ، وزیر امور خارجه این دولت، در جشن‌های سالگرد پیروزی انقلاب الجزایر و انتشار خبر ملاقات محرمانه این آقایان با ، مشاور امنیت ملی رئیس‌جمهور امریکا، که در حاشیة آن جشن‌ها انجام گرفت، نگرانی‌هایی را در محافل دانشجویی طرفدار انقلاب به وجود آورد. آن‌ها می‌گفتند که نکند دولت موقت می‌خواهد با کند؛ همان امریکایی که کاپیتولاسیون ننگین را به ملت ما تحمیل کرد، اماممان را به مدت چهارده سال به تبعید فرستاد، تا لحظة آخر از رژیم پهلوی حمایت کرد و بعد از انقلاب به شاه فراری ایران پناه داد، همان امریکایی که دارایی‌های ملت ایران را در بانک‌هایش بلوکه کرد، تعهدات و قراردادهای نظامی خودش با ایران را یک‌طرفه ملغی نمود، به ضد انقلابیون و گروه‌های تروریستی سلطنت‌طلب و تجزیه‌طلب و چپ امریکایی، به‌خصوص آن‌هایی که در کردستان و بلوچستان و گنبد دستشان به خون جوانان این مرز و بوم آلوده شد، همه رقم حمایت تبلیغاتی و مالی را ارائه می‌داد. همین دغدغه‌های منطقی دانشجوهای مؤمن به آرمان‌های حضرت امام را واداشت تا در اعتراض به اقدامات حکومت آقای بازرگان و دست به تحرکاتی بزنند. بر این اساس، در هفته اول 1358، جلسه‌ای مهم، با محوریت انجمن اسلامی دانشگاه تهران، که مسئولیتش بر عهده بود، با مشارکت انجمن‌های اسلامی دانشجویی دانشگاه‌های‌ تهران برگزار شد. در آن ایام، من نماینده انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده هنرهای زیبا و عضو شورای سیاست‌گذاری انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران بودم. رحمان دادمان هم عضو این شورا بود. نمایندگی انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی شریف را آقای یوسف‌رضا سیف‌اللهی بر عهده داشت. غیر از این آقایان، نمایندگانی هم از طرف انجمن‌های اسلامی دانشجویی دانشگاه پلی‌تکنیک و دانشگاه علم و صنعت در جلسه حضور داشتند. بعد از چندین ساعت بحث و گفت‌وگو، عمده نفرات حاضر در جلسه به این نتیجه رسیدند که سررشته بسیاری از توطئه‌ها و شرارت‌هایی که در کشور انجام می‌شود می‌رسد به در تهران. به همین سبب تصمیم گرفته شد، ضمن یک حرکت نمادین دانشجویی، این محل به دست دانشجویان مسلمان اشغال شود. خوب به خاطر دارم در آن جلسه، به صلاح‌دید حضار، قرار شد کلیه تمهیدات به کار گرفته شود تا خبر این تصمیم به بیرون درز پیدا نکند. مصوبه دیگر جلسه این بود که هر چه سریع‌تر شناسایی‌های دقیقی از موقعیت به صورت خیلی مخفی و محرمانه انجام بگیرد. برای تحقق این امر، قرار شد بچه‌های عضو تیم‌های روزی چند بار، سوار بر طبقه فوقانی اتوبوس‌های دوطبقه خط میدان سپاه به میدان انقلاب، که از مقابل سفارت امریکا عبور می‌کردند، محوطه داخل سفارت را دقیقاً زیر نظر بگیرند و ضمن یادداشت ریز مشاهداتشان آن‌ها را به مسئولان امر در انجمن اسلامی دانشگاه انتقال بدهند. خود من هم سوار بر موتور هوندا 110 چند نوبت رفتم و خیابان‌ها و کوچه‌های اطراف سفارت را به‌خوبی شناسایی کردم. بعد از تکمیل اطلاعات مورد نیاز، تصمیم گرفته شد در اولین فرصت مناسب ایده تصرف موقت سفارت امریکا را عملی کنیم. یکی از دو نگرانی اصلی ما به واکنش دولت موقت مربوط می‌شد که مبادا از طرف رئیس این علیه حرکت اعتراضی بچه‌ها موضع‌گیری منفی علنی انجام بگیرد. نگرانی دوم ما مربوط می‌شد به اینکه مبادا جریان‌هایی نظیر و گروه‌های چپ چریکی در صف ما رخنه کنند و اعمالی را انجام دهند که هم اصالت حرکت ما را نزد امام و مردم زیر سؤال ببرند و هم مهم‌ترین گزک را به دست دولت موقت بدهند، که ضمن برخورد با بچه‌های ما این راه‌کار اعتراضی را سرکوب کنند.👇
👈 بعد از تکمیل فاز شناسایی‌های معابر اطراف و فضای داخلی سفارتخانه، نوبت رسید به انتخاب موعد مناسب برای وارد عمل شدن بچه‌ها. بحث زیادی انجام گرفت. هر کس روزی را برای اقدام پیشنهاد می‌کرد. دست‌آخر، اعضای حاضر در جلسه به اجماع رسیدند که بهترین موعد است. قرار بود آن روز مردم تهران، به مناسبت و اولین سالگرد کشتار دانش‌آموزان از سوی رژیم شاه و نیز اعلام اعتراض به دخالت‌های امریکا در امور داخلی ایران، راهپیمایی اعتراض‌آمیزی به سمت سفارتخانه امریکا بر پا کنند. قرار شد ما بین مردم بُر بخوریم و به محض رسیدن به مقابل سفارت از صف مردم بیرون بزنیم و به سفارت هجوم ببریم. صبح روز 13 آبان‌ماه، در حالی که نم‌نم باران خیابان‌های پایتخت را خیس کرده بود، سیل جمعیت مردم در خیابان طالقانی به راه افتاد. گروه‌های مختلف دانشجویی هم از چندین دانشگاه تهران بین جمعیت در حرکت بودند و دست‌آخر در محلی نزدیک سفارت به هم ملحق شدند. بعد، بر اساس هماهنگی‌های به‌عمل‌آمده، همگی به سمت گیت اصلی سفارت امریکا، در تقاطع خیابان مبارزان‌ طالقانی سرازیر شدیم. به محض اینکه در مقابل ورودی اصلی سفارت قرار گرفتیم، نفرات پیشتازِ تعیین‌شده سریع از دیوار سفارت بالا کشیدند و به داخل آن نفوذ کردند. عمده دانشجویان پیشرو از دانشکده‌های فنی و پزشکی بودند. شخصیت برجسته آن جمع شهید بزرگوارمان بود. از قبل هماهنگ شده بود آقای کلیه مراحل اشغال را با دوربین سوپر 8 خودش فیلم‌برداری کند. ازدحام جمعیت به حدّی زیاد بود که به‌راحتی نمی‌شد مردم را کنترل کرد. من و چند تا از بچه‌ها ایستادیم جلوی درِ ورودی و دیوار انسانی تشکیل دادیم تا مانع ورود افراد متفرقه و ناشناس به داخل محوطه سفارتخانه بشویم. زمان دقیق تکمیل تصرف سفارت را به یاد ندارم. شاید دو سه ساعتی طول کشید تا بچه‌ها به همه بخش‌های اداری و غیر اداری سفارت امریکا مسلط بشوند و پرسنل امریکایی و ایرانی شاغل در آنجا را دستگیر کنند. عمده معطلی بچه‌ها مربوط می‌شد به رخنه‌ و تصرف ستاد آسیای جنوب غربی (C.I.A) و بخش‌های اتاق رمز و تله‌تایپ و سایر مراکز فوق‌سرّی آنجا. این هم علت داشت. گارد سفارت، که از اعضای سپاه تفنگ‌داران دریایی ایالات متحده با نام اختصاری U.S.M.C بودند، به‌شدت مقابل بچه‌ها مقاومت می‌کردند. بعدها متوجه شدیم علت مقاومت آن‌ها خریدن فرصت برای مأموران C.I.A در اتاق‌های رمز برای از کار انداختن کامپیوترها و نابود کردن بخش مهمی از اسناد سرّی مأموران ایرانی‌شان، به کمک دستگاه‌های عظیم کاغذخردکن، بوده است.خوشبختانه، سرانجام بچه‌ها موفق شدند مقاومت را در هم بکوبند و آن بخش‌ها را هم تسخیر کنند. ماجرای شکل‌گیری "دانشجویان مسلمان پیرو خط امام" موضوع بعدی رسانه‌ای کردن این حرکت دانشجویی بود. از قبل توافق شده بود که بچه‌های عمل‌کننده، در بیانیه‌های اعتراضی و کنفرانس‌های رسانه‌ای، خودشان را با نام «» معرفی کنند. این نام‌گذاری هم علت موجّهی داشت. اولاً، با عنایت به اینکه اسفندِ سالِ قبل از آن چریک‌های فدایی به سفارت امریکا حمله کرده بودند، نمی‌خواستیم در اذهان مردم این‌طور تداعی شود که بچه‌های ما شاخه دانشجویی فدایی‌ها هستند. لذا تقدم را، در نام‌گذاری، دادیم به عنوان دانشجویان مسلمان. ثانیاً، نام گروه ما خرجمان را از مجاهدین خلق جدا می‌کرد؛ که، برخلاف حالا، آن ایام خودشان را به مراتب از امام می‌دانستند و مدعی بودند خط راستین انقلاب در انحصار سازمان آن‌هاست. در نتیجه لازم بود روی «پیرو خط امام» بودن حرکت‌ خودمان تأکید کنیم؛ یعنی ما، بر‌خلاف ، به مسلمان بودن خودمان مباهات می‌کنیم و به‌خلاف آقایان مجاهدین خلق مفتخریم که پیرو خط حضرت امام هستیم. الحق هم این نام‌گذاری اقدامی هوشمندانه و سمبلیک بود و از همان ساعات اول تصرف سفارت محبوبیت وصف‌ناپذیری برای بچه‌ها بین اقشار مختلف مردم به وجود آورد. 👇
👈 انقلابی که بزرگتر از انقلاب اول بود به محض انعکاس خبر تصرف لانه جاسوسی در اخبار ساعت 14 رادیو ایران، این حرکت دانشجویی تبدیل شد به کانون توجه و ابراز محبت‌های بی‌غل‌وغش توده‌های مردم کشور. از آن مهم‌تر این بود که مطلع شدیم حضرت امام هم این اقدام را تأیید و حمایت کرده و فرموده: «خوب جایی را گرفته‌اید. آنجا را ول نکنید!» مهم‌تر از این‌ها تعبیری بود که از حرکت ما داشت. ایشان از تسخیر لانه جاسوسی امریکا با عنوانِ «انقلابی بزرگ‌تر از انقلاب اول» یاد کرد. نقطة مقابل، همان‌طور که خودمان هم پیش‌بینی می‌کردیم، موضع رئیس دولت موقت و احزاب و گروه‌های سیاسی بود که مخالفت شدید خودشان را با حرکت ما اعلام کردند. حتی مهندس مهدی بازرگان، در اعتراض به این حرکت، روز بعد از تسخیر سفارت امریکا، استعفای خودش را از نخست‌وزیری دولت موقت به امام تقدیم کرد.» 📕 منبع: کتاب کالک‌های خاکی؛ نوشته خاطرات شفاهی سرلشکر پاسدار محمدعلی (عزیز) جعفری (از تابستان ۱۳۳۵ تا تابستان ۱۳۶۱)؛ ص 118 به بعد. 🕊محتوای روایتگری راویان👇🏻 https://eitaa.com/revayatgare_shohada ═══✼🍃🌺🍃✼═══ .
. 📕 معرفی کتاب ایستگاه خیابان روزولت (روایتی مستند از تسخیر سفارت آمریکا در تهران) مؤسسۀ مطالعات و پژوهش‌های سیاسی در آخرین اثر خود «ایستگاه خیابان روزولت: روایتی مستند از تسخیر سفارت آمریکا در تهران» را به چاپ رسانده است. این کتاب با تکیه بر سندهای اطلاعاتی و دیپلماتیک، به بررسی بسترها و پیامدهای واقعۀ 13 آبان 1358 می‌پردازد. روایت کتاب از ساختار اطلاعات‌پایۀ سفارت آمریکا در دورۀ پهلوی آغاز می‌شود و نحوۀ تحول این ساختار پیچیده در دورۀ انقلاب اسلامی را بیان می‌کند. همین ساختار منجر به فعالیت‌های مداخله‌جویانۀ سفارت آمریکا در برابر انقلاب ایران در سال 1358 شد. سپس با تکیه بر اسناد دیده‌نشده، به بررسی واقعۀ تسخیر و پیامدهای آن تا زمان آزادی گروگان‌ها پرداخته می‌شود. این کتاب را می‌توان نخستین «روایت ایرانی» از واقعۀ تسخیر سفارت آمریکا در تهران دانست. از دیگر برجستگی‌های این اثر، رمزگشایی از اسناد رشته‌شده و رونمایی از برخی عوامل و همکاران ایرانی سی‌آی‌ای پس از پیروزی انقلاب اسلامی است؛ افرادی که تا پیش از این هویت نامعلومی داشتند. کتاب حاضر به تازگی به تقریظ رهبر معظم انقلاب نیز مزین شده است. دسته بندی: تاریخ ایران ● ناشر: موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی ● نویسنده: محمد محبوبی ● سال نشر: 1402 ● تعداد صفحات: 584 🕊محتوای روایتگری راویان👇🏻 https://eitaa.com/revayatgare_shohada ═══✼🍃🌺🍃✼═══ .
⚫️ مجموعه طرح‌های گرافیکی تسخیر آمریکا امام خمینی (ره): اطلاعات جمع کردن غیر از کردن است. دلایل به دست آمده حاکی است که اینان برای هر منطقه از ایران کشیده بودند. اینها برای ما نقشه‌ها کشیده بودند. اینها برای در نقاط مختلف کشور نقشه کشیدند. ۹ آذر ۱۳۵۸ ✅ @EMAM_COM 🕊محتوای روایتگری راویان @revayatgare_shohada ═══✼🍃🌺🍃✼═══ .
Az Bavar Ta Amal.pdf
1.2M
📥 📑 فیش روایتگری: از بـــــاور تا عمـــــل (روایتگری شهید سیدحسن نصرالله ویژه اربعین شهادت سید مقاومت) ✍️ نگارنده: حجت الاسلام حسین ابراهیمی 🕊محتوای روایتگری راویان @revayatgare_shohada ═══✼🍃🌺🍃✼═══ .
💢همـــــــایش ملــی روایـــــــت نـصـــر :|روایت جبهہ مقاومت|: 🇮🇷ویـــژه راویــــان شاخص کشـــــــور با حضور اساتید : 🎤حجت‌الاسلام والمسلمین قنبریان 🎤حجت‌الاسلام والمسلمین امینی خواه 🎤دکتر محمد رضا بابایی کهن 🎤 استاد محمد ندیمی 🎤 دکتر کلهر با حضور فرماندهان جبهه مقاومت 🔸با موضوعات: 🔰جنگ وجودی در منطقه و نقش رهبری ایران 🔰رفتارشناسی مقاومت از انقلاب تا طوفان الاقصی 🔰رفتارشناسی جبهه غرب نسبت به جبهه مقاومت 🔰رویکرد آخر الزمانی به رویداد های اخیر جبهه مقاومت 🔰بررسی تحولات میدانی جبهه مقاومت 📆 زمان:شنبه و یکشنبه ۱۹ و ۲۰ آبان ماه 📍تهـــــــــــران 🕊 موسسه_روایت_سیره_شهدا 🆔 @revayatesirehshohada_ir ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄ ‌‌‍‌
. شهید شیرعلی سلطانی مسئول تبلیغات تیپ امام سجاد علیه السلام فارس ولادت: شیراز ؛ 1327 شهادت: فتح المبین، غرب شوش، 1361 مزار: کتابخانه مسجد المهدی شیراز ۲۴ آبان 🕊محتوای روایتگری راویان🕊 @revayatgare_shohada ═══✼🍃🌷🍃✼═══
. وصیت نامه شهید شیر علی سلطانی وصیت نامه اول: خدايا! تو مي داني که در اين راه قدم نگذاشته ام مگر براي رضاي تو. پروردگارا! تو شاهدي که فقط براي رضاي تو به جبهه رفتم نه براي رياء که تو خود ميداني من در همه عمرم از بي زار بودم . خدايا! به جبهه نرفتم تا بگويند چه مرد قهرماني است؛ بلکه به خاطر اعتلاي اسلام تو و به خاطر رضاي تو به جبهه رفتم و اگر در اين راه مقدس شهيد گردم در تشييع جنازه ام بگويند: شهيدان زنده اند الله اکبر! امروز ديدم نه روز مقام طلبي است، نه روز رياست جويي،، نه روز پول جمع کردن است، بلکه روز ياري کردن قرآن است. امروز روز ياري کردن اسلام است. آري امروز که همه ابرقدرت هاي ظالم در خارج و منافقين از داخل مي خواهند اسلام را نابود کنند و اين انقلاب را از بين ببرند، ما نبايد به فکر اين باشيم تا چگونه از جنگ فرار کنيم و هر کدام به بهانه اي بخواهيم به جبهه نرويم . يکي بگويد پدرم و مادرم و زن و فرزندم ناراضي هستند ، پس چه کسي بايد به جبهه برود؟ چه کسي بايد از اسلام و قرآن و از انقلاب دفاع کند؟ هرگز ما نبايد بنشينيم تا صدام کافر بيايد به کمک عُمّالش شيراز ، اصفهان و تهران و … را از ما بگيرد و ما هم تمام فکرمان اين باشد که زمين نداريم ، پول نداريم … آيا مي دانيد که صدام کافر چه بر سر شهر سوسنگرد و خونين شهر آورده است؟ آيا مي دانيد که ناموس ما به دست ظالمان صدامي گرفتار هستند؟ غيرت و همت اسلامي شما کجا رفته است؟ در روز قيامت؛ در پيشگاه خداوند چه جوابي خواهيم داد؟ خدا مي داند که اين شهدا و اين رزمنده ها چه حق بزرگي بر گردن ما دارند که اگر فداکاري آنها نبود صدام براي مملکت ما حتي ناموس هم نمي گذاشت و حيات زندگي مان را مرهون شهدا و رزمندگان هستيم. آري بايد خون داد تا اسلام زنده بماند. من از آن خانواده و از آن زن و فرزندم و خواهرم و برادرم و دوستان و آشنايان می خواهم، اگر بخواهند براي شهادت من ناراحت بشوند و به انقلاب اسلامي و رهبر کبير انقلاب اسلامي بدبين بشوند و خداي ناخواسته حرفي پشت سر من بزنند و بگويند اگر اينجا مي ماند و تبليغ مي کرد بهتر بود و يا اگر بالاي سر خانواده‌اش مي ماند بهتر بود … باید بگویم ، نه اين حرف ها اشتباه محض است ، من زن و فرزندانم را بخدا مي سپارم که خدا بهترين مولا و بهترين بصير است ، اگر خدا خواست که برگشتم در خدمت اسلام و شما هستم؛ ولي اگر در راه خدا شهيد شدم مي خواهم فرياد بزنيد: خدايا ، خدايا ، تا انقلاب مهدي (عج) خميني را نگه دارد . تا دشمن بسوزد و کور گردد. تاريخ 1360/09/05 شير علي سلطاني . از جبهه سوسنگرد و شهر خون و شهادت . والسلام . 🕊محتوای روایتگری راویان🕊 @revayatgare_shohada ═══✼🍃🌷🍃✼═══
. وصیت نامه شهید شیر علی سلطانی وصیت نامه دوم: بسمه تعالى ‌ محضر محترم برادر رزمنده و مبارز فى سبیل الله، پاسدار قرآن برادر …..، مرد تقوى و فضیلت. اما بعد اى دوست عزیز! اولین وصیت من به شما این است که دست از حسین و عزادارى حسین علیه السلام برمدارى. مبادا خداى نکرده لباس مقدس سربازى امام زمان علیه السلام را از تنت بیرون نمایى که شما در این ارگان بهتر مى‌توانى از (ع) دفاع نمایى البته خداوند فرموده است: « شیطان دشمن بزرگ شماست و می‌خواهد بر سر راه خیر مانع ایجاد کند». این جانب از شما تقاضا مى‌دارم تا آخر عمر خدمتت را در سپاه ادامه دهی. خانواده شما را سلام مى‌رسانم. برادرانت را با خانواده سلام مى‌رسانم. سلام مرا به تمام دوستان و برادران سپاه برسانید. ازقول حقیر برادر …… وبرادر …….وهمه دوستانت را سلام برسانید. برادر عزیز! ها را از مصطفوى بعد از چاپ بگیرید و بفروشید پولش را کلا به مصرف صندوق خیریه‌اى که دایرکردى برسان و تعدادى کتاب حق و باطل در قم کتاب فروشى امیرالمؤمنین دارم، اگر فروش نرفته است ازحجه الاسلام حسین امام جماعت مسجد المهدى (عج) سئوال کنید ایشان اطلاع دارند و پول فروش کتاب‌هاى حق و باطل را فقط صرف ساختمان مسجد المهدى که مورد احتیاج است نمایید و یک قطعه زمین هم از پدرم به من ارث رسیده است آن زمین را هم بفروشید و باپول آن مادرم به مکه معظمه برود که مادرم خیلى حق گردن من دارد و من فرزند لایقى براى او نبودم و از او مى‌خواهم این عبد عاصى را به کرمش ببخشد . یک نامه براى مادرم نوشته و فرستاده‌ام و به ایشان بگوید اگر دیگر نامه نفرستادم مرا ببخشند. یک کلت در خانه دارم از آن سپاه مى‌باشد تحویل گرفته و به سپاه بدهید. دیگر وصیتى که دارم این دو سخن است اولا دلم می خواهد تا به عنوان پوستر وکلیشه آن‌را پخش کنند تا منافقین و ضد انقلاب بدانند ما با خونمان از ولایت فقیه حمایت خواهیم کرد. آن دو سخن این است : بارالهى! از ساحت مقدست تقاضا دارم آن هنگام که به فیض شهادتم مى‌رسانى، ابتدا قلبم را ازکار بیاندازی تا در لحظات آخرعمرم بیاد تو و امام زمانم بوده و باتمام توانم فریاد بزنم خدایا خدایا تا انقلاب مهدى خمینى را نگهدار. اگر ریختن خون ناقابل من فرج مولایم امام زمان را نزدیک‌تر مى‌کند پس اى خمپاره‌ها خونم را بریزید به امید دیدار در بهشت موعود، کنار دست امام حسین (ع) وهمه خوبان عالم. برادر شما شیر على سلطانى 1360/12/29 جبهه شوش دانیال 🕊محتوای روایتگری راویان🕊 @revayatgare_shohada ═══✼🍃🌷🍃✼═══
. وصیت نامه شهید شیر علی سلطانی وصیت نامه سوم ای همه ی کسانی که مرا دوست می دارید ، از شما تقاضا دارم هنگامی که خبر شهادت من به شما رسید ، ناراحت نشوید و مبادا خدای ناکرده از انتقاد بگیرید که همه ی جوان های مردم را به کشتن داد. نه، ما ذلیل بودیم خدا ما را به واسطه ی این انقلاب عزیز کرد… ای هزاران بار جان ناقابل من فدای اسلام عزیز باد، مبادا اشکال بگیرید که اگر بالای سر فرزندانش می ماند بهتر بود، نه به خدا این حرف ها غلط محض است. من، زن و فرزندم را به خدا می سپارم که خدا بهترین یار و بهترین مدد کار است و از ساحت مقدسش می خواهیم که آن ها را به راه راست هدایت کند. آمین یا رب العالمین. و از شما می خواهم به جای این فکر ها مشت تان را گره کرده و از که همان اسلام راستین است و از این انقلاب و از اهل بیت عصمت و طهارت سلام الله علیهم اجمعین و از خمینی کبیر؛ این پیر پارسا دفاع نمایید تا خدا شما را در دوعالم یاری کند. ای همه انسانهایی که در پی سعادت ابدی هستید، اگر می خواهید از چنگال گرگ های درنده و سلطه گر نجات پیدا کنید، همگی روی به اسلام؛ این آئین نجات بخش روی آورید که فقط اسلام است که با آن می توان بشریت را از همه بد بختی ها نجات بخشید. به امید آن روز که بشریت آگاه گردد و به اسلام عزیز روی آورد. انشالله. 🕊محتوای روایتگری راویان🕊 @revayatgare_shohada ═══✼🍃🌷🍃✼═══
. 🎥 مستند از سرگذشته (زندگانی شهید شیرعلی سلطانی) پیشنهاد_مشاهده #https://www.aparat.com/v/j15f732 🕊محتوای روایتگری راویان🕊 @revayatgare_shohada ═══✼🍃🌷🍃✼═══
. دیدار دبیرکل نهاد کتابخانه های عمومی کشور با خانواده شهید شیر علی سلطانی علی‌نژادیان فرد شیرازی (همسر شهید): هم شاعر بود و هم مداح اهل بیت(ع). علاقه خیلی زیادی هم به کتاب و کتابخوانی داشت و کتابخانه این مسجد را هم خودش احداث کرد. همسرم به اقامه نماز خیلی علاقه داشت. ما در محله‌مان مسجدی نداشتیم، برای همین عبا روی دوشش می‌انداخت و در حیاط منزلمان نماز جماعت برپا می‌کرد. بعد از مدتی تصمیم گرفت تا خودش مسجدی برای محله‌مان بسازد. اول یک خانه کوچک خرید و در آن حسینیه‌ای بنا کرد. بعد یک زمین دیگر هم برای احداث مسجد خرید. در آن زمان صاحب زمین یک شرط برای همسرم گذاشته بود، اینکه دوشنبه‌ها برود و برای او مداحی کند و او با جان و دل پذیرفت. ایشان در راه ساخت مسجد خیلی مرارت کشید. با این حال پا پس نکشید و این مسجد را با هزینه خودش ساخت. همیشه می‌گفت: «کار که برای رضای خدا باشد، خدا هم همواره خیر و برکت در کار را زیاد می‌کند» و این نکته‌ای بود که من بارها در زندگی به آن رسیدم. ۲ سال ساخت مسجد طول کشید و وقتی تمام شد نام آن را گذاشت «المهدی(ع)». شب و روزش امام حسین(ع) و فاطمه زهرا(س) بود. او از مدتها قبل برای شهادت آماده بود، قبر خودش را در کتابخانه مسجد با دست خودش آماده کرده بود و شب‌ها در آن قبر می‌نشست و با خدایش رازونیاز می‌کرد. در عشقش به امام حسین(ع) همین بس که برای قبر خودش جای سر نگذاشته بود؛ یعنی قبرش کوچک‌تر از قد و قامتش بود. مدام می‌گفت من باید مثل اربابم امام حسین(ع) سر در بدن نداشته باشم. روزی هم که آوردندش سر در بدن نداشت. قبر به قدری اندازه‌اش بود که اگر کمی از گردنش در پیکرش باقی بود آنجا جا نمی‌شد. ما ۱۴ سال با هم زندگی کردیم، شیرین‌ترین لبخندش را در هنگام خداحافظی و وداع زد. هیچ کاری برای خودش نکرد؛ هر چه کرد برای خدا بود و اهل بیت(ع). دختر شهید سلطانی: با دستان خودش کتاب‌های کتابخانه مسجد المهدی(ع) را خرید و آثاری امروز در کتابخانه موجود است که برخی از آنها در بازار نایاب هستند. ساخت مسجد هنوز کامل نشده بود و ایشان را گونی به دست دیدم. سؤال کردم گفت: اینها کتاب است برای کتابخانه مسجد. اولین کتابی هم که به دست من داد داستان انبیاء(ع) بود. جلساتی که برای اهالی محل و علاقه‌مندان به کتاب و کتابخوانی بود در این مسجد برگزار می‌شد و مخاطبان خوبی هم داشت. خودش دوست داشت در همین کتابخانه دفن شود و این را در وصیتنامه‌اش هم نوشته بود. شهید سلطانی در حوزه کتاب و کتابخوانی برای استان، محلات، مساجد شهر شیراز و سایر شهرستان ها اقدامی جهادی کرد و برای اهالی محل و کسانی که به این حوزه علاقه مند بود جلساتی در مساجد برگزار می‌کرد. پدرم هم نویسنده بود هم شاعر و هم مداح. ایشان دو از خود به یادگار گذاشته؛ «حق و باطل» و «شهید شمع تاریخ» که چند نوبت چاپ شده است حتی وصیت کرده‌اند که درآمد حاصل از چاپ دو کتاب را در مسجد برای امور فرهنگی و هزینه کنیم. 📕منبع: پایگاه اطلاع‌رسانی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور https://B2n.ir/j60029 🕊محتوای روایتگری راویان🕊 @revayatgare_shohada ═══✼🍃🌷🍃✼═══
. اشعاری ناب از شهید شیرعلی سلطانی 1️⃣ اي كه سرمستي زصهباي شهيد از دل و جان بشو آواي شهيد شمع آسا گرچه ما خود سوختيم عالم حق را ولي افروختيم گشته از خون، سرخ گر دامان ما ماند ليكن نام جاويدان ما اي كه مي خواهيد فخر نام ما بشنويد از جان و دل پيغام ما تا نپيماييد راه اتحاد بر شما راه ظفر مسدود باد پيروي بايد ز آلُ الله كرد دست هر دژخيم را كوتاه كرد روي سلطاني به درگاه حسين گر شهادت طالبي راه حسين 🕊محتوای روایتگری راویان🕊 @revayatgare_shohada ═══✼🍃🌷🍃✼═══
. اشعاری ناب از شهید شیرعلی سلطانی 2️⃣ کیست مهدی بزم ایمان را سراج کیست مهدی سوق تقوا را رواج کیست مهدی درد دلها را طبیب کیست مهدی زخم جان‌ها را علاج یوسف خورشید رویی کز جمال دم بدم می‌گیرد از خورشید باج آن طبیبی کو نگردد تا عیان درد گمراهی نمی‌یابد علاج قهرمانی کو قبای مرگ را در بر ظالم کند با تیغ لاج گر زجاج ظلم پر گردیده است می‌شود بشکسته روزی این زجاج از نسیم گلشن حُسن وی است می‌رسد بر دل شمیم ابتهاج عاقبت اصلاح می‌گردد جهان چون به‌مصلح دارد عالم احتیاج در کف او از شجاعت هست تیغ بر سر او از عدالت هست تاج ای که حق را اندر عالم منکری دست‌بردار از عناد و از لجاج حق درخشانست هم چون آفتاب احتیاجی نیست بهر احتجاج آن‌که دارد چشم حق‌بین در جهان حق و باطل نیستی مخفی بر آن 🕊محتوای روایتگری راویان🕊 @revayatgare_shohada ═══✼🍃🌷🍃✼═══
. 📕 معرفی کتاب: «خانوم ماه؛ روایتی از زن بدون هیچ پسوندی ...» زندگی و خاطرات همسر شهید شیرعلی سلطانی. ساجده تقی‌زاده (نویسنده کتاب): این کتاب برخلاف اکثر کتاب‌هایی که با شهادت شهید تمام می‌شود، با شهادت شهید ادامه می‌یابد. واقعاً همسر ایشان با چالش‌های زیادی مواجه بودند از جمله اینکه همسرشان وصیت کرده بودند بعد از شهادت به هیچ عنوان از امتیاز اسم و عنوان شهید استفاده نکنند. او با ۵ فرزند زندگی را گذرانده و این فرزندان را بزرگ کرده است که می‌تواند الگویی برای زنان امروز جامعه، خصوصاً زنان سرپرست خانوار باشد. یکی از خاطراتی که خیلی تأثیرگذار است و در مصاحبه‌ها با خانم علی‌نژادیان فرد شیرازی شنیدم این بود که: شهید سلطانی بعد از تولد هر فرزند هدیه‌ای به همسرش می‌داد. فرزند آخر حدود ۴۰ روز پس از شهادت پدر به دنیا آمد. خانم علی‌نژاد تعریف می کند که کنج غروب در حیاط نشسته بود و با خودش گلایه می‌کرد که چرا همسرش هدیه‌ای برای تولد فرزند به او نداده است. همان زمان فردی در خانه را می‌زند. وقتی جلوی در می‌رود مرد طلافروشی به او می‌گوید مدتی قبل شیرعلی برای همسرش سفارش گردنبندی را داده است و دیگر نیامده است و کادوی فرزند آخر را به او می‌رساند. در واقع طلافروش پرسان‌پرسان منزل شیرعلی را پیدا کرده و طلا را به همسرش رسانده است. 🕊محتوای روایتگری راویان🕊 @revayatgare_shohada ═══✼🍃🌷🍃✼═══
. 📚 کتابخانه سیّار جبهه 🕊محتوای روایتگری راویان🕊 @revayatgare_shohada ═══✼🍃🌷🍃✼═══ .