eitaa logo
نسیم فقاهت و توحید
663 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
99 فایل
•┈┈✾🍀﷽🍀✾┈┈• این کانال شامل ؛ 📚 جلسات سخنرانی و تدریس #استاد_رضا_خانجانی و همچنین؛ 📤 نشر بیانات متفکران و شخصیتهای طراز اول #انقلاب_اسلامی ارتباط با مدیر @samenolhojajjj
مشاهده در ایتا
دانلود
1_1553603075.pdf
121.8K
🔖فایل متنی 🔸شرح دعای ابوحمزه ثمالی 🔹قسمت اول 🔹آیت الله جوادی آملی @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌿بسم الله الرحمن الرحیم جزء دوازدهم قرآن به صورت فایل صوتی است و نیاز به دانلود ندارد. فقط کافيست روی لینک بزنید .🌿 🔸ahlevela.ir/tahdir/Joze12.mp3🔸 🕊جهت تعجیل در فرج مولای غریبمان صلواتی هدیه بفرمایید. @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
~🕊 ✨غروب بود. ابراهیم در خانه ما آمد و یک قابلمه بزرگ گرفت و به کله پزی رفت. گفتم داش ابرام افطاری کله پاچه خیلی میچسبه. گفت آره ولی برا من نیست. رفتیم پشت پارک چهل تن انتهای کوچه در زدیم و کله پاچه ها را به خانواده مستحقی تحویل دادیم. آن ها ابراهیم را به خوبی می شناختند ... ♥️🕊🌱 @rkhanjani
❣ مقید‌ بود هـر روز زیـٰارت عـٰاشورا را بخواند ؛ حتـی اگر کار داشت و سـرش شلوغ بود سلـام آخـر زیـٰارت را می‌خواند دائمـا می‌گفت : اگر دسـت جـوان‌هـٰا رو بزاریم تویِ دست امـٰام حسین ؛ مشکلـاتشون حل می‌شود . و امـٰام با دیده لطـف بـه انها نگاه می‌کند'! 🌷 یاد شهدا باصلوات🌸 @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Part44_جان شیعه اهل سنت.mp3
6.36M
📚 رمان " جان شیعه، اهل سنت"(44) ♥️" عاشقانه ای برای مسلمانان" رویکرد این اثر وحدت شیعه و سنی است. “جان شیعه، اهل سنت” رمانی بلندی است که حکایت از ازدواجی خاص و زندگی مشترکی متفاوت از چیزی که تا به حال در رمان های عاشقانه خوانده ایم، می کند. این کتاب فراتر از تصور مخاطبانش به مفهوم واقعی اتحاد و برادری بین شیعه و سنی پرداخته است. ✍ اثر فاطمه ولی نژاد 🌸@rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | چرا میگید بیحجابی باعث غضب خدا میشه⁉️ غرب بی حجاب رو ببینید که سراسر نعمت هستند‼️ پاسخ از👇👇👇 🎙دکتر رفیعی 🌸 @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🌹 رمان 🖌 نویسنده : عذرا خوئینی قسمت ششم 🍃موقع رفتن پکر بودم سید صبح زود از خونه بیرون رفته بود حتی نموند با ما خداحافظی کنه!😒 تو دلم گفتم شاید اگه سارا اینجا بود قضیه فرق می کرد بالاخره یه زمانی ازش خواستگاری کرده بود با این فکر بیشتر بهم ریختم😣! یعنی به سارا علاقه داشت؟! 🍂اخه اگه اینطور بود پس چرا با یک بار نه شنیدن پا پس کشید. انگار عقلم از کار افتاده بود و برای خودم هزیون می گفتم! 🍀لیلا هم لباس های بیرونش رو پوشیده بود یاد دیشب افتادم که نمی تونستم چادر رو نگه دارم ولی واقعا برازنده اش بود. تامسیری همراه ما اومد _داداشم تازگی هاحواس پرت شده! زنگ زده که چند تا وسیله جا گذاشته سر راه براش ببرم.🙂 🌸ای کاش می گفتم جدا از حواس پرتی نامرد هم هست حتما از قصد رفت😏 تا با ما روبرو نشه ، ولی در کل توقعم بی مورد بود زندگی و اعتقادات ما زمین تا اسمون با هم فرق می کرد دنیایی داشتند که برام غریبه بود به این سن رسیدم نماز نخونده بودم یا اصلا تو فکر زیارت نبودم! 🌺 تو محله قبلیمون همسایه پیری داشتیم زن مهربونی بود همیشه به مامانم می گفت این همه سفرهای خارجی میرید که چی بشه کلی هم هزینه می کنید به جاش برید مشهد، قم ، بذارید برکت بیاد تو زندگیتون. 🍃مامانم تو جواب با لبخند می گفت: ایشالا به وقتش! ولی اگه می دونستم یه زیارت تا این حد حس و حالم رو خوب می کنه زودتر راضیشون می کردم بیایم یک شب بیشتر کنار این خانواده نبودیم ولی خوب فهمیدم چقدر با ایمان و صبورند با اینکه عزیز از دست داده بودند ولی این باعث نمی شد از دنیا دست بکشند 🌼خدا تو این خانواده سهم بزرگی داشت و کم رنگ نمی شد به خودمون فکر کردم خدا کجای زندگیمون بود؟!......☹ 💢بابا ماشین رو کنار پمب بنزین نگه داشت سوتی کشیدم چقدر صفش طولانی بود!لیلا تشکر کرد و پیاده شد. شیشه رو پایین کشیدم سرم رو از ماشین بیرون اوردم از دور نگاهم به تابلوی پایگاه بسیج افتاد! ناخوداگاه لبخندی زدم. 🌿گفتم: بابا منم همراه لیلا برم؟ا خه حوصلم سر میره.😕 _باشه ولی معطلش نکن. _چشم فعلا که اینجا معطلیم!.😉 پیاده شدم و لیلا رو صدا کردم._میشه منم بیام؟!. _اره عزیزم خوشحال میشم.😊 🌾نزدیک که شدیم شالم رو جلوتر اوردم. لیلا به سربازی که جلوی پایگاه بود چیزی گفت اونم زود رفت داخل. یکم فاصلم رو بیشترکردم و عقب تر رفتم قلبم داشت از جا کنده میشد 🌺از حرم که برگشتیم  شوق و علاقم بیشتر شده بود.😍 بلاخره اومد با همون ابهت، چفیه ای دور گردنش انداخته بود نایلون رو از دست لیلا گرفت انگار تازه متوجه من شد سرش رو به نشانه سلام تکان داد و به پایگاه برگشت! حتی به خودش زحمت نداد جلوتر بیاد این بی ادبی دیگه غیر قابل تحمل بود می ترسیدم پلک بزنم اشکام سرازیر بشه بغضم😣 رو فرو خوردم و به خودم توپیدم: ❄اخه گلاره تو که اینطوری نبودی کارت به جایی رسیده از یه شازده پسر مغرور محبت گدایی می کنی؟! هنوزچند قدمی برنداشته بودم که صدام کرد!!یعنی درست شنیدم بهم گفت گلاره خانم! دیگه نگفت ابجی. چقدر شنیدن اسم خودم از زبونش شیرین بود بازم دلخوریم فراموش شد نمی دونم حالت نگاهش تغییر کرده بود یا من زیادی احساساتی شده بودم 🍀شرمنده کار مهمی برام پیش اومد نتونستم بمونم از خانواده عذرخواهی کنید. همون کتاب📘 دیشبی تو دستش بود به طرفم گرفت 📖دیدم خوشتون اومد براتون اوردم. کتاب دعاست یادگار پدرمه تو همه سال های عمرش از خودش جدا نکرد حتی لحظه رفتنش!☺ کربلا، مکه، یا تو دوران جنگ مونس و یارش بود این اواخر ازم خواست صحافیش کنم. 🌸متعجب نگاهش کردم _بقول شما یادگاریه حتما براتون ارزشمنده من نمی تونم قبول کنم. _مطمئن باشید این خواست پدرمه چون لیاقتش رو دارید! از حرفاش سر در نمی اوردم. منظورش چی بود؟این بار اشکام بی اختیار جاری شد...😭. 🍃ماجرای من و تو، باور باورها نیست ماجراییست که در حافظه ی دنیا نیست  🍃 🍃نه دروغیم نه رویا نه خیالیم نه وهم ذات عشقیم که در آینه ها پیدا نیست🍃 🍃تو گمی درمن و من درتو گمم - باورکن جز در این شعر نشان و اثری از ما نیست🍃 🍃شب که آرام تر از پلک تو را می بندم بادلم طاقت دیدار تو - تافردا نیست🍃 🍃من و تو ساحل و دریای همیم - اما نه! ساحل این قدر که در فاصله با دریا نیست🍃 📜شاعر: محمد علی بهمنی ادامه دارد ..... 🌹 @rkhanjani
🌘شب سيزدهم اوّل ليالي بيض است و در آن سه عمل ست. 1⃣ غسل 2⃣ چهار ركعت 👈در هر ركعت حمد و بيست و پنج مرتبه توحيد 3⃣ ركعت نماز كه در شب سيزدهم رجب و شعبان نيز خوانده مي شود 👈در هر ركعت بعد از حمد يس و تَبارَكَ الْمُلْك و توحيد بخواند 🔚و در شب چهاردهم اين نماز خوانده مي شود 🌴 به چهار ركعت به دو سلام 🍄و در سابق در شرح گذشت كه هر كه آن را در ايّام البيض ماه رمضان بخواند گناهانش آمرزيده شود اگرچه به عدد قطرات باران و برگ درختان و ريگ بيابان باشد . 『💕』 @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ادعیه ماه مبارک رمضان: دعای مجیر ✨ مرحوم شیخ عباس قمی قس الله سره در مفاتیح الجنان در بیان فضیلت خواندن «دعای مجیر» فرموده است : كفعمى در بلد الامين و مصباح اين دعا را ذكر كرده و در حاشيه آن اشاره به فضيلت آن نموده، از جمله فرموده هر كه اين دعا را در ايام البيض ماه رمضان بخواند گناهانش آمرزيده شود اگر چه به عدد دانه هاى باران و برگ درختان و ريگ بيابان باشد و براى شفاى مريض و قضاى دين و غنا و توانگرى و رفع غم خواندن آن نافع است. 💡توجه: از غروب امشب پنجشنبه ، ایام البیض در ماه رمضان آغاز می شود و در غروب روز به شنبه پایان می رسد. @rkhanjani
زندگیتو روی دُور مثبت تنظیم کن مثبت بیاندیش، مثبت عمل کن، مثبت حرف بزن؛ تا نتایج کارت مثبت ، از آب در بیاد. به توانایی هات شک نکن.... البته با توکل بر خدا ❤️❤️ @rkhanjani
نگاه رحمتتـ❤️ـ ... ‌ بر ماست ... میدانم که می آیی سلام‌ موعـ❤️ـود مهربانم ...
بسم الله..
😊 ———🌻⃟‌———— ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @rkhanjani
جمعه ها حس عجیبی ست ميان من و دل دل آواره! به تڪـرار، تو را می خواند . ———🌻⃟‌———— ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ بی‌گمان روزِقشنگی بشود امروزم! چون سرِ صبح، سلامَم به تو خیلی چسبید... :) نجف😍😍😍💚💚💚 ———🌻⃟‌———— ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @rkhanjani
202030_616751604.mp3
2.68M
🔰 یاران امام زمان (عج) 🎙 استاد عالی @rkhanjani