🍂 غرب در نگاه ویل دورانت
🔻 ما جانوران ناسپاسی هستیم و اکنون که چراغ جادوی اختراعات ما را در تجمل و تفنّن غرق ساخته است مانند دختر خیالپروری در میان ثروت خود نشسته، آرزومندِ گنجینهی دوردست دیگری هستیم که فاصله و دوری آن از ما، آن را بینهایت خوشایند مینماید. روزگاری فلاسفه خواب مدارس عمومی را میدیدند و اکنون که همه آن را داریم مشتاق دانشگاههای عمومی هستیم. روزگاری مردم برهنه بودند، اکنون همه لباس دارند ولی غرق اندوه و عذاب هستند که چرا دیگران لباسهای گرانبهاتری دارند. روزگاری مردم گرسنه بودند و اکنون هر سال در ممالک متمدن صدها هزار مردم به علت بیماریهای ناشی از پرخوری میمیرند، حتی در روزگار شکسپیر، شهرها شب در تاریکی فرو می رفتند و خیابانها ناامن بود. امروز، شبها دیگر آن ترس و وحشت سابق را ندارند و نور پر برکت، پرتو خود را بر همه جا میافکند، با اینهمه مردم ناراضی هستند و به ایام گذشته میاندیشند و حسرت روزهای از دست رفته را میخورند. فرماندهان ما روزگاری آرزوی جنگ جهانی داشتند، اکنون که جنگ جهانی را دیدهاند میخواهند به ستارههای دوردست، دست بیابند و به ستارهی مشتری اسلحه بفرستند ...
📖 لذات فلسفه
نویسنده: #ویل_دورانت
مترجم: #عباس_زریاب_خویی
#فرزند_انقلاب | لینک کانال 👇
@revolutionson