16.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ببینید
#کلام_شهید
🎥برادران راهی جز شهادت نیست...
💥سخنان دانشمند هسته ای #شهید_محسن_فخری زاده
#شهدای_هسته_ای
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#کلام_امام
#امام_خامنهای :
امام رضوانالله علیه بارها اســم مدرس را میآوردند. مگر خصوصیت مدرس چه بود؟ از مدرس عالمتر هم داشتیم. مدرس خصوصیت عمدهاش این بود که هیچ عامل ارعاب و تهدید و تطمیع و فریبگری در او اثر نمیکرد. همان وقتی که علی الظاهر فضا را بر ضد او آن چنان متشنج کرده بودند که علیهش شعار میدادند، او ایستاد و حرف خودش را زد. این خصوصیت یک نماینده خوب در مجلس است.
۱۳۷۸/۱۱/۲۶
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۱۰ آذر ماه #سالروز_شهادت #آیتالله_سید_حسن_مدرس گرامی باد. 🥀
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#زندگینامه
#شهید_آیتالله_سید_حسن_مدرس
ایشان در سال 1287 قمری به دنیا آمد. او تحصیل خود را در علوم دینی در اصفهان، سامرا و نجف در محضر بزرگانی چون آیتالله میرازی شیرازی، صاحب فتوای تحریم تنباكو و ... تا درجه اجتهاد ادامه داد؛ آنگاه به اصفهان مراجعت كرده و مشغول تدریس فقه و اصول شد. ایشان در جریانات مربوط به نهضت مشروطه به سمت سیاست روی آورد. مرحوم مدرس در این باره گفته است: «بعد از مراجعت از عتبات، در اصفهان فقط از امورات اجتماعیه، مباحثه و تدریس اختیار كرده بودم، تا زمان انقلاب استبداد به مشروطه، مجبورا اوضاع دیگری پیش آمد».
فعالیت سیاسی ایشان با عضویت در انجمن ایالتی اصفهان آغاز میشود و با انتخاب او به عنوان یكی از پنج تن علمای منتخب، برای دوره دوم قانونگذاری مجلس، در تاریخ 1289 شمسی، چهره سیاسی او شناختهتر میشود. مدرس در این مجلس نقش خود را به خوبی ایفا كرد. وی در دوره سوم نیز از طرف مردم تهران به نمایندگی انتخاب شد؛ ولی این مجلس به علت فشار خارجی و آغاز جنگ اول جهانی یكسال بیشتر دوم نیاورد. مدرس از چهرههای سرشناس كمیته دفاع ملی بود كه جهت جلوگیری از پیشرفت نیروهای روسیه تزاری به سمت پایتخت به قم مهاجرت كردند. او سپس عازم اصفهان، كرمانشاه، عراق، تركیه و سوریه گردید و پس از دو سال به ایران بازگشت.
با امضای قرارداد 1919 وثوقالدوله، مدرس به مخالفت برخاست و با این قرارداد ننگین به شدت مخالفت كرد و اجازه نداد ایران بین اجانب تقسیم شود. پس از كودتای رضاخان و سید ضیاءالدین طباطبایی در سوم اسفند 1299، مدرس همراه بسیاری از ملیون و مبارزان دستگیر شد و تا پایان عمر كابینه سیاه سید ضیاءالدین طباطبایی در قزوین زندان بود. پس از آزادی به نمایندگی مردم تهران در مجلس چهارم انتخاب شد و به عنوان نایب رییس مجلس و رهبری اكثریت مجلس برگزیده شد. دوره پنجم مجلس در سال 1302 افتتاح شد و در این دوران پر اهمیت تاریخ مشروطه كه با تغییر سلسله قاجاریه و روی كار آمدن رضاخان همراه بود، مدرس رهبری اقلیت مجلس را بر عهده داشت. رضاخان كه به دنبال حذف قاجار و حاكمیت خود بود، طرح جمهوری را مطرح كرد اما وجود مدرس و رفقای او در مجلس كه فراكسیون اقلیت را تشكیل میدادند، مانع از به سرانجام رسیدن طرح جمهوری رضاخانی شد.
یکی از وقایع مهم مجلس پنجم استیضاح رضاخان، توسط مدرس بود؛ اما، رضاخان توانست با فریب و نیرنگ، مقدمات تصویب انقراض قاجاریه را فراهم كند و در تاریخ 9 آبان 1304 این كار را عملی كرد و خود به پادشاهی ایران رسید. رضاخان در طی برگزاری انتخابات مجلس هفتم، اجازه نداد مدرس به مجلس راه یابد و ابتدا مدتی او را خانهنشین كرد و سپس در 16 مهر 1307 دستگیر و به دامغان و مشهد و سپس به خواف تبعید كرد. شهید مدرس 9 سال در خواف توسط مأموران تحت نظر بود و در 22 مهر 1316 از خواف به كاشمر منتقل شد. در این زمان رضاخان دستور قتل مدرس را به رییس شهربانی كاشمر داد ولی او به این كار تن نداد و در نتیجه این مأموریت به جهانسوزی، متوفیان و خلج واگذار شد. آنها در شب دهم آذر 1316 برابر با 27 رمضان 1356 قمری به سراغ آن عالم ربانی رفتند و او را به شهادت رساندند و جنازه را مخفیانه به خاك سپردند.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#سیره_شهدا
«مدرّس، عالِمِ عامِل»
بیشک فقيه مجاهد و عالم پرهيزگار آيتالله مدرس يكی از چهرههای درخشان تاريخ تشيع بشمار میرود كه زندگی و اخلاق و رفتار و جهت گيریهای سياسی و اجتماعی ایشان، میتواند برای علماء، سیاستمداران و مخصوصاً نمایندگان مجلس شورای اسلامی، نمونه و الگوی کاملی باشد!
شهید مدرس در سنين جوانی به مقام رفيعِ اجتهاد رسيد و از لحاظ علمی و فقهی، مجتهدی جامع الشرائط، صاحب فتوا و شايسته تقليد بود، هر چند که حاضر به چاپ رساله علميه خود نشد!
(يادنامه شهيد مدرس، ص ٧۴)
👈 او همانگونه بود كه میگفت و همانطور میگفت كه میبود! مدرس، پارسایی پايدار و عالمی ثابت قدم بود كه لحظهای با استبداد و استعمار سازش نكرد و در تمامی مدت عمرش، ساده زيستن، تواضع، قناعت و به دور بودن از هرگونه رفاه طلبی را شيوه زندگی خويش ساخت! چنانچه تمام چیزی که پس از ترور ایشان باقی ماند: «یک جلد قرآن، یک قالیچه کهنه، یک صندلی، یک عینک، یک عصای چوبی، یک حوله حمام، یک سجاده نماز و یک پیراهن کرباس ایرانی و تعدادی کتاب» بود!
او از همان ابتدای نمایندگی مجلس، امر سادهزیستی را عملاً به همه آموخت! چنانچه عبدالعلی باقی در صفحه ۳۲ کتابِ «مدرس مجاهدی شکستناپذیر» نقل میکند: وقتی مدرس برای نمایندگی مجلس از اصفهان به تهران عزیمت نمود، دو خانه به ایشان پیشنهاد شد، یکی دو اتاقه با اجاره ماهی «سی ریال» و دیگری سه اتاقه با اجاره ماهی «سیوپنج ریال»! و ایشان، منزل دو اتاقه را انتخاب کردند؛ از آیتالله مدرس سؤال شد، آیا نماینده مجلس، مبلغ پنج ریالِ ناچیز، صرفهجویی میکند!؟ او جواب میدهد: «بلی، آنچه استقلال و آزادی و عقیده را از بین میبرد، احتیاج است! من نمیخواهم محتاج کسی باشم! باید برنامه زندگیم را طوری تنظیم کنم که محتاج به کسی نشوم و این زبانِ تند و تیزم آزاد باشد!
👈 «میلسپو» مستشار مالی امریکا در ایران در کتاب خود با عنوان «کار امریکا در ایران» درباره شهید مدرس چنین نوشته: « مشخصترین چهره و رهبر روحانیون در مجلس ایران، مدرس است که به عنوان نایب رییس اول مجلس، انتخاب شده؛ شهرت مدرس، بیشتر در این است که برای پول ارزشی قائل نیست! او در خانه سادهای زندگی میکند که جز یک قالیچه، تعدادی کتاب و یک صندلی، چیز دیگری در آن وجود ندارد! لباس روحانیون را میپوشد و مردی است عالم؛ در ملاقات با او محال است کسی تحت تأثیر سادگی و هوش و قدرت رهبری او قرار نگیرد...» (مدرس و سیاستگذاری عمومی، مرکز اسناد، ص ۱۳۲)
✍️ امام خمینی (ره) که در جوانی، مدرّس را درک کرده بودند، میفرمایند: « او [رضاخان] با مرحوم مدرس روزگاری گذراند و فهمید که با هیچ چیز نمیتوان او را قانع کرد؛ نه با تطمیع، نه با تهدید!» (کشفالاسرار، ص٩)
آیتالله سید فخرالدین جزایری از همراهان آیتالله مدرس، درباره تلاشهای رضاخان برای تطمیع ایشان به ملاقات سرلشگر خدایار میپردازد که او به شهید مدرس گفت: «رضا شاه میل دارد که باب مراوده را با شما باز کند و به هر طریق که شما بپسندید با شما روابط حسنه داشته باشد و هر امری را که در امور مملکت بفرمایید اطاعت خواهند کرد! ضمناً مبلغ «صد هزار تومان» فرستادهاند که نزد شما باشد و به هر مصرفی که صلاح بدانید برسانید» مدرس (که در آن زمان کل حقوق نمایندگی او در مجلس «سی تومان» بود) با رد درخواست رضا شاه، گفت: «... این پولها را ببرید که اگر اینجا بماند کُلِ آن به مصرف نابودی رضاخان خواهد رسید!» (مدرس مجاهدی شکستناپذیر، ص۱۴۰)
👈 و سرانجام این عالمِ عامل و مجاهد خستگیناپذیر که در تمام عمر با عزمی راسخ چون كوهی استوار در مقابل ستمگران عصر به مقابله برخاست، توسط رضا شاه به ربذهی خواف، تبعيد و در كُنج عُزلت و غريبی، به شهادت رسید.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹#ببینید
#خاطره #امام_خمینی(ره) از شجاعت #آیتالله_مدرس هنگام تهدید نظامی دشمن
🗓 ۱۰ آذر، سالروز شهادت آیت الله #مدرس
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#سیره_شهدا
مردم کوچه و بازار موکل من هستند، باید بدانند چه میکنم
🔷یک روز از جلسه مجلس شورای ملی به خانه برمیگشت که در راه سری هم به مغازه «مشهدی عبدالکریم» بقال زد تا ماست بخرد. بعد از سلام و احوالپرسی، در همان اثنا که مشهدی عبدالکریم مشغول وزن کردن ماست بود، آیتالله مدرس شروع به تعریف جریانات آن روز در مجلس کرد و گفت: «امروز چنان با اولتیماتوم روسیه مخالفت کردم که هیچکدام از نمایندهها جرأت رد کردن استدلالهایم را پیدا نکردند.» یکی از اطرافیان آیتالله که همراه او در مغازه بود، گفت: «آقا! این که درست نیست که شما موضوعات مهم سیاسی مملکت را برای امثال مشهدی عبدالکریم بقال بگویید.» آیتالله گفت: «اینها موکلان من هستند و باید بدانند من در مجلس چه میکنم.
#آیت_الله_سیدحسن_مدرس
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#سیره_شهدا
انگلیس اگر خواست به من پول بدهد، بیاورد نماز جمعه و جلوی مردم بدهد!
یک روز دو نفر که یکی از آنها فرنگی بود، به دیدار آیتالله آمدند. مردی که مترجم بود، گفت: «ایشان یکی از مأموران عالیرتبه سفارت انگلیس هستند. چکی تقدیم میکنند، برای اینکه هرطور صلاح بدانید، مصرف کنید.» آقا گفتند: «چک چیست؟» مترجم گفت: «چک، براتی است که بانک میگیرد و مبلغی که در آن قید شده را میپردازد.»
مدرس خندید و گفت: «به ایشان بگویید من پول و چک قبول ندارم. اگر خواست به من پول بدهد، باید تبدیل به طلا و بار شتر کند و ظهر روز جمعه و هنگام نماز به مدرسه سپهسالار بیاورد و آنجا اعلام کند که این محموله را مثلاً انگلستان یا هر جای دیگر برای مدرس فرستاده است تا آن وقت من قبول کنم.»
بعد از ترجمه این سخنان، مرد فرنگی چیزی گفت. مترجم رو به آقا کرد و گفت: «ایشان میگویند شما میخواهید حیثیت ما را در دنیا نابود کنید.» مدرس خندید و گفت: «به ایشان بگویید از نابودی چیزی که ندارید، نترسید.
#آیتالله_سیدحسن_مدرس
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مراسم تشییع پیکر مطهر شهید هستهای #محسن_فخریزاده
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تصاویری از مراسم تدفین پیکر شهید هستهای محسن فخری زاده در امامزاده صالح
🔹پیکر مطهر شهید دانشمند #محسن_فخریزاده در حرم امام زاده صالح طواف داده شد و سپس در جوار شهدای گمنام و #شهید_شهریاری به خاک سپرده شد.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
نماز لیله الدفن به نیت #شهید_محسن_فخریزاده فرزند #حسن
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۱۰ آذرماه ، #سالروز_شهادت پنج #شهید_مدافع_حرم
#شهید_رضا_ملایی
#شهید_منصور_عباسی
#شهید_مجتبی_زکویزاده
#شهید_حسین_محرابی
#شهید_میلاد_بدری
گرامی باد . 🥀
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۱۰آذرماه #سالروز_شهادت #روحانی_شهید #مدافع_حرم #میلاد_بدری گرامی باد . 🥀
روحانی شهید مدافع حرم «میلاد بدری» به عنوان جوانترین شهید مدافع حرم استان خوزستان، در سال ۱۳۷۴ و در شهرستان امیدیه متولد شد.
شهید بدری در ۲۲ آبان سال ۹۴ از تیپ امام حسن مجتبی (ع) بهبهان، جهت دفاع از حرم اهل بیت عصمت و طهارت (ع) عازم سوریه شد و سرانجام ۱۹ روز بعد یعنی در روز ۱۱ آذرماه سال ۹۴ مصادف با روز اربعین امام حسین (ع) در سن ۲۰ سالگی به شهادت رسید.
این شهید مدافع حرم، مربی حلقههای صالحین بسیج بود و همیشه صحبتهایش سرشار از عشق به اهل بیت (ع) بود.
#شهدای_روحانی
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#خاطرات_شهدا
ما توی هر تیمی یک #روحانی داشتیم و ما ناراحت بودیم که گروه ما یک روحانی نداره که نماز رو #جماعت بخونیم.
هیچ کدوم از بچه ها هم جلو نمی ایستادند ، ۱۳روز گذشته بود که اونجا بودیم و نماز ها رو می رفتیم با گروه های دیگه میخوندیم ،
یک شب به شهید میلاد بدری گفتم خب اقا میلاد بگو ببینم چند سالته ؟ چیکار میکنی ؟ متاهلی ؟بچه داری ؟و از این سوالها...
لحظه ای که گفت متولد ۷۴ هستم گفتم خدایا سربازهای #امام_خامنه ای هیچی کم ندارن از دلاور های #امام_خمینی (ره) ، گفتم خب حالا چیکاره هستی ؟ گفت صداشو در نیار.... #طلبه هستم..
آقا تا گفت طلبه هستم یه کوچولو محکم زدم به کمرش گفتم ای نامرد ۱۳ روز نمازه ما مثل آوره ها شده و جماعت نصیبمون نشده پ چرا چیزی نگفتی ؟
آنقدر #فروتن بود، سرشو انداخت پایین و یک لبخند و تبسم آرومی کرد...
خلاصه اون شب شهید میلاد رو گذاشتیم جلو واسه نماز جماعت، یک نماز مغرب و عشا پشت سرش بخونیم (اینقدر این پسر فروتن بود به ما نگفت طلبه ام،
و اون شد #اخرین نماز بود ،که صبحش باید میرفتیم روی ارتفاعات #العیس سنگر بزنیم ،صبح یعنی ساعت ۱۱ صبح اینا بود اربعین سیدالشهدا که بوسیله #موشک تاو آمریکایی اقا میلاد و دو تن دیگر از دوستان به #شهادت رسیدند...
و من ناپاک و ضعیف النفس فقط برای ۳۰ ثانیه از میلاد و دوستان دور شدم که یکباره صدای عجیبی منو زمین گیر کرد
خاطرات رزمنده تیپ تکاور۱۵امامحسنمجتبی(ع)
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#سیره_شهدا
#شهید_میلاد_بدری
با خودم كنار آمدم خانوادههایی هستند که سه شهید و چهار شهید دارند من یکی از پسرانم را می خواهم فدای اسلام کنم و توانستم راضي شوم ميلاد به سوريه برود و گفتم مادر برو به سلامت، هرچه خدا خواست همان ميشود و اگر قسمت من باشي برميگردي و اگر قسمتت شهادت است مباركت باشد و اين آخرين كلام من و پسرم در لحظه جدا شدن از يكديگر بود و ميلاد با خوشحالي رفت.
18 روز بيشتر از رفتن ميلاد به سوريه نگذشته بود كه روز اربعين حسيني خبر شهادتش پخش شد، ملبس شدنش به لباس روحانيت همراه با شهادتش رقم خورد و حتي روي سنگ قبرش در كنار اسمش حجتالاسلام والمسلمين را قيد كردهاند.
موقعي كه از ميلاد جدا شدم میدانستم براي هميشه از پيش من رفت و موقعي كه ميلاد در سوريه بود دعا ميكردم خدا آبروی من را پيش حضرت زينب (س) حفظ كند تا موقع شنيدن خبر شهادت ميلاد حرف بیجا نزنم و همينطور هم شد و وقتی كه پيكر ميلاد آمد، روحيه و صبرم خيلي بالا بود با اينكه لحظهای از فكر ميلاد نمیتوانم جدا شوم و نبودش برايم خيلی سخت است، ولی خوشحال هستم كه با رضايت خودم توانستم دل ميلاد را شاد كنم.
#مادر_شهید
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#سیره_شهدا
هیچکدام از رفقای #شهید_میلاد_بدری یادشان نمی آید از میلاد کاری خواسته باشند
و او نه گفته باشد .
همیشه برای حل مشکلات دیگران
و کمک کردن آماده بود .
یکی از دوستان شهید نقل میکند :
بعد از شهادت میلاد داشتم
به یکی از رفقای طلبه اصرار میکردم
که کاری را انجام دهد ولی قبول نمیکرد .
ناخودآگاه گفتم نمیخواد انجام بدی
میرم به میلاد میگم ...
کمی که فکر کردم
یادم آمد میلاد شهید شده است .
#گروه_جهادی_فلق
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۱۰ آذرماه ، #سالروز_شهادت #مدافع_حرم #شهید_حسین_محرابی گرامی باد . 🥀
ولادت : ۱۳۵۶/۶/۳۰ نیشابور
شهادت : ۱۳۹۵/۹/۱۰ حلب
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥روایت جانسوز دختر #شهید_محرابی از نخستین دیدار با پدر
⚰_وقتی رفتیم #معراج_شهدا برامون سخت بود که چطور میخواهیم بابا رو ببینیم!
🌿رفتم جلو... گفتم مامان بیاید، بابا راحت خوابیدن... مثل همیشه....
حتی مثل امام حسین بی سر نشدن
تکه تکه نشدن....
🥀حالا فکر کنید که حضرت رقیه و سکینه که تازه پدر از دست دادن...
اسیر هم شدن....
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
فرازی از #وصیتنامه #شهید_حسین_محرابی :
السلام علیک یا اباعبدالله یا حسین(ع)✋🏻
السلام علیک یا اباالفضل العباس یا علمدار(ع)✋🏻
با دلی آرام و قلبی مطمئن از آنچه انجام میدهم...❤️
هر خانمی که چادر به سر کند و عفت ورزد، و هر جوانی که نماز اول وقت را در حد توان شروع کند، اگر دستم برسد سفارشش را به مولایم امام حسین (ع) خواهم کرد و او را دعا می کنم؛ باشد تا مورد لطف و رحمت حق تعالی قرار گیرد.))
#دستنوشته_شهید
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#سیره_شهدا
🍃لقب شهید
بعضیها او را به خاطر ارادت زیادش به امام رضا(ع) و شهادتش در روز شهادت این امام معصوم با لقب "شهید امام رضایی" خطاب میکنند و بعضی دیگر به خاطر لبخندهای معروفش لقب "شهید خنده" را به او دادهاند!
🌷امر به معروف
همسر شهید: کنار خیابان اذانش را گفت و آماده شد نماز بخواند. گفتم: بیا بریم یه مسجد پیدا کنیم. اما حسین اهمیتی به نگاه مردم نمیداد. نمازش را که خواند، پرسیدم: چرا اینکار را کردی؟ این کارت برای من و بچهها عجیب بود چه برسه به مردم غریبه.
‼️گفت: من اینجا تو این محیط نمیتونم به تک تک خانوما بگم حجابتونو رعایت کنید. با این نمازم، هم واجبم رو انجام دادم و هم امر به معروف و نهی از منکر کردم!
⚠️مراقب خانواده شهدا باشید
همسر شهید: هر پنج شنبه گلزار شهدا می رفتیم به ویژه قطعه مدافعان حرم. در آنجا، ایشون نسبت فامیلی شون رو با ما کلا از یاد می بردن، و پیش ما نبودن. اول فکر می کردم که حال روحی شون ایجاد می کنه در کنار شهدا تنها باشن. اما یکبار گفت: اینجا، نزدیک من نیاین. اینجا همسران و فرزندان شهدایی میان که هم سن شما هستند. باید خیلی مراقب باشید دلشون نلرزد!
💌وصیتنامه شهید
هر خانمی که چادر به سر کند و عفت ورزد و هر جوانی که نماز اول وقت را در حد توان شروع کند؛
اگر دستم برسد سفارشش را به مولایم امام حسین(ع) خواهم کرد و او را دعا می کنم؛ باشد تا مورد لطف و رحمت حق تعالی قرار گیرد!
#شهید_حسین_محرابی
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#سیره_شهدا
روز عملیات نام کسانی را که قرار بوده است در عملیات شرکت کنند خواندهاند و اسم حسین آقا در فهرست نبوده است.
حسین آقا برای گرفتن رضایت فرمانده محور، پیش او میرود اما فرمانده مخالفت میکند.
همسرم که اصرار را بیفایده میبیند به فرمانده میگوید: من بچهی مشهدم اگر من را به این عملیات نبرید به محض برگشتن به حرم امام رضا(ع) میروم و از شما پیش آقا شکایت میکنم...
فرمانده محور وقتی صحبتهای شهید محرابی را میشنود بالاخره به او اجازه میدهد.
در همین لحظات یکی از همرزمانشان به بقیهی مدافعانحرم میگوید: همهی ما از مشهد آمدهایم، فردا شهادت امام رضا علیه السلام (ع) است و خوش بحال کسی که فردا شهید شود.
هنوز حرف این مدافعحرم تمام نشده بود که شهید محرابی به همرزمانش میگوید:" آن کسی که میگویی فردا "شهید" میشود من هستم
فردای آن روز، روز شهادت امام رضا در سوریه تیر به قلب ایشان اصابت کرد و در حالی که در "سجده" بودند و آخرین کلمهای که گفتند
"یاابالفضل"بود به شهـادت رسیدند.
✍به روایت همسربزرگوارشهید
#شهید_حسین_محرابی🌷
#سالروز_شهادت
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani