eitaa logo
روایت ها و حکایت ها
2هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
398 ویدیو
32 فایل
فیش های منبر یادداشت های روایی و تفسیری و نکات تربیتی و اخلاقی،آمیخته با مطالب روز، اشعار ناب، تاریخ و معرفی وراهنمایی برای انتخاب موضوع منبر. ارتباط با ما https://eitaa.com/MA1371 لینک کانال @revayathavahekayatha1
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ روخوانی درست قرآن استاد عابدی حفظه الله: این خیلی زشت است که کسی طلبه باشد و روخوانی‌اش اشتباه باشد. این عیب را آدم کجا ببرد؟! 💠 خیلی از ما تا به حال یک بار هم پیش استاد روخوانی قرآن نداشته ایم. در قدیم متعارف بود که هر طلبه‌ای روخوانی را پیش استاد قرائت می‌کرد. بعضی کلمات هست که کتابتش با قرائتش فرق می‌کند؛ مثل این‌ آیه "لکنّا هو الله ربّی" که "لکنّا" نوشته می‌شود ولی "لکنّ" خوانده می‌شود. 💠 در شرح حال بعضی از اصحاب معصومین(ع) هست که با این‌که عرب بودند، حتی تا 10 بار روخوانی را پیش استاد خوانده‌اند. مثلاً عطیه -همان کسی که اربعین با جابر به کربلا آمد- هشت دوره قرآن را پیش استاد خوانده است و این‌گونه بوده که شاگرد برای استاد می‌خوانده تا استاد تأیید بکند که درست یاد گرفته یا نه. حالا که الآن این کار رسم نیست، حداقل نوار قاری‌ها را گوش دهیم و ببینیم چگونه تلاوت می‌کنند. روایت ها و حکایت ها https://eitaa.com/joinchat/2786197731C88ffbcfb9c
روایت ها و حکایت ها
امروز یه آقایی تقریبا ۶۰ساله، در خیابان اومد پیشم، خیلی محترمانه سلام و احوالپرسی کرد، گفت میتونم ۳۰
گران قیمت تر از آن👇👇 در حکایات تاریخی هست که: فقیری در سر راه شخصی قرار گرفت! گفت کمکی بهم بکن! اون شخص جیبشو میگشت تا پولی پیدا کنه بده بهش.... وسائل های داخل جیبش رو آورد بیرون تا پول پیدا کنه داخل وسائل ها یه سنگ خیلی گران قیمتی بود.... فقیر چشمش به سنگ افتاد گفت آقا همینو بده 😳 ایشونم بدون اینکه فکری بکند گفت بفرما.... داد و رفت! آقای فقیر از پشت سرش صدا زد و گفت: آقا بیا اینو بدم به خودت.. گران قیمت تر از این رو بده بهم😳 گفت من گران قیمت تر از این ندارم!!!! فقیر گفت: بیا اینو بدم بهت تو در قِبالش بهم یاد بده که چیکار کردی با خودت که اینطوری میتونی راحت ببخشی💪
حاج شیخ حسین انصاریان: ✍من در مشهد زیاد خدمت مرحوم آیت الله العظمی میلانی می‌رسیدم در یکی از این دیدارها ایشان فرمودند: فلانی تو خود میدانی که حضرت رضا علیه السلام حرف زائر را زودتر از مجاور می شنود پس از شما خواهانم که وقتی حرم مشرف شدی دو رکعت نماز بخوانی و از حضرت رضا بخواهی از خداوند متعال درخواست کند که خدایا توفیق بده محمد هادی میلانی مسلمان از این دنیا برود. بعد این فرمایش به بنده روان نویسی را دادند که فرمودند با این بنویس و من از ۱۵۰ جلد کتابی که نوشتم ۲۰ جلدش را با قلم ایشان نوشتم و هنوز هم سالم است. روایت ها و حکایت ها https://eitaa.com/joinchat/2786197731C88ffbcfb9c
🖋وقت نماز است مرحوم حجت الاسلام و المسلمین بهلول گنابادی(ره) می‌فرمودند: در دوران کودکی، روزی به همراه مادرم به گناباد می‌رفتیم. درشکه‌ای آمد و ما را سوار کرد. در بین راه، وقت نماز فرا رسید. مادرم به درشکه چی گفت: آقا ! وقت نماز است، کنار بزن ما نماز بخوانیم، ولی او توجهی نکرد و به مادرم گفت: توی این بیابان چه وقت نماز است؟! ولی مادرم خیلی اصرار کرد، تا اینکه سرانجام به جایی رسیدیم که آب داشت، مادرم گفت: نگه‌دار وگرنه پیاده می‌شوم. درشکه‌چی نگه داشت و ما پیاده شدیم و او رفت. مادرم نمازش را خواند و من خیلی می‌ترسیدم و‌ گریه می‌کردم و مادرم مرا آرامش می‌داد، در این هنگام درشکه‌ای آمد که معلوم شد مال فرماندار است. من و مادرم را سوار کرد و چون با مادرم نامحرم بود، فرماندار جلو رفت و کنار درشکه‌چی نشست و ما را با احترام و عزت خاص به شهر رساند! بله چون مادرم به نماز احترام گذاشت خدا هم به ما احترام گذاشت.  کتاب اعجوبه عصر، بهلول قرن چهاردهم. روایت ها و حکایت ها https://eitaa.com/joinchat/2786197731C88ffbcfb9c
2.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حاج شیخ حسین انصاریان: ✓خواب جالب مسلمان و ارمنی 😂 روایت ها و حکایت ها https://eitaa.com/joinchat/2786197731C88ffbcfb9c
⚫️آه مظلوم 🔴گویند:ناصرالدین شاه به سفر فرنگ رفته بود.‌ برای ملا علی کنی از مجتهدان آن روز تهران تعریف کرد که:«اسلحه‌ای از اروپا آورده‌ام که از صد متری، آدم‌ میکشد!»ملا علی در جواب شاه گفت:«اسلحه‌ای می‌شناسم که از کیلومترها راه، آدم می‌کشد؟» شاه با تعجب پرسید:«چه مدل اسلحه ای است؟» جواب داد:«آه مظلوم!» روایت ها و حکایت ها را همراهی کنید https://eitaa.com/joinchat/2786197731C88ffbcfb9c
حاجی کلباسی و دعای باران 🤲 ✍مرحوم حاج ملا اسماعیل سبزواری در کتاب «جامع النورین» می‌نویسد: یادم می‌آید در زمان مرحوم حاجی کلباسی یک سال باران نیامد، منوچهر خان معتمد الدوله آمد خدمت حاجی و عرض کرد: مردم استدعا می‌کنند که حضرت عالی برای دعای باران تشریف ببرید. حاجی متعذر شدند که من پیرم و قوت رفتن ندارم. معتمد الدوله عرض کرد: تخت روان برای شما می‌فرستم که در آن بنشینید و تشریف بیاورید. آن مرحوم فرمودند: آخر با تخت غصبی به دعای باران رفتن و طلب باران نمودن چه مناسبت دارد و آیا خداوند آن دعا را مستجاب می‌کند؟ آقا محمد مهدی پسر مرحوم حاجی عرض کرد: خودمان تخت برای شما می‌سازیم و چوب هم در خانه داریم. آقا فرمود: عیبی ندارد، پس فرستادند نجار آمد و تخت را ساخت. آن گاه در میان شهر جار کشیدند که از روز شنبه مردم روزه بگیرند که روز شنبه با حال روزه به همراه حاجی به دعای باران حاضر شوند. مردم روزه گرفتند و در روز موعود اجتماع کردند. حاجی روی تخت نشست، اطراف تخت را گرفتند به طرف تخت فولاد بردند از آن طرف ارامنه جلفای اصفهان هم آمدند صف کشیدند و کتاب‌های انجیل را باز کردند از طرف دیگر یهودی‌های اصفهان هم تورات را برداشته و آمدند. مرحوم حاجی برگشت، نگاهی کرد و دید ارامنه یک طرف صف کشیده اند و یهودی‌ها از یک سمت، سرش را برهنه نمود و به سوی آسمان بلند کرد و عرض کرد: خدایا! ابراهیم محاسنش را در اسلام سفید کرده، امروز مرا پیش یهودی‌ها و نصاری خجالت مده که یک دفعه ابر آمد و در همان ساعت باران شروع شد. داستان‌های شگفت (آیت الله دستغیب) روایت ها و حکایت ها را همراهی کنید https://eitaa.com/joinchat/2786197731C88ffbcfb9c
علت پیروزی باطل!! علیه السلام خطاب به کوفیان می فرماید: «آگاه باشيد! سوگند به آن کس که جانم در دست قدرت اوست! اين قوم[شامیان،معاویه و یارانش] سرانجام بر شما پيروز مى شوند; امّا نه به خاطر اين که آنها در حقّانيّت، از شما سزاوارترند; بلکه به اين جهت که آنها در راه باطل زمامدارانشان سريع و کوشا هستند، در حالى که شما در اداى حقّ من کُند و سُست هستيد!» (أَمَا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ، لَيَظْهَرَنَّ هؤُلاَءِ الْقَوْمُ عَلَيْکُمْ، لَيْسَ لاَِنَّهُمْ أَوْلَى بِالْحَقِّ مِنْکُمْ، وَلکِنْ لإِسْراعِهِمْ إِلَى بَاطِلِ صَاحِبِهِمْ، وَ إِبْطَائِکُمْ عَنْ حَقِّي). خطبه ۹۷ ✍و عجب اينکه، همين سخن را «مسلم بن عقبه» (همان کسى که از سوى يزيد، فرمانده لشکرى بود که مدينه را به خاک و خون کشيد) در برابر اهل شام هنگامى که مى خواست آنها را به ميدان نبرد بکشاند تکرار کرد. گفت: اى مردم شام! شما از نظر شخصيّت و نسب برترين عرب نيستيد; جمعيّت شما نيز بيش از ديگران نيست و منطقه زندگى شما نيز گسترده تر نمى باشد. اگر شما بر دشمنانتان پيروز مى شويد، تنها به خاطر انضباط و اطاعت از پيشوايان، و ايستادگى در برابر دشمن است; در حالى که دشمنان شما چنين نيستند.
یه آقایی میگفت: من چندین سال تو جاده خاکی می رفتم.... هر خطا و گناهی به ذهنت برسه کرده بودم.... بعد از چند سال توفیق توبه پیدا کردم و توبه واقعی کردم.... رفتم مسجد محلمون به حاج آقای مسجد هم جریان گناهان و توبه ام را گفتم.... فهرستی از گناهانی ک انجام داده بودم رو هم بهش گفتم..... خلاصه اهل مسجد شدم..... شب احیا مسجد بودیم، حاج آقا در موضوع اهل عفو و رحمت بودن خداوند صحبت می کردن.... یهویی گفت: شما هر چقدر هم گناه بکنین باز راه توبه بازه براتون.... همین الان یه نمونه عینی براتان بگم آقای فلانی که اینجا نشسته(اسم منو گفت) ایشون فلان گناه، فلان گناه.... اینارو انجام داده، ولی ببین الان چند ماهه توبه کرده مسجد میاد آقای فلانی بیا خودت با بلندگو به مردم گناهانتو بگو تا ببینن خدا چقدر اهل مغفرته ک تورو بخشیده😂😂 😂😂😂 بنده خداا میگفت من چند سال گناه کردم خدا آبرمو نبرد... گناهانم پنهانی بود ایشونو آبروی منو تو لحظه برد... بقول جناب سعدی👇👇 حق جل و علا می‌بیند و می‌پوشد و همسایه نمی‌بیند و می‌خروشد. نعوذبالله اگر خلق غیب دان بودی کسی به حال خود از دست کس نیاسودی.