eitaa logo
ساخت فرهنگ انقلابی
94 دنبال‌کننده
39 عکس
9 ویدیو
5 فایل
پیرامون گفتمان انقلاب اسلامی (ایده انقلاب اسلامی) ارتباط با ادمین: محمدرضا مالکی بروجنی (پژوهشگر علوم اجتماعی و سیاستگذاری فرهنگی) @wrezaw
مشاهده در ایتا
دانلود
دو سنخ سیاست گذاری در اندیشه کانت کانت در نقد دو (عقل عملی) از دو سنخ سیاست گذاری سخن می گوید. سنخ اول Bestimmung است و سنخ دوم Determination. در حالت مصدری اولی را به متعین شدن و دومی را به موجَب شدن ترجمه می کنند. اما تفاوت میان این دو سنخ سیاست گذاری چیست؟ در سنخ دوم، سیاست گذار تابع شرایطی است که به وی تحمیل شده است او در موجبیت هایی قرار می گیرد که ناچار است بی آنکه نسبت به شرایط درک درستی داشته باشد برای کنترل آن قانون وضع کند و اراده اجتماعی را شکل می دهد. به عنوان مثال وقتی عده زیادی از افراد جامعه تمایل به همجنس بازی نشان می دهند و دولت را با انواع تبلیغات تحت این القا قرار می دهند که تحت ظلم هستند و احساسات اجتماعی را به حمایت از خود جلب می کنند دولت را تحت فشار تصویب قانون به رسمیت شناختن همنجس بازی قرار می دهند. اما در سنخ اول، سیاست گذار با در نظر گرفتن آنچه که مصلحت است بدون تحت تاثیر احساسات اجتماعی واقع شدن و درک درست مسئله سعی در متعین سازی اراده اجتماعی به واسطه قانون گذاری می نماید. این سنخ اول از سیاست گذاری اگرچه مانند سنخ دوم اراده اجتماعی را شکل می دهد اما این شکل یافتگی مبتنی بر احساسات نیست بلکه به پشتوانه عقلانیتی پیشین است که فارغ از هر موجبیت عینی توانسته به یک قانون عام دست پیدا کند. @RevolutionaryIdea
کانت و نحوه ایجاد قانون کانت در نقد دو در آموزه روش ایده بنیادی ای را بیان می کند: قانون اخلاق به طور سوبژکتیو نیروی رانشیِ انگیزشی خود را به کار می اندازد، منتها مشروط بر این که فضیلت به طرزی مناسب در قلب آدمی نشانده شود. عکس نقیض این گزاره به این معناست که اگر امری در قلب آدمی به عنوان فضیلت قرار نگرفته باشد، اخلاق نیروی رانشی انگیزشی خود را به کار نمی اندازد. لازمه این بیان آن است که سیاست گذار باید تا وقتی امری را به فضیلت اجتماعی مبدل نسازد نباید انتظار نیروی رانشی به سمت آن امر را داشته باشد. اما راه آن است که ابتدا انگیزشی بیرونی ایجاد کرد. انگیزش بیرونی دو پایه اساسی دارد؛ یکی خرسندی تجربی از آن امر و تحریم و قانون شدن آن امر. این انگیزش بیرونی تبدیل به انگیزش درونی می شود یعنی بعد از مدتی حس احترام به قانون شکل می گیرد. پس برای قانون کردن امری باید ابتدا تجربه خوشایند از امری از یک سو تحریم و مقابله از سوی دیگر توامان اعمال شود تا حس احترام نسبت به امری برانگیخته شود. @RevolutionaryIdea
فرق غایت (Zweck) و غایتمند (Zweck-mabigkeit) کانت میان ابژه غایتمند و ابژه غایت فرق می گذارد. وقتی ابژه‌ای را به عنوان غایت در نظر می گیریم این ابژه فقط به مدد طرح قبلی ممکن شده است اما زمانی که ابژه ای را غایتمند لحاظ می‌کنیم در واقع این امکان را می‌پذیریم که ابژه محصول تصادف بوده است با این حال ابژه مزبور ما را وادار می‌کند تا مفهومی را ورای رخداد آن در نظر بگیریم.
تمایز میان هنر مکانیکی و هنر زیبا از منظر کانت هنر مکانیکی هنری است که طرح آن از پیش روشن است و طرح در محصول فعلیت می یابد چیزی مثل مهندسی که یک محصول را ابتدا طراحی و سپس می سازد. در هنر مکانیکی محصول را چنان غایت می بینیم. در مقابل هدف هنر زیبا برانگیختن رضایت بی علقه است و یگانه راه انجام این مهم نیز آفرینش محصولی است که مستقیما غایت مشخصی را نشان نمی دهد و این که به کار ادراک غایتمندی بدون غایت ابژه می آید. اگر انسان را موجودی در نظر بگیریم که به لحاظ انسان شناسانه به هنر زیبا تعلق خاطر دارد فرهنگی که می پسندد بیش از اینکه فرهنگ مکانیکی باشد، فرهنگ زیبا است؛ فرهنگی که اگرچه غایتی را دنبال می کند اما غایت فرهنگ در طرح آن وضوح ندارد. این فرهنگ می تواند به راحتی توسط انسانها پذیرفته شود؛ چراکه با طبیعت و قوای انسانی هماهنگ است بی آنکه احساس شود این فرهنگ توسط یک نیروی بیرونی بر انسانها تحمیل می شود زیرا قضاوت درباره طرح پیشین آن دچار ابهام می گردد. @RevolutionaryIdea
نسبت خیال،فاهمه و عقل در کانت هر ایده زیباشناختی، قوه ایده های عقلی را به جنبش در می آورد و به موجب آن نه تنها نوعی هماهنگی با ساختار منطقی بین خیال و فاهمه بلکه نسبتی هم بین عقل و خیال ایجاد خواهد شد. @RevolutionaryIdea