#خاطرات_شهدا
📖 روستای سابقیه را تازه فتح کرده بودیم.
درگیری سنگینی داشتیم. در آن درگیری ها، تانک را پشت دیواری از دید پنهان کردیم.
همان موقع گوشی همراه محسن شروع کرد به اذان گفتن. سریع پیاده شد و ....
📚 کتاب #سرمشق
#شهید_محسن_حججی
#نماز
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani