تابحال از این دعاها و خواسته ها داشتیم؟!
🔹اللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ سَدِّدْنی لِأنْ أعارِضَ مَنْ غَشَّنی بِالنُّصْح.ِ
پروردگارابه من توفیق بده که با آن کسانی که با من دغلی میکنند (به ظاهر دوستی میکنند ولی در باطن میخواهند به من بدی کنند) با خیرخواهی مقابله کنم.
🔹وَأجْزِی مَنْ هَجَرَنی بِالْبِر.ِّ
آن کسانی که مرا ترک و رها کردهاند، دوستانی که دیگر به سراغ من نمیآیند، جزای آنها را کف دستشان بگذارم؛ چگونه؟ در مقابل اینکه آنها مرا ترک کردند و ترک احسان کردند، من نسبت به آنها برّ و احسان کنم.
🔹وَأخالِفَ مَنِ اغْتابَنی الی حُسْنِ الذِّکرِ.
مخالفت کنم با کسانی که از من غیبت میکنند و مخالفتم این باشد که پشت سر آنها همیشه نیکی آنان را بگویم.
فقراتی از دعای مکارم الاخلاق دعای ۲۰ صحیفه
روایت ها و حکایت ها را همراهی کنید 👇
https://eitaa.com/revayathavahekayatha
سه اصل را اگر مراعات کنید، آسايش بر شما فزون خواهد شد:
۱- به وقت خوشحالى "قول" ندهید
۲- به وقت خشم "پاسخ" ندهید
۳- در هنگام غم "تصمیم" نگیرید
#شعر
خیز شتربان که دمید آفتاب
وقت رحیل است نه هنگام خواب
تا نگری از همه وامانده ای
قافله رفته است و تو جا مانده ای
خیز و منه بار در این رهگذر
کاین ره سیل است نه جای قرار.
مرحوم آیت الله ملکی تبریزی:
آن مقدار از معارف بلندی که در ادعیه و مناجات هست یک دهم آن در روایات نیست.
سحر و علوم غریبه.mp3
4.2M
در مورد
سحر و ابطال سحر
حتما گوش بدین!
آیت الله مفیدی یزدی
https://eitaa.com/joinchat/2786197731C88ffbcfb9c
ارتباط با مومنین
پیوند و حقوق اهل ایمان بر یکدیگر(۱۵)
#حکایت_داستان
🍎روزی پسری از خانوادهای نسبتا ثروتمند،
متوجه شد مادرش از همسایه فقیر خود نمک خواست!
متعجب به مادرش گفت که دیروز یک کیسه بزرگ نمک برایت خریدم، برای چه از همسایه نمک طلب میکنی؟
🦚مادر گفت: پسرم، همسایه فقیر ما، همیشه از ما چیزهایی طلب میکند. دوست داشتم از آنها چیز سادهای بخواهم که تهیه آن برای آنها سخت نباشد.
درحالی که هیچ نیازی به آن ندارم، ولی دوست داشتم وانمود کنم که من نیز به آنها محتاجم، تا هر وقت چیزی از ما خواستند، طلبش برای آنها آسان باشد، و شرمنده نشوند...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیت الله حائری شیرازی:
ایکاش برخی از علما از کتابخانه هاشون بیان بیرون!
بانک ها سر علما کلاه گذاشتند!
https://eitaa.com/joinchat/2786197731C88ffbcfb9c
ارتباط با مومنین
پیوند و حقوق اهل ایمان بر یکدیگر(۱۶)
قرآن کریم در سوره رعد می فرماید:
وَالَّذِينَ يَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ.
صاحبان عقل ،آنچه را خدا به پیوند آن فرمان داده پیوند، می دهند.
🔹ارتباطاتى را كه خداوند به آن امر فرموده، بسيار متنوّع و فراوان است، از جمله:
الف: ارتباط فرهنگى با دانشمندان. «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ»
ب: ارتباط اجتماعى با مردم. «اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا»
ج: ارتباط عاطفى با والدين. «وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً»
د: ارتباط مالى با نيازمندان. «مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً»
ه: ارتباط فكرى در اداره جامعه. «وَ شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ»
و: ارتباط سياسى با ولايت. «وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ»
ز: ارتباط همه جانبه با مؤمنان. «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ»
ح: ارتباط معنوى با اولياى خدا. «لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»
#حکایت_داستان
مرحوم آيت الله حقشناس ميفرمودند:
ايامي که من هنوز در قم بودم، يک جواني از تهران به من نامه نوشت. من يک گرفتاري در زندگيام دارم، شما دعا کنيد گرفتاري من برطرف شود. من حرم حضرت معصومه(س) رفتم و برايش دعا کردم. شب در عالم رؤيا ديدم دارد سينه ميزند و خيلي پريشان است. نميدانستم تعبير خوابش چيست. خدمت آيت الله العظمي حجت رفتم که از مراجع بزرگوار بودند. گفتم: يک چنين خوابي ديدم. آيت الله حجت تعبير کرد، اينکه دارد سينه ميزند معلوم مي شود مضطر است. اضطرار او برطرف نشده است. باز هم برايش دعا کنيد. دوباره دعا کردم و از يک جايي به من گفته شد که ما مشکل اين جوان را حل ميکنيم به شرطي که نمازش را بخواند. اگر نمازش را نخواند دوباره مشکل برميگردد. ايشان ميفرمود: بعد اینکه با جوان مطرح کردم
جوان گفت من تعجب ميکنم که از کجا شما ميفهميد؟ پدر من خبر نداشت که من نماز نميخوانم. چون در اتاق خودم در را ميبستم و يک تظاهري ميکردم.
#حکایت_داستان
#تاریخ
مطلبی که آیت الله بهجت
بیش از صد بار تکرار کرد!
آیت الله مفیدی از شاگردان آیت الله بهجت می فرمایند:
من این قطعه تاریخی را بدون اغراق بیش از صدبار از حاج آقا شنیدم:👇
«فرزند«مغیرة بن شعبه»می گوید همراه پدرم نزد«معاویه»رفته بودیم و پدرم غالبا نزد او میرفت و با او سخن میگفت و هنگامی که باز میگشت عقل و هوش سرشار او را میستود ولی شبی از شبها از نزد«معاویه»بازگشت، در حالی که بسیار ناراحت بود حتّی شام نخورد و بسیار غمگین به نظر میرسید! مدّتی انتظار کشیدم امّا حالش همانگونه بود، گمان کردم ما کار خلافی انجام دادیم. گفتم چرا امشب این چنین ناراحتی؟ گفت: فرزندم«جئت من عند أکفر النّاس و أخبثهم، از نزد کافرترین و خبیث ترین مردم میآیم! »گفتم مگر چه شده است؟ گفت: امشب با معاویه خلوت کرده بودم به او گفتم: «سنّی از تو گذشته است اگر عدالت پیشه کنی و نیکوکاری را گسترش دهی به جاست، تو بزرگ شده ای اگر نسبت به برادرانت از «بنی هاشم»نیکی کنی و صله رحم به جای آوری بسیار شایسته است، زیرا آنها امروز برای تو خطری محسوب نمی شوند و این نیکوکاری ثواب دارد و نام تو به نیکی در تاریخ اسلام باقی میماند. »
«معاویه» (عصبانی شد و) گفت: چه نامی از من باقی بماند! «ابوبکر»مدّتی عهده دار خلافت بود و عدالت پیشه کرد و کارهای مهمّی انجام داد، امّا همین که از دنیا رفت نام او هم از خاطرهها محو شد، تنها مردم میگویند: «ابوبکر چنین و ابوبکر چنان! »سپس عمر به خلافت رسید و ده سال در پیشرفت اسلام در جهان
تلاش و کوشش کرد، او هم که از دنیا رفت نام او هم برچیده شد، جز اینکه میگویند:
«عمر چنین و عمر چنان! »ولی در مورد«ابن ابی کبشه [#] » (پیامبر اسلام) همه روز پنج بار مردم فریاد میکشند: «أشهد أنّ محمّدا رسول اللّه» (و پیوسته نام او را با عظمت هر چه بیشتر، زنده نگه میدارند) با این حال چه عملی از من باقی میماند و چه نام و خاطره ای در تاریخ از ما وجود خواهد داشت، ای بی پدر!، سپس افزود: «لا و اللّه إلاّ دفنا دفنا، نه به خدا سوگند! هیچ راهی جز این نیست که این نام (نام پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله) دفن شود و از خاطرهها محو گردد»! (این سخن بود که«مغیرة بن شعبه»را که خود مرد منحرفی بود چنان ناراحت ساخت که نه تنها«معاویه»را تکفیر نمود، بلکه او را از کافرترین مردم شمرد! ).
----------
#«علاّمه مجلسی»در«بحار الانوار»در شرح این مطلب که چرا«معاویه»از پیغمبر به«ابن ابی کبشه»یاد کرد میگوید: «مشرکان عرب پیامبر را به این نام مینامیدند و او را تشبیه به«ابن ابی کبشه»یاد کرد میگوید: «مشرکان عرب پیامبر ار به این نام مینامیدند و او را تشبیه به«ابن ابی کبشه»که مردی از طائفه «خزاعه»بود و با طائفه«قریش»در مسأله بت پرستی مخالف بود مینمودند. » (بحار الانوار، جلد ۱۸، صفحه ۲۱۳. )
نقل مطلب از :
شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید،
جلد ۵، صفحه ۱۲۹.
ارتباط مومنین
پیوند و حقوق اهل ایمان با یکدیگر(۱۷)
همسایه(۱)
پیامبر اکرم (ص)
مَنْ ماتَ وله ثَلاثَةُ جِیران کلُّهُمْ راضُون عَنْه غُفِرَ لَه.
هر كس بميرد، در حالي كه سه همسايه داشته باشد و همگي از او راضي باشند، آمرزيده مي شود.
مستدرک الوسائل ج ۸ ص ۵۴۱
امام كاظم عليه السلام مي فرمايد:
لَيْسَ حُسْنُ الجَوارِ كَفَّ الْأَذي ولكِنَّ حُسْنَ الجَوارِ الصَّبْرُ عَلي الاَذي.
همسايه داري نيكو، به آزار نرساندن نيست، بلكه همسايه داري نيكو، در صبر بر آزار همسايه است.
میزان الحکمه
روایت ها و حکایت ها را همراهی کنید
https://eitaa.com/revayathavahekayatha
ارتباط مومنین
پیوند و حقوق اهل ایمان با یکدیگر(۱۸)
همسایه(۲)
پیامبر اکرم(ص)
«حُرْمةُ الْجارِ عَلَی الاِنْسانِ کَحُرمةِ اُمّهِ؛
احترام گزاردن به همسایه مانند احترام گزاردن به مادر است».
----------
شاعری در یک بیت ناب گوید:
تا ندانی که کیست همسایه
به عمارت تلف مکن مایه.
حضرت امیر در آخرین وصیت خود در نامه ۴۷ نهج فرمودند:
«اَللهُ اَللهُ فی جِیرانِکمُ، فَاِنَّها وَصیةُ نَبیکُمُ..
خدا را، خدا را، در مورد همسایگان که آن از سفارشهای پیامبرتان است همانا پیامبر آنقدر همسایه را توصیه کرد که ما خیال کردیم همسایه از همسایه ارث می برد».
و این حکایت ناب:
سید جواد آملی، فقیه و نویسنده کتاب مفتاح الکرامه، شبی در منزل مشغول صرف شام بود که درِ خانه اش به صدا درآمد. وقتی فهمید که پیش خدمتِ استادش، سیدمهدی بحرالعلوم، پشت درب است، با عجله به طرف او دوید و منتظر صحبت با او شد. پیش خدمت گفت: «حضرت استاد بر سر سفره شام نشسته اند، امّا دست به غذا نخواهند برد تا شما را ببینند. » جای معطّلی نبود. سیدجواد بدون آنکه غذا را به آخر برساند، با شتاب تمام به طرف خانه بحرالعلوم حرکت کرد. تا چشم استاد به سیدجواد افتاد، با خشم و تَغَیُّظ بی سابقه ای گفت: «سیدجواد! از خدا نمی ترسی؟ از خدا شرم نداری؟ » سیدجواد غرق حیرت گردید که چه شده و چه واقعه ای رخ داده که استادش او را این چنین مورد عتاب قرار داده است. هر چه فکر کرد، نتوانست علت ناراحتی را بفهمد. سرانجام از استاد سؤال کرد. استاد فرمود: «هفت شبانه روز است که
فلان
همسایه ات با آن عائله زیاد، گندم و برنج ندارند و در این مدت از مغازه محله شان خرما نسیه کرده و با آن به سر برده اند. امروز نیز که برای نسیه کردن خرما رفته، قبل از آنکه اظهار کند، مغاز ه دار گفته است که حساب شما زیاد شده است. او هم خجالت کشیده و دست خالی به خانه برگشته و امشب خودش و عائله اش بی شام مانده اند». سیدجواد گفت: «به خدا قسم که من از این جریان خبر نداشتم و اگر میدانستم، حتماً به احوالش رسیدگی میکردم. » استاد گفت: «همه داد و فریادهای من برای آن است که تو چرا از احوال همسایه ات بی خبر و غافلی؟ چرا باید آنها هفت شبانه روز به این وضع بگذرانند و تو متوجّه نباشی؟ اگر باخبر بودی و اقدام نمی کردی که اصلاً مسلمان نبودی! »
#حکایت_داستان
----------
مرتضی مطهری، داستان و راستان.
میزان الحکمه، ج ۲، ص ۹۱۸.
سلام علیکم
دیدین غالب افرادی که کم میارن و جواب منطقی ندارند،میگن باشه قيامت همو میبینیم!!
با این حرف خودشو حق جلوه میدهد که طرف مقابلش ظلم کرده بهش و قيامت میخوان تسویه کنند؟!
درست متوجه شدم یا نه؟!
نظر شما چیست؟!
https://eitaa.com/MA1371
#شعر
خدمتت کی میتوان جبران نمودن چشم من
چون به هر عضوم رسد دردی تو گریان می شوی.
هدایت شده از منبر نهج البلاغه ای
#معرفی
#شرح
آیا آیت الله حسن زاده آملی
شرح نهج البلاغه دارند؟!
✅کتاب منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه شرح گرانسنگی بر نهج البلاغه است که توسط آیت الله میرزا حبیب الله خویی شروع شد و تا خطبه 229 نیز توسط ایشان شرح شد.
از خطبه 229 تا پایان نامهها توسط آیت الله حسن زاده آملی شرح شده(که در موقع نوشتن این شرح ایشان ۳۰ الی ۳۵ ساله بودند) و بخش حکمت ها توسط مرحوم محمدباقر کمرهای شرح شده است.
و این کتاب پرمحتوا در ۲۱ جلد به زیور طبع آراسته شد.
مرحوم خویی در مقدمه از سه شرح نهج البلاغه که قبلا نوشته بود نام می برد
اول کتاب منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه از قطب الدین راوندی که همنام کتاب خود مؤلف است. دوم از شرح ابن ابی الحدید و سوم از شرح ابن میثم بحرانی سخن به میان می آورد.
با اینکه در ابتدا این سه شرح را از بهترین شروح معرفی می کند، ولی در ادامه به ضعف های موجود در هر یک از شروح مذکور می پردازد و در نتیجه می گوید: «چون این شروح دارای عیب و نقص و نوعی کمبود بودند من شرحی نسبتا جامع و رسا و کافی و تقریبا خالی از عیب و نقص آغاز کردم.»
مثلا در مورد شرح ابن میثم می گوید : او اهتمام به روایات نداشت.و در شرح کلام حضرت از اخبار ائمه کمک نگرفته است.
ایشان در این شرح شدیدا بر خلفا تاخته و اعتراضات بجایی بر آنان کرده در جای دیگر به صوفیه حمله کرده، در خاطر دارم یکی از علمای آذربایجان میگفت :بیجا نیست اگر اسم شرح مرحوم خویی را فحش نامه بگذاریم.😂
منبر نهج البلاغه ای
https://eitaa.com/joinchat/3081765330Cc2c52a8bff
ارتباط مومنین
پیوند و حقوق اهل ایمان با یکدیگر(۱۸)
همسایه(۳)
حقوق همسایه از دیدگاه پیامبر چنین است:
یک - «اِنِ اسْتَغاثَکَ أَغَثْتَهُ؛ اگر از تو یاری خواست، به فریادش برسی».
دو - «وَ اِن اسْتقَرضَکَ أَقَرضْتَهُ؛ اگر از تو قرض خواست، به او قرض دهی».
سه - «وَ اِنْ افْتَقَرَ عُدْتَ عَلَیه؛ اگر نیازمند شد، نیازش را برطرف سازی».
چهار- «و اِنْ اَصابَتْهُ مُصیبَةٌ عَزَیتَهُ؛ اگر مصیبتی دید، او را دلداری دهی».
پنج - «وَ اِنْ اَصابَهُ خَیرٌ هَنّأتَهُ؛ اگر خیر و خوبی به او رسید، به وی تبریک و شادباش گویی».
شش - «وَ اِن مَرِضَ عَدْتَهُ؛ اگر بیمار شد، به عیادتش روی».
هفت - «واِنْ ماتَ اِتَّبَعْتَ جَنازَتَهُ؛ وقتی مرد، در تشییع جنازه اش شرکت کنی».
هشت - «ولا تَسْتَطِلْ بِالبِناءِ فتَحْجُبَ عَنهُ الرّیحَ اِلاّ بِاذْنِهِ؛ خانه ات را بلندتر از خانه او نسازی تا جلوی جریان هوا را بر او بگیری، مگر آنکه خودش اجازه دهد».
نه - «وَاِذا اشْتَرَیتَ فاکِهَةَ فَأهْدِ لَهُ، فاِن لَمْ تَفْعَلْ فَأَدخِلْها سِرّاً؛ هرگاه میوه ای خریدی، برای او هدیه بفرستی وگرنه مخفیانه میوه را به خانه ات ببر».
ده - «وَلا تُخْرِج بِها وُلَدَکَ تَغیظُ بِها وَلَدَه؛ فرزندت را همراه میوه بیرون نیاور که بچه همسایه با دیدن میوه در دست او ناراحت شود».
یازده - «وَلا تَؤْذِهِ بِرِیحِ قِدْرِکَ اِلاّ أنْ تغرِفَ لَهُ مِنهَا؛ با بوی دیگت، او را ناراحت نکن، مگر آنکه مقداری از غذای آن را برای او بفرستی».
----------
میزان الحکمه،
ج ۲، ص ۹۲۰.
شماره هشت، نه،ده.یازده
خیلی جالبند.
راجع به شماره ۸ یک خاطره از یکی از اساتید ساکن مبلغ در لندن هست تقدیم میکنم انشالله.
#معاد
#قبر
#برزخ
مباحثی مربوط به
مرگ و و قبر قيامت:(۶)
انسان مسافر است:
حضرت علی(ع) در شب ها ندا می داد:
«تَجَهَّزُوا رَحِمَکُمُ اللَّهُ فَقَدْ نُودِیَ فِیکُمْ بِالرَّحِیلِ»؛
آماده شوید [و اسباب سفر را مهیا کنید] خداوند شما را رحمت کند زیرا فرمان کوچ در میان شما داده شده است».
نهج البلاغة،
خطبه ۲۰۴.
این سفر کوتاه نیست؛ بلکه سفری دراز در پیش است به این دلیل باید خود را آماده کرد. امیر مؤمنان(ع) می فرماید:
«مَنْ تَذَکَّرَ بُعْدَ السَّفَرِ اسْتَعَدَّ»؛
«کسی که دوری سفر را یادآور شود؛ آماده می شود»
حکمت ۲۸۰.
مرا در منزلِ جانان چه امنِ عیش چون هر دَم
جَرَس فریاد میدارد که بَربندید مَحمِلها
#شعر
چون طهارت نَبُوَد کعبه و بتخانه یکیست
نَبُوَد خیر در آن خانه که عصمت نبود
حافظا علم و ادب ورز که در مجلسِ شاه
هر که را نیست ادب لایقِ صحبت نبود
4_5906483933637247152.mp3
1.47M
قصه ای عجیب از صاحب عروه
آیت الله مشکینی