eitaa logo
| رِیحٰانَةُ‌ الْزِینَبْ |
443 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
635 ویدیو
8 فایل
اینجا یک دورهمیه برای ما دخترای نوجوون 😊 برای ما ریحانه‌ های خدا 🌸 ما قراره کنار همدیگه کلی اتفاقای خوب رو رقم بزنیم 😎 کنارمون بمون🌱 لینک ناشناسمون😉👇🏻 https://gkite.ir/es/9484795 📩 ارتباط با ما: @Asgari_M
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بعد از فاطمیه که تولد حضرت زهرا سلام الله رسید، توی یکی از مراسم های هیئت به تاریخ ۱۶ بهمن ماه یه جشن دخترونه گرفتیم😍 کااااملا دخترونه😊 یعنی از مجری و مداح و سخنران گرفته، تا کسایی که باید پذیرایی میکردن از بین خودمون بچه ها بود😁 تازه حتی شیرینی های مراسم هم بچه ها درست کرده بودن😋 این کارت های خوشگل رو که توی عکس بالا می‌بینید هم خودمون درست کردیم😊 و موقعه‌ی ورود به مهمونای جشن دادیم. روی این کارت ها متنای قشنگی درباره‌ی حضرت زهرا نوشته شده بود. یکی از این متن ها این بود: ✍ "مزار فاطمه ما پنهان است و ما، در حسرت پیدا کردنش... مزار فاطمه تو هم پنهان است، اما فاطمیون فاطمه تو، بیش از آنکه دنبال مزار پنهان فاطمه(س) باشند، پیرو مرام پیدای فاطمه اند." و اماااا از خود جشن بگم براتون😃 که یک قسمت از جشن تماشای استندآپ کمدین بود☺️ چون اون روز، روز مادر بود، موضوع استندآپ هم مامانا بودن😅 همه از خنده غش کرده بودیم😂 اون روز خانم نظری نبودن، فقط خانم شامی زاده زینبیه بودن و طبقه‌ی بالا کلاس داشتن(همون زمان جشن) ما هم طبقه‌ی پایین تو شبستان بودیم، انقدررر سر و صدا کرده بودیم و صدای خندهامون بلند بود که تا طبقه‌ی بالا رفته بود و که خانم شامی از بالا صدامون کردن که ببینن داریم چیکار میکنیم که انقدر میخندیم😅😂 بعد از کلاسشون هم اومدن پیشمون😍 مگه میشه روز جشن خانم شامی زاده پیشمون باشن و ما نذاریم برامون مداحی بخونن😉😌 ازشون خواهش کردیم و ایشون هم برامون مداحی خوندن😊 و مراسمون حتی از قبل هم شاد تر شده بوده و صدای دست زدن های ما هم بهش اضافه😉 و آخر مراسم همگی دست ها رو برای دعا به آسمون بلند کردیم و جشن‌مون رو با دعاهای قشنگ به پایان رسوندیم😇 (کلیپ بالا خلاصه‌ای از جشن اون روزه) قسمت 6⃣ ✨ @reyhanatozeynab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️ پست امشب با تاخیر، ساعت ۲۲ ارسال میشه ⭕️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
توی همون سال ۹۹، چند وقت بعد از تشکیل هیئتمون، خیلی دلمون میخواست که بریم اردو😃 اما چون کرونا بود نمیشد😞 اما خانم نظری یه پیشنهاد قشنگ دادن😍 برامون یک روزی رو مشخص کردن و قرار شد اون روز گروهی الویه درست کنیم😋 اما این برنامه یه جورایی مسابقه بود🙃 ♨️ و یه نکته‌ی خیلیی مهم داشت: اینکه این کار باید تشکیلاتی و گروهی انجام بشه، نه تنهایی ⚠️ و گروهی برنده میشه که اول همکاری گروهیش بیشتر باشه و بعد هم غذاش خوشمزه تر باشه😋 همون روز سریع گروه بندی شدیم(البته خودمون گروهامون رو انتخاب کردیم😅) و بعد هم تقسیم کار... و اما روز مسابقه🤩 ساعت ۱۲ شروع شد، اول نماز جماعت خوندیم(عکس اول) و بعد هم مسابقه شروع شد😍 زمان کمی هم برای درست کردن داشتیم، قانون هم این بود که همش رو اونجا درست کنیم و چیزی اماده از خونه نیاریم 🙈 خلاصه که تند تند سیب زمینی ها رو پوست کندیم و هویج ها رو رنده کردیم و‌ ادامه ماجرا (البته با رعایت نکات بهداشتی😉) وقتی زمان تموم شد خانم نظری و خانم شامی زاده اومدن و غذای هر گروه رو تست کردن😊 و بعد از خوردن ناهار و صحبت های استادامون، به گروهی که از همه بهتر بود یک جایزه‌ی قشنگ دادن😍 و ما اون روز یک درس بزرگ گرفتیم🙃 این که چطوری با گروه کار کنیم و با بقیه هماهنگ بشیم تا بهترین کار رو ارائه بدیم. قسمت7⃣ 🌸 @reyhanatozeynab 🌸
این هم جایزه‌ی گروه برنده😍 یک جا کلیدی خوشگل قلبی از جنس چرم که روش لوگوی زینبیه طلاکوب شده🤩