#استیون_هاوکینگ فیزیکدان مشهور درگذشت.
برخی نوشته اند او خداباور از دنیا رفت و سال گذشته سخنش در مورد خالق جهان را پس گرفت و برخی هم شهرت او را حاصل یک پروژه فریب جهانی می دانند.
یاد او دو #پرسش را در ذهنم می اندازد:
اول نسبت علم جدید با دین
دوم نظریه عقل سالم در بدن سالم
@karimireza1001
https://www.instagram.com/p/BgUJe7_nfv1/
#خبرگزاری_مهر
#سازمان_اوج نامی است که در سالهای اخیر جنجالی شده است. از زمانی که شبکه های ماهواره ای نامش را به صراحت بردند و #ابراهیم_حاتمی_کیا روی صحنه جشنواره به آن تصریح کرد تا اکنون که با نمایش #سریال_پایتخت و فیلم #به_وقت_شام محل حمله و دفاع مخالفان و منتقدان قرار گرفته است. مهم ترین موضوعی که به عنوان #پرسش و #تأمل اکنون مطرح است مسئله نقش تصدی گری حاکمیتی و دولتی است. اکنون مخالفان می گویند پایتخت عالی بود تا وقتی که بوی پول نفت نمی داد و حاتمی کیا کارگردان بزرگی بود تا وقتی سازمانی نشده بود! اکنون مسئله این نیست که قضاوتها عجولانه بود و هنوز خط داستانی پایتخت به اوج نرسیده حملات شروع شد. مسئه این هم نیست که پول اوج مال کجاست و چطور هزینه می شود.
پرسش اساسی که کمک می کند اندیشمندانه و غیرسیاسی این موضوع تحلیل شود این است که #مهندسی_فرهنگی چقدر صحیح است؟ اینجانب در مقاله #نظریه_کشاورزی_فرهنگی بیان کردم که رویکرد صحیح مطلوب قرآن و روایات در مواجهه با مسائل جامعه با الگوی کشاورزی میسر است.
استناد مهندسی فرهنگی رهبر معظم انقلاب اسلامی نمی بایست این تلقی را به وجود بیاورد که نظریه کشاورزی فرهنگی مخالفت با این نظریه است چرا که ایشان در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی برای هدایت فرهنگی جامعه تعبیر «باغبان و بوستانبان» را نیز به کار برده اند به این معنی که : «شما اجازه بدهید گلهای معطر و خوشبو طبق طبیعت خودشان، طبق استعداد خودشان، از آب و از هوا استفاده کنند، از نور خورشید استفاده کنند، رشد کنند؛ اما در کنار آنها علفهرزهها را هم اجازه ندهید که رشد کنند؛»
کشاورزی آن پیشه ای است که خدا برای بندگانش فرستاد تا هم کار کنند و هم بنده باشند. کشاورزی شغل انبیا، بود و کشاورز در زمین خدا و با بذر او می کارد و باید منتظر باران بماند و متوکل باشد. کشاورز نگاهش به آسمان است برای همین است که فرمودند: به راستی که خدا ارزاق انبیائش را در کشاورزی قرار داد تا چیزی از باران را ناخوش ندارند. کشاورزی هم کار است و هم سبب اتصال زمین به آسمان.
رویکرد کشاورزی فرهنگی با تقریر متفاوت از مفاهیم دینی همراه متناسب است:
امیرالمؤمنین علیه السلام در عهد خود با مالک اشتر 4هدف برای حاکم بر می شمرد:
جِبَایَةَ خَرَاجِهَا : جمع آوری هزینه ها (امور مالی و اقتصادی)
وَ مُجَاهَدَةَ عَدُوِّهَا : مبارزه با دشمن (امور نظامی و دفاعی)
وَ اسْتِصْلَاحَ أَهْلِهَا: طلب اصلاح مردم (امور فرهنگی)
وَ عِمَارَةَ بِلَادِهَا : آبادانی سرزمین (امور عمرانی)
مبارزه با دشمن و آبادانی سرزمین را می شود به امور فرهنگی هم گسترش داد. اما اصلی ترین کار دولت و حاکمیت در حوزه فرهنگی استصلاح مردم است. مترجمان نهج البلاغه و تحف العقول استصلاح را اصلاح و سامان دادن ترجمه کرده اند. اما آیا این بی دقتی در ترجمه نیست؟! استصلاح با اصلاح متفاوت است. دولت به جای ادعای ثقیل اصلاح مردم می بایست در «طلب اصلاح» (=استصلاح) باشد.
در ادامه این نامه حضرت امیر خطاب به مالک اشتر می گوید همنشینی با علما و حکما را زیاد کن این کار موجب تثبیت آنچه که اهل سرزمینت را به «صلاح» آورده می شود ... این کار موجب تحقق حق و دفع باطل می شود ، حضرت در ادامه معتقدند سنت های صالحه راه طاعت الله هستند . این فرمان الهی و حکیمانه راه حاکم را در نحوه صلاح مردمان مشخص می کند. حاکم می بایست صلح را شناسایی کند و این کار را هم نه خودش که باید از طریق همنشینی با علما و حکمای سنت شناس برآورده کند. به عبارت دیگر سنتهای صالحه «وجود دارند» و می بایست برای تثبیت آنها گام برداشت. این کار به تعبیر حضرت امیر المؤمنین تحقیق حق است یعنی محقق کردن آنچه محقق شده است!
رویکرد استصلاحی یا کشاورزانه در قرآن و روایات ( به ویژه در یک منشور حکومتی مشهور ومعتبر) کاملاً مستدل و مستند شده است. با این تلقی عام در عرصه فرهنگی هم می توان کشاورز بود یعنی سنتهای صالحه را شناسایی کرد و با کاشت مناسب در زمین مستعد وبا نگاهی به آسمان از متوکلون شد. توصیه امیرالمومنین به مالک اشتر این است که : سنت صالحه ای که دلهای امت به آن عمل می کنند و با آن الفت گرفته اند و به صلاح رسیده اند را نقض نکن و با علما و حکما همنشین باشد تا در تثبیت آنچه کار سرزمین و مردم قبل از تو را به پا داشته کمکت کنند.
@karimireza1001
ادامه👇👇👇
6.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پرسش
نظر شما در مورد این #سکانس_سینمایی که #خدای_مدرن را توصیف می کند، چیست؟
گفتگوی یک خداباور ضعیف و خسته با یک خداناباور غنی و اخلاق مدار
تحلیل سینمای #اصغر_فرهادی:
http://r1001.blog.ir/1397/09/12
@rezakarimi
خدا ودیگرهیچ
بحث در #اومانیسم بحثی بنیادی است. هیدگر که #دازاین را به جهان فلسفه معرفی کرد بر آن بود تا انسان را
#پرسش
سلام وقت بخیر
یه سوال داشتم
یه سوال درباره یادداشتی ک درباره تغییر و تسخیر عالم گذاشتین، دارم
از کجا برداشت کردین ک در مسخرات نمی شه تغییر ایجاد کرد؟
چون وقتی شما از نعمات استفاده می کنید قهرا خیلی توش تغییر بدین تا قابل استفاده بشه
این یادداشتتون خیلی شبیه به دیدگاه استاد طاهر زاده س ک تاجایی ک مطالعه کردم فقط سنت رو قبول دارن
#پاسخ
سلام به نکته مهمی دقت کردید ومتأسفانه این بحث (حتی در آثار سنت گرایان و افرادی که مدنظر شماست) اجمالی ومبهم باقی مانده است.
مهمترین آیه ای که تغییر در خلقت را نهی می کند آیه وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اَللّٰهِ (نساء١١٩) است که می گوید تغییر خلقت دستور شیطان است. پس تسخیر کار خداست ولی تغییر کار شیطان.
پرسش مهم در اینجا این است که آیا ما مجبور به تغییر نیستیم؟ چگونه می شود بدون تغییر در خلقت از خلقت بهره برد؟
باید تغییر در خلقت را عمیق بفهمیم؛ خلقت خودش خودش را تغییر می دهد مثلا آتش می سوزاند پس استفاده از خاصیت آتش برای تغییر در برخی محصولات (مثلا کباب کردن گوشت) مصداق تغییر خلقت نیست بلکه «تغییر با خلقت» یا «تغییر در خلقت» است.
گاهی هم تغییر در خلقت ظاهری است و حقیقت تغییر، «تغییرِ تغییر» است یعنی انسان با استفاده از قوانین طبیعی خلقت را به حالت اولیه بر می گرداند مثل طبابت.
پس برای جمع بین آیه نهی از تغییر و آیاتی که مجوز تغییر را می دهند باید بین تغییرات در اساس خلقت (مثل تولید تراریخته ها و...) با تغییرات درون خلقت تفاوت قائل شویم.
وپرونده این بحث همچنان باز است...
ساده نگیریم!
«یک حقیقتی وجود دارد که آن را نبایستی نادیده گرفت و آن، این است که رسیدن به آرمانها(ی انقلاب) با این عظمتی که این آرمانها دارد، پیچیدگیهای زیادی دارد؛ آن روز ما به این پیچیدگیها توجّه نداشتیم؛ و مسائل را خیلی با نگاهِ اوّلی نگاه میکردیم؛ در واقع بسیاری از مسائل آسانگیری میشد. شور انقلابی موجب بود که کار انجام بگیرد منتها با یک نگاه ابتدائی، با یک نگاه ساده و بدون در نظر گرفتن پیچیدگیها و دشواریها و گردنههای سرِ راه... لذا شما میبینید که ما در خلال این سالها گاهی کارهای خوبی را شروع کردهایم که نیمهکاره مانده و به نتیجه نرسیده؛ این به خاطر همین است که یک #سادهنگریهایی در مشاهدهی مسائل وجود دارد که بایستی اینها را با نگاه دقیق تصحیح کرد و به جهت درست رساند»(دیدار با دانشجویان، ۲۱اردیبهشت۱۴۰۰).
«بعضی از تشکّلها در دههی ۶۰، نوک پیکان انقلاب محسوب بودند؛ به قول شما جوانها آخرِ انقلابیگری بودند؛ یعنی واقعاً مثلاً با ماها که سابقهی انقلابی بیشتری از آنها داشتیم وقتی برخورد میکردند، طلبکارانه برخورد میکردند. البتّه بعضی از آنها؛ بعضی رفتند جهاد کردند، شهید شدند، کارهای بزرگی انجام دادند، در همان خطّ صحیح و انقلابی واقعاً پافشاری کردند و ماندند؛ بعضی هم ۱۸۰ درجه تغییر مسیر دادند؛ این به خاطر این بود که آن فکر در ذهنشان عمیق نبود، آن ایمان از مرحلهی شعار خیلی بالاتر نرفته بود. وقتی ایمان #فقط_شعاری شد و عمق فکری نداشت» (دیدار با دانشجویان، ۲۱ردیبهشت۱۴۰۰).
این سخنان لابلای مطالب روز و جملات پرتیتر دیگر در این دیدار نباید پوشیده بماند. با پذیرش این دغدغه، این که رهبر انقلاب گفتند «با شعار نمی توان قضیه را تمام کرد» باید عمیق تر درک و تفسیر شود.
در ابتدای انقلاب شورانقلابی موجب ساده انگاری شد و هنوز هم باید این شور با تفکر و اندیشه عمیق به اعتدال برسد. درک پیچیدگی ها موجب می شود که حل مسائل را صرفاً به مسائل روبنایی مثل توطئه های پشت پرده یا جابجایی مسئولیتها منحصر نکنیم و اهل #پرسش باشیم. خنثی سازی حقیقی توطئه ها و شایسته سالاری واقعی زمانی است که حل پیچیدگی ها دغدغه و اندیشه مسئولین و مردم باشد.
به عنوان کسی که در فعالیتهای فرهنگی درگیر چالشهای اثربخشی بوده ام پیچیدگی ها را کاملاً حس کرده ام. علاوه بر مشکلات فرهنگی، بحران خصوصی سازی، خلأهای رسانه ای، دردسرهای سربازی و بسیاری مسائل دیگر به دلیل ساده انگاری ها و برخوردهای صفروصدی، حل نشده باقی مانده اند.
علت پیچیدگی مسائل این است که ما نمی خواهیم مقلد دیگران باشیم چون اولاً هر سرزمینی مسائل بومی خودش را دارد و ثانیاً ملاک های پیشرفت در بسیاری کشورهای پیشرفته به راحتی قابل قبول نیست.
اگر به نگرش توحیدی توجه کنیم باید گفت پیچیدگی واقعی این است که انسان مختار مطلق نیست و برای پیشبرد امور خود باید از خدا کمک بخواهد. از این جهت، ساده انگاری یعنی همه چیز را در اختیار خود بدانیم. از سوره یوسف (که به نظرم از یک لحاظ، سوره تدبیر و برنامه ریزی است) می فهمیم که مدد گرفتن از صبر و تضرع و انتظار در مسیر تدبیرهای انسان ناگزیر است و اصولاً تدبیر در سایه تقدیر موفق می شود و چه بسیار تدبیرها که در تقدیر شکسته شدند. با این نگرش ساده نگرفتن پیچیدگی ها به توحیدمحوری ترجمه می شود.
از این جهت مسئله #الگوی_اسلامی_پیشرفت (یعنی تولید فکر و اندیشه در راستای حل پیچیدگی های مسائل کشور و مطابق با حقیقت اسلام) بسیار مهم می شود. داوطلبان ریاست جمهوری و شورای شهر و مجلس همیشه باید نسبت به الگوی پیشرفت و برای حل این پیچیدگی ها برنامه و عزم جدی داشته باشند و انتخاب کنندگان هم باید بر این اساس انتخاب کنند.
@rezakarimi