eitaa logo
نسیم فقاهت و توحید
662 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
99 فایل
•┈┈✾🍀﷽🍀✾┈┈• این کانال شامل ؛ 📚 جلسات سخنرانی و تدریس #رضا_خانجانی و همچنین؛ 📤 نشر بیانات متفکران و شخصیتهای طراز اول #انقلاب_اسلامی ارتباط با مدیر @samenolhojajjj
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 تکنیک‌های ترمیم روابط زوجین1⃣: ✅ روایت درمانی.... 🔰 یکی از تکنیک های مشاوره زوجین، "" است، که تلاش می‌کند با بیرون کشیدن مسائلی که باعث می‌شوند، را از فرد جدا کند. 🔰 در این روش، درمانگر از شما می‌خواهد که مشکلات خود را به صورت یک توصیف کنید و سپس به شما کمک میکند تا قسمت‌های منفی داستان را دوباره بنویسید. این روش به شما دیدگاه جدیدی در مورد وضعیت خود می‌دهد. 🔰 روایت درمانی به شما کمک میکند تا مشکل خود را از زوایای مختلفی مشاهده کنید: از نظر فرهنگی، سیاسی و اجتماعی. 🔰 با بیان  در داستانی که تعریف می‌کنید، شما به یک در داستان تبدیل می‌شوید. پویا بودن می‌تواند باعث داستان شود. 🔰 در کل به شما این امکان را می‌دهد تا اندکی در گذشته خود کاوش کنید، و موارد منفی را که یک گوشه، در پس ذهن خود پنهان شده را آشکار کنید. با در و ، به حقایقی که باعث آزار خود و همسرتان شده، دست پیدا می‌کنید. 💎 بنابراین، شما روش‌های جدیدی را برای مقابله با مشکلات خود پیدا می‌کنید و به طور موثرتری داستان روابط خود را دوباره می‌نویسید. @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 راهکارهای افزایش حِلم در خانواده3️⃣: 🔵 تغافل فعالانه... 📌 به برخى و حالاتى که از افراد سر مى‌زند و شما را به دعوت مى‌کند، . 🔅مثلاً اگر کسى با حرف شما را بر مى‌افروزد، از شنیدن و گوش سپردن به سخنان وى اجتناب کنید و حتى گوش ندهید یا را ترک کنید. دیگر به گفته هاى او دقت و توجه نکرده و آنها را در ذهن خود مرور نکنید. 📌نسبت به دیگر اعمال فیزیکى و رفتارهاى و تحریک کننده نیز همین طور واکنش نشان دهید و راه و را پیش بگیرید. ⭕️نکته مهم: برای پخته شدن کافیست، هنگام "عصبانیت" از کوره در نروید. ‼️ادامه دارد.... @rkhanjani
نسیم فقاهت و توحید
#رمان_مسیحا #قسمت_شانزدهم ﷽ حورا: کلیدبرق را زدم و لوستر درخشان بالای سرم متبلور شد. یکدفعه دلم خو
﷽ حورا: شالم را  عقبتر زدم. میخواستم دکمه های مانتو را باز کنم که یک لحظه احساس کردم کسی با فاصله از پشت سرم رد شد. برگشتم. بیرون اتاق تاریک بود. صدا زدم: «ملینا،...» یکدفعه صدایم در گلو خشک شد. باورم نمیشد. باتعجب اسمش را زمزمه کردم: «ایلیا!» ایلیا سرش را خم کرد تا به لوستر پر از کریستال روی سقف، نخورد. جلو آمد و سلام کرد.  لبخندی از سر شوق زدم و گفتم: «به بابا میگم سقف کتابخونه زیادی کوتاهه ها...البته نه برای همه» این جمله را تحسین آمیز رو به او گفتم. ایلیا نگاهش را روبه کتابخانه چرخاند و گفت: «ملینا...نگفت اینجایی.. میخواستم یه کتاب بردارم»   خندیدم. خیال میکردم همیشه خنده هایم حالش را خوبتر میکند. اما زیادی دمق بود. گفتم: «هر کتابی میخوای بردار» ایلیا کمی شانه هایش را جمع کرد و گفت: «یه...وقت دیگه میام» ناراحت و کمی هم عصبانی گفتم: «هرجور راحتی» ایلیا سرش را پایین انداخت و رفت.  چند قدم دنبالش رفتم اما حتی نفهمید که  به رفتنش  خیره شدم، که چطور با آن هیکل ورزیده آنقدر آهسته و سربه زیر از آن راهروی کم نور عبور  میکند. از خودم میپرسیدم که چرا ایلیا این روزها آنقدر فرق کرده ؟! چند دقیقه بعد  با صدای خواهر کوچکم به خودم آمدم: «وایسادی به چی نگاه میکنی؟» اخمی کردم و پرسیدم: « رفت؟» ملینا گیج پرسید: «کی؟» طرف ملینا چرخیدم و آهسته گفتم: «ایلیا» چشمهای ملینا از شیطنت برقی زد و با صدای بلند گفت: «پس بگو یه ساعته منتظر ای... » ضربه ای  باگوشه مشت به شانه اش زدم و حرفش  نیمه تمام ماند. بعد درحالی که شانه اش را می مالید گفت: «یکم پیش  رفت خونشون» بعد با نیش خند رو به چهره درهم کشیده ام، گفت: «چرا بهش نمیگی؟» نگاهم را از چشمهای قهوه ای اش دزدیدم و گفتم: «چی رو؟» ملینا خودش را به من نزدیک کرد و آهسته تر گفت: «اینکه دوستش داری» نگاهی به اطراف انداختم و بعد رو به ملینا گفتم: «چی میگی برا خودت» ملینا سرش را جوری تکان داد که موهای فر و کوتاهش روی صورتش ریخت بعد چشمهایش را چپ کرد و گفت: «منم که خرم » به در تکیه زدم و گفتم: «آخه تو چی میفهمی عشق چیه بچه» ملینا جست و خیز کنان گفت: «من یه فکری دارم... » و در مقابل سکوتم، ادامه داد: «یه جوری بهش بفهمونیم  که هم غرور تو حفظ بشه هم ایلیا حالیش بشه» بی حوصله پرسیدم: +چه فکری؟ -میدونی که اگه دنیا دشمنت باشه ولی یه خواهر داشته باشی... +دِ بگو دیگه -شرط داره... +میدونستم فکری نداری فقط لاف میزنی -خیلی خب میگم وایسا...آخر هفته که همه خونه عزیزجون جمع میشیم فال حافظ میگیریم... +که چی بشه؟ - فالش هرچی اومد تفسیرش میکنیم به تو لبخندی زدم و گفتم: ولی ...عزیزجونو چطور راضی کنیم این حرفا رو بگه؟ ملینا درحالی که دنبالم  به طرف اتاقم می آمد،  گفت: از قدیم گفتن حرف راستو از بچه بشنو وقتی به اتاقم رسیدیم، ملینا بی مهابا خودش را روی تختم انداخت و گفت: -حالا شرط همکاری من اینه که مامان و بابا رو راضی کنی برام سگ بخرن +از رو تختم بلند شو -من توله سگ می خوااااام +صدبار این بحثو کردی بابا برات سگ نمیخره ملینا مشتش را روی بالشت کوبید و گفت: کی این امل بازیو میذاره کنار؟ خب میشورمش ابروانم را بالاانداختم و گفتم: «آخ گفتی...اما بهت گفته باشم منم با سگ خریدن  مخالفم  آلودگی هاش با شستن نمیره... ملینا  زبان کشید. منهم بازویش را کشیدم  همانطور که او را از تختم پایین میکشیدم گفتم: تو که حالیت نیست فقط هرچی دیدی دلت میخواد ... لب و لوچه اش آویزان شد. نگاهم را بالاانداختم و گفتم : «از نظر علم پزشکی میکروبی توی بذاق سگ هست که برای آدم خیلی مضره درضمن ککای لای موهاش به کنار اصلا... یه چیز دیگه بخواه مثلا.... ملینا با دستش برایم ادا درآورد و از اتاق بیرون رفت. رسیدنِ سه روز بعد تا جای ممکن کش آمد. لااقل برای من! به قلم؛ سین کاف غفاری 🌸 @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 🔅هر غنچـه که از شمیم تو می بوید وَالـصّـبـْـحُ إذا تَـنَـفّـسَـت می گوید... 🔅روزی که بیـایی از هـمـه صحـراها من مطمئنم سـبزه و گـل می روید... @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴امام خامنه ای ♦️بسیج پدیده کم‌نظیر انقلاب اسلامی است که میتواند در همه بخشهای مورد نیاز حضور فعالی داشته باشد و گر‌ه‌های مشکل را باز کند. ♦️بسیج یعنی گردآوردن و به خط کردن ظرفیتها و امکانات برای رسیدن به مقصود. انقلاب اسلامی اگر همه آنچه را که امروز داریم داشت ولی بسیج مردمی را نداشت قطعا لنگی در کارهایش بوجود می‌آمد. ♦️در هر کشوری آن عنصری که حرف آخر را میزند است. کشورهای پیشرفته مادی هم به خاطر پیگیری نیروی انسانی فعال خودشان که تنبلی را کنار گذاشته -ولو در طلب پول و دنیا- به یک نقطه اوجی رسیدند. ۹۶/۹/۱ 🇮🇷@rkhanjan ╰─┅═ঊঈ🌷🌷ঊঈ═┅─╯
مداحی آنلاین - آه از فاصله - مهدی رسولی.mp3
7.26M
شب زیارتی امام حسین(ع) محاسنم سفید شد دورم ازت هنوزم مهدی رسولی @rkhanjani
▪️در متن بلای عظیم یک ضیافتی خداوند برای امام حسین علیه‌السلام مهیا نموده و یک رزق عظیم دائمی و سفره‌ای  برای حضرت پهن‌شده که تمام عوالم و انبیاء بر سر این سفره و این ضیافت الهی مهمان هستند. ▪️انبیاء الهی از سماوات برای زیارت امام حسین علیه‌السلام به سرزمین کربلا و حرم سیدالشهدا فرود می‌آیند تا از رزق معنوی و آثار و برکات این زیارت بهره‌مند شوند. ▪️هر شب جمعه رحمت خداوند به کربلا هبوط می‌کند و عنایت خداوند به کربلا یک عنایت خاص و ویژه است که باعث می‌شود انبیاء الهی به این سرزمین بیایند و از الطاف و عنایات ویژه خداوند بهره‌مند شوند. ▪️امام حسین علیه‌السلام زیباترین بندگی را انجام داده و در عالم عبادتی به این زیبایی پیدا نمی‌شود و حقیقت این است که مزد و اجر خداوند در حق سیدالشهدا زیباتر از این بندگی است. ▪️تمام انبیاء الهی  از کار بی‌بدیل امام حسین علیه‌السلام در حیرت هستند و این همان توفیق الهی است و مزد این کار از نفس کار زیباتر است چراکه وفای امام حسین علیه‌السلام  زیباترین وفا مقابل خداوند بود اما وفای خداوند زیباتر از وفای حضرت است. ▪️شیطان تمام تلاش خود را کرد که امام حسین علیه‌السلام به عهد خود وفا نکند اما حضرت در گودی قتلگاه بالاترین وفا را نسبت به عهد خود نمود. ▪️ضیافتی که خداوند برای امام حسین علیه‌السلام برقرار نموده قابل‌درک نیست و فقط حضرات معصومین می‌توانند عظمت آن را درک نمایند چراکه انسان به واسطه این ضیافت به حیات طیبه خواهند رسید. ▪️هر خبری در عالم است بر سر این سفره سیدالشهداست و تمام عالم درگیر این مسئله هستند و همه انسان‌ها به جز عده‌ای معدود که معاند هستند و بر این مصیبت اشک نریخته‌اند به واسطه این لطف امام هدایت خواهند شد. ▪️شیاطین امروزه درصدد ایجاد شبهات هستند و عده‌ای روشنفکر با یک ادبیات مدرن و به‌ظاهر علمی تکرار می‌کنند که چرا امام به کربلا رفتند و چرا انسان‌ها گریه می‌کنند بر این بلا؟ متأسفانه این‌ها نفهمیده‌اند این ضیافت الهی در سایه همین اشک ریختن‌ها به‌دست‌آمده و مهم‌ترین سلاح برای طهارت نفس و عبور از شیطان و همراهی با سیدالشهدا و حضور در لشکر امام زمان(عج) و شناخت شیاطین به واسطه اشک بر سیدالشهداست. ▪️ضیافت الهی امام حسین علیه‌السلام  یک روی سکه‌اش بلا است و حضرت  از همین بلای عظیم به این ضیافت الهی رسیده‌اند و کسی این ضیافت الهی  را می‌بیند و جمال آن را مشاهده می‌کند که از مدخل بلا عبور کرده باشد. @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅پرسش راه هاي انتقاد ار همسر رو به طور کامل توضيح بديد. 🌺پاسخ: قبل از آن‌که درباره انتظارات، خواسته‌ها و تمایلات خود حرف بزنید یا آن که اعتراض و انتقاد خود را درباره موضوعی به همسرتان ابراز کنید، بهتر است به سوالات زیر پاسخ دهید: به چه دلیل می‌خواهید انتقاد کنید؟ اصلی‌ترین دلایل از بیان آن چیست؟ صرفا می‌خواهید گله‌گذاری کنید یا این که هدف دیگری هم دارید؟ قصد اصلاح یا تغییر چه مطلبی را دارید؟ اگر این انتقاد مطرح نشود شما متحمل چه آسیب‌هایی خواهید شد و در صورت بیان از چه مسائل باارزشی ممکن است جدا بیفتید یا آن‌که چه چیز مفیدی را به‌دست آورید؟ واکنش‌های همسرتان را هنگام مواجهه با انتقاد، چگونه پیش‌بینی می‌کنید؟ آیا آمادگی لازم را برای مواجهه با رفتارهای احیانا تکانشی و مقابله‌ای همسرتان دارید؟ در مقابل جبهه‌گیری او چگونه عمل خواهید کرد؟ آیا پیش از این در بیان انتقادات خود به همسر موفق بوده‌اید؟ علت موفقیت یا عدم موفقیت‌تان را چه می‌دانید؟ آیا همسرتان شرایط لازم برای شنیدن یا پذیرش انتقاد را دارد؟ چه زمانی را برای بیان انتقادتان در نظر گرفته‌اید؟ بهترین مکان برای بازگو کردن انتقادتان کجاست؟ با پاسخ‌گویی به سوالات فوق و ارزیابی شرایط و جوانب آن، قطعا از انتقادتان نتیجه‌ای را که مساعد حال خود و همسرتان است به‌دست می‌آورید. و به این نکته هم باید دقت کرد که قوّة نقّادی و انتقاد کردن به معنای عیب گرفتن نیست. معنای انتقاد، یک شی‏ء را در محک قرار دادن و به‌وسیلة محک زدن به آن، سالم و ناسالم را تشخیص دادن است. در آیات قرآن هر جا انسان‌ها کجروی کرده‌اند و از راه درست خارج شده‌اند، آنها را مورد انتقاد قرار داده است. برای نمونه به چند آیه اشاره می‌شود: ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ: اى کسانى که ایمان آورده‏اید! چرا سخنى مى ‏گویید که عمل نمى ‏کنید؟!﴾ (الصّف/2) و ﴿فَاسْتَفْتِهِمْ أَلِرَبِّکَ الْبَنَاتُ وَلَهُمُ الْبَنُونَ: پس از مشرکان جویا شو. آیا پروردگارت را دختران و آنان را پسران است؟!﴾ (الصّافّات/149). همچنین آیاتی در قرآن وجود دارند که می‌توانند در بحث نقد مورد توجّه قرار بگیرند، از جمله این آیة شریفه که می‌فرماید:﴿فَبَشِّرْ عِبَادِ * الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ: پس بندگان مرا بشارت ده! * همان کسانى که سخنان را مى‏شنوند و از نیکوترین آنها پیروى مى‏کنند!﴾ (الزّمر/18ـ17). باید دقت داشته باشیم که انتقاد برای این است که مسیر اشتباه نرفته باشیم، و قبل از همه خود ما نیاز داریم که مورد انتقاد قرار بگیریم. اما راه انتقاد از دیگران که در مورد همسران کمی سخت تر است این موارد میتواند باشد. اولین اصل در انتقاد از همسر، صادقت است 2ـ انتقاد بدون توهین و کلام ناشایست انجام شود باید با منطق، برهان و نزاکت اخلاقی، افراد را به سوی خوبی‌ها و درستی‌ها جذب نمود. 3. انتقاد با ارایة راه حل باشد. 4. انتقاد سازنده بر اساس رضایت‌مندی انتقاد مفید و سازنده انتقادی است که رضایت‌مندی و خشنودی منتقد را در بر می‌گیرد. به هنگام انتقاد بهتر است به جای تمرکز بر آن چه که در همسرتان نمی‌پسندید یا آن که خواهان تغییر و اصلاح آن مورد هستید، بر رضایت خاطری که از بیان آن انتقاد عایدتان می‌شود، تاکید کنید. مثلا به جای آن که بگویید: دوست ندارم سر من داد بزنی و خشونت کنی بگویید زمانی که با مهربانی حرف‌هایت را به من می‌زنی، من هم راغب می‌شوم به تو بیشتر گوش دهم. وقتی به جای مطرح کردن خواسته‌تان، چیزی را بیان می‌کنید که از آن بدتان می‌آید، به این ترتیب به طور تلویحی، خود و همسرتان را مجبور می‌کنید که به جای تمرکز بر احساس و حالت‌های رفتاری، بر جزئیات انجام آن توجه کرده و متمرکز شود. 5. حتی‌المقدور از انتقادهای کلی و مبهم خودداری کنید. 6. انتقاد بر پایه باورها و تصورات شخصی غلط، شنیده‌ها و دیده‌ها، فیلم‌های مستهجن و غیراخلاقی، تبلیغات ماهواره یا ادعاهای سودجویان مفید به فایده نیست. 7. از بیان انتقاد راجع به مسائلی که امکان تغییرپذیری محدود یا غیرممکن دارند، جدا خودداری کنید. احساس می‌کنم دماغت کوچکتر بود، زیباتر بودی، اگر سبزه‌تر بودی، بانمک‌تر می‌شدی، کاش اندامت بهتر از این بود و... 8. انتقاد از نوع مقایسه؛ ممنوع 9. گاهی لازم است از موضع انتقاد کلامی خود کنار بروید و به جای آن عملا و به صورت کاملا رفتاری، نیازها، انتظارات و تمایلات یا هر آنچه را که می‌خواهید ابراز کنید. 🌺 ☘🌺@rkhanjani 🌺☘🌺☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نسیم فقاهت و توحید
#رمان_مسیحا #قسمت_هفدهم ﷽ حورا: شالم را  عقبتر زدم. میخواستم دکمه های مانتو را باز کنم که یک لحظه ا
﷽ ایلیا: سیدطاها زنگ زد به موبایلم: +الو ایلیا جان سلام😊 -به آسید چطوری؟😀 +کتابی که خواهش کردم تونستی گیربیاری؟🤔 -نشد ولی میارم🙂 +هزینه اش هر...🤓 -نه نمیخوام بخرم عموم یه کتابخونه بزرگ داره شاید داشته باشه میارم برات غمت نباشه😌 +به قول شما خوبه که هستی🙃 -البت ما میگیم مرسی که هستی😁 +پس خبر از تو منتظرم یاعلی(ع)🖐️ -باشه، یاعلی(ع) 👋 این یک هفته ای که برگشته بودم حسابی حالم گرفته بود. اما ایلیا هرشب زنگ میزد عکس و فیلم بچه های دانشگاه را میفرستاد. حرصم گرفت با خودم گفتم: لامصبا چه از ته دل میخندن انگار تو بهشتن☹️ یک جشن پتو گرفته بودند و یکی را تا میخورد زدند. وقتی بلند شد دیدم سیدطاهاست. 😲 حواسش به کسی که فیلم می گرفت نبود. اما وقتی دیدش برایش دستی تکان داد و گفت: فردا شب نوبت خودته😏 فکرم سر پروژه بود. یعنی میتوانستم به موقع درسم را تمام کنم؟ به آینده فکر کردم به شغلی که برای بدست آوردنش چقدر زحمت کشیده بودم و درس خوانده بودم. اگر درسم این تابستان تمام نمیشد قبولی ام در آزمون استخدامی به درد لای جرز دیوار هم نمیخورد. زنگ زدم به عمو ببینم آن کتاب را دارد یا نه فکر کردم اگر کتابی که سید میخواهد را برایش گیربیاورم شاید استاد را راضی کند زودتر برگردم سر پروژه نمیدانم چطوری یک چیزی میگفت کاری میکرد همه چیز درست میشد. عمو رد تماس داد. نیم ساعت بعد پیام داد: جانم؟ برایش نوشتم چه میخواهم. گفت کتاب را دارد و سه روز دیگر که خانه مادربزرگم جمع میشویم آن را برایم می آورد. بلافاصله میثم زنگ زد و دانشگاه قرار گذاشتیم. برخلاف من سرحال احوال پرسی کرد: -چطوری موتوری؟ +جون تو حال ندارم -باشگاه نبودی دیروز +فردا میرم -حورا کو؟ +نمیدونم -چیزی شده؟ +مثلا چی؟ -آخه شما از بچگی تاحالا عین دوقلوها باهمین همش... +این چند وقته ذهنم خیلی درگیره اصلا حواسم بهش نبوده حتما دلخورهم شده... -آخ آخ بسوزه پدر عاشقی +چرت نگو دستش را محکم روی پایم کوبید و بلند شد. به قلم سین کاف غفاری 🌸 @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥ بازار دنیا....عجیب شلوغ است.... و ما، راه نور را گم کرده ايم! و تو.... تنها راه بلد جاده نوری... بر تاریکیهای دلمان، خط بکش... سلام یگانه طلوع زمین بیا... چشم انتظار ظهور زیبایت هستیم.. @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکی از مهم‌ترین علائم ظهور اگر به دنبال زمان ظهور هستید، به این علامت نگاه کنید! استاد پناهیان @rkhanjani
---- ◦ • ○ 🌿 ﷽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌿 ○ • ◦ ---- ها مولایم تمام دلخوشی هایم بی حضورت تمام شدنی ست، من آن بهاری ترین دوران را انتظار می کشم، آن زمان که تکیه بر کعبه می زنی؛ و چشمان ظلمت دیده ام تازه می فهمند که عمری کور بوده اند، طنین “انا المهدی” را نه با گوش بلکه با قلبم می شنوم، آن زمان است که می آیی و عطر خدا در زمین جاری می شود. “همه ی خیر ها در آن زمان است که مهدی (علیه السلام) قیام می کند و همه ی زشتی ها را از میان بر می دارد” @rkhanjani   
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ ایلیا: میثم تیشرت آبی اش را از دو طرف مرتب کرد و گفت: -چه کردی پروژه رو؟  از اون برادر چه خبر؟ +هیچی -هیچی؟! گند نزنی به آینده ات یهو جو گیر شدی ادا پوریای ولی رو دراوردی... +ساکت شو که گند اصلی رو تو زدی... -راستی اون روز بالا پشت بوم شیخ ممد چی میگفتید با این برادر بسیجیه؟ +برعکس تو حرف حساب -پس حسابی رفته رو مخت، خدا رحمتت کنه و زد زیر خنده. جایش گذاشتم و رفتم سمت کلاس. اما اصلا حواسم جمع استاد نمیشد. ناز و اداهای همیشگی دخترهای ردیف جلویی هم دیگر به چشمم نمی آمد. سرم گرم مرور حرف های سید بودم وقتی عرق پیشانی اش را با پشت دست پاک کرد و بی آنکه نگاهم کند، آهسته گفت: +پناه به خدا از آتیش جهنم -آسید خدا تو رو که نمیبره جهنم +امام علی(ع) هم خیالش راحت نبود ماکه دیگه... -بیخیال اونقدراهم سخت نیست که شما حساب میکنی... +خیلی سخت تره داداش خیلی... این را گفت و سکوت عجیبی کرد. می گویم عجیب چون بدجوری رفت در فکر. پرسیدم: -خب تو که کارت درسته نمازت سروقت سر به زیر اصلا دختر مخترا رو نگاه نمیکنی...گردن درد نمیگیری راستی؟ سختت نیس؟ +یه روی زندگی ترسه و یه روی دیگه اش عشق... -زیر دیپلم حرف بزن ماهم بفهمیم حاجی +یه وقت از ترس به گناه افتادن نگاهتو برمیگردونی از نامحرم، کلامتو کوتاه میکنی بخاطر ترس بعدش... یه وقت به عشق نگاه کسی این کارا رو میکنی ... آجر را زمین گذاشتم و گفتم: پس عاشق شدی؟ خیلیم خوب حالا مگه دانشگاه هستش که نمیخوای  چشم تو چشم یه دختر دیگه ببیندت؟ لبخند قشنگی زد و گفت: + هست. خیلی جاها دستمو گرفته تا رسیدم اینجا... -بروووو سر کارم گذاشتی در حال خودش بود. سر بلند کرد و نفس عمیقی کشید: اگه بدونی مولات داره نگاهت میکنه به عشق نگاه مولات سربه زیر همه ی نگاها میشی تا یه روز چشمات لایق بشه چشم تو چشم بشی باهاش... ماتش ماندم. نفهمیدم چه گفت. پرسیدم: منظورت از مولا... چرخید سمتم: امام زمان(عج)... همین حالا هم داره نگات میکنه خوش به حالت که آقا ازت راضیه، ازش یه چیزی بخواه گیج شده بودم: از من راضیه!؟ من!!!! فقط از ذهن گذراندم: پس کار درس و پروژه امو درست کن آقا. اینها را یادم آمد و غرزدم:همه چی هم خراب شد که آقا! انگار استاد برای بار چندم بود که صدایم میزد. به اطراف نگاه کردم. کلاس تمام شده بود. بقیه داشتند کم کم می رفتند. استاد صادقی آمد جلو و گفت: از شنبه برگرد سراغ پروژه ات یه همکاری هم باهات میکنم محدوده طرحو کوچیک میکنم. گفتم: یعنی برم روستا به اونا که قول دادم رو خونه هاشون کار میکنیم، بگم شرمنده خط خوردین؟! نه استاد همون محدوده باشه از پسش برمیایم. استاد عینکش را در جیب پیراهنش گذاشت و گفت: هرجور خودت میخوای... به قلم سین کاف غفاری 🌸 @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠سئِلَ الاْمامُ الْحُسَینُ علیه السلام عَنِ الاْدَبِ، فَقالَ: 🌼هُوَ اَنْ تَخْرُجَ مِنْ بَیتِک، فَلا تُلْقِی اَحَداً اِلاّ رَأَیتَ لَهُ الْفَضْلَ عَلَیک 💠از امام حسین علیه السلام معنای ادب را پرسیدند؟ امام علیه السلام فرمود: 🌸(ادب) آن است که از خانه که خارج می شوی به هرکسی برخورد می کنی او را برتر از خود بینی (یعنی همیشه دیگران را از خود بهتر بینی و احترام آنها را نگهداری) 📚موسوعة کلمات الامام الحسین علیه السلام، ص ۹۱۰ @rkhanjani
پرسش؛ نفرین کردن خانواده ظالم گناهه؟مثلا یکی یه بدی درحقش کرده باشه مظلوم،، پدرمادر وبچه ی ظالمونفرین بکنه.. پاسخ 🌺 لطفا به نکات ذیل توجه فرمایید: 1- به طور کلی نفرین نمودن نسبت به دوستان و اطرافیان کار پسندیده ای نیست. انبیا و اولیا الهی جز در موارد نادری که مجبور می شدند، قوم خویش را نفرین نمی نمودند. ایشان در اغلب موارد حتی نسبت به کسانی که به ایشان ستم روا می داشتند و از پذیرش هدایت روی بر می تافتند، دعا می نمودند و از خدای متعال برای آنها هدایت و مغفرت می خواستند. 2- نفرین در حقیقت نوعی انتقام گیری از کسی است که ستمی از او به ما رسیده است. در فرهنگ اسلام عفو و بخشش و رحمت بر خشم و غصب و انتقام خصوصا نسبت به مؤمنین و نزدیکان ترجیح داده شده است.در عفو لذتی است که در انتقام نیست، همان گونه که رحمت الهی برغضبش سبقت دارد (سبقت رحمته غضبه). 3- نفرین نوعی دعا است ولی دعا برای دور شدن کسی از خیر و رحمت و سعادت است و اگر شرایط دعا در آن جمع باشد و نفرین به جا و به مورد باشد این دعا نیز با خواست خداوند اجابت می گردد. 4-كسى كه ظلم مى ‏كند چه بسا در همین دنیا كیفر آن را ببیند. اما اولاً؛ همه كسانى كه ظلم كرده‏ اند كیفر آن را در این دنیا نمى‏بینند و به عللى از جمله به جهت كارهاى خوبشان، كیفر ظلم آنان به تأخیر مى‏افتد و احیاناً در عوالم پس از مرگ كیفر آن را خواهند دید. ثانیاً؛ دیدن كیفر و جزاى بعضى از گناهان در این دنیا، ممكن نیست. مثلاً كسانى كه افراد زیادى را در جنگ‏ها و یا بمباران‏هاى اتمى و شیمیایى كشته‏اند، چگونه مى‏توان آنان را به كیفر واقعى اعمالشان رساند. توضیح اینکه:خداوند نسبت به بنده‏اش مهربان است تا آخرین مرحله به انسان فرصت مى‏دهد هرگز مانند جباران فوراً اقدام به انتقام و مجازات نمى‏كند بلكه رحمت واسعه الهى همیشه ایجاب مى‏كند كه نهایت فرصت به انسان گناهكار داده شود : «و اگر مى‏خواست آنها را به اعمالشان مجازات كند هر چه زودتر عذاب را به آنها مى ‏فرستاد » (سوره كهف آیه 58) 5-البته لعن یا نفرین بر برادران و خواهران مؤمن و به طور کلی زبان گشودن به نفرین و لعن‌، امری مذموم است و جز در موارد استثنا از این امر به شدت پرهیز داده شده است‌. حضرت امام باقر7 می‌فرماید:"کسی که چیزی را لعنت می‌کند اگر آن شی مستحق نباشد لعنت به خود گوینده بر می‌گردد. پس از لعن مؤمن بپرهیزید تا مبادا خود گرفتار شوید."(ر. ک‌:میزان الحکمة‌، محمدمحمدی ری شهری‌، ج 5، ص 616) موفق باشید @rkhanjani