eitaa logo
ریحانه النبی
129 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
4.1هزار ویدیو
265 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
❌سابقه عمامه‌پرانی در تاریخ 🖊عاطفه میرافضل ✍روز سیزدهم رجب ۱۳۲۷ قمری، و نه سحرگاه، یک ساعت و نیم به غروب میدان توپخانه تهران، جمعیت سوت و کف می زدند و یک ریز فحش و دشنام می دادند. فاتحان تهران در حال رسیدن به فتح الفتوح خود بودند. نادرترین حادثه سیاسی، اجتماعی ایران در حال شکل گرفتن بود. شیخ فضل الله نوری با راهنمایی یکی از فاتحان و با پای مجروح خود با صلابت و پرهیبت، راهی چوبه دار شد. کنار چهارپایه که رسید با خدا، مردم و روحانیت خواب آلوده سخن گفت: «خدایا! تو شاهد باش که من آنچه را که باید بگویم به این مردم گفتم... خدایا! تو خودت شاهد باش که من برای این مردم به قرآن تو قسم یاد کردم. گفتند: قوطی سیگارش بود...» در ادامه به خدا گفت که مردم بشنوند: «خدایا! تو خودت شاهد باش که در این دم آخر هم باز به این مردم می گویم که مؤسسین این اساس لامذهبین هستند که مردم را فریب داده اند... این اساس مخالف اسلام است... محاکمه من و شما مردم بماند نزد پیغمبر خدا محمد بن عبدالله ...»، هنوز صحبت شیخ شهید، تمام نشده بود که یوسف خان ارمنی به طرز خفت باری عمامه از سر شیخ برداشت و به طرف جمعیت پرتاب کرد. این اولین تجربه عمامه قاپی، در ایران بود. طولی نکشید که همه فهمیدند مشکل مشروطه، عمامه شیخ فضل الله نبود و عمامه قاپی شیخ، مقدمه ای برای کلاه پهلوی بود که با خون دل، بر سر شاهدان اهانت به شیخ فضل الله و ملت ایران گذاشتند. حاج شیخ با همان صدای بلند و پر طنین، خطاب به روحانیت کنار آمده با مشروطه و خواب آلود، گفت: «این عمامه را از سر من برداشتند از سر همه برخواهند داشت.» 📖مجله زن روز
«ته دیگ» از کجا آمده است؟! ته دیگ از کجا آمده سر سفره ایرانی ها؟ از دل تاریخ و از دل آشپزی ایرانی آمده، اما در دوران معاصر کار، کار خانم هاست و «نادرمیرزا» هم در کتاب آشپزیش در دوره قاجار درباره ته دیگ نوشته است: «همه زنان دوست دارند و بس بامزه است! به نقل از فارس، علاقه ایران به ته دیگ بی دلیل نیست که افسانه ای است؛ قدمت ته دیگ هم در آشپزی ایرانی افسانه ای است و انگار از روزی که غذای ایرانی بوده ته دیگش هم بوده. با این حال درباره پیدایش ته دیگ روایت جالبی است: «خدمه هایی که در مطبخ ناصرالدین قاجار (یا مظفرالدین قاجار) کار می کردند با باقیمانده غذا شکم شان را سیر می کردند. روزی نوکرها بر سر ته دیگ غذا دعوا می کنند. وقتی ماجرا را از سرآشپز جویا می شوند، ماجرای ته دیگ به گوش شاه می رسد و او دستور می دهد که کمی از ته دیگ را برایش ببرند. شاه که از خوردن ته دیگ مسرور می شود، دستور می دهد پس از آن، ابتدا ته دیگ را به عنوان پیش غذا برای او ببرند و بعد غذای اصلی را». کاملا معلوم است که این حکایت نمی تواند سابقه پیدایش ته دیگ باشد، چون ته دیگ خیلی قدیمی تر از این حرف هاست و همیشه هم محبوب بوده است و شعر هم دارد محبوبیتش و «گرجی اصفهانی» شاعر دوره قاجار فرموده است: «به مطبخ از پی ته دیگ ار نَبُد کفگیر/ زنم به دیگ ز ناخن دو صد تراش و خراش (یعنی برای رسیدن به ته دیگ اگر کفگیر نباشد با ناخن دیگ را می خراشم.) @zane_ruz