شده تا حالا چند بار تو کارت زمین بخوری، بشکنی، خسته بشی و مجبور بشی دوباره از اول شروع کنی⁉️
بعضی موقعه ها انقدر ادم خسته میشه از شکست و شروع دوباره که اصلا بعضی موقعه ها میگه دیگه ولش کن😩
من دیگه نمیتونم...
اما!
اما!
همیشه یه نیروی درونی هست که نمیزاره کلا عقب باشی و قید همه چی رو بزنی🙃
من هر موقعه به این نقطه میرسم یاد این آیه میافتم که خدا میگه: تو از خاک آفریده شدی....
صفت خاک جوانه زدنه🌱
حتی اگر ساقه گیاه بکشنه، بازم میتونه دوباره جوانه بزنه...
منم از خاکم...
پس چرا من دوباره جوانه نزم؟🌱❤️
#هدیهی_قشنگ
#رمضان_دوست_داشتنی
✨ @reyhanatozeynab ✨
| رِیحٰانَةُ الْزِینَبْ |
توی ایام فاطمیه یک اتفاق مهمی که افتاد، این بود که خانم نظری و خانم شامی زاده تصمیم گرفتن که برامون
راستی
اگر شما هم از این کلاس ها خوشتون اومده و دوست دارید توی یکی از این دو کلاس باشید،
حتی الان هم میتونید ثبت نام کنید😍
🌀 کلاس به توان خدا/ استاد: خانم نظری
🌀 کلاس مبشرات/ استاد: خانم شامی زاده
آیدی ثبت نام👇
@zeynabiye_amuzesh
بعد از فاطمیه که تولد حضرت زهرا سلام الله رسید، توی یکی از مراسم های هیئت به تاریخ ۱۶ بهمن ماه یه جشن دخترونه گرفتیم😍
کااااملا دخترونه😊
یعنی از مجری و مداح و سخنران گرفته، تا کسایی که باید پذیرایی میکردن از بین خودمون بچه ها بود😁
تازه حتی شیرینی های مراسم هم بچه ها درست کرده بودن😋
این کارت های خوشگل رو که توی عکس بالا میبینید هم خودمون درست کردیم😊 و موقعهی ورود به مهمونای جشن دادیم.
روی این کارت ها متنای قشنگی دربارهی حضرت زهرا نوشته شده بود.
یکی از این متن ها این بود:
✍ "مزار فاطمه ما پنهان است و ما، در حسرت پیدا کردنش... مزار فاطمه تو هم پنهان است، اما فاطمیون فاطمه تو، بیش از آنکه دنبال مزار پنهان فاطمه(س) باشند، پیرو مرام پیدای فاطمه اند."
و اماااا از خود جشن بگم براتون😃
که یک قسمت از جشن تماشای استندآپ کمدین بود☺️
چون اون روز، روز مادر بود، موضوع استندآپ هم مامانا بودن😅
همه از خنده غش کرده بودیم😂
اون روز خانم نظری نبودن، فقط خانم شامی زاده زینبیه بودن و طبقهی بالا کلاس داشتن(همون زمان جشن)
ما هم طبقهی پایین تو شبستان بودیم،
انقدررر سر و صدا کرده بودیم و صدای خندهامون بلند بود که تا طبقهی بالا رفته بود و که خانم شامی از بالا صدامون کردن که ببینن داریم چیکار میکنیم که انقدر میخندیم😅😂
بعد از کلاسشون هم اومدن پیشمون😍
مگه میشه روز جشن خانم شامی زاده پیشمون باشن و ما نذاریم برامون مداحی بخونن😉😌
ازشون خواهش کردیم و ایشون هم برامون مداحی خوندن😊
و مراسمون حتی از قبل هم شاد تر شده بوده و صدای دست زدن های ما هم بهش اضافه😉
و آخر مراسم همگی دست ها رو برای دعا به آسمون بلند کردیم و جشنمون رو با دعاهای قشنگ به پایان رسوندیم😇
(کلیپ بالا خلاصهای از جشن اون روزه)
#خاطره_بازی
قسمت 6⃣
✨ @reyhanatozeynab ✨