هدایت شده از موسسه روایت سیره شهدا
▪️شهادت چهارمین اختر تابناک امامت و ولایت تسلیت باد
💠امام سجاد علیه السلام:
🔹وَمِنْ أَعْظَمِ النِّعَمِ عَلَيْنا جَرَيَانُ ذِكْرِكَ عَلَىٰ أَلْسِنَتِنا، وَ إِذْنُكَ لَنا بِدُعائِكَ وَتَنْزِيهِكَ وَتَسْبِيحِكَ .
🔸از بزرگترین نعمتها بر ما جاری شدن ذکر تو بر زبان ماست و اجازهات به ماست که تو را بخوانیم و تنزیه و تسبیح گوییم.
🔹إِلٰهِى فَأَلْهِمْنا ذِكْرَكَ فِى الْخَلَاءِ وَالْمَلَاءِ، وَاللَّيْلِ وَالنَّهارِ، وَالْإِعْلانِ وَالْإِسْرارِ، وَفِى السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ، وَآنِسْنا بِالذِّكْرِ الْخَفِيِّ، وَاسْتَعْمِلْنا بِالْعَمَلِ الزَّكِيِّ وَالسَّعْىِ الْمَرْضِيِّ، وَجازِنا بِالْمِيزانِ الْوَفِيِّ .
🔸خدایا پس ذکرت را به ما الهام کن در نهان و آشکار و شب و روز و پیدا و پنهان و در خوشی و ناخوشی و ما را به ذکر پنهان مأنوس فرما و به عمل پاکیزه و کوشش پسندیده بکار گیر و به میزان کامل پاداشمان ده.
📚قسمتی از مناجات ۱۳خمسه عشره
#موسسه_روایت_سیره_شهدا
🌹اخبار راوی روحانی🌹
🆔 @ravayatgarnews
18.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روضه
🏴 در این چهل منزل امان ز شهر شام
🚩 مرثیهسرائی #حاج_منصور_ارضی در مراسم عزاداری شهادت امام سجاد علیهالسلام در حسینیه امام خمینی(ره).
۹۹/۶/۲۴
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۲۴شهریورماه، #سالروز_شهادت #طلبه_شهید #رحمت_الله _زکی_پور گرامی باد. ⚘
#زندگینامه
#شهید_رحمت_الله_زکی_پور_شال
چهارم فروردین 1341 در روستای شال از توابع شهرستان خلخال چشم به جهان گشود . پدرش زکریا و مادرش انوس نام داشت. تحصیلات کلاسیک را تا اول دبیرستان گذراند. به فراگیری علوم دینی و حوزوی نیز تا (سطح1) پرداخت. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت . در بیست و چهارم شهریور 1360 در جنوب کرخه به شهادت رسید و در روستای شال شهرستان خلخال به خاک سپرده شد.
#وصیتنامه
شكست جمهوري اسلامي به قول امام همان شكست اسلام است. اگر با ايثار و بخشيدن عزيزترين كسان و اموال دنيوي، اسلام را ياري كنيم، خداوند نيز به ما رحمت وآمرزش هر دو جهان را عطا خواهد كرد و اگر خداي نكرده - كه چنين نيست و نباشد- اسلام را ياري نكنيم، امام امت را ياري نكنيم، خداوند ما را از عذاب دنيا و آتش جهنم نجات نخواهد داد.
#شهدای_روحانی
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
محتوای روایتگری راویان
۲۴شهریورماه، #سالروز_شهادت #طلبه_شهید #رحمت_الله _زکی_پور گرامی باد. ⚘ #زندگینامه #شهید_رحمت_الله_
#خاطرات_شهدا
طلبه شهید رحمت الله زکی پور شال
به نقل از پدر شهید:پروبال وچشم من بود می گفت:مال دنیا را دوست نداشته باشید وبه فکرآخرت باشید ومن می گفتم برویم کارر کنیم وایشان در جواب می گفت من درس دارم اگر می خواهید من بروم کارکنم وهم درس بخوانم.ایشان درروستا بیکار نمی نشست زمان تظاهرات وانقلاب بودبه پخش اعلامیه وسخنرانی همراه با عکس امام مشغول بود یک روز کدخدا روستا با چوبی به دست به منزل ما امد وگفت می خواهم پسرت را بزنم وبه پاسگاه ببرم از او پرسیدم چه اتفاقی افتاده است وکدخدا گفت آمده است وبه من می گوید تو طاغوتی هستی ونمی گذاری اسلام در اینجا رشد کند وشعار مرگ بر شاه می دهدوماواورا به پاسگاه بردند با کمک دوستان طلبه تعهد داد وبعد از مشکلات فراوان بیرون آمدیم وباز هم پس از مدتی گزارش فرزندم رادادند وباز هم اورا دستگیر نمودند ولی نتوانستند کاری کنند وحتی می خواستند ایشان را اعدام کنند در همان روزها انقلاب اسلامی پیروز شد وهمه مردم ایران شعار مرگ بر شاه به سر دادند.مردم روستا به ما وامام فحش می دادند وبعد ها کم کم فهمیدند وبا ما سلام علیک می کردند واحترام می گذاشتند ومی گفتند که ما نمی دانستیم وشما می دانستید .
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۲۴شهریورماه ، #سالروز_شهادت #شهید_حسین_جزایری گرامی باد . ⚘
نام پدر : علی اصغر
نام مادر: منصوره عزیزیان
تاریخ تولد :1343/04/09
تاریخ شهادت : 1361/06/24
محل شهادت : کوشک
گلزار:بابل ، شهدای معتمدی
🌹حضوردر راهپيمائيهای ضد طاغوت و ترغیب جوانان به شرکت در محافل انقلابی، از جمله اقدامات این نوجوان آگاه در آن ایام به شمار میرود.
با تشکیل بسیج، حسین به عضویت این نهاد در آمد وعمده فعالیتهایش را در راستای حراست از دستاوردهای قیام سال 1357 از سر گرفت.
اودر 1361/03/18 جامه پاسداری را به تن کرد و با تعهدی بیش از پیش به ادای تکلیف پرداخت.
حسين چند بار به جبهه اعزام شد.
او در 1361/04/31 درمنطقه شلمچه از ناحيه گردن مجروح شد.
و سرانجام، حسین در شهریورهمین سال(61)در منطقه كوشك با اصابت تركش به بدن و سرش، به درجه والای شهادت نائل آمد.پيكر پاك شهید پس از تشييع در بابل، در گلزار شهداي «معتمدي»زادگاهش آرام گرفت تا مزارش زيارتگاه دلسوختگان و عاشقانش باشد.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
شهید حسین جزایری (سمت چپ )
#وصیت_نامه
🌺 بار خدایا! حیوان را تکوین طبیعت به پیش می برد ولی انسان را با توجه به آیه انا هدینا السبیل اما شاکراً و کفوراً پس ماها را خدا مختار آفرید، انا عرفنا الاماله علی السموات والارض والجبال مابین ان معینها و اشفق منها فحمله الانسان انه کان طلوما فهولا، که اراده ای می باشد که خداوند بر انسان داده وانسان اراده خود را در جهت کمال به پیش می برد و به سوی (حق) خدا سوق می دهد و اینکه این انسان وقتی دارای ادراک می باشد آیا در انتخاب راه آیا راه خوب انتخاب می کند یا بد و اینکه انسان راه بد را انتخاب می کند بچه علت و مقصودی؟
🌹خدایا! حمد و سپاس بیکران نثار تو که پیامبران را جهت سوق دادن این اراده و این نیروی درونی انسان را به سوی کمال به ما ارزاین داشتی تا اینکه انسان طغیانگر نشود.
پیامی که برای برادرها و خواهرها و پدرها ومادرهای حزب الهی دارم اینکه این را به یقین بدانند راه تمام کسانی که در جبهه های حق علیه باطل می جنگند چیزی جز الله نمی باشد و انتظاری را هم که آنها دارند این است که سرلوحه زندگیتان را اسلام قرار بدهید.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۲۴شهریورماه سالروز رحلت
#عالم و #عارف_بزرگ #حکیم_میزا_جهانگیر_قشقایی گرامی باد . ⚘
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
محتوای روایتگری راویان
۲۴شهریورماه سالروز رحلت #عالم و #عارف_بزرگ #حکیم_میزا_جهانگیر_قشقایی گرامی باد . ⚘ 🇮🇷 کانال ارائه
حكيم جهانگير خان قشقايي در سال 1208 ش (1243 ق) در يكي از روستاهاي اطراف شهرضا به دنيا آمد. وي در ابتدا مختصري درس خواند و علاوه بر در پيش گرفتن شاهنامهخواني، در نواختن تار استادي داشت. جهانگيرخان كه در چهل سالگي براي تكميل هنر نوازندگي به اصفهان رفت، ناگهان شوق فراگيري دانش در او بيدار شد و از زندگي ايلي دست كشيده، در مدرسه صدر اصفهان به فراگيري علوم ديني روي آورد. او در محضر استاداني همچون محمدرضا صهباي قمشهاي، ملاحسينعلي تويسركاني، ملاعبدالجواد حكيم خراساني و شيخ محمد حسين نجفي و... به شاگردي نشست و ديري نگذشت كه در حكمت، فلسفه، فقه، طب، رياضي و نجوم و... به استادي رسيد و در عرفان و اخلاق از سرآمدان روزگار خويش گرديد. حكيم جهانگيرخان از آن پس به تدريس مشغول شد و در طول چهل سال شاگردان بسياري از قبيل حضرات آيات: سيد حسين طباطبايي بروجردي، آقاضياءالدين عراقي، سيد ابوالحسن اصفهاني، محمد علي شاه آبادي، سيد حسن مدرس، حاج آقا رحيم ارباب، علامه محمد حسين فاضل توني، سيد محمد كاظم عصار و دهها حكيم و عالم فرزانه ديگر از محضرش كسب فيض كردند. جهانگيرخان دانشمندي بود كه هم از علم و هم از اخلاق برخوردار بود. سراسر زندگي خود را در تجرد و قناعت زيست و هرگز جامه ايلي را به جز در هنگام نماز از تن خويش بيرون نكرد. سرانجام اين حكيم وارسته و عارف و فيلسوف در بيست و چهارم شهريور 1289 ش برابر با سيزدهم رمضان 1328 ق در 83 سالگي رخ در نقاب خاك كشيد و در قبرستان تخت فولاد اصفهان مدفون شد .
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
23.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماجرای آیةالله جهانگیر خان قشقایی
#استاد_عالی
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#طریق #امر_به_معروف_ونهی_از_منکر
(جهانگیر خان قشفایی)
مرحوم مدرس به نقل از استادش شیخ محمود مفید «ره» نقل میفرمود که : جهانگیر خان با چند نفر از تلامذهاش وارد قیصریه شدند. در آنجا در یکی از حجرات سر و صدای ساز و آواز به گوششان خورد . یکی از شاگردان ایشان گفت: حضرت آقا ببینید!!؟ اجازه بدهید من الان میروم واینها را به هم میزنم. جهانگیرخان فرمود: قدری تأمل کنید:
این طریق امر به معروف و نهی از منکر نیست. شما الان اگر بروید و این کار را بکنید اینها اتباع ظل السلطانند و بالاخره فردا مؤاخذه میکنند. و اسباب توهین به اهل علم میشوند و ممکن است شما را تحت فشار و ناراحتی قرار بدهند. حالا بیائید همراه من که طریقه امر به معروف و نهی از منکر را نشانتان بدهم. آنگاه جهانگیر خان با شاگردانش به داخل آن حجره رفته و پرده را عقب زده و فرمود: آقایان سلامٌ علیکم! میهمان میخواهید؟ چند نفر از افراد داخل حجره دست پاچه شدند و رنگ از رخسارشان پرید و نگران شدند.
جهانگیرخان فرمود: نه من نیامدهام مزاحم شما بشوم… حالا طلبهها و شاگردان جهانگیرخان هم همین طور مات و مبهوت ایستادهاند و تماشا میکنند. جهانگیر خان به افراد مذکور گفت: خوب آقایان داشتند فلان دستگاه موسیقی را میزدند، بزنید ببینم! آنها هم شروع کردند به نواختن.
جهانگیر خان شروع کرد به ایراد گرفتن و اینکه شما این دستگاه را دارید اشتباه میزنید. رو به آن دیگری کرد و فرمود شما بزن ببینم و همین طور یک یک همه افراد داخل حجره آن دستگاه را زدند و جهانگیرخان هم یک یک ایرادشان را گفت. اهل حجره و آقایان طلاب همه مات و مبهوت گشتند و از مهارت و استادی جهانگیرخان در موسیقی شگفت زده شدند.
آنگاه جنابجهانگیر خان رو به همه آنها کرد و فرمود: آقایان من هم مثل شما یک وقتی با این آلات سروکار داشتم و چنگی مینواختم و نسبت به همه انواع دستگاههای موسیقی مسلط بودم. اما در نهایت به این نتیجه رسیدم که عمر خود را تلف کردهام. آیا حیف این عمر نیست که آدم، خود را صرف این هرزهگیها و امور لغو و بیهوده نماید و شروع کرد به خواندن آیه و حدیث و آنقدر گفت و گفت تا این که مجلس طرب و ساز و آواز، مبدل به مجلس توبه شد و همه سخت گریستند.
آنگاه افراد داخل حجره، شیشههای شراب را شکستند و اساس ضرب و ساز و آواز را نیز درهم ریختند و مجلس، یک مجلس روحانی گشت. آنگاه جهانگیرخان در حقشان دعا کرد و فرمود: خدای شما را به توبهای که کردید، بخشید و خدا ان شاء الله شما را موفق و مؤید گرداند. همانگونه که من هم از گذشته خود توبه کردم و به حمد الله مؤفق گشتم.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani