❓رسالت آموزش و پروش، قدرت روش حل مساله یا قدرت ایجاد مساله است ؟ ▪️"روش حل مساله" همواره "رویکردی انفعالی" به "مسائل تحمیلی"از بیرون فرد و جامعه است ، در این نگاه دانش آموز برده حل مسائلی است که بر او تحمیل شده . پذیریش روش حل مسئله صرف در رویکرد کلی آموزش و پرورش نمونه از استعمار استعدادهای و توانهای دانش آموزان یک جامعه در کشف پاسخ سوالاتیست که به صورت ناخوادآگاه یا جبر ساختاری بر او تحمیل میشود (1)... در بسترهای جبری مشکل زاه،مسائل در ضمیر ناخوادگاه تو نفوذ و سمت وسوی خاصی پیدا میکند و اینگونه تو "برده پاسخ گوی" به مسائلی هستی که نظام سلطه بر تو تحمیل کرده ... ▪️پذیریش بی چون و چرایی روش حل مسئله در نگاه تربیتی گونه ای از اخلاق بردگی را در فرد و جامعه نهادینه میکند ، او همواره بر مدار خواسته های دیگری زندگی میکند ، نقشی حداقلی و تبعی برای فرد و جامعه که در اتفاقاتی که بر او عارض شده به او اعطا میشود ،دراین اتفاقات است که او مسائل را می یابد و تمام هم و استعداد خود را برای حل آن مصروف میکند... سوال اینجاست آیا این مساله ،حقیقا مساله اوست؟ این مسائل است که در سبک زندگی خاص بر او تحمیل شده لذا او برای ادامه بقاء خود مجبور به حل مسائل تحمیلی است ، در غیر اینصورت مسائل تل انبار شده او و زندگی او را به فنا خواهد داد. نظام سلطه با خلق میدان های درگیری و ایجاد اتفاقات ، مسائل را بر استعدادی نخبگانی و عمومی تحمیل میکند تا هزینه پاسخ به مسائل خود را دیگران بدهند و اینگونه چرخ دنده ها این ساختار شوم و ظالمانه با خلق اتفاقات ، خلق مسائل ، خلق پاسخ، برده داری نوین را رقم میزند. ▪️حال انکه در نظام تربیت دینی ، اتفاقات در ترکیب حضور اراده های ارادی فرد ، جامعه با اراده تاریخی _ الهی رقم میخورد . تغییر نقش فردو جامعه از حالت تبعی به تصرفی با قدرت ایجاد اتفاقات شکل می گیرد با این قدرت است که توان ایجاد و تغییر شرایط به دست میآید. در میدان درگیری حق و باطل است که اتفاقات رقم میخورد و از دل اتفاقات مسائل وتلاش برای پاسخ ها شکل میگیرد. بله در قدرت خلق میدان های درگیری حق و باطل است که با تحمیل اتفاقات و مسائل بر نظام سطله، آنها را وادار به پاسخگویی یا پاسخ یابی میکنی ... آنچه امروز به آن نیاز داریم تغییر وضعیت ساختار کنونی آموزش و پروش و آموزش عالی از رویکرد انفعالی به "رویکردی تهاجمی" در میدان "درگیری تمدنی" است . دانش اموزان و دانشجویی ما باید بتوانند با قدرت آرمان خواهی در توجه به مبانی ، میدان های درگیری را ایجاد کنند... ▪️اتفاق تلخ در نظام شلخته آموزش و پروش و آموزش عالی ما اینجاست که ساختار تحقیق و پژوهش ما در پایان نامه ورساله های دکتری با رویکرد منفعلانه همواره در خدمت تمدن رقیب و حل مسائل او بوده ، فرایندها از طرح مسائل تا روشهای پاسخگویی و در نهایت معیارهای ارزیابی همگی در خدمت ساختار رقیب تمدنی تو تعریف و تدوین شده به بیان ساده بهترین استعدادهای و نخبگان ما در صدد یا در خدمت حل مسائل تمدنی رقیب مصروف شده این یک واقعیت تلخ است در بردگی نوین است. ▪️انقلاب نمونه عالی از قدرت ایجاد میدان درگیری تمدنی در ترکیب مبارک "امت و امام" است مردم با تغییر نقش تبعی خود با اعتماد متقابل بین امام و امت توانست یک اتفاق جهانی را رقم بزند با این اتفاق بزرگ توانست مسائل خود را بر نظام سلطه جهانی تحمیل کند مسائلی که تمدن رقیب در سیطره جهل خود هرگز توان پاسخ به آن را ندارد و نخواهد داشت. شکست های پی در پی او در حل مساله خود با انقلاب در نابودی یا اضمحلال انقلاب بخاطر قدرت میدان داری انقلاب با اتکاء به غیب عالم است هر انچه او از آن محروم است. ▪️عزیزان مهمترین تحول تربیتی نه در روش حل مساله که "روش ایجاد مساله" است .در قدرت ایجاد میدان های درگیری تمدنی است که رویکرد تهاجمی میتواند قدرت خلق اتفاقات را به دانش آموز و دانشجو بدهد..."وادادگی عقلانی "در حل مسائل نتیجه ساختار خواب زده امروز ما در آموزش عالی و آموزش و پرورش است... با قدرت آرمان خواهی و اتکاء به مبانی باید توان ایحاد میدان درگیری را در خلق مسائل به دانش آموز و دانشجو خود بدهیم . پی نوشت: (1) البته روش حل مساله زمانی که فرد و جامعه آن را در محیط آزادانه انتخاب کرده باشند ، مشکلی را ایجاد نمیکند بلکه تحمیل خود آگاه و ناخودآگاه موضوع ماست. #تربیت #روش_حل_مساله #آموزش_و_پرورش ⏳فرصت|مختاررضائیان 🆔@rezaeyan_mokhtar

❓رسالت آموزش و پروش، قدرت روش حل مساله یا قدرت ایجاد مساله است ؟ ▪️"روش حل مساله" همواره "رویکردی انفعالی" به "مسائل تحمیلی"از بیرون فرد و جامعه است ، در این نگاه دانش آموز برده حل مسائلی است که بر او تحمیل شده . پذیریش روش حل مسئله صرف در رویکرد کلی آموزش و پرورش نمونه از استعمار استعدادهای و توانهای دانش آموزان یک جامعه در کشف پاسخ سوالاتیست که به صورت ناخوادآگاه یا جبر ساختاری بر او تحمیل میشود (1)... در بسترهای جبری مشکل زاه،مسائل در ضمیر ناخوادگاه تو نفوذ و سمت وسوی خاصی پیدا میکند و اینگونه تو "برده پاسخ گوی" به مسائلی هستی که نظام سلطه بر تو تحمیل کرده ... ▪️پذیریش بی چون و چرایی روش حل مسئله در نگاه تربیتی گونه ای از اخلاق بردگی را در فرد و جامعه نهادینه میکند ، او همواره بر مدار خواسته های دیگری زندگی میکند ، نقشی حداقلی و تبعی برای فرد و جامعه که در اتفاقاتی که بر او عارض شده به او اعطا میشود ،دراین اتفاقات است که او مسائل را می یابد و تمام هم و استعداد خود را برای حل آن مصروف میکند... سوال اینجاست آیا این مساله ،حقیقا مساله اوست؟ این مسائل است که در سبک زندگی خاص بر او تحمیل شده لذا او برای ادامه بقاء خود مجبور به حل مسائل تحمیلی است ، در غیر اینصورت مسائل تل انبار شده او و زندگی او را به فنا خواهد داد. نظام سلطه با خلق میدان های درگیری و ایجاد اتفاقات ، مسائل را بر استعدادی نخبگانی و عمومی تحمیل میکند تا هزینه پاسخ به مسائل خود را دیگران بدهند و اینگونه چرخ دنده ها این ساختار شوم و ظالمانه با خلق اتفاقات ، خلق مسائل ، خلق پاسخ، برده داری نوین را رقم میزند. ▪️حال انکه در نظام تربیت دینی ، اتفاقات در ترکیب حضور اراده های ارادی فرد ، جامعه با اراده تاریخی _ الهی رقم میخورد . تغییر نقش فردو جامعه از حالت تبعی به تصرفی با قدرت ایجاد اتفاقات شکل می گیرد با این قدرت است که توان ایجاد و تغییر شرایط به دست میآید. در میدان درگیری حق و باطل است که اتفاقات رقم میخورد و از دل اتفاقات مسائل وتلاش برای پاسخ ها شکل میگیرد. بله در قدرت خلق میدان های درگیری حق و باطل است که با تحمیل اتفاقات و مسائل بر نظام سطله، آنها را وادار به پاسخگویی یا پاسخ یابی میکنی ... آنچه امروز به آن نیاز داریم تغییر وضعیت ساختار کنونی آموزش و پروش و آموزش عالی از رویکرد انفعالی به "رویکردی تهاجمی" در میدان "درگیری تمدنی" است . دانش اموزان و دانشجویی ما باید بتوانند با قدرت آرمان خواهی در توجه به مبانی ، میدان های درگیری را ایجاد کنند... ▪️اتفاق تلخ در نظام شلخته آموزش و پروش و آموزش عالی ما اینجاست که ساختار تحقیق و پژوهش ما در پایان نامه ورساله های دکتری با رویکرد منفعلانه همواره در خدمت تمدن رقیب و حل مسائل او بوده ، فرایندها از طرح مسائل تا روشهای پاسخگویی و در نهایت معیارهای ارزیابی همگی در خدمت ساختار رقیب تمدنی تو تعریف و تدوین شده به بیان ساده بهترین استعدادهای و نخبگان ما در صدد یا در خدمت حل مسائل تمدنی رقیب مصروف شده این نوعی از بردگی نوین در فرآیند توسعه تمدن غرب است. ▪️انقلاب نمونه عالی از قدرت ایجاد میدان درگیری تمدنی در ترکیب مبارک "امت و امام" است مردم با تغییر نقش تبعی خود با اعتماد متقابل بین امام و امت توانست یک اتفاق جهانی را رقم بزند با این اتفاق بزرگ توانست مسائل خود را بر نظام سلطه جهانی تحمیل کند مسائلی که تمدن رقیب در سیطره جهل خود هرگز توان پاسخ به آن را ندارد و نخواهد داشت. شکست های پی در پی او در حل مساله خود با انقلاب در نابودی یا اضمحلال انقلاب بخاطر قدرت میدان داری انقلاب با اتکاء به غیب عالم است هر انچه او از آن محروم است. ▪️عزیزان مهمترین تحول تربیتی نه در روش حل مساله که "روش ایجاد مساله" است .در قدرت ایجاد میدان های درگیری تمدنی است که رویکرد تهاجمی میتواند قدرت خلق اتفاقات را به دانش آموز و دانشجو بدهد..."وادادگی عقلانی "در حل مسائل نتیجه ساختار خواب زده امروز ما در آموزش عالی و آموزش و پرورش است... با قدرت آرمان خواهی و اتکاء به مبانی باید توان ایحاد میدان درگیری را در خلق مسائل به دانش آموز و دانشجو خود بدهیم . پی نوشت: (1) البته روش حل مساله زمانی که فرد و جامعه آن را در محیط آزادانه انتخاب کرده باشند ، مشکلی را ایجاد نمیکند بلکه تحمیل خود آگاه و ناخودآگاه موضوع ماست. #تربیت #روش_حل_مساله #آموزش_و_پرورش ⏳فرصت|مختاررضائیان 🆔@rezaeyan_mokhtar