🔶🔷🔶از شما اصرار و از آنها انکار
مولای ما!
در دیدار ساعتی پیش با دانشجویان فرمودید:
یکی از دوستان گفتند که تصور شده که نظر رهبری در مورد مسأله ی عدالت با سال 80 فرق کرده! اگر فرقی کرده باشد در این جهت فرق کرده که #اصرارِ_بیشتر شده بر مسأله ی عدالت؛ چون پیشرفت هایمان در سمت عدالت کم بوده اصرار بیشتری ما داریم.از عدالت که کسی دست برنمیدارد.
بگذارید از همین جمله آخر شروع کنم؛
«از عدالت که کسی دست بر نمی دارد»
مولای ما!
نمیدانم مقصودتان از «کسی» غیر خودتان هم هست یا نه؟
ولی با کمال شرمندگی از مجاهدت بیش از نیم قرنی شما در گسترش عدالتخواهی باید بگویم:
اینجا در سطح نخبگان میانی از عدالت دست برمی دارند! خیلی خوب هم از عدالت دست برمی دارند!
آقا جان!
یادتان هست بعد از پذیرش قطعنامه 598می گفتید:ما عدالت طلبیم چه با جنگ؛ چهبی جنگ.
خاطرتان هست درسالگرد رحلت امام به همه سوگداران امام فرمودید:
دعوت به نظام اسلامی منهای اعتقادی راسخ و عملی پیگیر در راستای عدالت اجتماعی دعوتی ناقص بلکه غلط و دروغ است.
فرمودید: جمهوری اسلامی منهای عدالت معنا ندارد.
بعد از رحلت امام فریاد می زدید:
والله قسم! در جامعه اسلامی هم ممکن است مُترَف به وجود بیاید!
به خاطر دارید که از مخلصان انقلاب برای شکل نگرفتن طبقه ی مرفه جدید در دهه ۷۰ استمداد می طلبیدید: از دل نظام اسلامی دارد طبقه نو کیسه جدیدی به وجود می آید! مگر این شدنی است؟!مخلصان انقلاب نخواهند گذاشت...
در دهه هشتاد فرمودید:لب مطالبه من از شما جوان های دانشجو عدالتخواهی است.
حتی به دانشجویان فرمان دادید:
هر پدیده ضد عدالت در واقعیت کشور باید مورد سوال قرار بگیرد.
حتی به سران نظام، فرمان هشت ماده ای صادر فرمودید و هیچ کس را مبرا از سوال ندانستید.
با مسئولین نظام که می نشستید
"مشروعیت نظام" را "وابسته به عدالت خواهی" می دانستید.
در دهه ۹۰ از لزوم تشکیل "لشکر جوان مطالبه گر" گفتید؛ از "خطر بر زمین افتادن علم عدالت"؛ از "لزوم تطابق همه برنامه های حاکمیت با عدالت"؛از "پیوست عدالت داشتن همه برنامه ها"؛ از "لزوم انتخاب نماینده و رئیس جمهور طرفدار عدالت" وووو
اما
درست در هنگامه ای که در دهه گذشته بیش از ۱۰بار از عقب ماندگی در عدالت گفتید؛در دهه ای که "اصرار شما بیشتر شده بود"؛ عده ای نه تنها بر عدالت اصرار نداشتند که برای نخواستن عدالت، انواع و اقسام "معاذیر و قید های موهوم" را به دست و پای عدالت می انداختند؛ بی آنکه یکبار نشان مان دهد چگونه می شود عدالت مطلوب شان را خواست؟!
یکی عدالتخواهان را "خوارج" می دانست!
یکی از "تمام شدن دوران عدالت"می گفت!
همو از "تمام شدن دوران بحث درباره عدالت" سخن به میان می کشید!
شخص دیگری عدالت خواهان را "سگان بی قلاده" می خواند!
آن یکی از برچسب "خوارج پلاس و ۲پلاس"ش رونمایی می کرد!
ده ها تلاش مستمر و با رسانه های نفتی!!
با اینکه وضعیت عقب ماندگی در عدالت؛(توزیع ناعادلانه آزادی و ثروتها و فرصت ها و ابزار کار و منابع و اعتبارات بانکی،خصوصی سازی حراج کننده بیت المال و خانه مان سوز کارگران،بی اعتنایی عجیب نسبت به زنان سرپرست خانوار، تکون طبقه بانکدار خصوصی با خلق نقدینگی های افسانه ای،نانظام حقوق و دستمزد،نانظام مالیاتی، آموزش و پروش طبقاتی و پولی،انحصارات صادرات و واردات،احتکار زمین توسط برخی نهادها،رسانه های نارسانای صدای مردم و حافظ وضع موجود و ده ها مساله دیگر) فرصت نمایش عملی عدالتخواهی مطلوب را پیش پایشان گذارده بود؛ اما برخی از آنها قیدهایی که به عدالت و عدالت خواهی میزدند نه برای اصرار بر خط اصیل عدالت خواهی که برای انکار اساس عدالت خواهی بود.
خواستم بنویسم:
«کاش یک بار دیگر برای شرمندگی ما هم که شده در ۸۵ سالگی روزی یک ساعت روی پای می ایستادید و برای مان یک بار دیگر از نسبت توحید و عدالت و آزادی می گفتید درست مثل ماه رمضان۵۰ سال پیش در مسجد امام حسن مجتبی (ع) مشهد»
اما خواب زده ها را بیداری نشاید!
شما نیم قرن است که مدام از عدالت می گویید؛ اما از شما #اصرار است و از برخی آنهایی که در پس و پیش نام مبارکتان القاب قطار میکنند؛ #انکار!
سایه تان مستدام
خط عدالت مدیون نام و مرام تان
✍🏼 محمد زارع
@rismansanj