#درخت_گردو در مورد حمله شیمیایی ظالمانه در جنگ ایران و عراق نیست بلکه در مورد ظلم به کردهاست و مهمترین مصداق این ظلم بمباران شیمیایی #سردشت و #حلبچه است پس فیلم با #کولبران شروع می شود و با آنان تمام می شود!
با این هدف است که #محمد_حسین_مهدویان لازم نمی بیند مانند #حاتمی_کیا در فیلم #از_کرخه_تا_راین غرب را درسرزمین خودشان به خاطر کمک شیمیایی به صدام محاکمه کند! این فیلم طوری ساخته شده است تا مردم جهان بیشتر بدانند چه بر سر #کردها آمده است.
فارغ از برخی ابهامات فیلمنامه و بازی ضعیف #مهران_مدیری کار اثرگذار و حرفه ای است و رنج و غم فیلم همیشه خشن و عریان نیست و گاهی لطیف و سوزناک و بدون ضعف و ذلت است. مقاومت و محکم بودن مرد کرد هم مانند جنس چوب درخت گردو خوب به تصویر کشیده شده است.
اما مضمون فیلم جنجالی شده است. این فیلم همدردی با قومکرد است اما لازمنیست قومیت گرایانه یا ضدملی تفسیر شود خصوصا اینکه تهرانی ها و ترک ها ظالم قصه نیستند بلکه در بسیاری موارد همدردی وهمراهی آنها روایت می شود. حتی می توانیم مخفی ماندن دختر کرد در میان دختران ایرانی را نمادی از پیوند کرد و ایران بدانیم. پس اگر می شنویم که کردها مظلوم بوده اند به دلیل بافت فیلم و سابقه فکری کارگردان می توان به جای تفسیر استقلال طلبانه آن را همدردی و اعتراض اجتماعی تفسیر کرد و اگر می شنویم خلبان بمب شیمیایی هم خانواده دارد همدردی با او یا دلسوزی نیست، طعنه ای تلخ است که چرا به خاطر خانواده خودت جان خانواده دیگران را گرفتی؟!
#مهدویان از همان ابتدای دانشجویی با #شهید_آوینی آشنا شده و کتاب #آینه_جادو را خوانده است. شروع خوب او بارقه های امید را در دل بعضی دوستداران سینمای انقلاب اسلامی زنده کرد اما نباید توقع زیادی داشت. هنوز آن سینماگر مطلوب اندیشه آوینی ظهور نکرده است و مهدویان این بار بیشتر از فیلمهای قبلی دغدغه شخصی اش را پیگیری کرده است. او فیلمسازی است که یکی از موضوعات مورد علاقه اش تاریخ انقلاب است اما اعتقادات دیگری هم دارد که همیشه امکان ظهور دارند. او را باید در جای خود ببینیم و البته آثارش را بر موج فیلمهای سکولار و روشنفکرانه و نیهیلیستی ترجیح بدهیم.
#جشنواره_فجر