eitaa logo
کانال محتوای روایتگری راویان
2.9هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
3.1هزار ویدیو
440 فایل
✅️ این کانال متعلق به ((موسسه روایت سیره شهدا قم)) می‌باشد. 📌بیان خاطرات شهدا و رزمندگان 📌محتوای روایتگری 📌معرفی کتب شهدا 📌تشریح عملیات ها
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خاک طلاییه رو شکافتیم جنازه ای بالا اومد چیزی همراهش نبود جز یه دفترچه مداحی صفحه اولش رو باز کردم نوشته بود .... 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
انا لله و انا الیه راجعون سردار دکتر ناصر شعبانی به یاران شهیدش پیوست . سرتیپ پاسدار ناصر شعبانی یکی از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران با سابقه‌ای بیش از 37 سال در سپاه پاسداران بود. 🔸 او رده‌های مختلفی از فرماندهی در سپاه از سطح فرمانده سپاه شهری تا فرماندهی لشکر و سپاه استانی و منطقه‌ای را طی کرده و در قرارگاه ثارالله تهران نیز مسئولیت داشت. 🔹یادش گرامی و راهش پر رهرو باد ◾️خادمین و راویان مؤسسه روایت سیره شهدا شهادت این فرمانده مجاهد و باسابقه سپاه را به خانواده آن شهید تسلیت می‌گوید 🌹اخبار راوی روحانی🌹 🆔 @ravayatgarnews
1_225158206.mp3
10.2M
🔈 ✅هنوز هم فرصت برای شهید شدن باقی است... ✅ روایتگری جدید حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹اخبار راوی روحانی🌹 🆔 @ravayatgarnews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔶 25 اسفند سالروز شهادت سردار رشید اسلام، فرمانده لشکر 31 عاشورا، جانباز مفقودالاثر «مهدی باکری» در سال 1363 هجری شمسی گرامی باد. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
🔸نام: مهدی 🔸نام خانوادگی: باکری 🔸ملیت: ایرانی 🔸دین و مذهب: مسلمان، شیعه 🔸تولد: ۱۳۳۳/۰۱/۱۲ ، میاندوآب، آذربایجان غربی 🔸شهادت: ۱۳۶۳/۱۲/۲۵ ، هورالعظیم 🔸مفقود: اروندرود 🔸جانباز: ▫️فتح‌المبین، از ناحیه چشم ▫️الی بیت‌المقدس، از ناحیه کمر ▫️رمضان، از ناحیه سینه 🔸نیرو: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 🔸یگانهای خدمت: لشگر ۳۱ عاشورا 🔸درجه: سرلشگر پاسدار 🔸سمت‌ها: فرمانده لشگر ۳۱ عاشورا 🔸جنگ‌‌ها: جنگ ایران و عراق عملیات‌ ▫️ثامن‌الائمه ▫️الی بیت‌المقدس ▫️فتح‌المبین ▫️رمضان ▫️مسلم بن عقیل ▫️والفجر مقدماتی ▫️والفجر ۱ ▫️والفجر ۲ ▫️والفجر ۴ ▫️خیبر ▫️بدر 🔸تحصیلات: مهندسی مکانیک 🔸شغل: شهردار 🔸خانواده ▫️برادر: شهید 🌷«علی باکری»🌷 ـ شهید 🌷«حمید باکری»🌷 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
🌹خلاصه 🕊 مهندس مهدی باکری در ۳۰ فروردین ۱۳۳۳ در میاندوآب و در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد. در همان آغاز کودکی، مادرش را از دست داد. او و دوستانش نقش مهمی در برپایی تظاهرات شهر تبریز در ۱۵ خرداد ۱۳۵۴ و ۱۳۵۵ داشتند. همان زمان، وی توسط ساواک شناسایی شد و بارها بازجویی و تحت نظر آزاد شد. پس از اخذ دیپلم وارد دانشگاه تبریز شد و در رشته مهندسی مکانیک شروع به تحصیل کرد. در حین تحصیل خبر شهادت برادرش، علی باکری که در زندان ساواک بود به وی دادند. بدین ترتیب، او دومین عضو خانواده خویش را نیز از دست داد. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، شهید باکری نقش فعالی در سازماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی داشت. وی همزمان با فعالیت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مسئولیت شهرداری ارومیه را نیز بر عهده گرفت. با شروع دفاع مقدس عازم جبهه‌ حق علیه باطل شد. شهید مهدی باکری یکی از بهترین سرداران سپاه در هشت سال جنگ تحمیلی ایران و عراق بود. حضور در جبهه شهید مهدی باکری در مدت کوتاهی مدارج ترقی را در جبهه طی کرد. در عملیات فتح المبین با عنوان معاون تیپ نجف اشرف توانست در کسب پیروزی مؤثر باشد. در همان عملیات از ناحیه چشم مجروح شد. پس از بهبودی به جبهه بازگشت و در عملیات‌هایی چون عملیات بیت‌المقدس، رمضان، مسلم بن عقیل، والفجر مقدماتی، والفجر ۱ تا والفجر 4 و عملیات خیبر در سمت‌های مختلف شرکت کرد. در مجموعه عملیاتهای والفجر، با عنوان فرمانده لشکر عاشورا در جبهه حضور داشت. 👇 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
در عملیات خیبر، به شهید مهدی باکری خبر داده شد که برادرت حمید (جانشین فرمانده لشگر عاشورا ) به شهادت رسیده است و می‌خواهیم پیکرش را برگردانیم؛ ولی شهید باکری اجازه نداد و از پشت بی‌سیم این جمله تاریخی را به زبان آورد: «همهٔ آن‌ها برادرای من هستند. اگر توانستید همه را برگردانید، حمید را هم بیاورید». ایشان بعد از شهادت برادرش با خانواده اش تماس گرفت و به آن‌ها گفت: «شهادت حمید یکی از الطاف الهی است که شامل حال خانواده ما شده‌ است». مفقودالاثر شدن برادر قمرلو، فرمانده گردانی که در همان روز سازمان دهی شده و همراه شهید باکری در آن قایق بود، می گوید: «در سیل بند که بودیم دشمن تا بیست متری روی سیل بند رسید و من به برادر باکری گفتم: به خاطر اسلام شما برگردید، هرچند شما به شهادت علاقه دارید و می خواهید به لقاءالله برسید، اما اسلام به شما احتیاج دارد. خواهش می کنم بروید عقب ما اینجا هستیم، بر اثر اصرار زیاد من که تا حد گریه کردن رسیده بود، گفت: برو برادر تندرو (سکان دار تنها قایق باقی مانده در پشت خط) را بیاور سوار قایق کن. او زخمی شده است. در حین درگیری، برادرانی که زخمی می شدند، آنها را به داخل قایق می بردیم، برادر باکری کنار من نشسته بود و تیراندازی می کرد. یک دفعه در بین ذکرهایی که می گفت ناله ضعیفی کشید و به رو به زمین دراز کشید، با عجله او را برگرداندم و در بغل گرفتمش دیدم که از پیشانی او خون بیرون می آید. هرچه او را صدا زدم، بوسیدم، پاسخی نشنیدم، فقط نگاهم می کرد. قایق را روشن و او را به آنجا منتقل و با عجله به طرف نیروهای خودی در شرق دجله حرکت کردیم. دشمن قایق را زیر رگبار گرفته بود، به طوری که آن را سوراخ، سوراخ کرد، اما تیری به ما اصابت ننمود، در همین حال، یکی از افراد دشمن کنار دجله آمد و با شلیک موشک آر.پی.جی موتور قایق را نشانه گرفت که به علت وجود بنزین در موتور قایق و داخل خود قایق باعث اشتعال آن شد. آتش به سرعت همه قایق را در برگرفت، ما که بر اثر اصابت ترکش به داخل آب پرتاب شده بودیم، با یک دنیا غم و درد سوختن برادر باکری و دیگر مجروحان را مشاهده کردیم، در حالی که نمی توانستیم کاری انجام دهیم. بر اثر اصابت موشک، قایق به سمت شرق دجله حرکت داده شد و در نقطه ای کنار خشکی توقف کرد. به دلیل آتش دشمن از سمت غرب دجله، نتوانستیم کنار قایق برویم. شب هنگام به آن سمت رفتیم، اما متأسفانه، هیچ اثری از شهید باکری و دیگران نبود». . 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️روایت شهید حاج قاسم سلیمانی از شهید مهدی باکری 🌹فرماندهی در جنگ ما امامت بود نه هدایت 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
🔅رهبر انقلاب اسلامی «دفاع مقدّس وسیله‌ای شد برای اینکه استعدادهای مکنون در انسانها، به شکل عجیبی بُروز کند. …مثلاً شهید باکری؛ ایشان در آغاز جنگ یک جوان دانشجو است که تازه فارغ‌التحصیل شده؛ حالا چند ماه یا یک مدتی هم در پادگانها گذرانده، بعد هم به دستور امام که [گفتند] از پادگانها بیایید بیرون، آمده بیرون؛ مثلا مهر ماه سال ۵۹ شهید باکری یک چنین حالتی دارد. بعد شما نگاه کنید در عملیات بیت‌المقدس، در عملیات خیبر، قبل آن در عملیات فتح‌المبین، این جوان یک فرمانده‌ی زبده‌ی نظامی است که میتواند یک لشکر را، در بعضی جاها یک قرارگاه را حرکت بدهد و هدایت کند و کار کند. این عجیب نیست؟ این معجزه نیست؟ اینها معجزه‌ی انقلاب است.» ۱۳۹۲/۹/۲۵ 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
وقتی شهید مهدی باکری شهردار ارومیه بود، یک شب باران شدیدی بارید. به طوری که سیل جاری شد. همان شب ترتیب اعزام گروههای امداد را به منطقه سیل زده داد و خودش هم با آخرین گروه عازم منطقه شد. پا به پای دیگران در میان گل و لای کوچه ها که تا زیر زانو می رسید، به کمک مردم سیل زده شتافت. در این بین آقا مهدی متوجه پیرزنی شد که با شیون و فریاد، از مردم کمک میخواست‌... تمام اسباب و اثاثیه پیرزن در داخل زیر زمین خانه آب گرفته بود آقا مهدی بی درنگ به داخل زیرزمین رفت و مشغول کمک به او شد. کم کم کارها روبه راه شد. پیرزن به مهدی که مرتب در حال فعالیت بود نزدیک شد و گفت: خدا عوضت بده مادر، خیر ببینی نمیدانم این شهردار فلان فلان شده کجاست تا شما رو ببینه و یک کم از غیرت و شرف شما یاد بگیره آقا مهدی سرشو بالا نکرد بگه من شهردارم. گفت مادر دعا کنید عاقبت به خیر بشه . 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
🌹تصويری از شهید باکری و شهید حاج قاسم سلیمانی در کنار رهبرمعظم انقلاب 🌹25 اسفند سالگرد شهادت مهدی باکری 🕊شادی روحش صلوات 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖇دینداری شهدا تازه از مدرسه برگشته بود، آمد پیش من و گفت: مادر اگه یه چیزی بخوام برام می‌خری؟ با خودم گفتم حتماً دستِ دوستاش یه چیزی خوراکی ای دیده دلش کشیده، گفتم: بگو مادر، چرا نخرم، گفت: کتاب نهج‌البلاغه می‌خوام، اون موقع (دوران طاغوت) کم کسی پیدا می‌شد اهل قرآن و نماز باشه، چه برسه به نهج‌البلاغه، هر طوری بود بعد از چند روز، مقداری پول جور کردم و بهش دادم، وقتی از مدرسه آمد دیدم در پوست خودش نمی‌گنجه، کتاب بزرگی دستش بود، فکر نمی‌کردم برا خوندنش وقت بذاره، اما از اون روز به بعد همیشه باهاش بود، حتی توی جنگ. 🌷🌷 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 دربارۀ مکاشفات شهید «عبدالحسین برونسی» و رابطۀ او با حضرت زهرا(س) 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️فرمانده! ۲۵ قدم به راست، ۴۰ قدم به جلو❗️ وقتی حضرت زهرا(س) راه برون رفت از میدان مین و محاصره دشمن را به شهید برنسی نشان می‌دهد. ⛔️فرماندهان جنگ نظامی در عین تلاش‌های خودشون، نگاهشون به آسمان بود، نه به قدرت‌های پوشالی... 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
۲۶ اسفندماه گرامی باد . خلاصه گزارش عملیات : نام عملیات : امام مهدی (عج) مدت اجرا : ۲ روز زمان اجرا : ۲۶/۱۲/۱۳۵۹ تلفات دشمن :۱۶۸ ارگانهای عمل کننده : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اهداف عملیات : عقب راندن دشمن از شهر و منطقه سوسنگرد 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
: این عملیات در تاریخ ۲۶ اسفند ۱۳۵۹ با هدف عقب راندن دشمن از شهر و منطقه سوسنگرد انجام شد. این عملیات به منظور انهدام دشمن در غرب سوسنگرد تا روستای احیمر طراحی شد سپاه و بسیج با پشتیبانی ارتش حمله را آغاز کردند. دو ساعت بعد یعنی در ساعت ۱۰ صبح عملیات با موفقیت انجام شد. و رزمندگان که نمی خواستند در مواضع جدید استقرار یابند به عقب بازگشتند. آغاز عملیاتهای غیر کلاسیک محدود : پس از آنکه فرماندهان ایرانی دریافتند که با جنگهای کلاسیک و شیوه‌های شناخته شده نمی‌توان کاری را از پیش برد ، طرح عملیاتهای چریکی و غیر کلاسیک را به اجرا گذاشتند. نخستین گام در این راستا ،در ۲۶ اسفند ماه ۱۳۵۹ و پس از دو ماه از آخرین تهاجم ناموفق ایران به قوای عراق برداشته شد .براساس طرحی به نام «امام مهدی (عج)» که توسط شهید حسن باقری طراحی شده بود مقرر شد تا برادران سپاه با استعداد ۲۰۰ حمله‌ور و با سلاحهای معمولی و آر – پی – جی ،‌از چهار محور به نیروهای عراقی در غرب سوسنگرد حمله کنند.حمله در ساعت ۷ و۳۰ دقیقه صبح آغاز شد . دشمن غافلگیر شده و عملیات با سرعت غیر قابل تصوری پیش می رفت .با انهدام یک گردان تانک و یک گردان مکانیزه دشمن ، نیروهای خودی به پیروزی رسیدند . اما به علت عدم تجربه کافی نیروها در این گونه عملیاتها و فقدان نیروی جایگزین برای تثبیت مواضع آزاد شده ، پس از گذشت یکی دو روز ، عراقیها به مواضع پیشین خود بازگشتند . با این وجود ، پس از گذشت ۶ ماه از جنگ و هجوم همه جانبه ارتش عراق به خاک ایران ، نخستین پیروزی روحیه بخش برای رزمندگان ایرانی به دست آمد . در جریان این عملیات محدود تعدادی ۱۶۸ تن کشته و زخمی و اسیر شدند . همچنین ۱۳ تن از نیروهای عمل کننده سپاه پاسداران به شهادت رسیدند. و این چنین سرآغاز عملیاتهای (‌محدود )غیر کلاسیک جنگ ، با موفقیت به اتمام رسید. « اسحق عزیزی » طراح این عملیات که فرمانده گردان بود و بعدها به شهادت رسید ، توانست در حالی که عراقیها در مجاورت دیوارهای شهر سوسنگرد ، حضور داشتند – با کندن چندین کانال ،‌رزمندگان را از زیر خانه‌های شهر عبور داده و به نقاط مشخصی ، در کنار اردوی دشمن برساند . در عملیات «تپه‌های الله اکبر» که دو ماه پس از عملیات امام مهدی (عج )انجام شد، همین طرح با پیروزی اجرا گردید . در اوایل سال ۱۳۶۰ طرح عملیات حضرت مهدی (عج) تهیه شد. بر اساس این طرح می بایست رزمندگان اسلام مرکب از تیپ ۳ لشگر ۹۲ زرهی ارتش به همراه یک گردان از سپاه پاسداران و یک گردان از گروه جنگهای نا منظم شهید چمران به هدف تصرف و تأمین تپه «الله اکبر» تک نمایند. همچنین تیپ ۲ احتیاط نیروی زمینی ارتش در جنوب و تیپ یک آن لشگر به پدافند در مواضع خود در جنوب غربی اهواز ادامه دهند، و نیروهای زرهی پس از یگانهای پیاده وارد عمل شوند. سرانجام در ساعت ۴ بامداد روز ۳۱ اردیبهشت، عملیات آغاز شد. توپخانه رزمندگان اسلام آتش انبوه خود را بر روی مواضع دشمن گشود. غرش توپها در دل شب، شادی رزمندگان اسلام و وحشت فریب خوردگان عراقی را به دنبال داشت. آتش انبوه به مدت ۳۰ دقیقه اجرا شد و سپس با شدتی کمتر ادامه یافت. پس از اجرای آتش تهیه در ساعت ۴ بامداد روز ۳۱ اردیبهشت ۱۳۶۰ رزمندگان اسلام که تا نزدیکی مواضع دشمن پیشروی کرده بودند، تکبیر گویان به سنگرهای عراقیها هجوم برده و دشمن را غافلگیر کردند. نبرد رزمندگان اسلام تا ساعت ۱۲ همان روز با شدت تمام ادامه داشت و در آن ساعت یگانها به تحکیم مواضع خود پرداختند تا آمادگی لازم را جهت مقابله با پاتک احتمالی دشمن داشته باشند.نظر شهید دکتر چمران این بود که همان روز تپه شهیطیه از وجود دشمن پاک شود اما در ساعات اولیه بعد از ظهر همان روز نیروهای دشمن در زمینهای غرب الله اکبر، آماده پاتک شدند.زمین در غرب ارتفاع الله اکبر به نحوی بود که پس از یک دشت کوچک، با شیب ملایم از شرق به غرب مرتفع تر می شد و زمین مناطق غربی به مناطق شرقی تسلط داشت. بنابراین اگر تیپ ۳ زرهی به صورت جبهه ای از این منطقه عبور می کرد و به سمت غرب پیشروی می نمود بایستی تلفات احتمالی را می پذیرفت که در آن شرایط چنین امکانی وجود نداشت، اما اگر تپه «شهیطیه» و دامنه جنوبی تپه های «رملی» در شمال منطقه به تصرف نیروهای خودی درمی آمد آنها می توانستند از جناح شمالی، دشمن را تعقیب کنند و تا حوالی آبادی جابر حمدان در ۱۵ کیلومتری غرب الله اکبر پیشروی کنند؛ اما عکس العمل دشمن در تپه شهیطیه مانع از عمل نیروهای اسلام شد و با وجود تصرف و تحکیم تپه الله اکبر تصرف تپه شهیطیه در اولین روز حمله امکان پذیر نشد. 👇 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
نظر شهید دکتر چمران این بود که همان روز تپه شهیطیه از وجود دشمن پاک شود. تیپ ۳ زرهی لشگر ۹۲ داوطلب شد تا این منطقه را از وجود دشمن پاک کند. اما در ساعات اولیه بعد از ظهر همان روز نیروهای دشمن در زمینهای غرب الله اکبر، آماده پاتک شدند، در چنین شرایطی نگهداری تپه الله اکبر برای رزمندگان اسلام ارزش حیاتی تری از تپه شهیطیه داشت. در ۵ خرداد رزمندگانی از گروه جنگهای نامنظم شهید چمران برای تصرف تپه شهیطیه اعزام شدند. آنها توانستند این مأموریت را با موفقیت به انجام رسانند در نتیجه تپه تصرف شد. پایان این عملیات که به مدت ۶ روز به طول انجامید در روز ۵ خرداد ماه ۱۳۶۰ اعلام شد. این عملیات پس از گذشت تقریباً ۸ ماه از آغاز جنگ فتح البابی برای رزمندگان اسلام شد و سد دفاعی دشمن را که روز به روز مستحکمتر می شد شکست. در طی عملیات یاد شده صدها نفر از افراد دشمن به اسارت درآمدند و ۲۸۰ نفر از آنها کشته و صدها نفر زخمی شدند؛ همچنین تعداد زیادی از تجهیزات و وسایل آنها منهدم شد. نقش«دایی همت»در عملیات امام مهدی(عج) یکی از کسانی که در دفاع مقدس نقش‌آفرینی کرد، «فتح الله همتی» معروف به «دایی همت» بود که پل چوبی جاده سوسنگرد ـ بستان را ساخت. این پل ۸۵ متری که بعدها به پل «دایی همت» معروف شد، برای عملیات امام مهدی (عج) خیلی کمک‌مان کرد.  جهاد، جهاد مردمی بود و همه دست به کار شده بودند تا خوب دفاع کنند؛ یکی از کسانی که در دفاع مقدس نقش‌آفرینی کرد، «فتح الله همتی» معروف به «دایی همت» بود که پل چوبی جاده سوسنگرد ـ بستان را ساخت. این پل اولین راه بین رودخانه در جبهه‌های حق علیه باطل بود. «کاظم پدیدار» از رزمندگان و حماسه‌سازان سوسنگرد  نحوه ساخت پل «دایی همت» را روایت می‌کند:عراقی‌ها در ماه‌های ابتدایی جنگ تحمیلی دور تا دور سوسنگرد، موضع گرفته بودند. ما پشت رودخانه در پدافند بودیم و عراقی‌ها مقابل ما بودند؛ برای انجام برخی مأموریت‌ها باید با قایق به آن طرف رودخانه می‌رفتیم؛ قبل از اجرای عملیات «امام مهدی(عج)» در اسفند ۱۳۵۹ و حضور گسترده نیروها در منطقه، امکان عبور از رودخانه با قایق وجود نداشت و باید برای جابجایی گسترده نیروها کاری می‌کردیم. دایی همت از خرم‌آباد به منطقه اعزام شده بود که نجار هم بود، گفت «باید یک پل روی رودخانه بزنیم»؛ عرض رودخانه تقریبا ۸۵ متر بود؛ او برای ساخت پل، سیم بوکسل آورد و از این طرف رودخانه به آن طرف کشید و شروع کرد به ریختن بتن روی زمین تا سیم بوکسل محکم در زمین نگه دارد. آب رودخانه هم زیاد بود و با قایق می‌رفتیم و سیم بوکسل را جابه‌جا می‌کردیم.هنگامی که دایی همت کار می‌کرد، دشمن بمب و گلوله به طرف ما می‌ریخت؛ هنوز سیم بوکسل کاملاً وصل نشده بود که خمپاره‌ای در اطراف ما به زمین خورد و تعدادی از ما مجروح شدیم؛ یک سرباز هم از ناحیه دستش مجروح شد اما در هر صورت این سیم به دو طرف وصل شد. برای ساختن پل، تخته‌های سه متری درست کردیم و دایی همت و بچه‌ها این تخته‌ها را با سیم به هم وصل کردند؛ بالاخره این پل ۸۵ متری ساخته شد و برای اینکه روی آب خیلی تکان نخورد، غواص‌هایی داخل رودخانه رفتند و این پل را از پایین با سیم بوکسل به کف رودخانه وصل کردند. این پل در عملیات‌های متعددی از جمله «امام مهدی(عج)» مورد استفاده قرار گرفت؛ بعدها هم که صدامی‌ها از ما فاصله گرفتند، یک پل خاکی در آنجا ساخته شد. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلم های عملیات امام مهدی- سوسنگرد 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
🌷نام پدر: عزیزاله 🌷محل تولد:قصر شیرین 🌷تاریخ تولد: ۱۳۳۶_ کرمانشاه 🌷محل خدمت: بیمارستان ۵۲۰ کرمانشاه 🌷مسئولیت: امدادگر 🌷محل شهادت: کرمانشاه🌷🕊 🌷تاریخ شهادت: ۱۳۶۶/۱۲/۲۶ 🕊🌷ـــــ 💐چند شب قبل از شهادتش نیمه های شب از خواب بیدار می شود ورو به همسرش می کند و می گوید مطمئن هستم به زودی من با فرزندانم به آرزویم که همان است میرسم🌹 💐در تاریخ ۲۶/ ۱۲/۱۳۶۶ مصادف با روز بعثت حضرت رسول اکرم (ص) شهیده همراه همسر وفرزندانش ومادر همسرش ساعت ۸ صبح به پناهگاه پارک شیرین میروند وراس ساعت یک بعدازظهر سید عباس حسینی (همسر شهیده ) همراه با دو فرزند پسرش به دنبال جستجوی منزل اقوام از پناهگاه خارج می شوند وراهی شهرستان ماهیدشت می شوند در ساعت سه بعد از ظهر شهیده سلطنت خانم علیخانی همراه دو فرزندش به نامهای سیده مریم السادات حسینی و سید حسام الدین حسینی ومادر همسرش ملک خانم ناصری در اثر اصابت موشک به پناهگاه پارک شیرین به خیل شهدای این آب و خاک پیوستند🌹 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani