#مجری: مدت امامت حضرت ده سال بود. آیا در آن مدت از زندگی سیدالشهدا هیچ اعتراضی به حکومت نبوده است؟
#حجه_الاسلام_حامدکاشانی: حدود نوزده سال مجموع دورهی امامت امام حسن و امام حسین علیهمالسلام است. تقریباً شش ماه ماجرای آتشبس است و شش ماهی هم درگیری سیدالشهداء با یزید است.
🔻این نوزده سال خیلی شبیه به همدیگر است؛ یعنی مورخ اگر حواسش به تیتر کتاب تاریخ نباشد، متوجه نمیشود که امام عوضشده؛ چون رفتار دو امام بهشدت شبیه همدیگر است و همان تغییرات حکومت بهسمت زدن ریشهی وجود اهل بیت در جامعه هم در این سالها هست. مردم مخصوصاً مردم مدینه هم اهل بیت را بهعنوان مرجع اجتماعی، سیاسی و علمی قبول و باور نداشتند.
🔻مردم به امام حسن و امام حسین علیهمالسلام فقط بهعنوان پسران و عزیزان و فامیل پیغمبر نگاه میکردند. پیامبر فامیل زیاد داشت. وقتی میشنیدند فامیل پیامبرند، قیمت و اعتبار اجتماعیشان بهشدت میشکست. لذا، امام حسن و امام حسین علیهمالسلام در آن نوزده سال عمدهی تلاششان این بود که با بخششکردن به فقرا در خانهی اهل بیت گم نشود و یک خاطرهی خوشی از خانهی ائمه بماند.
🔻روایات زیادی که از بخششهای عجیبغریب امام حسن و امام حسین علیهمالسلام داریم فقط بهخاطر همین است که در این خانه بسته نشود. البته در آن دوره گاهی سختگیریها بهگونهای بود که اگر کسی محبّ این دو بزرگوار بود بهشدت جانش به خطر میافتاد.
#مجری: یعنی در این نوزده سال هیچ اقدامی نشد؟
#حجه_الاسلام_حامدکاشانی: حکومت بههیچوجه اقدام گسترده را اجازه نمیداد، چراکه بهشدت فضای امنیتی و برخوردهای شدید جدی بود. حالا دو سه تایش را مثال میزنم:
🔻زمانی که امام حسن علیهالسلام شهید شد، عدهای به امام حسین علیهالسلام نامه نوشتند که آقا الآن شما امام هستید. حضرت زمان معاویه شرایط را جوری میدید که اگر میخواست اقدامی کند، ادارهی رسانهی فرهنگی مسئله بهگونهای بود که برای مردم روشن نمیشد که قیام برای تنافس در قدرت است یا اصلاح امت. لذا، حضرت در آن آتشبسی که امضاء شده بود و معاویه به آن پایبند نبود، آرام بود.
🔻البته گاهی اعتراضاتی مثل ماجرای ولایتعهدی، قتل حجربنعدی و یا جسارت به امیرالمؤمنین علیهالسلام روی منبر از جانب امام حسین علیهالسلام صورت میگرفت، ولی آن اعتراضات آنقدری نبود که بهسمت براندازی برود؛ چون جامعه از نظر فرهنگی نمیتوانست تشخیص بدهد که امام حسین علیهالسلام دنبال چیست.
#سیری_در_تاریخ
#فلسفه_قیام_حسینی
@rezvan_marefat
#مجری: حرکت حضرت برای قیام از کجا شروع شد و چه مراحلی داشت؟
#حجه_الاسلام_حامدکاشانی: پس از اینکه حضرت ظلم بیّنی را دید، با آن مقابله کرد. حالا این مقابله به پیروزی و حکومت بیانجامد یا نیانجامد، حضرت در مدینه به آن کاری نداشت.
🔻در شروع کار هم به حضرت خیلی اعتراض شد، حتی بعضی از زنان، شاگردان، اصحاب و طلبههای تازه درسخوانده به حضرت نامه نوشتند و ایشان را نهی از منکر کردند؛ امّا حضرت حرکت را از مدینه شروع کرد.
🔻یک حرکت تبلیغی که نشان بدهد روح اسلام آسیبخورده، بنیان اسلام درهمشکسته و شما اصلاً متوجه نشدید. جالب اینکه شهر پُر از صحابی است، ولی به آقا اعتراض میکنند که چه کار داری میکنی!
🔻اینجا حضرت دنبال این است که حرفش به گوش آدمهای بیشتری برسد؛ یعنی فعلاً تبلیغی است و بهترین جا برای این تبلیغ هم مراسم حج بود. اینجا مرحلهای است که زائران بیتاللّهالحرام با حضرت همراهاند.
🔻ببینید اگر حضرت دنبال این بود که صرفاً یک حکومت موقت تشکیل بدهد، میتوانست در مکه این کار را بکند؛ چرا؟ چون تاریخ نشانداده که مکه جمعیت بومی کم و زوّار بیتاللّه زیادی دارد و آدمهایی که دورترند، تهمتهای زده شده به سیدالشهدا را کمتر شنیدند و پسر پیغمبربودن برایشان مهم است.
🔻بنابراین، حضرت بهراحتی میتوانست در مکه حکومت تشکیل بدهد، امّا حضرت نمیخواست صرفاً حکومت تشکیل بدهد و آن را از یزید بگیرد و هر کاری بکند. حکومت برای سیدالشهداء و ائمه ابزار احقاق حق است.
🔻حضرت چند ماه در مکه بود و در این فرصت شروع به روشنگری میکند و دو نکته را متذکر میشود:
۱. جایگاه اهل بیت را برای جامعه توضیح میدهند؛ یعنی اگر میخواهید گمراه نشوید، حدیث ثقلین داریم.
۲. این جریانی که آمده به اسم اسلام دارد آیات قرآن را با خودش تطبیق میکند، اصل اسلام را نابود خواهد کرد.
#سیری_در_تاریخ
#فلسفه_قیام_حسینی
@rezvan_marefat
#حجه_الاسلام_حامدکاشانی: به حضرت گفتند چرا در مکه نمیمانی؟ در مکه طرفدار دارید و میتوانید حکومت تشکیل بدهید. واقعاً هم حضرت میتوانست حکومت موقتی را تشکیل بدهد، ولی حضرت میفرمایند من از پیغمبر شنیدم که حرمت خانهی خدا نباید با خون من شکسته شود.
🔻وقتی حضرت میخواست از مکه بیرون بیاید، حکومت خواست جلویش را بگیرد که نزدیک بود بیرون مکه درگیری نظامی پیش بیاید؛ چرا؟ چون همه بدانند که من به مکه برنمیگردم و نمیخواهم در مکه کشته شوم.
🔻یک بهتان جدی آن زمان عبداللّهبنعمر به امام حسین علیهالسلام زد که تو پسر پیغمبری، پیغمبر خیلی زاهد و عابد بود و اهل دنیا نبود. تو برای دو روز دنیا که چه کسی رئیس شود، قیام نکن!
🔻ببینید ادبیات بنیامیه چنان امت را سخیف کرد که هر مبارزهای قدرتطلبی میشود؛ امّا مسئلهی حضرت این نبود. اصلاً حرکت سیدالشهدا ترجمهی شعائر است. حرمت خانهی خدا از شعائر است.
🔻حضرت همان موقعی که در مکه هست و با مردم صحبت میکند، با کوفیان و بصریان نامهنگاری میکنند. به بصریان در چند جمله میفرمایند که حق ما را خوردند و مسیر اشتباه رفت و ما میخواهیم قیام کنیم، امّا این نامهها لو رفت و سفیر امام کشته شد و بزرگان بصره هم متأسفانه همراهی نکردند.
🔻وقتی حضرت در مکه هست، کوفیان به حضرت نامه مینویسند و میگویند الحمدللّه ما شنیدیم رأس بنیامیه کشتهشده و حالا یزید آمده و حکومت را غصبکرده و بیتالمال را برای خودشکرده و هر کاری دلش بخواهد میکند. او استبدادی عمل میکند و رضایت امت برایش مهم نیست. بعد میگویند کوفه برای قیام شما آماده است.
🔻سیدالشهداء در پاسخ نفرمودند این چه اولویتبندیهایی است که شما کردید، بلکه حضرت فرمود اشکالاتی که بر حکومت کردید درست است و من هم برای همین موارد بیعت نکردم؛ امّا از کجا معلوم شما پای کارید!؟
من مسلم را میفرستم که ببینم شما راست میگویید یا نه! اگر شما راست بگویید من میآیم. اینجا معلوم میشود که حضرت اگر شرایط برای تشکیل حکومت یا اسقاط بنیامیه را حتمی میدیدند، اقدام میکردند.
ادامه دارد...
#سیری_در_تاریخ
#فلسفه_قیام_حسینی
@rezvan_marefat