eitaa logo
کانال محتوای روایتگری راویان
2.9هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
3.2هزار ویدیو
442 فایل
✅️ این کانال متعلق به ((موسسه روایت سیره شهدا قم)) می‌باشد. 📌بیان خاطرات شهدا و رزمندگان 📌محتوای روایتگری 📌معرفی کتب شهدا 📌تشریح عملیات ها
مشاهده در ایتا
دانلود
خواب را دیده بود حضرت از مبارڪ بیرون آمد و خطاب به او فرمودند🌿: توهم مال این نیستی خودت راصاف ڪن، اعمالت راصاف ڪن بیا پیش ما...🕊🌺 : 🔹به زیارت غریب کربلا بروید و سلام مرا به آقا برسانید و بگویید ارباب غریبم دلم برایتان تنگ شده بود 🔹که بیایم ، ولی دیدم که در حال حاضر پاسبانی از حریم خواهر و دخترتان بر من واجب‌تر است و به همین دلیل نتوانستم به پا بوسی شما بیایم ... 🌷 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
کانال محتوای روایتگری راویان
۱ تیرماه #سالروز_شهادت #مدافع_حرم #شهید_علی_امرایی(حسین ذاکر) گرامی باد. ⚘ ولادت: ۱۳۶۴/۱۰/۱۲ شهادت
شهید مدافع حرمی که به جای سردار سلیمانی ترور شد... آن روز دشمن برای ترور حاج قاسم سلیمانی کمین کرده بود. اما علی مورد هدف موشک قرار می‌گیرد، گویی تقدیر بر این بود که علی برود و فرمانده ۴ سال دیگر در این میدان نقش آفرینی کند. شهید مدافع حرم، سال ۱۳۶۴ در شهرری به دنیا آمد. فرزند چهارم غلام‌رضا بود. در رشته کامپیوتر دیپلم گرفت و در همین رشته در دانشگاه ادامه تحصیل داد. فرماندهی پایگاه بسیج مسجد سیدالشهدا(ع) را بر عهده داشت. در همان سال‌ها مسئولیت کاروان اردوهای راهیان نور و کاروان‌های زیارتی قم و جمکران را بر عهده داشت. از نیروهای مستشاری سپاه در سوریه بود. در سوریه نام جهادی «حسین ذاکر» را انتخاب کرده بود، در تاریخ اول تیرماه سال ۱۳۹۴ مصادف با پنجم ماه مبارک رمضان بر اثر اصابت موشک به خودرو در شهر درعا با زبان روزه در سن ۳۰ سالگی به شهادت رسید. پیکر علی نه سر داشت نه چندان بدنی. به آرزویی که از نوجوانی دنبالش بود رسید. از پیکر مطهرش یک دست و پاره‌هایی از بدن بازگشت. همان دستی که همیشه یک دستبند به نام زیبای یا ام البنین(س) به آن می‌بست. آن را با کفن متبرکی که از کربلا آورده بود و سال‌ها در خانه جلوی چشممان بود، کفن کردند و یک مهر تربت در کفنش گذاشتند. پیکر علی به همراه شهیدان حسن غفاری و محمد حمیدی در شهرری تشییع و نماز آنها با حضور خیل عظیم مردم روزه‌دار در حرم حضرت عبدالعظیم(ع) خوانده شد و بعد جمعیت به سمت بهشت زهرا(س) حرکت کردند. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
دلم برای حرم حضرت رقیه (ع) و حضرت زینب (ی) خیلی تنگ است. به این سفر می روم چون نیاز است الان در آنجا باشم. به خاطر آرامش دل حضرت زهرا (س) و امیرالمومنین (ع) و امام حسین (ع) و امام حسن (ع) و حضرت عباس (ع) به سوریه رفتم تا به حضرت زینب (س) ثابت کنم که «کلنا عباسک یا زینب (ع)».  حمد و سپاس پروردگار هر دو عالم و سجده شکر به درگاهش که مدیون حسین بن علی (ع) هستم و تمام زندگیم را از او دارم چون خواست تا این گونه او را زیارت کنم، همانند خوابی که دیدم امام حسین (ع) از ضریح بیرون آمد و گفت تو هم مال این دنیا نیستی و در آخر هم من رو سیاه را خرید پس گریه و زاری معنا ندارد چون به وصال عشقم رسیدم. 🔸️*علی وصیت کرده بود که پیکرش در سوریه به خاک سپرده شود، اما برای برخی این سؤال پیش آمد که چه اتفاقی افتاد که برگشت. علی به همراه شهیدان حسن غفاری و محمد حمیدی پنجم ماه مبارک رمضان، ساعت ۱۱ صبح با زبان روزه آماده مأموریت شدند. علی آقا مرتباٌ به دوستانش می‌گفت: «من امروز به شهادت می‌رسم و شب بعدی درمیان شما نیستم.» آن روز دشمن برای ترور حاج قاسم سلیمانی کمین کرده بود. قرار بود که حاج قاسم ابتدا از آن معبر عبور کند ولی به فاصله یک ساعت علی و شهید غفاری و حمیدی که در خودرو پر از مهمات و سلاح‌های انفجاری سوار بودند، زودتر از معبر مورد نظر عبور می‌کنند و مورد هدف موشک قرار می‌گیرند. 🔸️*بعد از یک ساعت که خود سردار با همراهانش به محل شهادت بچه‌ها می‌رسد، خیلی متأثر می‌شود و به گفته هم‌رزمان شهید خیلی گریه می‌کند. حاج قاسم دست علی آقا را از روی انگشترش شناسایی کرد و با وجود اصرار اطرافیان، خودش پیکرهای ارباٌ ارباٌ شده را جمع کرد. به همین دلیل بخش زیادی از بدن علی همانند وصیتش همانجا در خاک سوریه باقی ماند. بعداٌ دوسه بار به خواب خانواده آمد و گفت: «قرار نبود این دست هم برگردد ولی برای نشانه یک دستم برگشت.» بعداٌ که حاجی هم شهید و دستش از بدنش جدا شد، "روضه دست" دوباره برای ما زنده شد. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
۱ تیرماه گرامی باد . ⚘ 🍃🌹شهید «محمد حمیدی» در سال ۱۳۵۸ متولد شد. او به ابوزینب معروف بود، در مسیر دمشق درعا در جنوب سوریه بر اثر انفجار مین به کاروان شهدای مدافع حرم پیوست. شهید حمیدی به شجاعت و دلیریِ خاصی شهرت داشت. یکی از اطرافیان او نقل کرده است که جایی در حین مبارزه نیروها در حال عقب کشیدن بودند اما شهید حمیدی برعکس همه نیروها، اسلحه خود را برداشت و به دل دشمن زد و دو نفر از این نیروهای تکفیری را نیز به اسارت گرفت و بسیاری را نیز به هلاکت رسانید. 🍃🌹یکی از دوستان شهید «محمد حمیدی» از قول مادر این شهید مدافع حرم روایتی نقل کرده و می‌گوید: بار آخر که محمد زخمی شد و برگشت، به مادرش گفته بود لیاقت شهادت نداشتم چون تو از ته قلبت راضی به رفتن من نیستی! دلت را با خدا صاف کن تا خدا مرا ببرد. همین اتفاق هم افتاد. گویی مادرش خواسته محمد را اجابت کرد. وقتی رفت دیگر برنگشت و در مسیر دمشق درعا، در جنوب سوریه به شهادت رسید. 🍃🌹محمد حمیدی در نبرد با ترورویست‌های داعش به فیض شهادت نائل آمد؛ از این شهید بزرگوار یک فرزند سه ساله به‌نام “طه” به یادگار مانده است. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
«شهید مدافع حرم محمد حمیدی» یکی از دوستان شهید از قول مادر شهید روایتی نقل می‌کند: بار آخر که محمد زخمی شد و برگشت، به مادرش گفته بود لیاقت شهادت نداشتم، چون تو از ته قلبت راضی به رفتن من نیستی! مادر دلت را با خدا صاف کن تا خدا مرا ببرد. همین اتفاق هم افتاد. گویی مادرش خواسته محمد را اجابت کرد. وقتی رفت دیگر برنگشت و در مسیر دمشق درعا، در جنوب سوریه به شهادت رسید. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻برايت خواهم نوشت: از ابهام لحظه ها از تردید... از حديث تلخ بغض ها تا ابد... ‌‏از قناعت به يک خاطره، يک ياد ‌‏از صبوری من، و جای خالی تو... لالایی بابای خوب طه 😭 🔸شهید مدافع حرم 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
▪️تاریخ تولد: ۲۵ شهریور ۱۳۶۱ ▪️محل زندگی: شهرری ▪️تاریخ شهادت: ۱ تیر ۱۳۹۴ ▪️محل شهادت: سوریه_درعا ▪️محل دفن: گلزار شهدای بهشت‌زهرا (قطعه ٢٦ ردیف ۷۹ شماره ١٥) 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
🔴فرازی از شهید «» : ای مردم شما را قسم می‌دهم به آن چیزی که ایمان دارید، نائب بر حق امام زمان(عج)، حضرت امام خامنه‌ای را همانند امام علی(ع) خانه‌نشین نکنید. چرا که در این دنیا تنها چیزی که مرا آرام می‌نمود، نگاه زیبا و قشنگ و پر درد این آقا بود. نکند حفظ علی بر همگان عار شود نکند حق علی در عمل انکار شود محرم راز علی، نخل و دل و چاه شود لیلی خصم زبان، نقش رخ یار شود باور کنید من این آقا بزرگوار را اینگونه می‌بینم؛ برای رسیدن به امام زمان(عج) باید اول با مقام معظم رهبری پیمان بست و به او اراده قلبی داشت. فرض بر این است که امام زمان(عج) را نماز بدانیم، کسی که وضو (یعنی ارادات به رهبرم ندارد، می تواند نماز بر پا نماید. آیا نماز بدون وضو و طهارت، نماز اشت؟). ای مردم قد رهبر خود را بدانید و در همه حال یار و یاور او باشید و نگذارید ایشان غصه بخورد. تا انشاالله ایشان این انقلاب را به صاحب اصلی آن حضرت بقیه الله العظم(عج) تحویل نماید. انشالله. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
هنگام اعزام به سوریه همه مایحتاج منزل به غیر از خرما را خریده بود، گفتم: حسن آقا فقط خرما نخریدید که اون رو خودم تهیه می‌کنم،🌹 با هم خداحافظی کردیم و رفت، اما چند دقیقه بعد برگشت، دو جعبه خرما خریده بود، گفت: فاطمه خانم، اینم آخرین خرید من برای شما و بچه‌هام.🌹 قرآن آوردم و گفتم: حالا که برگشتید، از زیر قرآن رد شید، گفت: اول شما و بچه‌ها رد شید، رد شدیم، گفتم: حالا نوبت شماست، گفت: می‌ترسم نکنه خداوند حاجت دل من را ندهد، گفتم: به خاطر دل من از زیر قرآن رد شید، از زیر قرآن ردشون کردم و همسفر زندگی‌ام را به خدا سپردم و گفتم: خدایا هرچه خیر است، برای من بفرست.🌹 همیشه می‌گفت: دوست دارم با زبان روزه و تشنه‌لب مثل آقا اباعبدالله (ع) شهید شم، همان شد که ایشون می‌خواست، در ماه رمضان اعزام و با زبان روزه و بر اثر اصابت ترکش خمپاره شهید شد.🌹 راوی همسر محترم شهید 🌺 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
🔴شهیدانی که به جای سردار سلیمانی ترور شدند... 🍃🌸یکم تیرماه سالروز شهادت شهید حسن غفاری شهید علی امرایی شهید محمد حمیدی 🍃🌸قرار بود که حاج قاسم ابتدا از آن معبر عبور کند ولی به فاصله یک ساعت علی و شهید حسن و محمد که در خودرو پر از مهمات و سلاح های انفجاری سوار بودند، زودتر از معبر مورد نظر عبور می کنند و مورد هدف موشک قرار می گیرند. پس از اینکه سردار سلیمانی به محل شهادت می‌رسد خطاب به همراهانش می‌گوید : " داعشی‌ها برای ماشینی که من در آن بودم نقشه کشیده بودند. ماشین علی امرایی و حسن و محمد را اشتباهی به جای ماشین ما زدند." دست علی را از روی انگشترش شناسایی کرد و با وجود اصرار اطرافیان، خودش پیکرهای ارباٌ ارباٌ شده را جمع کرد... 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢 رهبرانقلاب : روی مسئله‌ی تکیه میکنم. من خواهشم این است، اساتید معظّم و مکرّم، کاری کنید این امیدوار بشود. دشمن میخواهد یأس ایجاد کند. یک جریانی هم متأسفانه در داخل کمک میکند به دشمن. شما بایستید در مقابل این جریان خائن و خبیث و ایجاد امید کنید. ۸/۳/ ۹۸ 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
" اذاݩ گفتݩ براے جلوگیرے از گناه " ❉ یه موتور گازی داشت که هر روز صبح و عصر سوارش میشد . و قارقار قارقار باش میومد مدرسه و برمیگشت . ❉ یه روز عصر که پشت همین موتور نشسته بود و میرفت ،رسید به چراغ قرمز ترمز زد و ایستاد . یه نگاه به دور و برش کرد و موتور رو زد رو جک و رفت بالای موتور و فریاد زد : 🗣 الله اکبر و الله اکــــبر … نه وقت اذان ظهر بود نه اذان مغرب اشهد ان لا اله الا الله … ❉ هرکی آقا مجید و نمیشناخت غش غش میخندید و متلک مینداخت و هر کیم میشناخت مات و مبهوت نگاهش میکرد که این مجید چش شُدِه ؟! قاطی کرده چرا ؟ ! ❉ خلاصه چراغ سبز شد و ماشینا راه افتادن و رفتن و آشناها اومدن سراغ مجید که ... آقااا مجید ؟ چطور شد یهو ؟ حالتون خوب بود که ! ❉ مجید یه نگاهی به رفقاش انداخت و گفت : “مگه متوجه نشدید ؟ پشت چراغ قرمز یه ماشین عروس بود که عروس توش بی حجاب نشسته بود و آدمای دورش نگاهش میکردن. من دیدم تو روز روشن جلو چشم امام زمان داره گناه میشه . ❉ به خودم گفتم چکار کنم که اینا حواسشون از اون خانوم پرت شه . دیدم این بهترین کاره !” همین. 🌷 ※✫※✫※✫※✫※ : ✨ مَن أَعرَضَ عَن مُحَرَّمٍ أَبدَلَهُ اللّهُ بِهِ عِبادَةً تَسُرُّهُ؛ ❉ هر ڪس از حرام دورى ڪند، خداوند آن عبادتى ڪہ او را شاد ڪند نصيبش میگرداند. 📚بحارالأنوار (ط-بیروت) ج ۷۴ ، ص ۱۲۱، ح ۲۰ 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
🔸 فرمانده‌ای که از شلوغی مراسم تشییعش می‌ترسید ... یڪ روز بعد از پایان عملیات ۸ تویوتا را روشن کرد و به سمت آبادان حرکت کردیم. حالش آشفته بود تا به حال اینگونه او را ندیده‌ بودم، یک به یک شهدا را یاد می‌کرد و برایشان گریه می‌کرد، گفتم حالا چرا اینقدر ناراحتی گفت: «بیشتر برای زمان بعداز شهادتم ناراحتم» متوجه حرفش نشدم با تعجب گفتم: بعداز شهادت که ناراحتی نداره ! گفت: « برای ما داره از آنجایی که من فرمانده بودم، مردم و مسئولین مرا می‌شناسند. ناراحتم و می‌ترسم از آن روزی که وقتی شهید بشوم، تشییع جنازه‌ام شلوغ شود، مسئولین بیایند، برایم تبلیغات ڪنند. کل استان اعلامیه پخش کنند. این است که برای بعداز شهـادتم هم ناراحتم ، من خودم را شرمنده شهدایی که واقعاً زحمت کشیدند و نامی از آنها نیست می‌دانم. با این اعتقادی که داشت، خدا به او عنایت کرد و بعد از شهادتش، مفقود ماند و تشییع نشد. مدتها از زمان شهادتش گذشت تا اینکه در سال ۱۳۷۴بهمراه هفتاد و چند تن از شهدای مازندران تشییع شد. ✍ راوی: همرزم شهید ۲۵کربلا 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
🥀 آخرین دست نوشته شهید چمران ( لحظاتی قبل از شهادت): 💥ای حیات! با تو وداع می کنم، با همه ی مظاهر و جبروتت. ای پاهای من! می دانم که فداکارید! و به فرمان من مشتاقانه به سوی شهادت_صاعقه وار_ به حرکت در می آیید; اما من آرزویی بزرگ تر دارم. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
🌺 نقشه‌ی هوشمندانه شهید چمران برای فریب دشمن وقتی کنسروها رو پخش می‌کرد ، گفت: دکترچمران گفته قوطی خالیِ‌کنسروها رو دور نریزین و سالم نگه دارید... بعد هم خود دکترچمران اومد با کلی شمع... توی هر قوطی یه شمع گذاشتیم و محکمش کردیم که نیفته... شب شمع‌ها رو روشن کردیم و قوطی‌ها رو فرستادیم رویِ اروند... عراقی ها هم فکر کردند غواصه که حرکت می‌کنه ؛ تا صبح آتیش می‌ریختند رویِ قوطی ها و مهمات هدر می دادند... . 🌹خاطره‌ای از زندگی سردار شهید دکتر مصطفی چمران ✍منبع: یادگاران۱ « کتاب شهید چمران » ، صفحه ۵۲ . 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
🔰پیکر مطهر ۱۹۲ شهید دوران دفاع مقدس از جمله شهید نسیم افغانی از طریق مرز شلمچه وارد کشورمان شدند. 🔹در جریان تلاطم طوفان تفرقه مدافع ایران آمد 📸کلاه شهید نسیم افغانی بر سر سردار باقرزاده 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نسیم افغانستان بعد از ۳۱ سال نسیم ایران شد... ورود پیکر پاک ومطهر شهید نسیم افغانی به ایران ... خوش امدی نسیم.... 💠 به امر مقام معظم رهبری ، پیکر مطهر شهید نسیم افغانی در حرم مطهر امام هشتم(ع) تشییع و به خاک سپرده خواهد شد 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
🌷محل تولد: شیراز 🌷تاریخ تولد: ۴۷ 🌷تاریخ شهادت: ۹۳/۴/۲ 🌷محل شهادت: حما، سوریه 🌷محل دفن: شیراز همسر شهید از آخرین باری که او می‌رود، می‌گوید: روزی که می‌خواستند بروند چند بار تماس تلفنی با او داشتم. ساعت ۱۱ بود که دوباره تماس گرفتم و جویای رفتن ایشان شدم و در پاسخ گفتند: «خانم دیدارمون به اونور» و من که شب قبل به ایشان گفته بودم اگر جور شد یک بار ما را هم برای زیارت ببرد، خودم را به ندانستن زدم و گفتم که می‌خواهی ما را هم ببری؟! گفتند: «نه خانم می‌گم دیدارمون به اونور» و این در حالی بود که ایشان قبل از حرکتشان با همه دوستان و آشنایان به طرز عجیبی خداحافظی کرده بودند و حتی به شهرک شهید کمالی (محل سکونت قبلی) رفته ‌و آنجا هم از همه همکاران و دوستان خداحافظی کرده بودند و در این یک سالی که ایشان به سوریه رفت و آمد داشتند، اولین باری بود که این اتفاق می‌افتاد. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا