eitaa logo
یک جرعه شعر... حسین جعفری
408 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.7هزار ویدیو
1 فایل
غزل. ادبیات. جوک. رباعی. آموزش شعر. ویراستاری.سفارش.مطالب روز. هجو طنز مصاحبه ها. عکس های انجمن ادبی. تبلیغات ...سرود. ترانه. افتخارات. معرفی کتاب های شعر چاپ شده و ...
مشاهده در ایتا
دانلود
سال ۱۴۰۳ نه سال نهنگه نه سال اژدهاست ۸= ۱+۴+۰+۳ سال امام رضا علیه السلام است
پیشکش حضرت سلطان عیدانه ۱۴۰۳ ان شاءالله حرم شد زمزمه ی ما همه یکدست رضا ع سربرگه ی نسخه ها به پیوست رضا ع وقتی که به پابوس تو آیم عید است یعنی که زندگی هست رضا ع حسین جعفری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴کنایه سنگین پیمان یوسفی به ملی پوشانی که برای حضور در برنامه‌های صداوسیما مبالغ سنگینی دریافت کردند 🇮🇷کانال‌های نشریه عبرتهای عاشورا 🇵🇸 🌍 @ebratha_ir ایتا 🌍 @ebratha.org سروش
اونجا که عارف قزوینی میگه : شهر گنجایشِ غم‌هایِ دلِ ما چو نداشت آفریدند برایِ دلِ ما صحرا را...
عارفی معروف به نانوایی رفت و چون لباس درستی نپوشیده بود نانوا به او نان نداد و عابد رفت. مردی که آنجا بود عابد را شناخت، به نانوا گفت این مرد را می شناسی؟ گفت: نه. مردگفت: فلان عابد بود. نانوا گفت: من از مریدان اویم، دوید دنبالش و گفت می خواهم شاگرد شما باشم، عابد قبول نکرد. نانوا گفت اگر قبول کنی من امشب تمام آبادی را طعام می دهم، عابد قبول کرد. وقتی همه شام خوردند، نانوا گفت: سرورم دوزخ یعنی چه؟ عابد پاسخ داد : "دوزخ یعنی اینکه تو برای رضای خدا یک نان به بندۀ خدا ندادی ولی برای رضایت دل بندۀ خدا یک آبادی را نان دادی." 👳 @molla
خوش آن مردن که بر بالین خویشت بینم و باشد اجل در قبض‌ِجان، تن مضطرب، من در تماشایت محتشم کاشانی🌱 👳 @molla
وعده ی وصل به فردا دهی و می دانی هر که امروز تو را دید به فردا نرسد @robaiiyat_takbait
در چشم خدا قاب غزل می بینم دریا همه غرقاب غزل می بینم هرچند که قالب رباعی دارم اما همه شب خواب غزل می بینم جعفری دل
چه صادقانه برایت غزل سرودم و تو چه بی ملاحظه گفتی: چقدر بیکاری
کویر بودم و بارانی از تو، باغم کرد بهار می‌شوم ار بارشی دوباره کنی
حسین جعفری: از خاک بقیع یاسمن می آید صد غربت داغ نسترن می آید عطر گل یاس در سحر پیچیده دارد همه جا بوی ،،حسن،، ع می آید حسین جعفری: @hosein_jafarii2 کانال تلگرام ‌ Jfry2164 اینستاگرام حسین جعفری
وقتی که بر لبم زمزمه است دین دغدغه ی اصلی شرع همه است همرنگ ستاره های شب می گردم چون ارث حضرت فاطمه است حسین جعفری Hosein Jafari: eitaa.com/robaei @robaei کانال شعر ایتاحسین جعفری
‌کشیده است به رسوایی و جنون کارم میان جمع بگویم که دوستت دارم؟! 🤔
📓حکایت مور با همت موری را دیدند به زورمندی كمر بسته و ملخی را ده برابر خود برداشته. به تعجب گفتند: "این مور را ببینید كه با این ناتوانی باری به این گرانی چون مى كشد؟" مور چون این سخن بشنید بخندید و گفت: "مردان، بار را با نیروی همّت و بازوی حمیت كشند، نه به قوّت تن و ضخامت بدن." 📚برگرفته از "بهارستان" جامی 👳 @mollanasreddin 👳
Hosein Jafari: گرد همایی شاعران آیینی عمری کنار سفره ات مردم نشستند روزی خورت بودند افراد به نامی شعرخوانی حسين جعفری سه شنبه ۷ فروردین تهران باغ فیض مجتمع امام‌حسن ع ساعت ۲۰
حسین جعفری: از خاک بقیع یاسمن می آید صد غربت داغ نسترن می آید عطر گل یاس در سحر پیچیده دارد همه جا بوی ،،حسن،، ع می آید حسین جعفری: @hosein_jafarii2 کانال تلگرام ‌ Jfry2164 اینستاگرام حسین جعفری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از ایران رفته اند بیرون تا هر کاری دلشان می خواهد بکنند تازه فهمیده اند فقط در ایران است که می شود هر غلطی کرد و بعد هم طلبکار بود 🛑👇🏻 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅═✧☫@TABEIN_12 ♡ ㅤ    ❍ㅤ     ⎙ㅤ     ⌲ ˡᶦᵏᵉ  ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ    ˢᵃᵛᵉ     ˢ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
می رسم یک شب کنار لحظه های اتفاق می سپارم من تنم را دست بغض یک اجاق ز- ح
پیرمردی بود، که پس از پایان هر روزش از درد و از سختیهایش مینالید.. دوستی، از او پرسید: علت این همه درد چیست که از آن رنجوری.. پیرمرد گفت: دو بازشکاری دارم، که باید آنها را رام کنم،دوتا خرگوش هم دارم که باید مواظب باشم، به هر سویی نروند. دوتا عقاب هم دارم که باید آنها را هدایت و تربیت کنم، ماری هم دارم که آن را حبس کرده ام. شیری، نیز دارم که همیشه، باید آنرا در قفسی آهنین، زندانی کنم، بیماری نیز دارم که باید از او مراقبت کنم و در خدمتش باشم.. مرد گفت: چه میگویی، آیا با من شوخی میکنی؟ مگر میشود انسانی اینهمه حیوان را باهم دریکجا جمع کند و مراقبت کند.. پیرمرد گفت: شوخی نمیکنم، اما حقیقت تلخ و دردناکیست. آن دو باز شکاری، چشمان منند، که باید با تلاش و کوشش از آنها مراقبت کنم. آن دو خرگوش پاهای منند، که باید مراقب باشم بسوی گناه کشیده نشوند آن دو عقاب نیز، دستان منند، که باید آنها را به کارکردن، آموزش دهم تا خرج خودم و خرج دیگر برادران نیازمندم را مهیا کنم آن مار، زبان من است، که مدام باید آنرا دربند کنم تا مبادا کلام ناشایستی از او، سر بزند.. شیر، قلب من است که با وی همیشه درنبردم که مبادا کارهای شروری از وی سرزند و آن بیمار، جسم و جان من است، که محتاج هوشیاری، مراقبت و آگاهی من دارد. این کار روزانه من است که اینچنین مرا رنجور کرده، و امانم را بریده. 👳 @molla
Hosein Jafari: پویش ملی رباعی چاپ و روانه ی بازار شد ۴۰ شعر رباعی بنده در کنار رباعی سرایان کشور در کتاب (،،ما عشق به میهن و به پرچم داریم،،)