#معرفی_شهید
#شهید_علیرضا_هاشمی_نژاد
🔸نام ونام خانوادگی: علیرضا هاشمی نژاد 🔸تاریخ تولد ۱۳۴۱/۴/۵
🔸تاریخ شهادت۱۳۶۵/۱۰/۲۵
🔸محل تولد: نوبندگان فسا
🔸نحوه شهادت👇
همانگونه که خود تا آخرين قطره خون در راه احياي کلمه الله تلاش کرد . دوستان و آشنايان را سفارش به استقامت نمود و خواستار دفع شر متجاوز و حاکم شدن نظام اسلامي در ايران اسلامي شده است .
اينگونه بود که سرانجام در تاريخ 25 دی ماه 1365 در شلمچه در عملیات کربلای 5 همچون پرنده آسمان عشق و زائر لقاء الله و گلبرگهاي بوستان عاشقان حق و منتظران فجر بوسه زد و به سوی معبود شتافت
پيکر پاک و مطهر شهيد گرانقدر عليرضا هاشمي نژاد در تاريخ 16 بهمن ماه 1365 بر دوش امت حزب الله در شيراز تشييع و در گلستان دارالرحمه به خاک سپرده شد
#سالروز_شهادت
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#معرفی_شهید
نام: مرادعلی(مهدی)
نام خانوادگی: عبدالله پور درزی
نام پدر: مصیب
تاریخ تولد: 1341-07-16
محل تولد: فریدونکنار
تاریخ شهادت: 1365-11-04
محل شهادت: شلمچه
#شهدای_روحانی
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#معرفی_شهید
#شهید_عليرضا_آزمايش -
سومين فرزند حسن - در شهرستان گنبدكاووس و به سال 1341 در خانواده اى متوسط به دنيا آمد.🌷
وی در 5 بهمن 1365 و پس از عمليّات كربلاى 5 - در حالى كه قرار بود خطّ را به نيروهاى جديد تحويل بدهند - با انفجار خمپاره اى به #شهادت رسيد.🌷🕊
#سالروز_شهادت
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#معرفی_شهید
🔹طالب نیروی کمیته انقلاب اسلامی بود که توانست اجازه حضور در جبهه را پیدا کند.
🔹قبل از عملیات فتحالمبین ترکش به کمر و پایش اصابت کرده بود ولی بعد از بهبودی در عملیات فتحالمبین حضور یافت.
🔹ماه رمضان سال ۶۱ به تهران برگشت و برای ادامه خدمت به کمیته رفت. معمولاً تا سحر در مسجد بود و به مجالس سخنرانی و هیئتها میرفت تا اینکه توسط منافقین ربوده شد.
🔹شهید مدافع وطن طالب طاهری از جانبازان دفاع مقدس و نیروهای کمیته انقلاب اسلامی سال ۶۱ توسط منافقین ربوده شد و پس از پنج روز تحمل وحشیانه ترین شکنجه ها در تاریخ۱۳۶۱/۰۵/۲۵ به شهادت رسید.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#معرفی_شهید
#شهید_خلبان_خسرو_اخباری
در تیر ماه سال 1333 در تهران به دنیا آمد با پایان تحصیلات در مهر ماه سال 1352 به نیروی هوایی پیوست و پس از طی دوره پیشرفته پرواز در آمریکا به ایران بازگشت وی با شروع جنگ به مقابله با دشمن پرداخت و در همان روزهای ابتدایی بعنوان خلبان کمکی به پایگاه ششم شکاری منتقل گردید . صبح روز پانزدهم بهمن ماه سال 1359 یک فروند فانتوم ئی به خلبانی سروان محمدتقی منصورقریشی و کمک ستوانیکم خسرو اخباری جهت پشتیبانی از نیروی های خود از پایگاه ششم شکاری به پرواز در می آید پس از بمباران هدف هواپیمایش مورد تعقیب دو فروند هواپیمای رهگیر دشمن قرار می گیرد خلبان ارتفاع هواپیما را به کمترین حد ممکن می رساند ولی در تعقیب و گریز در یکی از گردشها به دلیل ارتفاع پایین در حوالی بندر امام با آب برخورد می کند و هر دو خلبان در دم به شهادت می رسند . هنوز پیکر پاک ایشان کشف نگردیده است .
#سالروز_شهادت
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#معرفی_شهید
بـِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ و الصِّـدیقیــن
یَا رَفِیقَ مَنْ لا رَفِیقَ لَهُ
#شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
🔹تولد: 67/۱۱/13 - تهران
🔹شهادت: 93/۱۱/26 – مکیشفیه سامراء
🔹محل خاکسپاری : نجف ، وادی السلام ، سمت هود و صالح بعد از سید علی قاضی
🔹مزار یادمان : گلزار شهدای تهران ، قطعه ی 26 ، ردیف1، شماره 25
سال 1367 بود که محمدهادی یا همان هادی به دنیا آمد.او در شب جمعه و چند روز بعد از ایام فاطمیه به دنیا آمد.
وقتی تقویم را که می بینند درست مصادف است با شهادت امام هادی (علیه السلام ) بر همین اساس نام او را محمدهادی می گذارند. عجیب است که او عاشق و دلداده امام هادی (علیه السلام) شد و در این راه و در شهر امام هادی (علیه السلام) یعنی سامراء به شهادت رسید.
#سالروز_شهادت
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#معرفی_شهید
دريكي از روزهاي سال 1341 با طلوع اولين اشعه هاي خورشيد ، صداي گريه كودكي ، سكوت زمستان را در هم شكست واز خانه گل اندود مردي درد آشنا از روستاي ارباب سفلاي كوار ،بوي عود و اسفند به آسمان برخاست و فضاي صميمي روستا راازعطر ميلاد سرداري ديگر معطر ساخت .
#سردار_شهید_حمید_شکوهی
فرازي از #وصيتنامه شهيد:
«ملت شهيد پرور و غيور!شهدا با رفتن خود ،وظيفه سنگين حفظ انقلاب و ياري امام –آن رهبرعزيزمان –را بر دوش شما گذاشتند . امام عزيز! واي فرزند حسين (ع)تنها آرزوي من پيروزي نهايي اسلام و انقلاب اسلامي است . »
#عملیات_کربلای_8
#سالروز_شهادت
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
بعضی ها را ، هر چقدر بخوانی
خسته نمی شوی !
بعضی ها را هر چقدر ، گوش دهی
عادت نمی شوند !!
بعضی ها ، هرچه تکرار شوند ،
باز بکرند و دست نخورده !!!
مثل #شهدا...
#معرفی_شهید
🔹نام: رضا
🔹نام خانوادگی: حق شناس
🔹نام پدر: مصیب
🔹تاریخ تولد: 1349-01-01
🔹محل تولد: محمود آباد
🔹مقطع تحصیلی : حوزوی
🔹تاریخ شهادت: 1366-12-28
🔹محل شهادت: عملیات والفجر 10
#فرازی_از_وصیتنامه_شهید
خدایا اکنون که از شهادت و وصیت بر لوح کاغذ می نگارم، خودت می دانی چه احساسی دارم،
احساس می کنم که در رکاب سیدالشهداء حسین ابن علی(ع) شمشیر می زنم و خود را در یک قدمیِ شهادت می بینم و هر لحظه انتظارش را می کشم. انگار خدا بنده اش را خبر داده. چطور منتظر می باشد! همان احساس را دارم. آه چه شیرین است لذت شهادت...
#وصیت_نامه
#شهید_رضا_حق_شناس
#جانشین_گروهان_گردان_یارسول_الله
#سالروز_شهادت
#شهدای_رواحانی
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
💞مرز بین محمد جنتی و حیدر فاطمی شدن تنها عشق و ارادتی است که شهید به اهل بیت (ع) و خاصه حضرت زینب (س) دارد💞
.
#معرفی_شهید
#شهید_محمد_جنتی
▪️نـام پـدر :محمدحسن
▪️تـاریخ تـولـد :۱۳۶۰/۱۲/۱۸
▪️مـحل تـولـد :آذربایجان شرقی
▪️تـاریخ شـهادت :۱۳۹۶/۰۱/۱۶
▪️محل شـهادت :سوریه(حماء)
پیکر پاک فرمانده دلاور جبهه مقاومت اسلامی، محمد جنتی ملقب به "حاج حیدر”بعد از گذشت ۲ سال از زمان شهادتـــ🕊🌷ــــ، تفحص شده و به آغوش میهن بازگشت و روز چهارشنبه ۲۲ خرداد۱۳۹۸ با حضور گسترده مردم در زادگاهش به خاک سپرده شد
#روحمان_با_یادش_شاد
#سالروز_شهادت
ــــــــــــــــــ🕊🌷ـــــــــــــــــــــ
@khamenei_shohada
هدایت شده از محتوای روایتگری راویان
#معرفی_شهید #شهید_محسن_خزایی
در پانزدهم آذر ماه سال ۵۱ درخانواده ای مذهبی که ذاکر اهل بیت بودند به دنیا آمد.
👈او در سال ۷۴ به عنوان متصدی صدا فعالیت خود را در صدا و سیما آغاز کرد و به خاطر شور و نشاط خاصی که در برنامه های جوان ایجاد می کرد و با جوانان ارتباط زیادی داشت مدیر باشگاه خبرنگاران جوان زاهدان شد.🌷
👈اوج کارش زمانی بود که جریان تکفیری گروهک جندالشیطان در جنوب شرق فعال شده بود. او یک بار از کمین گروهک تکفیری در حادثه تروریستی تاسوکی نجات یافت.
👈شهید محسن خزایی پس از موفقیت در باشگاه خبرنگاران جوان زاهدان به عنوان مدیر خبر گیلان معرفی شد. 🌷
👈پس از فعالیت های تخصصی و حرفه ای خبر، عشق دفاع ازحرم او را به سوریه کشاند او درسوریه بعد از هر گزارش خبری خود، در بین رزمندگان مقاومت مداحی اهل بیت می کرد.
وی دارای سه فزرند، دو پسر و یک دختر است.
#نشر_بمناسبت_سالروز_شهادت
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#معرفی_شهید #شاهرخ_ضرغام
سنگینوزن بود. از بلندقامت ترین ها هم یک سر و گردن بلندتر میزد. لاتها با دیدنش قالب تهی میکردند. در هر گذر و معبری که صدای کشیده شدن کفشهای پاشنهخوابیده شاهرخ میآمد آنهایی که زورشان به بقیه میچربید برای چندساعتی هم که شده دور سروصدا بلند کردن را قلم میگرفتند. خیلی زود جذب ورزش کشتی شد. به چشم بر هم زدنی فنون کشتی فرنگی را از برمیکرد. باهوش بود و کسی یارای تنبهتن شدن با قد و قامت پرزورش را نداشت. همین شد که در جوانی قهرمان استان تهران شد وتا سال ۵۵ در تشکهای کشتی خوش درخشید.
همه می گفتند شاهرخ کجا ؟امام زمان (عج ) کجا؟
چهار طرف تشک کشتی را که بوسید و ورزش را کنار گذاشت رفقای نااهل قدیمی دوباره دورهاش کردند. مدام آتش زیر خاکستر میشدند و توی گوشش میخواندند که اگر میخواهد حرفش برو داشته باشد باید صدایش را بلند کند و زورش را به رخ دروهمسایه بکشاند. شاهرخ آن روزها پای ثابت قشونکشیهای محلهای و زدوخوردهای شبانه پای میزهای کاباره بود. چیزی به صبح نمانده با عربدهکشی و دهانی که بوی زننده مشروب میداد به خانه میآمد. خوابش که سنگین میشد مادر پیرش با چادر پرگل نماز بالای سرش میرفت. کله عقب میکشید که بوی الکل به مشامش نرسد. همینطور که اشک میریخت، امام زمان (عج) را صدا میکرد. دکمههای یکی در میانبسته پیراهنی که خون به آن شتک زده بود را آرام باز میکرد. پسر سنگینوزنش را بهزور به طرفی یله میداد و لباس را از تنش درمیآورد. همینطور که در تشت پاییندست حیاط لباس شاهرخ را چنگ میزد اشک میریخت. انگار دست آشوبی هم به دل او چنگ میزد.همسایهها صدای گریه و نجواهایش را میشنیدند. زیر لب همینطور که طعم شور اشکها را میچشید با امامش حرف میزد و از او میخواست پسرش را سربهراه کند و او تبدیل به یکی از سربازانش شود. همسایهها که این دعاها میشنیدند نیششان به خندهای تمسخرآمیز باز میشد. از گیسسفید پیرزن خجالت میکشیدند که همانجا به رویش نمیآوردند پسرش گنده لات محله و پای ثابت کاباره و قائلههای قمهکشی است. اما همهشان بیبروبرگرد زیر لب میگفتند شاهرخ کجا؟ آقا امام زمان کجا؟
از پای پیک تا پای منبر
دعای مادر سرانجام کارگر افتاد.بحبوحه انقلاب بود. آن روزها حتی قاب تلویزیونهای ۱۴ اینچ کافهها و کابارهها هم مسّخر چهره و اخبار حضرت امام در نوفللوشاتو شده بودند. رفقای شاهرخ میگویند اولین بار که صورت باصلابت امام خمینی (ره) را که دید پیک تازه لبالب شدهاش را روی میز گذاشت. با آن قامت بلند و شانههای پهنش جلوی تلویزیون ایستاده به صحبتهای آقا گوش کرد و از آن روزبه بعد بهجای قمار کردن و قشونکشی از این محله به محلهای دیگر پای ثابت تظاهرات و منبر مساجد انقلابیها شد.
تظاهرات در حلقه نوچه ها
شاهرخی که کار یومیهاش شاخوشانه کشیدن برای کوچک و بزرگ محله بود حالا مرید آقا خمینی شده بود. خیلی ساده هر چه پای منبر یاد میگرفت را به دوستان و نوچههایش منتقل میکرد. تظاهرات که پا میگرفت جزو اولین کسانی بود که خودش را به خانه آیتالله طالقانی درگذر پیچ شمیران میرساند و با آن هیکل و قد و قامتش پیش پای آقای محله با تواضع و ادب راه میافتاد. آیت الله طالقانی برای همه جوانها دعای خیر میکردند و بعد آن صدای شعار مرگ بر شاه همان جوان ها لرزه به زمین و زمان میانداخت.
السابقون السابقون ...
طعم شیرین پیروزی انقلاب هنوز دردهان ملت بود که خبری تلخکام پیر جماران را تلخ کرد. قائله جدایی کردستان کم زخمی نبود. مردم حاضر بودند جانشان را نثار شادی امام خمینی (ره) کنند. شاهرخ جزو اولین کسانی بود که مشق جنگهای تنبهتن و چریکی کرد و بیمقدمه وارد میدان شد. خودش را حرّ انقلاب میدانست. میگفت حر اولین کسی بود که در کربلا شهید شد و من هم باید جزو اولینها باشم. روی بدنش جابجا خالکوبیهای دوران جاهلی خودنمایی میکرد. در حضور کسی وضو نمیگرفت و دعای همیشگیاش این بود که درراه اسلام و امام زمان (عج) نیست و نابود شود و کسی جنازهاش را نبیند. خاطره دلاوریهای او در جنگهای نامنظم مناطق عملیاتی شاهنشین، سقز و سنندج هنوز در ذهن محلیها و همرزمانش باقیمانده است. با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران امام از جوانان دعوت کرد به یاری پاسداران انقلاب در خط مقدم جبههها بروند. شاهرخ در چشم به هم زدنی هر چه از فنون نظامی و کار با اسلحه و تیراندازی میدانست را به جوانترها آموزش میداد. میگویند به سیّدها که میرسید یکپارچه ادب و تواضع میشد. حتی اگر این سیّد پسری بود که تازه پشت لبش سبز شده بود به پایش میافتاد. بلند که میشد شانهاش را میبوسید و در گوشش التماس میکرد آن جوان از جدهاش بخواهد شاهرخ که حالا نام ابوالفضل را برای خودش گذاشته بود شهید شود.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani