eitaa logo
هیئت راه شهدا تا ظهور
1هزار دنبال‌کننده
20.1هزار عکس
13.5هزار ویدیو
99 فایل
✨راه شهدا زیبـــاترین تفـکر ماست✨ ✨راه شهدا محکمترین مسیر ماست✨ ✨ راه شهدا زیبا ترین هیئت ماست ✨ @rhshohada
مشاهده در ایتا
دانلود
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️آثار ارزشمند 💠عفّت و پاکدامنی 🔷 و تعصبّ ناموسی یکی از عوامل اساسی  و حفظ حریم خانواده است. کسی که برای ناموس خود حرمت قائل است و نسبت به آن تعصّب دارد، به خود اجازه نمی دهد که به ناموس دیگران خیانت کند. او می داند که اگر به ناموس دیگران نظر سویی داشته باشد، به یقین ناموس او نیز مورد سوء نظر دیگران قرار خواهد گرفت. بنابراین، غیرتش به او اجازه بی عفّتی نمیدهد. هر اندازه این در او تقویت شود، بر عفّتش افزوده می گردد. امام علی علیه السلام میفرمایند: عفّت هر انسانی به اندازه غیرت اوست.[۱] 🔷استاد شهید مطهری رحمه الله می فرماید: انسان این حالت را دارد که هر چه بیشتر در گرداب شهوات فرو رود و عفّت و تقوا را از کف بدهد، احساس در وجودش ناتوان میگردد. شهوت پرستان از این که همسران آنها مورد توجّه دیگران قرار بگیرند رنج نمی برند و احیاناً لذّت هم می برند و از چنین کارهایی دفاع می کنند و افرادی که با شهوات نفسانی مبارزه می کنند غیورتر و نسبت به همسران خود حسّاس تر میگردند. اینگونه افراد حتّی نسبت به ناموس دیگران نیز حسّاسند؛ یعنی وجدانشان اجازه نمی دهد که به ناموس دیگران بی حرمتی شود.[۲] 🔷بانوی محترمه و با عفّتی روزی به شوهرش گفت: قدر پاکدامنی مرا نمیدانی؛ من که اینگونه پاکدامن هستم، بیشتر به من احترام کن. شوهرش گفت: تو بستگی به عفّت من دارد؛ این من هستم که تو را پاکدامن نگه داشته ام. آن روز بانوی مذکور، این سخن را از شوهرش نپذیرفت، مدّتی از این ماجرا گذشت، روزی آن زن از بازار عبور می کرد، مرد هوسرانی به سوی او دست دراز کرد و لباس او را گرفت، ولی بی درنگ رها ساخت. زن به خانه بازگشت و به شوهرش گفت: امروز در بازار، مردی با نظر بی عفّتی به من نگریست و مزاحم من شد، دست درازی کرد و چادرم را گرفت، ولی زود رها کرد.👇 🔷شوهر گفت: اللّه اکبر، اتفاقاً من مدّتی قبل روزی به زنی نگاه کردم و لباسش را گرفتم، ولی بی درنگ توبه کردم و دستم را کشیدم. این برخوردی که به تو شده مکافات همان عمل من است. زن گفت: اکنون دریافتم که سخن تو حق است که عفّت و پاکدامنی زن بستگی به عفّت و پاکدامنی شوهرش دارد، اگر شوهر به هر اندازه به ناموس دیگران خیانت کند، دیگران به همان مقدار به ناموس او خیانت خواهند کرد؛ چرا که ، است و خیانت به ناموس دیگران، نوعی قرض و بدهی محسوب می شود که دیر یا زود باید ناموسش آن را پرداخت کند. 💠جلوگیری از فساد 🔷به همان اندازه که بی تفاوتی و بی غیرتی زمینه ساز فساد و مایه آلودگی جامعه است، و حسّاسیت در برابر منکرات نقش باز دارنده ای دارد...، گاه یک میتواند جوّ فاسد یک جلسه و محل را تغییر دهد و افراد آلوده از چنین فردی حساب می برند. جوانی بود که اگر به مجلسی می رفت و کوچکترین گناهی در آن مجلس انجام می شد، عکس العمل نشان می داد. او می گفت: حتی در محیط پارک شد، جلو مفاسد را به تنهایی میگیرم. جوان دیگری، آن چنان نسبت به مفاسد اجتماعی حسّاس بود که یک تنه در مقابل مفاسد می ایستاد. او می گفت: تا جان در بدن دارم هرگز در برابر صحنه های گناه خاموش نخواهم بود. 💠ثبات خانواده 🔷یکی ثبات و است. جامعه ای که مردانش نگهبان و حافظ ارزش ها هستند، افراد مزاحم و هوسران امنیت ندارند. مردان، با خیال راحت به سر و کار زندگی خود می روند و زنان با آسودگی خاطر و بدون نگرانی می توانند در عرصه اجتماع ظاهر شوند و آن جا که مردم بی تفاوت باشند، دختران و زنان پاکدامن در اجتماع احساس امنیت نمیکنند. 💠عزّت و سربلندی 🔷آنان که در فکر و اندیشه و ارزش های الهی خود دارای صلابت و پایمردی هستند و اهل سازش و مداهنه نیستند، از عزت و محبوبیت خاصّی برخوردارند. بسیار دیده شده که یک محل و گاه یک شهر برای یک که موقعیت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی هم ندارد احترام مینمایند و از او حساب می برند؛ برخلاف آنان که در خط حزب باد هستند و با هر موجی همسو میشوند؛ چنین افرادی در جامعه عددی محسوب نمیشوند و کسی از آنها حساب نمی برد. پی نوشت ها: [۱] نهج البلاغه، حکمت ۴۷ [۲] استاد مطهرى، مسئله حجاب، نشر صدرا، ص ۶۴ منبع: وبسایت راسخون به نقل از حوزه نت @rhshohada @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«غيرت» چه آثاری در زندگی دارد؟ 🔹 به صورت صحيح و معتدل و مثبت يك «نيروى دفاعى عظيم» است، كه به كمك آن مى توان بر و پيروز شد. چرا كه اين هنگامى كه «جان» و «مال» و «ناموس» و «دين» و «ايمان» يا «استقلال يك كشور» در معرض تهديد قرار مى گيرد، تمام نيروهاى ذخيره وجود انسان را به حركت در مى آورد، و گاه يك در تحت تأثير عامل ، نيرويى به اندازه ده انسان پيدا مى كند و تا حد و فداكارى، و پايمردى نشان مى دهد؛ به همين دليل، يكى از و سربلندى و اقتدار است. 🔹 و منحرف هنگامى كه خود را در برابر يك ببينند، به زودى خود را از دست مى دهند و عقب نشينى مى كنند و اين يكى ديگر از بركات «غيرت» است. سبب مى شود كه حريم ارزش هاى والاى يك جامعه نشكند و پاك و محفوظ بماند. سبب و از ميان رفتن مظاهر فساد و فحشاء است، در حالى كه هم امنيت را در هم مى شكند، و هم ارزش ها را به باد مى دهد، و هم صحنه را به صحنه و آلودگى ها مبدّل مى سازد. 🔹هنگامى كه (علیه السلام) صحنه آلوده شهر آن قوم گنهكار را ديد كه حتى تصميم دارند مزاحم ميهمانان او شوند [ميهمانان حضرت لوط فرشتگان الهى بودند كه به صورت جوانانى زيبا بر او وارد شدند، و او كه از وضع آنها خبر نداشت، و آلودگى محيط را مى دانست سخت در وحشت و ناراحتى فرو رفت] و هنگامى كه آن و منحرف از وجود اين مهمانان با خبر شدند به سراغ خانه او آمدند، و لوط نبی (علیه السلام) هر قدر آنها را نصيحت كرد، اثر نگذاشت؛ حتى حاضر شدند دختران خود را به عقد آنان در آورد [كه توبه كنند و ايمان آورند] آنها اين ايثار بزرگ را نيز نپذيرفتند و بر خواسته هاى انحرافى خود، پافشارى داشتند. 🔹 (علیه السلام) به آنها گفت: «فَاتَّقُوا اللهَ وَ لا تُخْزُونِ فىِ ضَيْفى اَلَيْسَ مِنْكُمْ رَجُلٌ رَشيِدٌ» [۱] (از خدا بترسيد و آبروى مرا نبريد و با قصد سوء نسبت به ميهمانانم مرا رسوا مسازيد، آيا يك انسان عاقل و شايسته و با در ميان شما وجود ندارد [كه شما را از اين اعمال ننگين و بى شرمانه باز دارد؟]). ولى هنگامى كه اين سخنان در آنها اثر نكرد، خود را به او معرّفى كردند، و گفتند نگران نباش، به زودى عذاب الهى آنها را درهم مى كوبد، و طومار زندگانيشان را در هم مى پيچد، و چنين شد. 🔹اين سخن را با حديثى از (عليه السلام) پايان مى دهيم كه فرمود: «اِنَّ الْمَرْءَ يَحْتاجُ فِى مَنْزِلِهِ وَ عَيالِهِ اِلَى ثَلاثِ خَلالِ يَتَكَلَّفُها وَ اِنْ لَمْ يَكُنْ فِى طَبْعِهِ ذلِكَ مَعاشِرَةٌ جَمِيلَةٌ، وَ سِعَةٌ بِتَقْدِير، وَ غَيْرَةٌ بِتَحْصِين» [۲] ( در و در برابر نياز به سه صفت دارد كه اگر در طبيعت او وجود نداشته باشد بايد آن را به زحمت براى خود فراهم سازد: معاشرت نیکو و توسعه و رفاه حساب شده، و آميخته با حس حمایت و حفاظت». پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره هود، آيه ۷۸ [۲] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ ۲، ج ‏۷۵، ص ۲۳۶ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۴۳۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel