eitaa logo
خدا ودیگرهیچ
156 دنبال‌کننده
153 عکس
56 ویدیو
34 فایل
در این کانال گفتارها و‌نوشتارهایی بر اساس تفکر توحیدی منتشر می کنم موضوعات متنوعند: از متون دینی تا فلسفه و هنر و حوادث واقعه و آرای اندیشمندان و... مگر نه اینکه توحید همه چیز را در برمی گیرد؟ رضاکریمی @rezakarimi1001
مشاهده در ایتا
دانلود
رهبر انقلاب در آغاز سال نو هم  روز نو را تبریک گفتند و هم  روزگار نو را. روزگار نو با روز نو چه فرقی دارد؟ یکی از کسانی که تفاوت این دو را بیان کرد سید مرتضی آوینی بود. روز ظاهر عالم است و روزگار باطن عالم. وقتی روز نو می‌شود طبیعت نو می‌شود ولی وقتی روزگار نو می‌شود آدمها نو شده اند. اینجاست که بهار حقیقی بهار جانهاست و بهتر می‌فهمیم چرا رهبر انقلاب گفتند در این روز شروع سال و شروع قرن را مزیّن کنیم به نام و یاد حضرت بقیّة‌الله (ارواحنا فداه) که خود ایشان بهار دلها و طراوت دورانها است. اکنون این سخن آوینی بیشتر در گوش ما طنین می‌اندازد:  با بهاران روزی نو می رسد و ما همچنان چشم به راه روزگاری نو. اکنون که جهان و جهانیان مرده اند، آیا وقت آن نرسیده است که مسیحای موعود سر رسد؟ بر اساس دیدگاه شهید آوینی ما دو تاریخ داریم:ظاهری و باطنی؛ روز و‌روزگار. مقالات اولیه کتاب آغازی بر یک پایان به این موضوع اختصاص دارند. تاریخ ظاهری همان است که به نام تاریخ تمدن مشهور است: تاریخ غلبه بر طبیعت در جهت تمتعی مسرفانه و از منظر تکامل تاریخی ابزار. اما دومی تاریخ انبیاست انسان امروز اگرچه هنوز مبدأشمارش روزها و سال ها را بر هجرت این رسول و ‌تولد آن دیگری نهاده است اما دیگر قدر انبیاء را نمی شناسد. وجود انبیاء در تاریخ تمدن در هاله ای از ابهام است اما همچنان تفسیر دینی در عالم‌ به چشم می خورد حتی می توان گفت تمدن غربی هم در اساس دینی است. تاریخ باطنی یعنی چه؟ پاسخ این سؤال را بیش از هر جا باید در کتاب «آغازی بر یک پایان» جست و اجمالا می توان گفت: تاریخ باطنی سرگذشت حقیقی وجود بشر است. برای پاسخ باید معماران وجود بشر را شناخت. امام عرفان و سیاست را به هم پیوند داد و مرحله ای از ظهور باطن تاریخ را محقق کرد. تاریخ سرگذشت بشر است و بشر ظاهر و باطن دارد و نکته مهم این است که بر اساس تاریخ باطنی باید تاریخ حقیقی حیات ظاهری بشر را نیز نوشت تا انسان بداند حقیقتا بر او چه گذشته است. به تعبیر دیگر تاریخ انفسی و آفاقی داریم، و نیز تاریخ مظهر بزرگان است و اکنون عصر امام خمینی است. یک مثال خوب از تاریخ باطنی واقعه هبوط است که به قول شهید آوینی مورخ ظاهرا مذهبی مانند توین بی از درک آن عاجز است. درک معنی هبوط نیاز به درک تاریخ باطنی دارد. روزها بسیار آمده‌اند و هنوز آنچه که باید نیامده است. اکنون زمین و زمان بیشتر آماده روزگار نو هستند. ما هم منتظریم... @rezakarimi
یک اثر هنری، نکته بین و هدفمند درباره تغییرات است. تحول و تجدید مسئله ای اساسی در هستی شناسی دینی و عرفانی است. آوینی در یادداشت ، در کتاب ، ذات عالم را متحول می دانست و چرا باید خود او استثنا باشد؟ این مستند نشان می دهد نظریه تجدید و تحول هم شامل خود آوینی  شده است. آیه «والعاقبه للمتقین»، که در ابتدای مستند آمده است، ما را به یاد تحولات شخصیت آدمها می داند و اینکه در وضعیت ذاتا متحول عالم عاقبت و نقطه نهایی بسیار مهم است. در این مستند می گوید مرتضی از صفر شروع نکرد یعنی عالم کامرانی آوینی هم بی تأثیر در مراحل بعدی زندگی او نبوده است و حداقل ذوق ادبی و قلم تأثیرگذار و تجربه نیست انگاری او را در دیگر مراحل یاری کرده است.  اینکه آقای در مستند درباره می گوید آقا مرتضی هنگام مصرف هروئین به دنبال تجربه حقیقت بود و اگر اینطور نبود خدا دستش را نمی گرفت که برگردد. این نظر را باید در راستای سیر تحول انسان ها تفسیر کرد و فهمید، به این معنی که آدمها برای یافتن حقیقت گاهی مصداق را اشتباه می فهمند. در قرآن می بینیم که خداوند عبادت خدا را برای مشرکین به رسمیت می شناسد چرا که آنها منکر خدا نیستند بلکه در سیر الی الله دچار تلبیس شده اند. اساساً انسان کادح الی ربک فلامقیه است یعنی نمی تواند به دنبال خدا نباشد. ابراهیم نبی علیه السلام ابتدا کوکب و ماه و خورشید را برگزید و بعد به خدای فاطر رسید. اگر این سیر را واقعی بدانیم نه نمایشی، باید گفت همین سیر تحولی برای دیگر آدمها رخ می دهد.  نکته مهم این است که آوینی می گوید عالم در عین ثبات متحول است. در مستند انحصار ورثه به جنبه تحول آوینی توجه شده است و جنبه ثبات شخصیت او بسیار کمرنگ است. در جایی از اثر راوی می گوید: او نگران بود که مبادا مبارزه اش با متجددین او را در متحجرین قرار بدهد. «مبارزه همزمان با تجدد و تحجر» وجه ثابت آوینی پس از بازگشت از راه طی شده اش بود اما مستند بیشتر بر تحجرستیزی او تأکید می کند. شاید چون از تجدد ستیزی آوینی بسیار گفته اند. اما افراط عده ای نباید روایت ها را به دام تفریط بیندازد. همیشه باید در مرز اعتدال زندگی کرد تا حقایق تحریف نشوند. ، کارگردان اثر، به من گفت بیان وجه ثابت آوینی در قاب دوربین سخت است و من فکر می‌کنم چطور از قابلیتهای کشف ناشده سینما (تعبیری از ) برای بیان همه حقیقت کمک بگیریم.
رهبر انقلاب در دیدار مسئولین، استغفار اجتماعی و میدانی را توضیح داد و به رابطه آن با صبر و ثبات و قوت در جنگ ‌اشاره کرد. وقتی ایشان دو آیه ۱۴۶و۱۴۷ سوره آل‌عمران را کنار هم تفسیر کرد می‌فهمیم دوگانه صبر/استغفار نشان می‌دهد قوت و پیروزی با اعتماد به نفس به دست نمی‌آید و نصر جز از نزد خدا نیست. به تعبیر قرآن استکانت در برابر خداست و عدم استکانت در برابر غیرخدا و هر دوی اینها دستور خداست. در همین بیان رابطه دوگانه غرور/ انفعال هم مهم و مکمل بحث ایشان است؛ غرور تکیه بر خود و ادعای دوستی با خدا و بالاترین شقاوتهاست و انفعال يأس و ناتوان‌پنداری. دور شدن از هر دو سر این دوگانه موجب افراط و تفریط است. ایشان متوجه گستردگی معنای غرور بودند. غرور دو نوع است: غرور دنیوی و غرور الهی. بعضی به آنچه در حیات دنیا به دست آوردند مغرور و فریفته می‌شوند و بعضی به رابطه‌ای که با خدا دارند: إِنَّ وَعْدَ اَللّٰهِ حَقٌّ فَلاٰ تَغُرَّنَّكُمُ اَلْحَيٰاةُ اَلدُّنْيٰا وَ لاٰ يَغُرَّنَّكُمْ بِاللّٰهِ اَلْغَرُورُ (لقمان٣٣، فاطر۵). غرور به خدا این است که دچار امانیّ (آرزو و توهم) شویم که چون از خدا دم زده‌ایم پس حتما پیروزیم! کرامت و حلم و مغفرت خدا نباید موجب سوءاستفاده و غرور شود: يٰا أَيُّهَا اَلْإِنْسٰانُ مٰا غَرَّكَ بِرَبِّكَ اَلْكَرِيمِ (انفطار٦). منافقين وقتی پرده کنار می‌رود و در عذاب می‌افتند می‌پرسند مگر با شما نبودیم؟ پاسخ می‌آید که... دچار توهمات امانیّ شده و به خدا مغرور شده بودید:   يُنٰادُونَهُمْ أَ لَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ قٰالُوا بَلىٰ وَ لٰكِنَّكُمْ فَتَنْتُمْ أَنْفُسَكُمْ وَ تَرَبَّصْتُمْ وَ اِرْتَبْتُمْ وَ غَرَّتْكُمُ اَلْأَمٰانِيُّ حَتّٰى جٰاءَ أَمْرُ اَللّٰهِ وَ غَرَّكُمْ بِاللّٰهِ اَلْغَرُورُ (حدید١٤). قبلا نوشته بودم: تکبر دو‌ نوع است: تکبر دینی و غیر دینی. در تکبر غیردینی متکبر به صفات و نژاد و مقام و دنیای خود فخر می کند. اما گاهی افراد دیندار طوری در مورد دین دیگران احساس تکلیف می کنند که خود را فراموش کرده گویا فرزندان خدا هستند و خدا با آنها عقد اخوت بسته است. این هم‌ تکبر از نوع دینی است.  در قرآن با انحصارگرایی و تکبر دینی  مبارزه شده است. چرا که  همه را به تعالی دعوت کرده و نه مسلمان و نه اهل‌کتاب هیچ یک ذاتا ارباب نیستند. تنها  توهمات اهل‌کتاب نیست که بی اثر دانسته شده بلکه توهمات (امانی) مسلمانان هم از سوی قرآن نفی شده است. از این جهت مسلمان و غیرمسلمان یکسان شمرده شده‌اند. اساسا مؤمنین نباید به ایمان خود فخر کنند بلکه اهل ایمان باید دوباره ایمان بیاورند (برای توضیح بیشتر به کتاب نظریه وحدت متعالی دین مراجعه کنید).   این نظر با اعتقاد به پلورالیزم و‌ کثرت گرایی متفاوت است. بلکه  ملاک و معیار حق وجود دارد ولی اهل حق اگر به حق عمل نکنند خداوند قومی دیگر می آورد. در حکومت دینی تکبر دینی بیشتر ظهور می کند. @rezakarimi @estentagh
هدایت شده از استنطاق
7.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گفتاری کوتاه درباره نهج‌البلاغه نهج‌البلاغه از این جهت که اخلاق و اعتقادات و جامعه را در برمی گیرد کتابی جامع است و در عین‌حال گزینشی محبوب و مشهور از کلام امام است. اما همین گزینش موجب شده عده‌ای به دنبال نسخه تمام نهج‌البلاغه باشند. به عنوان مثال، مقایسه با متن تحف العقول برخی افتادگی‌ها را مشخص می‌کند. آیا گزینشی بودن نهج البلاغه لزوما یک نقطه ضعف است؟ آیا گزینش بر مبنای بلاغت نمی تواند یک نقطه قوت باشد؟ شاید به دلیل بلاغت است که به شیعیان محدود نشده و اهل سنت (مثل ابن ابی الحدید) و مسیحی (مثل جرج جرداق) آن را ستایش کرده اند. ترجمه محمد دشتی پرتیراژترین ترجمه فارسی است ولی کامل‌ترین نیست. دشتی خطبه‌ها را با اصطلاحات جدید عنوان بندی کرده و برای آنها موضوع تعیین کرده است. البته قانون دوم تردمودینامیک، فلزشناسی و سنگ‌شناسی نمی‌توان شاهدی از سخنان امام علی(ع) یافت. همچنین دشتی گاهی کلمه یا عبارتی را در ترجمه ذکر نکرده است. با این همه، منتقدان معتقدند ترجمه دشتی، روان و همه‌فهم و مردمی است.
نادر طالب زاده.m4a
4.22M
درباره سخنرانی در آیین بزرگداشت آقای نادر ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ @rezakarimi
جهاد تبیین.m4a
5.75M
تبیینِ جهاد تبیین تاملاتی در نسبت جهاد تبیین و احیای امر ائمه @rezakarimi @estentagh
توهین کنندگان را دعوت می‌کنم تا کتاب بخوانند. احادیثی را از کتاب علیه‌السلام انتخاب کردم. امام می‌فرمايد اهل نیکی به دیگران باش حتی اگر آنها اهلش نباشند و نيز می‌فرماید به فاجر هم نیکی کن. کسی که مظهر رحمت و رافت الهی است چطور اجازه می‌دهد که هر کسی را صرفا به خاطر گناهکار بودنش کشت؟! ربط دادن پرونده یک قاتل به امام غلط است. چرا حساب امام رحمت را از جهال و کج‌فهم‌ها جدا نکنیم؟ هر کس عامدانه به مظهر رحمت پشت کند شایسته لعن است.   علیه‌السلام   نسخه گزیده کتاب عيون، تحت عنوان در و در شمارگان بالا چاپ و توزیع شده است.
هر کسی نمی‌رود چون هنوز هم محیطش نظامی و امنیتی است و در جای دوری قرار دارد؛ در . این عبارتی قرآنی است نه فقط به معنای دورترین نقطه شهر بلکه در مورد لایه پنهان و زیرزمینی و نقطه غریب شهر؛ جایی که مردانی در غیبت هستند و مردم شهر آنها را نمی‌بینند.‌ در روايات شیعی رَجُلٌ مِنْ أَقْصَى اَلْمَدِينَةِ يَسْعىٰ (قصص٢٠ و یس۲۰) بر شیعیان گمنام و اهل تقیه تطبیق داده شده است. پس این اصطلاح ذوبطون و چند لایه است.  ائمه هر چه به خاتم الاوصیاء نزدیک شدند بیشتر در غیبت رفتند. امام هادی ع ارتباطاتش با مردم کمتر شد و فرزندش در حصار نظامی (عسکری) قرار گرفت. فرزند امام عسگری ع مخفیانه متولد شد و بعد در غیبت صغری رفت و سپس غیبت کبری شروع شد. با این سابقه، وقتی می‌بینیم که حرم عسکریین در دورترین نقطه سامرا هنوز هم‌ در غربت است، بیشتر اقصی‌المدینه معنا می‌شود. این بار حصار نظامی توسط شیعیان امام ایجاد شده است و مردم شهر از حرم دور و بیگانه از امام هستند.‌ تصویر گنبد در حاشیه شهر دوری را گواهی می‌دهد. در زیرزمین این حرم اما دورتر و مخفی تر است. این سرداب نمادی از حال و وضع امام غایب است.  دیدیم که دوری فقط مکانی نیست معرفتي هم هست پس اقصی‌المدینه گاهی از نظر مکانی در دل شهر است. امام زمان اکنون در اقصی‌المدینه زندگی می‌کند و البته او منفعل و منزوی نیست بلکه صفت يَسْعىٰ در قرآن نشان فعال بودن و اثرگذار بودن اوست ولی ما نمی‌فهمیم. او بین ماست؛ جایی همین نزدیکی که کمتر کسی می‌بيند؛  خیلی دور خیلی نزدیک.
تأملى در اندیشه‌های سید مرتضی آوینی درباره زبان فارسی: چگونه زبان فارسی نجات پیدا می‌کند؟ http://fdn.ir/72243