با دوری ات از خواب و خوراک افتادم
در رزم زمانه بی پلاک افتادم
رفتی و ندیدی که پس از تو صد بار
چون تیر خطا به قلب خاک افتادم
#علی_خوب_کردار
@robaiiyat_takbait
در دامنه ات شکوفه ها جاری شد
چشمان تو خُمخانه ی هوشیاری شد
تا رفت عقب روسریِ طنّازت
گیسوی تو جنگل گرفتاری شد
#علی_خوب_کردار
@robaiiyat_takbait
مخروبهای از عشق و بنای دردم
ویرانهای از بغض و سکوتی سردم
من خستهام از دست زمانه ای عشق
بگذار به تنهایی خود برگردم
#علی_خوب_کردار
@robaiiyat_takbait
در دامنه ات شکوفه ها جاری شد
چشمان تو خمخانه ی هوشیاری شد
تا رفت عقب روسری طنازت
گیسوی تو جنگل گرفتاری شد
#علی_خوب_کردار
@robaiiyat_takbait
مخروبهای از عشق و بنای دردم
ویرانهای از بغض و سکوتی سردم
من خستهام از دست زمانه ای عشق
بگذار به تنهایی خود برگردم
#علی_خوب_کردار
@robaiiyat_takbait