eitaa logo
ریحانه الزهرا(س)🇵🇸
667 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
856 ویدیو
25 فایل
ࢪیـحـانـھ الـزهـࢪا تـنـها پـنـاھ امـݩ مـݩ❤ 🌹هـیـئـت دختࢪاڹ🌹 🌱ویژه نوجوانان🌱 ⚘اࢪتباط با ادمیݩ @Reyhaneha95⚘ مڪان:تبریز؛ خیابان بهار، کوی صفا ،مسجد علوی
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5796627749766432822.mp3
7.99M
با امام زمانت یه قـرار عاشقانه بذار و هــر روز،صبح بخون...♥️ @reyhaneZahraTabriz95
AUD-20200814-WA0026.mp3
4.9M
♥️💫 |در زمان غیبت،خواندن دعا از امام عصر‌(عج)است| باصدای : @reyhaneZahraTabriz95 ┄┅═✧❁✧═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊 💫بِسْــــمِ ربِّ الْعِشــْــقْ♥️ 🕘📕 به روایــــت: همســــرش "غــــاده"❤️ 🕊🌱 آن شب باید تنها برمی گشتم . آن لحظه تازه احساس کردم که مصطفی واقعا تمام شد. در مراسم آدم گم است است، نمی فهمد.... همین که وارد حیاط نخست وزیری شد و چشمش به آن زیرزمین افتاد ، دردی قلبش را فشرد ، زانوهایش تا شد . زیر لب نجوا کرد: مصطفی رفتی ، پشتم شکست . و به دیوار تکیه داد . نگاهش روی همه چیز چرخید ، این دوسال چطور گذشت ؟ از این در چقدر به خوشحالی وارد می شد به شوق دیدن مصطفی ، حضور مصطفی ، و این جوانک های سرباز که حالا سرشان زیر افتاده چطور گردن راست می کردند به نشانه احترام؛ زندگی، زندگی برایش خالی شده بود ، انگار ریشه اش را قطع کرده بودند. یاد لبنان افتاد و آن فال حافظ . آن وقت ها او اصلاً فارسی بلد نبود . نمی فهمید امام موسی و مصطفی با هم چی می خوانند ؟ امام موسی خودش جریان فال حافظ را برای او گفت و بعد هم برایش فال گرفت . که : الا یا ایها الساقی ادر کاساً و ناولها، که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها. وقتی بعد از شهادت مصطفی از آن خانه آمدم بیرون، چون مال دولت بود، هیچ چیز جز لباس تنم نداشتم . حتی پول نداشتم خرج کنم . چون در ایران رسم است فامیل مرده از مردم پذیرایی کنند و من آشنا نبودم . در لبنان این طور نیست . خودم می فهمیدم که مردم رحم می کنند، می گویند این خارجی است ، آداب ما را نمی فهمد . دیدم آن خانه مال من نیست و باید بروم . اما کجا ؟ کمی خانه مادر جان بودم ، دوستان بودند . هرشب را یک جا می خوابیدم و بیشتر در بهشت زهرا کنار قبر مصطفی . شبهای سختی را می گذراندم . لبنان شلوغ بود . خانه مان بمباران شده بود و خانواده ام رفته بودند خارج . از همه سخت تر روزهای جمعه بود . هر کس می خواهد جمعه را با فامیلش باشد و من می رفتم بهشت زهرا که مزاحم کسی نباشم . احساس می کردم دل شکسته ام ، دردم زیاد ، و به مصطفی می گفتم: تو به من ظلم کردی .... 📝&ادامــــه دارد... @reyhaneZahraTabriz95
🕊 💫بِسْــــمِ ربِّ الْعِشــْــقْ♥️ 🕘📚 به روایــــت: همســــرش "غــــاده" 🕊🌱 از همه سخت تر روزهای جمعه بود . هر کس می خواهد جمعه را با فامیلش باشد و من می رفتم بهشت زهرا که مزاحم کسی نباشم . احساس می کردم دل شکسته ام ، دردم زیاد ، و به مصطفی می گفتم: تو به من ظلم کردی . از لبنان که آمدیم هرچه داشتیم گذاشتیم برای مدرسه . در ایران هم که هیچ چیز . بعد یک دفعه مصطفی رفت و من ماندم کجا بروم ؟ شش ماه این طور بود ، تا امام فهمیدند این جریان را . خدمت امام که رفتیم به من گفتند: مصطفی برای دولت هم کار نکرد . هرچه کرد به دستور مستقیم خودم بود و من مسول شما هستم . بعد بنیاد شهید به من خانه داد. خانه هیچی نداشت . "جاهد" یکی از دوستان دکتر، از خانه خودش برایم یک تشک ، چند بشقاب و... آورد تا توانستم با پدرم تماس بگیرم و پول برایم فرستادند . به خاطر این چیزها احساس می کردم مصطفی به من ظلم کرد . البته نفسانی بود این حرفم . بعد که فکر می کردم ، می دیدم مصطفی چیزی از دنیا نداشت ، اما آنچه به من داد یک دنیا است . مصطفی در همه عالم هست ، در قلب انسان ها . من و یادم هست یک بار که از ایران می آمدم ، در فرودگاه بیروت یک افسر مسیحی لبنانی با درجه بالا وقتی پاسپورتم را که به نام "غاده چمران" بود دید ، پرسید: نسبتی با چمران داری ؟ گفتم: خانمش هستم. خیلی زیر تاثیر قرار گرفت ، گفت: او دشمن ما بود ، با ما جنگید ولی مرد شریفی بود. بعد آمد بیرون دنبالم . گفت: ماشین نیامده برای شما ؟ گفتم: مهم نیست. خندید و گفت: درست است ، تو زن چمران هستی ! و‌ گاهی فکر می کرد به همین خاطر خدا بیش تر از همه ، از او حساب می کشد ، چون او با مصطفی زندگی کرد ، با نسخه کوچکی از امام علی علیه السلام . همیشه به مصطفی می گفت: توحضرت علی نیستی . کسی نمی تواند او باشد. فقط حضرت امیر آن طور زندگی کرد و تمام شد. و مصطفی هم چنان که صورت آفتاب خورده اش باز می شد و چشم هایش نم دار ، می گفت: نه ، درست نیست ! با این حرف دارید راه تکامل در اسلام را می بندید . راه باز است . پیامبر می گوید هر جا که من پا زدم امتم می تواند، هر کس به اندازه سعه اش . همه جا مصطفی سعی می کرد خودش کم تر از دیگران داشته باشد ، چه لبنان ، چه کردستان ، چه اهواز . لبنان که بودیم جز وسایل شخصی خودم چیزی نداشتیم . در لبنان رسم نیست کفششان را در بیاورند و بنشیند روی زمین . وقتی خارجی ها می آمدند یا فامیل ، رویم نمی شد بگویم کفش در بیاورید . به مصطفی می گفتم: من نمی گویم خانه مجلل باشد ، ولی یک مبل داشته باشد که ما چیز بدی از اسلام نشان نداده باشیم که بگویند مسلمانان چیزی ندارند ، بدبختند. مصطفی به شدت مخالف بود، می گفت: چرا ما این هم عقده داریم ؟ چرا می خواهیم با انجام چیزی که دیگران می خواهند یا می پسندند نشان بدهیم خوبیم ؟ این آداب و رسوم ما است ، نگاه کنید این زمین چه قدر تمیز است ، مرتب و قشنگ ! این طوری زحمت شما هم کم می شود ، گرد و خاک کفش نمی آید روی فرش . از خانه ما در لبنان که خیلی مجلل بود همیشه اکراه داشت ... 📝&ادامــــه دارد... @reyhaneZahraTabriz95
Salam Ey Madar .mp3
11.74M
°•🌱 ○° سلام اۍ مادر سلام مادر حسن 🎼 🎤 🌷 @reyhaneZahraTabriz95
••• اقـْرَء.. علــٰے‌وُلـدے... السـَّـلامَ‌اِلــے‌یـَ‌وم‌القیـامـَة... • • • -دردت‌بہ‌جــانم‌بـانــ‌و... ڪہ‌نفسـ‌هاے‌آخــرت‌هـم‌بہ‌یاد‌مـاگذشـت... سـلام‌تـ‌و،گــ‌واراے‌دل‌مــــا ڪہ‌بغـض‌قــرنـ‌هافاصــــلہ‌را‌هـزار‌تڪہ‌ڪرد..💔|• علیڪم‌السـلام‌....مـادر.... :) @reyhaneZahraTabriz95
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
💥 طوفان توئیتری و اینستاگرامی با محوریت مقام عرشی حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، و تدبیر آینده‌ی جهان 💥با هشتگ های ؛ و 💥زمان ؛ شنبه(۲۷ دی )؛ ۲۱ تا ۲۳ یکشنبه (۲۸ دی )؛ ۱۰ تا ۱۲ صبح @ostad_shojae
❤️ السَّلامُ عَلَيْك يا بَقِيَّةَ الله ❤️ ما منتظرِ لحظه ی دیدارِ بهاریم! آرام کنید این دل طوفانی ما را عمریست همه درطلبِ وصل توهستیم پایان بده این حالِ پریشانی ما را ای کاش نمیریم و ببینیم جمالش یا رب برسان یوسف کنعانی ما را @reyhaneZahraTabriz95
▪️ویژه شهادت حضرت فاطمه‌ سلام‌الله‌علیها منبع؛ مجموعه مقام عرشی حضرت زهرا"س" "س" @Ostad_Shojae @ReyhaneZahraTabriz