eitaa logo
خدا ودیگرهیچ
157 دنبال‌کننده
153 عکس
56 ویدیو
34 فایل
در این کانال گفتارها و‌نوشتارهایی بر اساس تفکر توحیدی منتشر می کنم موضوعات متنوعند: از متون دینی تا فلسفه و هنر و حوادث واقعه و آرای اندیشمندان و... مگر نه اینکه توحید همه چیز را در برمی گیرد؟ رضاکریمی @rezakarimi1001
مشاهده در ایتا
دانلود
در مورد شناخت چند گروه به خطا رفتند؛ اول، مروجان چهره رسمی او که هاله ای مقدس مآبانه و آسمانی برایش ساختند بدون آنکه حقیقت قلم و اندیشه اش را بشناسند. دوم، برخی انقلابیون اهل مطالعه که کتابهای آوینی را خواندند ولی او را هایدگری غرب زده تلقی کردند. سوم، انقلابیونی اهل مطالعه که در راه برخی اشتراکات خود با آوینی از اندیشه های او تمجید و بهره برداری کردند ولی بعدا معلوم شد برخی آثار مهم‌ او را نخوانده اند! چهارم، برخی نزدیکانش که به همان لایه شخصیتی که با آن مواجه شده بودند بسنده کردند. به نظرم این گروه در راه کلیشه شکنی و برخورد با چهره رسمی که گروه اول ساختند، نتوانستند در حال تعادل باقی بمانند. خاطره از آخرین روزهای زندگی اش با هم بخوانیم: «18 فروردین از هم جدا شدیم، گفت پنج‌شنبه به فکه می‌روم و سه‌شنبه یا چهارشنبه هفته آینده می‌‌آیم، یکدیگر را ببینیم، نوشته‌ای هم از کیفش درآورد و به من داد و گفت:«این نوشته، ناتمام است. آن را بخوان.» گفتم:« بهتر نیست آن را تمام کنی؟» گفت:«خیر». نوشته را به من داد و خداحافظی کرد و رفت و این یادگار او اکنون پیش من است». آوینی آثارش را برای ما جدا گذاشت و رفت. آنها را باید تمام کنیم ولی قبل از آن باید بیندیشیم اکنون چه چیزی از آوینی به ارث برده ایم؟ لینک متن کامل یادداشتم در خبرگزاری مهر به مناسبت سالگرد شهادت https://mehrnews.com/xNYXZ
دو راوی غیررسمی هستند‌ که عاشقانه و شاعرانه جنگ‌ را از دریچه غیرنظامی و غیرسیاسی آن گزارش کرده اند. به روش های مختلف تلاش می کرد خاطرات انسانهای درگیر جنگ، چه ایرانی و چه عراقی، مکتوب شود اما تلاش می کرد باطن جهاد و تحول انفسی در عالم و انسان را نشان بدهد. سرهنگی جنگ‌ را به روش معاصر می نویسد و می گوید و به دنبال روایت انسانی از جنگ است اما آوینی جنگ را واقعه ای خلاف عادت در روزگار معاصر می دید. مرتضی راوی ظاهر جنگ و مرتضی راوی باطنی آن است. و ما به شناخت همه ابعاد دوران دفاع مقدس نیاز داریم، هم ظاهر و و هم باطن آن.
هدایت شده از خدا ودیگرهیچ
در مورد شناخت #آوینی چند گروه به خطا رفتند؛ اول، مروجان چهره رسمی او که هاله ای مقدس مآبانه و آسمانی برایش ساختند بدون آنکه حقیقت قلم و اندیشه اش را بشناسند. دوم، برخی انقلابیون اهل مطالعه که کتابهای آوینی را خواندند ولی او را هایدگری غرب زده تلقی کردند. سوم، انقلابیونی اهل مطالعه که در راه برخی اشتراکات خود با آوینی از اندیشه های او تمجید و بهره برداری کردند ولی بعدا معلوم شد برخی آثار مهم‌ او را نخوانده اند! چهارم، برخی نزدیکانش که به همان لایه شخصیتی که با آن مواجه شده بودند بسنده کردند. به نظرم این گروه در راه کلیشه شکنی و برخورد با چهره رسمی که گروه اول ساختند، نتوانستند در حال تعادل باقی بمانند. خاطره #دکتر_داوری از آخرین روزهای زندگی اش با هم بخوانیم: «18 فروردین از هم جدا شدیم، گفت پنج‌شنبه به فکه می‌روم و سه‌شنبه یا چهارشنبه هفته آینده می‌‌آیم، یکدیگر را ببینیم، نوشته‌ای هم از کیفش درآورد و به من داد و گفت:«این نوشته، ناتمام است. آن را بخوان.» گفتم:« بهتر نیست آن را تمام کنی؟» گفت:«خیر». نوشته را به من داد و خداحافظی کرد و رفت و این یادگار او اکنون پیش من است». آوینی آثارش را برای ما جدا گذاشت و رفت. آنها را باید تمام کنیم ولی قبل از آن باید بیندیشیم اکنون چه چیزی از آوینی به ارث برده ایم؟ لینک متن کامل یادداشتم در خبرگزاری مهر به مناسبت سالگرد شهادت #شهید_آوینی http://yon.ir/FEgdp
یک اثر هنری، نکته بین و هدفمند درباره تغییرات است. تحول و تجدید مسئله ای اساسی در هستی شناسی دینی و عرفانی است. آوینی در یادداشت ، در کتاب ، ذات عالم را متحول می دانست و چرا باید خود او استثنا باشد؟ این مستند نشان می دهد نظریه تجدید و تحول هم شامل خود آوینی  شده است. آیه «والعاقبه للمتقین»، که در ابتدای مستند آمده است، ما را به یاد تحولات شخصیت آدمها می داند و اینکه در وضعیت ذاتا متحول عالم عاقبت و نقطه نهایی بسیار مهم است. در این مستند می گوید مرتضی از صفر شروع نکرد یعنی عالم کامرانی آوینی هم بی تأثیر در مراحل بعدی زندگی او نبوده است و حداقل ذوق ادبی و قلم تأثیرگذار و تجربه نیست انگاری او را در دیگر مراحل یاری کرده است.  اینکه آقای در مستند درباره می گوید آقا مرتضی هنگام مصرف هروئین به دنبال تجربه حقیقت بود و اگر اینطور نبود خدا دستش را نمی گرفت که برگردد. این نظر را باید در راستای سیر تحول انسان ها تفسیر کرد و فهمید، به این معنی که آدمها برای یافتن حقیقت گاهی مصداق را اشتباه می فهمند. در قرآن می بینیم که خداوند عبادت خدا را برای مشرکین به رسمیت می شناسد چرا که آنها منکر خدا نیستند بلکه در سیر الی الله دچار تلبیس شده اند. اساساً انسان کادح الی ربک فلامقیه است یعنی نمی تواند به دنبال خدا نباشد. ابراهیم نبی علیه السلام ابتدا کوکب و ماه و خورشید را برگزید و بعد به خدای فاطر رسید. اگر این سیر را واقعی بدانیم نه نمایشی، باید گفت همین سیر تحولی برای دیگر آدمها رخ می دهد.  نکته مهم این است که آوینی می گوید عالم در عین ثبات متحول است. در مستند انحصار ورثه به جنبه تحول آوینی توجه شده است و جنبه ثبات شخصیت او بسیار کمرنگ است. در جایی از اثر راوی می گوید: او نگران بود که مبادا مبارزه اش با متجددین او را در متحجرین قرار بدهد. «مبارزه همزمان با تجدد و تحجر» وجه ثابت آوینی پس از بازگشت از راه طی شده اش بود اما مستند بیشتر بر تحجرستیزی او تأکید می کند. شاید چون از تجدد ستیزی آوینی بسیار گفته اند. اما افراط عده ای نباید روایت ها را به دام تفریط بیندازد. همیشه باید در مرز اعتدال زندگی کرد تا حقایق تحریف نشوند. ، کارگردان اثر، به من گفت بیان وجه ثابت آوینی در قاب دوربین سخت است و من فکر می‌کنم چطور از قابلیتهای کشف ناشده سینما (تعبیری از ) برای بیان همه حقیقت کمک بگیریم.
برنامه تلویزیونی یکبار دیگر اندیشه‌ورزان جوان انقلاب اسلامی را درگیر موضوع کرده است. اندیشه‌ای که امثال و آن را برابر در هنر و رسانه و دیگر مظاهر مدرنیته مطرح کردند. اکنون عده‌ای معتقدند مانند و فیلم مهاجر این برنامه حادثه ای از جنس خود انقلاب اسلامی است چون نمونه اعلایی از سیطره انسان انقلاب اسلامی بر اقتضائات برنامه‌های نمایش‌محور متداول است. آنها معتقدند نباید به اسم عمق‌اندیشی  در برابر در میدان بودن و خلاقیت‌های مؤمنانه ایستاد و نباید فقط به فکر تأسیس جامعه‌ای نو بوده و به فکر چالش‌های موجود نباشیم.  برخی این برنامه را عصرجدیدی دیگر دانسته و برخي می‌گویند اخیرا شبیه حسینیه معلا در شبکه‌های ماهواره‌ای از عراق پخش شده است. اما مشکل اصلی این است که گفته‌اند نیازمند «مشاهده‌ی دقیق و موشکافانه» هستیم ولی پیش از ادعا موشکافی نمی‌بینیم. منتقدان می‌گویند باید ملاک و معیار این ادعاها روشن شود. نظر من این است که قرآن گرچه ملاک خروج از استضعاف را اجتماع صالحان می‌داند ولی در همان شرایط تفرقه اعمال صالح مؤمنان را بی اثر نمی‌داند. پس ضمن نظر به امت واحده‌ی فردا می‌توان در بن‌بست‌نماند  و‌همه چیز را به فردا نسپرد. ولی مسئله این است که از کلی‌گویی خارج شویم و قبل از هر ادعایی بپرسیم در عصر عسرت و حیرت عمل صالح در هنر و رسانه و اقتصاد و... چیست؟ رجوع به قرآن بر اساس کتبی همچون آینه جادو پیشنهاد اول من است. در مورد حسینیه معلی معتقدم همانطور  که کشتی امام حسین ع اوسع و اسرع است، اشک بر ایشان از فراگیرترین مظاهر دینی است که عوام و خواص را درگیر می‌کند و ساخت برنامه دینی بر اساس آن راحت‌تر و سریع‌تر محقق می‌شود. فقط این را باید دانست که هر کسی از رحمت واسعه به اندازه ظرف خود برداشت می‌کند پس واسعه بودن لزوماً نشانه عمیق بودن همه مخاطبین نیست و نمی‌توان حادثه را بزرگ‌تر از آنچه هست نشان داد. @rezakarimi