ای روزگارِ عافیت، شکرت نکردم لاجرم
دستی که در آغوش بود، اکنون به دندان میبرم
#سعدی
@robaiiyat_takbait
جزای نیک و بد خلق با خدای انداز
که دست ظلم نماند چنین که هست دراز....
#سعدی
@robaiiyat_takbait
تو نیکویی کن و در دجله انداز
که ایزد در بیابانت دهد باز
#سعدی
@robaiiyat_takbait
به زیورها بیارایند مردم خوبرویان را
تو سیمینتن چنان خوبی که زیورها بیارایی
#سعدی
@robaiiyat_takbait
به روزگار سلامت سلاح جنگ بساز
وگرنه سیل چو بگرفت، سد نشاید بست
#سعدی
@robaiiyat_takbait
مکن تا توانی دِل خلق، ریش
وگر میکُنی، میکَنی بیخ خویش
#سعدی
@robaiiyat_takbait
ترسم که نمانم من از این رنج دریغا
کاندر دل من حسرتِ روی تو بماند...
#سعدی
@robaiiyat_takbait
حاشلله که من از تیر بگردانم روی
گر بدانم که از آن دست و کمان میآید
#سعدی
@robaiiyat_takbait
شرط عقل است که مردم بگریزند از تیر
من گر از دست تو باشد مژه بر هم نزنم
#سعدی
@robaiiyat_takbait
خیال در همه عالَم برفت و باز آمد
که از حضورِ تو خوشتر ندید جایی را
#سعدی
@robaiiyat_takbait
به لالهزار و گلستان نمیرود دل من
که یادِ دوست، گلستان و لالهزار من است
#سعدی
@robaiiyat_takbait
تواضع گرچه محبوبست و فضل بیکران دارد
نباید کرد بیش از حد که هیبت را زیان دارد
#سعدی
@robaiiyat_takbait