استاد شیخ علی رضایی تهرانی
🔲 بلاکشی ، جفاکشی و دم نزدن! مصیبت ها و مشکلات و جفاها و بلاهای وارد بر سالکان و اولیا از حد شمارش
📜 حکایت صبر بینظیر مرحوم انصاری همدانی
در زمینه مصیبت های سالکان راه خدا داستان آیت الحق، مرحوم انصاری همدانی شنیدنی است.
مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا معین شیرازی -پدرخانم مرحوم علامه طهرانی- نقل میکردند که من روزی به استادم انصاری همدانی گفتم: آقا من از شما میخواهم مقاماتی را که خودتان به آن رسیدید، به من هم عنایت کنید.
+ پرسیدند: طاقتش را داری؟ مشکلاتش را تحمل میکنی؟
- گفتم نمیدانم!
+ فرمودند من یک نمونه برایت نقل میکنم:
پس از فوت عیال بنده، در همدان در محله ما شایعه شد که من علت فوت او بودم، با اینکه من در این رابطه هیچ تقصیری نداشتم.
بلاخره پلیس به منزل ما آمد و ما را دست بسته به پاسگاه برد.
وقتی من به همراه پلیس از درب منزل بیرون آمدم، دیدم دو طرف کوچه مردم تا انتها منتظر ایستاده اند و از نفر اول تا آخر از جلوی هرکس که گذشتم، یا آب دهان به صورت من می انداخت و یا ناسزایی نصیب من میکرد و من همه را تحمل میکردم و در دل خوش بودم.
+ حال بگو ببینم آیا تو تحمل این را داری؟؟
- گفتم نه آقا! من که تحمل ندارم. آن مقامات مال خودتان باشد، من که کشش ندارم.
📚 سیر و سلوک ص ۱۲۸
#آیت_الله_رضایی_تهرانی
#سکوت_در_مصیبت
#مرحوم_انصاری_همدانی
#سیر_و_سلوک
@ostad_rezaei_tehrani
📜 حــکایتی در مبحث تعدد استاد
داستان مرحوم حاج محمد حسین بیات همدانی در این زمینه شنیدنی است، ایشان به حقیر فرمود:
با تعدادی از رفقا سفری را در محضر عارف کامل مرحوم انصاری به عتبات عالیات رفتیم.
روزی میخواستیم از جایی به جای دیگر با عربانه برویم. من اندکی دیرتر رسیدم و طبقه اول عربانه پر شد. ناچار به طبقه دوم رفتم تا نشستم، دیدم سیدی که گویا نور مطلق بود، آمد کنار دست من نشست و شروع کرد برایم صحبت کردن و در ضمن دستوراتی به من داد.
به مقصد که رسیدیم، اول افراد طبقه اول پیاده شدند و ما دیرتر پیاده شدیم. تا پیاده شدم دیدم مرحوم انصاری و رفقا در کناری منتظر ما هستند.
تا نزدیک شدم فرمود:
+ به به! این همه نور را از کجا آورده ای؟
- آقا! کنار دست من سیدی نشسته بود که گویا امام بود! نور مطلق بود، صفای مطلق بود.
+ او را شناختی؟
- خیر
+ او آقای قاضی بود که استاد عرفان است. چیزی هم به تو فرمود؟
- آری دستوراتی هم به من داد.
+خوب به آنها هم عمل می کنی؟
- آقا! من الان در محضر و خدمت شمایم. هرچه را شما بفرمایید عمل میکنم.
+ احســنت!.
آری تعدد استاد از آفات راه است که دامن گیر برخی از سالکان میشود و بسیار مضر است و سالک مانند کبوتر دو آشیان می گردد که از اینجا رانده و از آنجا مانده است¹
¹ داستان از زبان استاد مرحوم علامه طهرانی
📚 سیر و سلوک ص ۶۷۹
#آیت_الله_رضایی_تهرانی
#مرحوم_انصاری_همدانی
#سیر_و_سلوک
#تعدد_استاد
@ostad_rezaei_tehrani