eitaa logo
کانون فرهنگی محفل ذاکرین ریحانة النبی (س)
648 دنبال‌کننده
898 عکس
578 ویدیو
123 فایل
این محفل از سال 1396باجلسه مقتل در منزل ذاکر اهلبیت عبدالرضا اسماعیلی و با سخنرانی استادان عبدالرسول باقری، قائم فر، موسوی و... شروع و با جلسات مناسبتی هر ۱۵ روزیکبار همچنان ادامه دارد.
مشاهده در ایتا
دانلود
شور ✅ غریب آقام...آقام... غریب آقام...آقام...آقام کجایی مادرم؟ تو لحظه های آخرم در انتظارتم؛که برسی بالاسرم بیا بیا ببین؛این نفسای خستمو میون این قفس؛بال و پر شکستمو رسیده آسمون؛صدای ناله های من خلصنی یاربِ؛دعای این شبای من برس به داد من؛خدا خدا خدای من غریب آقام...آقام... غریب آقام...آقام...آقام ✅ بیا بیا ببین چیزی نمونده از تنم زنجیر و سلسله به دست و پا وگردنم از تازیونه ی یه ظالمِ یهودیه که رویِ پیکرم پُرِ جایِ کبودیه میخنده دشمنم به اشکِ چشمایِ ترم از طعنه هاش داره میسوزه قلبِ مضطرم دلم آتیش گرفت از ناسزا به مادرم غریب آقام...آقام... غریب آقام...آقام...آقام رسیده آسمون؛صدای ناله های من خلصنی یاربِ؛دعای این شبای من برس به داد من؛خدا خدا خدای من غریب آقام...آقام... غریب آقام...آقام...آقام ✅ به یاد کربلا دوباره نیمه جون شدم برا غم حسین دوباره روضه خون شدم بین دو نهر آب با لب تشنه وایِ من میون قتلگاه به زیر دشنه وایِ من بریدن از قفا سر غریب مادرو به زیر مرکبا تن عزیز حیدرو سرش به نیزه رفت جلو چشای خواهرو حسین آقام...آقام...حسین آقام آقام آقام ✅ درسته عاشقم ولی پر از شکایتم میشه بازم بگی کی روا میشه حاجتم نگفتی که باید با این فراق کنار بیام آقا تو رو خدا یه بار دیگه بذار بیام به این شکسته دل،آقا نما عنایتی منت بذار سرم؛تو که سحاب رحمتی منو ببر حرم تو یه شب زیارتی حسین آقام...آقام... حسین آقام آقام آقام 🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan کانون فرهنگی ذاکرین ریحانة النبی(س)
واحد در کنج زندان بلا جان می سپارم غیر از غم یاران خدایا غم ندارم سر تا به پایم همچو شمعی آب گشته چون مرغ پر بسته شده این حالِ زارم (در غصه و تاب و تبم) ۲ (جانم رسیده بر لبم)۲ خلصنی یا رب... باب الحوائج هستم اما خود گرفتار من آشنای یارم و در بند اغیار می سوزم و می سازم از جور زمانه زندان به یاد حق برایم گشته گلزار (قوتم فقط سیلی شده)2 (رویم دگر نیلی شده)۲ خلصنی یا رب... (در غصه و تاب و تبم) ۲ (جانم رسیده بر لبم)۲ خلصنی یا رب... چشم فلک بر غربت آقا ببارد تنها و مظلومانه او جان می سپارد این لحضه های آخر عمرش خدایا بر روی لبهایش چنین زمزمه دارد (رضا کجایی پسرم)۲ (نور دو چشمان ترم)۲ خلصنی یا رب… 🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan کانون فرهنگی ذاکرین ریحانة النبی(س)
🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴 سلام وعرض احترام درشب شهادت حضرت موسی ابن جعفر (ع) جلسه کانون فرهنگی ذاکرین ریحانة النبی(س) برگزار میباشد حدیث کساء ۷/۳۰ الی ۸ مدیحه‌سرایی ذاکرین ۸ الی ۸/۳۰ استادحاج علیرضا مهرپرور ۸/۳۰ الی ۹/۱۵ عزاداری توسط ذاکرین ۹/۱۵ الی آخر ◾️زمان : شام شنبه ۱۴۰۳/۱۱/۰۶◾️ 🔴 جلسه ویژه ذاکرین میباشد🔴 مکان : چهارراه عسگریه ،به طرف فلکه احمدآباد،کوچه۲۰شهید معصومی طبقه دوم 🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan کانون فرهنگی ذاکرین ریحانة النبی(س) 🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴
نوحه_سنگین_واحد_ شهادت_امام_کاظم(ع) یا امام کاظم ای گل پیغمبر پسر فاطمه ای یادگار حیدر تو امید همه و باب حوائج هستی بند بند دل ما را به حریمت بستی یا امام کاظم (۴) یا امام کاظم به فدای کرمت شد سیه پوشِ غمت حَرم مُحترمت شور محشر ز غم و داغ تو گشته بر پا کاظمینت به عزای تو شده کرب و بلا یا امام کاظم رَبَنا خَلِصنی شده ذکر لب تو من بمیرم ز غم و رنج و تاب و تب تو کنج زندان بلا گو که چه آمد سرتان ؟ گفته ای بار خدا مرگ مرا هم برسان یا امام کاظم شیعیان گر زِ غمت خون دلها خوردند بدن اطهر تو با صفا می بُرددند کربلا تا که همه نام حسین می بُردند کعب نِی بود که با ذکر حسین میخوردند یا ابا عبدالله یا حسین ثارلله(۴) ✍️📗 🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan کانون فرهنگی ذاکرین ریحانة النبی(س)
‍ بیست و سوم رجب حمله خوارج به امام حسن (علیه‌السلام) و مسموم شدن امام کاظم (علیه‌السلام) و فرار عمر بن خطاب و ابوبکر از جنگ خيبر بیست و سوم رجب سال ۴۱ هجری قمری جراح بن سنان اسدی ملعون در تاریکی شب با به (علیه‌السلام) شد و حضرت را تا استخوان ، (علیه‌السلام) در ماه رجب با لشکری از مسلمانان به قصد از خارج شدند و به شهر وارد گشتند، در این شهر (علیه‌السلام) برای لشکر خواندند، اما عده‌ای از خوارج آن حضرت را گذاشتند و فریاد زدند به خدا حسن (علیه‌السلام) مثل پدرش کافر شده است ، سپس عده‌ای از آن ملعون‌ها به (علیه‌السلام) شدند و از امام حسن (علیه‌السلام) ، (علیه‌السلام) قصد شدن فرمودند که در این هنگام جراح بن سنان اسدی حرامزاده ملعون که از بود، به آن حضرت شد و با به حضرت وارد کرد که تا استخوان امام حسن (علیه‌السلام) را ، آن حضرت از شدت درد، دست را در گردن نحس آن ملعون انداخته و هر دو به زمين افتادند، دوستان و شیعیان حضرت به سرعت جلو آمده و با آن ملعون درگیر شدند و همانجا آن جراح بن سنان اسدی (لعنت‌الله‌علیه) به واصل شد و به شتافت، (علیه‌السلام) را نیز به جناب سعد بن مسعود ثقفی بزرگوار بردند که ایشان بودند، نیز ایامی را از (علیه‌السلام) کردند، جراحى آوردند و آن حضرت و اثر در بدن مبارک را نمودند، با آن (علیه‌السلام) در این روز امام حسن (علیه‌السلام) مناسب است، شدن (علیه‌السلام) همچنین در بیست و سوم رجب سال ۱۸۳ هجری قمری (علیه‌السلام) به هارون عباسی ملعون در زندان بغداد شدند، عمر بن خطاب ملعون و ابوبکر ملعون از بیست و دوم رجب و بیست و سوم رجب سال ۷ هجری قمری نیز سالروز عمر بن خطاب ملعون و ابوبکر ملعون از بوده است، که با ديدن دشمن از جنگ گريختند و لشکر را نيز به فرار تشويق كردند. منابع: مصباح المتهجد ص ۷۴۹ ، فيض العلام ص ۳۱۷ ، زاد المعاد ص ۳۵ ، بحار الانوار ج ۴۸ ص ۱ و ج ۹۷ ص ۲۰۲ ، وقايع الايام ج ۱ ص ۲۱۱ ، مصباح المتهجد ص ۷۴۹ اللهم عجل لولیک الفرج ( صلوات) 🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan کانون فرهنگی ذاکرین ریحانة النبی(س)
سالروز فتح خیبر توسط امیرالمومنین (علیه‌السلام) بهانه ای شد برای بازنشر این ابیات زیبا از قاسم صرافان در کتاب حیدرانه   یا علی گفتم همه درها به رویم باز شد یا علی گفتم، چه شیرین شعر من آغاز شد یا امیرالمؤمنین، مولای عاشق‌ها، سلام! شاه مردان، فاتح دل‌های عاشق‌ها، سلام! السلام ای در نگاهت موج و دریا بی‌قرار! السلام ای در سکوتت کوه و صحرا بی‌قرار! خوشه های سبز تاکستان سلامت می کنند  باز کن در ،ساقیا مستان سلامت می کنند” در چرا ؟ دیوار های کعبه را دیوانه کن خانه را هم مست نامت ، مثل صاحبخانه کن جبرئیل آورده بود آیاتی از قرآن ولی ماند تا قرآن چشمت را تو وا کردی علی ! داد زد تا شد امیر عشق بر مرکب سوار : ” لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار “ شیر می چرخید با شمشیر در میدان عشق هر سر بی عشق را می ریخت ، این طوفان عشق ای که خود را پیش شمشیر دو دم آورده ای هر چه سر آورده باشی ، باز کم آورده ای تیغ اگراین است آن بازیچه دردست تو چیست ؟ کاش می فهمیدی ای مرحب ! هماورد تو کیست؟ واقعا با شیر حق جنگیدن از خوش باوری ست پهلوان ! گویی حواست نیست ! این آقا علی ست ذوالفقار است این که میچرخد ، علی گویان و مست چون نباشد مست؟ چون می گیردش ساقی به دست بس که دردست علی گشته است مجنون ، ذوالفقار گاه چرخی هم اضافی می زند ، بر گرد یار بی دلیل این تیغ عاشق،همدل زهرانگشت هیچ یاری این قدر ، دور سر مولا نگشت غیر زهرا ، هیچ کس در گردش لیل و نهار  دور مولایش نگشت این قدر ، الا ذوالفقار لشکری از تو فراری ، آی مرحب ! مرحبا ! خوب جولان داده ای دیروز و دیشب ، مرحبا ! فرض کن دیروز تیغت چند تا سر را زده فرق دارد قصه ، چون امروز فاروق آمده فرق دارد قصه کرار ، با اهل فرار  فرق دارد نیت آن تیغ ها ، با ذوالفقار فرق دارند آری ! آن دل ها که در دین بازی ند، با کسی کز او خداوند و رسولش راضی ند بود حیران مرحب و حیدر به سویش می شتافت تا بفهمد فرق را ، فاروق فرقش را شکافت یا علی ! داری دو تیغ و کرده ای با آن دو کار تیغ ابرو کشته یار و دشمنت را ذوالفقار سود جوشن برتن دشمن،فقط سنگینی است پیشتو دل خوش به جوشن بودن ، از خوش بینی است عمر هر بی عشق را یک ضربه ات پایان دهد به ، که بی جوشن بیاید ، تا سبک تر جان دهد اهل خیبر ! این همان محبوب دل ها ، ایلیاست جان موسی! چشم بگشایید ، این هارون ماست پیش خود گفتید : ای در را چه محکم بسته اید در به روی فاتح درهای عالم بسته اید ؟ در به در ، دنبال حیدر عاشقانش روز و شب در به رویش بسته اید ؟ ای قفل بر دل ها ! عجب ! دل به این دیوارهای بی اثرخوش کرده اید ؟ آی ! حیدر می رسد ، دل را به در خوش کرده اید ؟ روز و شب باز است درهای نگاهش برهمه بر همه باز است ، غیر از دشمنان فاطمه دست حق در چارچوب و بست درانداخت چنگ گفت : یا زهرا و در را کند ، از جا ، بی درنگ در،میان دست حیدر هردو لشکردر سکوت قلعه بی ذر ، علی گویان و خیبر در سکوت گاه لشکر ، دست حیدر را تماشا می کنند گاه آن دیوار بی در را تماشا می کنند به ! به این مولا و در را در هوا چرخاندش قلعه ها مسحور آن ” انا فتحنا” خواندنش قلعه ها حیران شدند و خیبری ها ، حیدری یافتند آن جا در توحید را ، در بی دری باز کن درهای دل را ، حضرت مشکل گشا عاشقان را مست کن ، با آن جمال دلگشا یا علی گفتم ، دلم ، دستم ، زبانم جان گرفت یا علی گفتم ، چه شیرین شعر من پایان گرفت! 🆔 https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan کانون فرهنگی ذاکرین ریحانة النبی(س)
‍ بیست و چهارم رجب فتح خیبر و بازگشت حضرت جعفر طیار (علیه‌السلام) بیست و چهارم رجب سال ۷ هجری قمری به دست (علیه‌السلام) شد، (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در ، ابتدا را براى مبارزه به ابوبكر ملعون ، ابوبكر با لشكرى رفت، ولى چون نظر به پهلوانان آنان نمود كرد و لشكريان هم درپى او بازگشتند، روز بعد را به عمر بن خطاب ملعون و عمر بن خطاب هم به ميدان جنگ نرسيده ترسید و کرد و بازگشت و دیگران را نیز از خطر کشته شدن می‌ترساند، (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)  فرمودند: فردا را به می‌دهم كه را تكرار كند، نه اينكه فرار كند، كسى كه خدا و پيامبرش را دارد و خدا و پيامبرش هم او را دارند و خداوند خيبر را به دست او فتح می‌كند، فرداى آن روز، (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) خود را بر (علیه‌السلام) و را بر كمر او بستند و را به (علیه‌السلام) و سوار بر مركبش نموده فرمودند: از سمت راست، از سمت چپ، از پيش رو، از پشت سر و بالاى سر و از پشت سر توست، (علیه‌السلام) رفته و پس از و عده‌اى براى جنگ با او آمدند، آنان از را كردند، اميرالمؤمنین (علیه‌السلام) بر آنها تاخته و آنها را كشتند، آنگاه برادر مرحب با عده‌اى آمدند، حضرت آنها را هم به واصل کردند و به شتافتند، مرحب كه شجاع آن قبیله بود با زره و کلاه خود سنگی برای خونخواهى به جنگ آمد، (علیه‌السلام) چنان بر فرود آورد كه او را با اسبش ساخته و به خاک انداختند، از آسمان بلند شد که از بالا و از پایین اميرالمؤمنین (علیه‌السلام) را که اگر علی (علیه‌السلام) بر بخورد آن را خواهد کرد، با این صحنه صداى مسلمانان بلند شد و یهودیان به قلعه گريختند و را بستند، (علیه‌السلام) با اینکه از سه روز قبل گرسنه بودند ولی با یداللهیِ حيدرى را که جنگی حرکت می‌دادند از جا كندند و براى مسلمانان قرار دادند و چند بار مسلمانان را از روى به وسيله آن عبور دادند تا بالاخره فتح شد، بعد از به (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) دادند که (علیه‌السلام) اميرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) از به بازگشتند، چنان (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) شدند که فرمودند نمی‌دانم بیشتر از خوشحال باشم یا از (علیه‌السلام) و به استقبال او رفتند. منابع: بحارالانوار ج ۹۷ ص ۱۶۸ و ۳۸۴ ، منتخب التواريخ ص ۵۶ ، فيض العلام ص ۳۱۷ اللهم عجل لولیک الفرج ( صلوات) 🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan کانون فرهنگی ذاکرین ریحانة النبی(س)