🌹🍀 حکمت 9 نهج البلاغه: اقبال و ادبار دنیا
وَ قَالَ (علیه السلام) إِذَا أَقْبَلَتِ الدُّنْيَا عَلَى [قَوْمٍ أَعَارَتْهُمْ مَحَاسِنَ غَيْرِهِمْ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ عَنْهُمْ سَلَبَتْهُمْ مَحَاسِنَ أَنْفُسِهِمْ] أَحَدٍ، أَعَارَتْهُ مَحَاسِنَ غَيْرِهِ، وَ إِذَا أَدْبَرَتْ عَنْهُ، سَلَبَتْهُ مَحَاسِنَ نَفْسِه.
و درود خدا بر او، فرمود: چون دنيا به كسى روى آورد، نيكى هاى ديگران را به او عاريت دهد، و چون از او روى برگرداند خوبى هاى او را نيز بربايد.
💦💧 #شعر_موضوعی:
سعدى:
هر كه سلطان، مريد او باشد++
گر همه بد كند، نكو باشد
وانكه را پادشه، بيندازد++
كسش از خيل خانه، ننوازد
كسى به ديده ى انكار اگر نگاه كند++
نشان صورت يوسف دهد بناخوبى
وگر به چشم ارادت نگه كنى در ديو++
فرشته ايت نمايد به چشم كروبى
[ كليات سعدى "گلستان" ص 128. ]
💦💧 #شرح_کوتاه:
ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه خود مى گويد: بسيارى از اشعار خوب را ديده ايم که چون گوينده اش ناشناخته بود از او نفى مى کردند و به افراد مشهور در شعر نسبت مى دادند، بلکه کتاب هايى در فنون و علوم از اشخاص غير مشهور وجود داشته که آن را به صاحبان نبوغ و شهرت نسبت داده اند.
نيز اشاره به داستان «جعفر برمکى» مى کند که در آن زمان که مورد قبول «هارون الرشيد» بود و اسم و شهرتش در همه جا پيچيد، هارون او را در کياست، سخاوت، فصاحت و مانند آن از برترين هاى روزگار مى شمرد; در فصاحت برتر از «قُسّ بن ساعده»، در سياست بالاتر از «عمر بن خطاب» و در زيبايى زيباتر از «مصعب بن زبير» و در عفت پاکدامن تر از يوسف و... (در حالى که واقعاً چنين نبود.) ولى هنگامى که نظر هارون درباره او تغيير کرد صفاتى را هم که داشت مورد انکار قرار داد.
( شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 18، ص 18)
༺════════════
❇️ @rmirbagheri❇️
༺════════════