eitaa logo
اشعار آیینی حمید رضازاده " شقایق"
207 دنبال‌کننده
2 عکس
2 ویدیو
0 فایل
با سلام و عرض ادب حضور همه دوستداران شعر آیینی در ایام ولادت نبی اکرم ص کانال اشعار حقیر ایجاد و در دسترس قرار گرفت
مشاهده در ایتا
دانلود
شعر بدون نقطه در مدح حضرت فاطمه زهرا س روح مرا دلگرم کرده ، مهر مادر صدها سلام ای روح دلهای مطهر حِس دل آرامی و هُرم عطر گلها دلداده ام مادر ،در احساسی معطر هم مادر دهری و هم سِر وصالی هم همسر والای مولای همه دهر مام ائمه، ام احمد، در دو عالم هم محرم اسرار لولاک مصوّر ای محور اهل کسای احمد و آل اهل کسا، همواره گردد دور محور سِر سلوکِ سالک راه الی الله اصل ولای کاملی در راه داور اهل عمل در راه او دلداه گردد در رهروی دلداگی گردد مکرّر او سوره ی گل ، والی دلهای واله محو کمال روی او عالم سراسر ارام دل ، اسم و دعای هر دم او دار الولا را اسم او کرده معمّر گردد سراسر سهل، کار عسر دلها سر لوحه ی کار ، ار که گردد اسم مادر دارالسلام عالم ومهر دل آرا دلها همه گِرد مدار او مُدَور درد همه کردی دوا در وادی مهر درد مرا هم مرهمی ، ای مهر داور شاعر : حمید رضازاده ( شقایق) کرمان ۹۹/۱۱/۱۵ https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh/36#
.........عزای فاطمیه .......... ایّام فاطمیّه و وقت عزا شده وقت عزای مادر درد آشنا شده ای غایب از نظر بفدایت تمام خلق مولا بیا که خیمه ی مادر به پا شده خون می چکد ز چشم محبّان فاطمه شهر مدینه باز به غم مبتلا شده از هر کرانه ناله ی ماتم رسد به گوش عالم ز داغ فاطمه ماتم سرا شده آقا بیا که روضه جانسوز مادر است آن مادری که بر گل رویش جفا شده زهرا که بود اُم ابیها و نور حق در بین شعله ها سپر مرتضی شده یاس سپید باغ نبوّت کبُود گشت وقتی غلاف ،با تن او آشنا شده کوثر میان شعله ی سوزان و پشت در بهر علی و حفظ ولایت فدا شده طوفان سهمگین خزان شاخه را شکست با غنچه ای که از دل شاخه جدا شده عالم سیاه پوشِ غم کوثر علیست قدّ علی در اوج مصیبت دو تا شده فصل یتیمیِ حسنین است و زینبین این تازه اوّلِ، غمِ پر ماجرا شده پرپر شده است دشت " شقایق" ز داغ یاس پای خزان دوباره به این باغ وا شده حمید رضازاده " شقایق" کرمان ۱۴۰۳/۸/۲۳ https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh/36#
............سوگ فاطمیه ............. فاطمیّه آمد و ، وقت عزای مادر است آنکه روح مصطفی و نور چشم حیدر است او دلیل خلقت هفت آسمان است و زمین بر تمام بانوان اهل عالم سروَر است آیه ی تطهیر در شآنش ز حق نازل شده محور اهل کساء ، آیینه دار داور است مادری کرده است عمری بر پدر، با سن کم لایق اُم ابیهایی فقط این دختر است فاطمه سر بقا ء نسل پاک مصطفاست خیر این کوثر کثیر و دشمن او ابتر است معنی قرآن ناطق ،مظهر آیات نور فاطمه شآن نزولِ هل اتی و کوثر است ای دریغا گشت پرپر یاس گلزار نبی در غیاب باغبان ، گُل همنشین آذر است با عروج مصطفی گلزار عترت شد خزان زین مصیبت چشم جبریل امین از خون تر است سوخت پشت در، ولی جانکاه تر این غصه بود غنچه نشکفته اش ،در بین دیوار و در است فاطمه از پا فتاد و دست مولا بسته شد نزد زهرا این مصیبت از همه بالاتر است کی رود از یادها تا روز محشر این ستم فاتح خیبر میان خانه خود مضطر است سینه سرخ " شقایق" داغدار لاله هاست می رسد روزی کسی که ، دادخواه مادر است حمید رضازاده " شقایق" کرمان ۱۴۰۳/۸/۲۵ https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh/36#
تفسیر ارامش بی تو ای تفسیر ارامش دلم طوفانی است اسمان چشمهایم روز وشب بارانی است احتضار است این نفس با بغض مانده در گلو التهاب لحظه هایم مثل یک قربانی است پر زتشویشم شبیه کودکی دور از پدر جستجو هایم همه احساس سرگردانی است کرده ام در سینه پنهان درد هجرت با سکوت این سکوتم همره صد ناله پنهانی است با دو رکعت عشق در وقت سحر گیرم قرار یاد تو در نافله ارامشی روحانی است سینه سرخ ( شقایق)زخمی هجران توست بی تو حتی روزها چون شام غم ظلمانی است حمید رضازاده ( شقایق) کرمان https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh/36#
.......سپیده سر خواهد زد یک روز کسی دوباره در خواهد زد بر ظلمت شب نقش سحر خواهد زد می آید و با دست یداللهی خویش بر ریشه ظالمان تبر خواهد زد بر خرمن عمر هر چه بیدادگر است با برق نگاه خود شرر خواهد زد مردی زتبار نور می آید و باز از سینه شب سپیده سر خواهد زد مرغی که شکسته بالش از سنگ ستم در اوج سپهر عشق پر خواهد زد هر دیده که از فراق او تار شده خاک قدمش به چشم تر خواهد زد از روز ازل رسم " شقایق" این است داغ غم دوست بر جگر خواهد زد حمید رضازاده " شقایق" کرمان ۱۴۰۲/۱۲/۲۳ https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh/36#
السلام علیک یا بقیه الله فی الارضین شعر بدون نقطه در مدح امام زمان ع « موعود اُمم » ای سَـــرور و دلدار هــمـه مهـدی دلها موعـود اُمم،، مهــر هُـدی،، ماه دل آرا ای سـرِّ کـمال همــــه ی عـــالَـم و آدم اســـرار ولا در همــــه ی عـــالَم اَسـما ای حامی هـر رهــروِ دلـداه ی ســالک در راه اِلَی الله همه را هـــادی و مولا ای سلسله دارِ رُسُل و والی هـر عصـر ای روح همـه اهل کسـا،،،گــوهــر والا ای ورد مَلک در دل آوای ســحــرگاه وی ســـرّ دعـای ســـحـــرِ اهـل مصـلّا ای دادگـــر کُلّ عــوالـم که در اصـلاح هم عدلی و هم دادی وهم روح مُدارا ای اصـل صِراط دل هر سـالک واصـل اســـرار ســــوال همـــه در حلّ معمّـا ای وعـــده ی دادار کـه در لـوح الهی صمصـامی و مـعـدوم گـر کامل اعدا ای ساحل آســـودگی هــر دل مهـموم در کام عسل داری و عطـر همــه گلها ای واسطه ی مهر اَحد در همه ی دهر ای اُ سوه ی مهر و کَرم و ماء طـهورا ای طالعِ سَــعدِ هـمه ی مُلک و ملائک اســــرار کــــمال هـمـــه ی عـالم اعلا ای روح علی ، طاهـره الگو، گُل احمد هم اسم رسولی همه درسوره ی طاها مولا مـــددی کار دلـم صــد گـره دارد کـردی دل ما واله و،،، آواره ی صحـرا کی موسم وصلی رسد وگاه طلوعی؟ آوا رســـد آمد،،، مــدد و،،، دادرس ما دارم هوس وصل و،،ملالم همه دوری ای داروی درد هــــمــه و ســــرِّ مداوا مداحـم و احسـاس دلم حــدّ سـلامی دادی صله هر مدح مرا،،،لاله ی حـمرا حمید رضازاده" شقایق" کرمان صمصام= یکی از نداهای امام زمان در هنگام ظهور از کنار کعبه اَنَ صَمصام مُنتَقِم= منم شمشیر انتقام گیرنده https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh/3#
─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌ «هفته بسیج بر دلاور مردان عرصه ایثار و شهادت مبارک باد» از هلهلـه و زوزه ی گـرگان نهراسـیم از فتنه گر و خواب پریشان نهـراسیم شمشیر زِ روبسته اگردشمن این خاک مـا مـرد نبردیـم و ز بُحران نهراسـیم قرآن به سرنیزه اگر دشمن ما کرد از حـیله ی صفّـینیِ شیطان نهـراسـیم ما کـوه بلنـدیـم که با صـبر و صلابت از غُــرش تو خـالیِ طـوفان نهراسـیم درمکتب قاسم همه هستیم بسیجی با داشتن قدرت ایمان ، نهراسیم چون مالک اشتر همه دلداده عشقیم در معرکه از دشمن قرآن نهراسیم در راه دفاع از حرم و، غزه و لبنان ما مرد جهادیم و ز میدان نهراسیم با خـون شهـیدان شده بیمــه وطن ما گرخصم شود سیل خروشان نهراسیم تا پـرچــم ایـران کـفـن ماســت بدانید از دادن جــان در ره ایـران نهراسـیم تا زینت زنـهـای وطن چـادر زهـراست با داشـتـنِ غـیـرت و ایمـان نهـراسـیم تا رهبـرمان سـید علی هادی راه است والله کـه از بذل سر و جـان نهراسـیم حمید رضازاده"شقایق" کرمان https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh/# ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅❃༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─
از داغت ای بهانه خلقت ،جهان گریست چشم فلک ،ز ماتم تو بی امان گریست شد قامتت خمیده، اگر از غم پدر بر قامت کمان تو ، پیر و جوان گریست هجده بهارِ عمر تو، یک باره شد خزان بر کُوتهی عمر تو، حتی خزان گریست قَدرت غریب مانده چو قبرت به روزگار بر بی کسیّ و غربت تو، یک جهان گریست از ماجرای کوچه و سیلی به اشک و آه هر کس شنید قصّه تو، بی گمان گریست سیلی چو زد بروی تو ابلیس سیرتی دیوار هم به ناله در آمد ، زجان گریست زخم دل حسن که مداوا نشد به اشک تا آخرین نفس ز غمت بی امان گریست از گریه های روز و شبت در غم پدر ابر بهار ناله زد و آسمان گریست از کینه سوخت اهل سقیفه سرای تو آتش ز شرم فتنه اهریمنان گریست وقتی که سوخت چادرت ای کوثر علی احمد ز جور امّت خود ، در جنان گریست بر جسم ناتوانِ تو و زخم سینه ات شرمنده گشت میخ در و خونفشان گریست شد غنچه ات ورق ورق ای باغ عاطفه از داغ این مصیبت تو باغبان گریست آن شب که دفن کرد تو را دست آفتاب چشم زمین به غربتِ شاه زمان گریست چشم " شقایق" از غم لاله بخون نشست هر شب بیاد آن حرم بی نشان گریست حمید رضازاده" شقایق" کرمان ۱۴۰۳/۹/۱ https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh/#
زبانحال امیر المومنین ع در فراق حضرت زهرا س یا فاطمه رفتی و حیدر شد عزادار از داغ جانسوزت حسن گردیده بیمار اشک یتیمانت زده آتش بجانم هر شب حسینت می شود با ناله بیدار میمیرم از غصّه که بعد از رفتن تو با سنّ کم زینب شده اینجا پرستار ای تکیه گاه روزهای سخت غربت همسنگر و یار علی در روز پیکار با رفتنت خاموش شد شهر مدینه رفتی و تنها مانده ام با درد بسیار با چاه می گویم شبانه درد دل را بعد از تو در دنیا ندارم یار و غمخوار کو محرم رازی که گویم شرح داغت ای سینه ی بشکسته ات گویای اسرار از داغ محسن پشت در خون گریه کردی وز داغ تو خون می چکد از چشم مسمار وقتی که افتادی ز پا در پشت ان در دست مرا بستند این قوم ستمکار بالَت شکست و پر زدی تا بیکرانها اما علی مانده اسیر دست اشرار هر شب کنار قبرت ای آرام جانم گریم بیاد خاطرات درب و دیوار بغضی مثال استخوان در حلق مانده در دیده دارم از جفای دشمنان خار بغض علی بی تو شکسته توی سینه آرام می گریم ولی با چشم خونبار پر پر شده دشت " شقایق" از غم تو ای یاس پر پر گشته در پائیز گلزار حمید رضازاده " شقایق" کرمان ۱۴۰۳/۹/۷ https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh/#
🌹 مدح و مرثیه ام البنین س🌹 ای که در محضر حق آینه صبر و رضایی مظهر عشق و فضیلت ادب آموز وفایی دومین فاطمه در خانه ی خورشید ولایت مادر ماه منیر استی و امُ الشّهدایی دامنت مهد عروجِ ،قمرِ برج سعادت پسرانت همه در راه حسینند فدایی لقب ام بنین داد ترا حضرت حیدر مادر چار علمدار شه کرب و بلایی قامتت خم نشد از داغ پسرهای رشیدت از غم داغ حسین است که افتاده زپایی ناله ات می رسد انگار هنوزم زمدینه که از آن داغ جگر سوز کنی نوحه سرایی شرر آه تو سوزد دل هر پیر و جوان را هر کجا روضه ی سقاست عزادار شمایی گرچه خون شد دلت از داغ جگر سوز عزیزان جای شکر است ندیدی سر و دستان جدایی همچو زینب نشدی خونجگر از زخم زبان ها نکشیدی تو اسارت نشده بر تو جفایی بر سر نیزه ندیدی سر خونین بردار چون رقیه که ندیدی سر در طشت طلایی چون حسن قبر شما گر چه غریب است مدینه شیعه سازد بخدا بر حرمت صحن و سرایی عقده دارد که شود، زائر قبر تو "شقایق" ای که نام تو کند چون پسرت عقده گشایی وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها تسلیت باد حمید رضازاده " شقایق" کرمان ۱۴۰۰/۱۰/۱۵ https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh/#
🍁وفات حضرت ام البنین س مادر گرامی حضرت ابوالفضل ع بر همگان تسلیت باد🍁 همسر خورشیدی واُم القمر نخل ولا از تو شده بارور آینه ی عصمت زهرا نما اُُم بَنین همسر خیر البشر خادمه ی کوثر هستی تویی فضل تو از خلق جهان بیشتر مادر والای علمدار عشق آنکه بود بر شهدا تاج سر بهر عزیزان علی گشته ای مادر فرخنده ی والا گُهر عشق و وفا وادب آموختی بر همه ی خلق ز جنّ و بشر چهار ستون حرم عشق را دست تو بنهاده چنین با اثر چار پسر زادی و پرورده ای هر یک از انان ؛ ز مَلک خوبتر یاور و هم سنگر سالار دین چهار فدایی و همه نامور نور گرفتند ز خورشید مهر در فَلک عشق چو قرص قمر جمله فدا گشته ی راه حسین آه از آن لحظه که گشتی خبر ناله و آهت ز حریم بقیع بود بلند از نَفس پر شرر ذکر شب و روز تو نام حسین اشک تو بر زینب خونین جگر جان به فدای دل بشکسته ات چشم ملائک زغمت گشته تر هر که پناهنده به عباس شد نام تو را بُرد به نزد پسر نام تو اسرار اجابت شده وقت مناجات و دعای سحر روز عزایت همه گریان شدند ای که تویی مظهرصبر و ظفر چشم ( شقایق) به نگاه شماست بر دل افسرده ی او کن نظر حمید رضازاده ( شقایق) کرمان https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh/#
..........دوباره داغ اسیری بار دیگر حرم افتاده به دام اشرار زینبیه شده جولانگه مشتی کفتار زخم ها تازه شد از دشنه خونریز ستم باز هم عمه سادات شده بی کس و یار ناله زینب کبراست که پیچیده به شهر به گمانم که شود داغ اسیری تکرار فلک از غصه این داغ به خود می پیچد چشم خورشید شد از دیدن این واقعه تار باز جاری شده از کوه بلا چشمه درد فتنه می بارد از این ابر سیاه و غمبار امویها همه سرمست در این بزم جنون علویها همه دلسوخته زین شعله نار نکند آل علی ساکن ویرانه شوند باز طفلی بدَوَد پای برهنه بر خار ای دریغا شده تاریک جهان از ماتم وامصیبت که دل شیعه به غم گشته دچار دور تا دور حرم حلقه زده سفیانی وقت یاری رقیه است کجایی سردار؟ ای سپهدار بیا دفع بلا کن از شام ای علمدار دوباره علمت را بردار رقص جولان بنما، بر سر میدان نبرد کاخ تکفیر نما بر سر ظالم آوار چقدر جای تو خالیست علمدار علی دشمن از واهمه ی نام تو می کرد فرار بیشه سوریه از غرش شیران خالیست دور از چشم تو شیرند، شغال و کفتار کاش این جمعه بیاید پسر شیر خدا دل زینب بخدا تاب ندارد این بار دل بی تاب " شقایق" شده خون از این داغ از دل منتظران رفت دگر صبر و قرار شد خزان گر چه در این واقعه گلزار امید شهریارا تو بیا تا که رسد فصل بهار حمید رضازاده " شقایق" کرمان ۱۴۰۳/۹/۲۰ https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh/#