eitaa logo
رباعی_تک بیت
4.2هزار دنبال‌کننده
192 عکس
6 ویدیو
0 فایل
کانال اول ما @golchine_sher
مشاهده در ایتا
دانلود
شاید که توان بدون آب و نان زیست با درد توان ساخت و بی درمان زیست بی تو ولی ای هویت ما ای عشق آری نفسی بدون تو نتوان زیست @robaiiyat_takbait
امروز حیاتِ کس برای خود نیست آن کس که برای خویشتن باشد کیست؟ تا کی پیِ حرف این و آن باید بود؟ تا چند برای دیگران باید زیست؟ @robaiiyat_takbait
ایام چه با مِهر و چه کین می‌گذرد احوال چه با شک ،چه یقین می‌گذرد یک چشم به هم زدیم و یک عمر گذشت الباقیِ آن نیز چنین می گذرد @robaiiyat_takbait
ای بسا کَس که شبان رفت و پیمبر برگشت کس چه داند که پسِ پرده چه‌ها می گذرد؟ @robaiiyat_takbait
در اوج ناامیدی امّید می توان جست موسی کلیم گردید در اوج ناامیدی @robaiiyat_takbait
همه در خلوت خود من به تو می اندیشم هر سکوتی که بُود خالی از اندیشه خطاست @robaiiyat_takbait
گرد و خاکی که در این منطقه برخاسته است خبر از آمدن شاهسواری دارد @robaiiyat_takbait
دست آن نقاش را باید دمادم بوسه زد کز گِلی بدبو گُلی خوشبو چو تو تصویر کرد @robaiiyat_takbait
نه گوشه نشینم نه کج اندیشم من از وضع زمانه لیک دلریشم من منها شده ام ز جمع و جرمم این است همرنگ جماعت نشدم خویشم من @robaiiyat_takbait
در روز نخست، گفتگو را دیدم من قدرت بی مثال او را دیدم آن دم که دمید در تن آدم روح گنجایش بحر در سبو را دیدم @robaiiyat_takbait
سر تا به قدم ملالم و آهم من در معرض طوفان بلا کاهم من یا آنچه که می خواهم من آن نشود یا آنچه که می شود نمی خواهم من @robaiiyat_takbait
یا رب! منِ من ز عالمی روحانی ست روحی ابدی اسیر جسمی فانی ست بِرهانم از این محبس تو در تو خود جان در تن و تن در این جهان زندانی ست @robaiiyat_takbait
امام حسن ع از بس که کریمی و کرم داری تو محتاج، همیشه محترم داری تو اندر دل ماست گنبد و بارگهت هرچند نه گنبد و حرم داری تو @robaiiyat_takbait
از دوری او دیده ی من چون گرید؟ آنگونه که چشم زار مجنون گرید تقسیم وظیفه کرده ام در هجرش یک چشم من اشک و دیگری خون گرید @robaiiyat_takbait
ما را ز جهان فریب آن قسمت شد همسایه ی نانجیب آن قسمت شد گفتند فراز دارد این دهر و نشیب ما را که فقط نشیب آن قسمت شد! @robaiiyat_takbait
سوزنده تر از تو من ندیدم دردی ای عشق ببین چه بر سرم آوردی از گوشه عزلتم کشیدی بیرون انگشت نمای خاص و عامم کردی @robaiiyat_takbait
با خیال تو شدم من بی خیال عالمی تا تو هستی در خیال من خیالم راحت است @robaiiyat_takbait
من وارد صلح اگر شوم جنگ شود ور در طلب نام روم ننگ شود گر بر سر چشمه ای روم گردد خشک ور من به طلا دست زنم سنگ شود @robaiiyat_takbait
هر لحظه من از هجوم غم می ترسم از زندگی و ز مرگ هم می ترسم از خویش چنان اهرِمنی ساخته ام بیش از همه چیز از خودم می ترسم @robaiiyat_takbait
در آیِنه عمری ست بدن می بینم نه خويشتن خویش، که تن می بینم من نیستم آنچه بیند آیینه و تو ای دوست، "من" آن است که من می بینم @robaiiyat_takbait
گشتی تو شهید و جاودان خواهی بود بودی تو عزیز و همچنان خواهی بود تو شخص نبودی که بمیری سیّد تو مکتبی و در جریان خواهی بود @robaiiyat_takbait
دنیا همه در حیرت از این جرات ماست این جلوه ای از حماسه و غیرت ماست رحمت به روان حسن تهرانی این تازه فقط گوشه ای از قدرت ماست @robaiiyat_takbait