#روز_دوم
#روایت_اردو
#اردو_جهادی
#یادداشت_۲
دیگی که برای من نجوشه... 😳
تخم مرغ، گوجه، سیب زمینی، یارِ جدانشدنیِ هر خوابگاهنشین که با پیشرفت علم و سرعتگرفتنِ زندگی، الویه آماده هم به این پکیج جذاب اضافه شد.
دِلَم خیلی برای برنج شِفتههای اردوجهادی تنگ شده بود و مشتاقانه منتظر بودم، ساعت از ۹ شب گذشته بود که شوک دوم وارد شد 😱
#غذا هماهنگ نشده...
وبـــــــلــــــــه
باید الویه آماده از سوپرمارکت بخریم 😤
خلاصه غذارو خوردیم و نخوابیدیم، چون هم گرم بود، هم، سرشار از پشه و موجودات شناخته و ناشناخته.
صبح شد و به سمت خونهای که نیاز به تعمیر و مرمت داشت حرکت کردیم🚶♂
🛻 کامیون ماسه آورد، وانت بیل و فرغون و #عشق آغاز شد.
بچهها تازه میخواستن مَلات درست کنن که یه خانمی صدا کرد و گفت؛ حاج آقا⁉️
چرا اینجا نمیاین که یه مریض تو خونه افتاده⁉️
چرا این جوبِ فاضلابِ جلویِ درِ مارو درست نمیکنین⁉️
ببین الآن این خانم که کنار منه خونهش چه وضعیت بدی داره‼️
خلاصه از تکتیر گذاشت روی #رگبار و همینطور شلیک کرد💂
تا اینکه...
گفت الآن هم اومدین برای کسایی کار میکنین که زیادم احتیاج ندارن و چندتا مطلب دیگه با همین مضمون 😳
داشت در مورد خانوادهی ۴ نفرهای صحبت میکرد که پدر خانواده در اثر یه سانحه دستش آسیب شدیدی دیده بود و بعد از عمل باید استراحت میکرد تا دوره درمانش کامل بشه اما هزینههای زندگیرو نداشت و مشغول کار شده بود...
فشار کار باعث شده بود که همون دستش برای همیشه از کار بیوفته...
یه پسر کوچیک و یه دختر نوجوون هم داشت که باید هزینه تحصیلشونرو فراهم میکرد...
🏚سقف خونهشون نَـــم زده بود و گچ سقف با یه ضربهٔ آروم دست میریخت...
🦗حیاتط کوچیکشون پُر از آب فاضلاب شده بود و لولهکشی احتیاج داشت...
و دچار فقر شدید😔
💔 همهٔ اینا از جلو چشمهام رد شد و با ناراحتی گفتم:
"خانم شما میگی دیگی که برای من نمیجوشه، بزار سر سگ توش بجوشه، ما اومدیم به این بندهخدا کمک کنیم، بضاعتمون هم همینقدره.
چرا برای حل شدن کارِ خودت کار و زندگی بقیهرو خراب میکنی😒🙁
ماهم اینجا اومدیم چندوقت تحقیق کردیم و به این خونه رسیدیم.
صبرکن این کار تموم شد اگر برامون مقدور بود و این بندهخدایی هم که میگی واقعاً #کمک لازم داشت، در حدّ توانمون، در خدمتیم."
خــــلاصــــــه...
کارو تا غروب ادامه دادیم و برگشتیم محل اسکان تا استراحت کنیم و با انرژیِ دریافتیِ حاصل از #شِفته فردا ادامه کارو پیش ببریم
ان شاءاللّه...
پ.ن: ساعت ۹ شده و هنوز خبر از غذا نیست
پ.ن۲: جهادی بدون شفته هرگز
پ.ن۳: #نه_به_الویه_در_اردوجهادی
پ.ن۴: کُــــــــمَــــــــک
پ.ن۵: به فکر هم باشیم
🗓پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۲
#ادامه_دارد
•┈┈••✾🖤✾••┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/1994850655C49e3c10ea8